شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا

بررسی دیدگاه بونوئل درباره بورژوازی


بررسی دیدگاه بونوئل درباره بورژوازی

بونوئل از همان فیلمهای اول خود به بورژوازی و طبقه بورژوا می پردازد, به یاد بیاوریم پیانو را در فیلم سگ آندلسی ۱۹۲۸ كه نمادِ بورژوازی است ودر درون پیانو لاشه های پوسیده الاغها را قرار داد یا فیلم عصر طلایی ۱۹۳۰ كه آن را داستان یك عشق جنون آمیز دانسته اند ولی عشق در نظام ارزش گذاری بورژوایی جایی ندارد زیرا شخص, گاه برای رسیدن به معشوق باید به تمام منافع خود پشت پا بزند و اصولاً در فیلم عصر طلایی می بینیم كه بورژوازی و نیروهای حافظ منافعش مانع از وصال عاشق و معشوق فیلم می شوند

بونوئل از همان فیلمهای اول خود به بورژوازی و طبقه بورژوا می‏پردازد، به‏یاد بیاوریم پیانو را در فیلم سگ آندلسی (۱۹۲۸) كه نمادِ بورژوازی است ودر درون پیانو لاشه‏های پوسیده الاغها را قرار داد یا فیلم عصر طلایی (۱۹۳۰)كه آن را داستان یك عشق جنون‏آمیز دانسته‏اند ولی عشق در نظام ارزش‏گذاری بورژوایی جایی ندارد زیرا شخص، گاه برای رسیدن به معشوق باید به‏تمام منافع خود پشت پا بزند و اصولاً در فیلم عصر طلایی می‏بینیم كه‏بورژوازی و نیروهای حافظ منافعش مانع از وصال عاشق و معشوق فیلم‏می‏شوند.برنامه نمایش عصر طلایی شامل بیانیه مصوری كه توسطسوررئالیستها نوشته شده بود نیز می‏شد در این بیانیه آمده است:«بنیادهانهاده می‏شوند، رسوم به عقاید جزمی مبدل می‏گردند، مأمورین پلیس‏درست به همان صورتی كه در زندگی روزمره روی می‏دهد، به مردم فشارمی‏آورند. و درست مانند زندگی روزمره حوادث در جامعه بورژوایی روی‏می‏دهد، ولی جامعه هیچ توجهی بدان ندارد. اما چنین حوادثی (كه در فیلم‏بونوئل با حالتی حق به جانب تحریف نشده‏اند) جامعه پوسیده‏ای را كه به‏كمك كشیشان و پلیس سعی می‏كند مصنوعاً عمر درازتری داشته باشند،بیشتر تضعیف می‏كند اما این عشق است كه گذار از بدبینی به عمل را سبب‏می‏شود؛ عشق در ارزش گذاری بورژوازی چون منشأ تمام پلیدیها تقبیح‏شده است، زیرا عشق مستلزم فدا كردن تمام ارزش‏های دیگر است: مقام،خانواده و افتخار.»(۱) پس از نمایش عصر طلایی عده‏ای از تماشاگران آشوب‏به پا كردند و آقای شیاپ رئیس شهربانی پاریس نمایش فیلم را متوقف وكلیه نسخه‏های آن را ضبط كرد در برابر این اعتراضات لئون موسیناك در یكی‏از روزنامه‏های تندروی چپ چنین نوشت: «تا كنون سینما چنین قدرت وچنین نفرتی نسبت به قراردادها، جامعه بورژوا و آلات و ادوات این جامعه‏یعنی پلیسی، باورها و... با یك اُردنگ نشان نداده است.» بونوئل درخانواده‏ای بورژوا به دنیا آمده و بزرگ شده است در نتیجه نسبت به این‏طبقه شناخت دقیقی دارد. بررسی اصول اخلاقی طبقه بورژوا یكی از اصول‏تفكرات اوست و در بیشتر آثار او دیده می‏شود آثاری مانند: زنی بدون‏عشق (۱۹۵۱)، ال (۱۹۵۲)، ویریدیانا (۱۹۶۰)، ملك الموت (۱۹۶۲)، خاطرات یك‏مستخدمه (۱۹۶۳)، جذابیت پنهان بورژوازی (۱۹۷۲) و... در این میان بونوئل‏در فیلم تریستانا (۱۹۷۰)، طبقه خرده بورژوای سنتی را به طرز عمیقی بررسی‏كرده است. حال ببینیم كه بورژوا كیست و بورژوازی چیست؟

«بورژوازی در اصل، در فرانسه، به‏طبقه متوسط سوداگر و كاسبكار و یا شهرنشینانی كه بر املاك از حقوق سیاسی‏برخوردار بودند اطلاق می‏شد، اما رفته رفته‏در مباحث سیاسی معنای خاص و وسیعی‏گرفت... بورژوازی در اصطلاح‏ماركسیستی به معنای سرمایه‏داران،سوداگران، كاسبكاران و دارندگان مشاغل‏آزاد است در مقابل «پرولتاریا» كه تنها بافروش نیروی كار می‏زید بر حسب این طبقه‏بندی بورژوازی از سویی به سرمایه داران‏صنعتی و مالی و از سوی دیگر به‏بورژوازی بزرگ «كاپیتالیستها» و خرده‏بورژوازی )پیشه‏وران خرده پا، دكانداران ودیگرانی كه سطح زندگیشان خیلی بالاتر ازسطح پرولتاریانیست تقسیم می‏شود( برطبق نظر ماركس، كاپیتالیسم از رشد طبقه‏متوسط سوداگر و صنعتگر جامعه قرون‏وسطایی پدید آمد و بر ویرانه‏های آن‏حاكمیت سیاسی خود را مستقر كرد. بدین‏ترتیب لفظ بورژوا به این معنای‏ماركسیستی باب شد و گاه نیز همان معنی‏اصلی كلمه یعنی طبقه متوسط از آن اراده‏می‏شود...»(۲) بونوئل همانطور كه ذكر شدبه دلیل شناخت عمیقش از طبقه بورژوابخوبی نقاط ضعف آنها را در فیلمهایش‏مطرح می‏كند:

«بورژوا پول كسب نمی‏كند، زیرا وجه‏مشتركی میان كار و مزد او نیست، بلكه فقط آن را خرج می‏كند، پس اگر فقیر هم باشد، درتجمل زندگی می‏كند. برای او همه چیزتجمل است.»(۳) به عنوان مثال دون لوپه‏بورژوای فیلم تریستانا می‏گوید: «من حتی‏برای نجات زندگیم حاضر نیستم كار بكنم ومی‏بینی... ممكنه وضعم خوب نباشد... امابدون اینكه هیچ كاری بكنم زندگیم را سرمی‏كنم.» «بورژوا نمی‏خواهد آنچه را كه هست براو آشكار كنند، بلكه می‏خواهد آنچه را كه‏گمان می‏كند هست به او نشان دهند.»(۴) به‏این دلیل از تملق خوشحال می‏شود و برای‏اینكه بتواند نظرها را به خود جلب كندمجبور است تظاهر كند به همین جهت‏بورژوا در برخورد با مسائل، نسبت به‏موقعیت زمانی و مكانی كه دارد اظهار نظرمی‏كند، و چون شرایط زمانی و مكانی درتغییر است، نظریات بورژوا هم دائماً تغییرمی‏كند. این تغییر به علت كسب آگاهی وشعور بیشتر و درك صحیح‏تر مطلب‏نیست، بلكه علت آن جلب توجه است. دربرخورد با مذهب لحظه‏ای وانمود می‏كند كه‏به خدا اعتقاد ندارد، لحظه‏ای بعد از مومنین‏مقدس است، و در واقع با مذهب طریق‏معامله در پیش می‏گیرد. خصوصیات‏تظاهر در او باعث می‏شود كه هر لحظه‏شخصیت دیگری بیابد و نسبت به موقعیت‏خود تصمیمی متفاوت بگیرد در ابتدای فیلم‏تریستانا این مسئله را مشاهده می‏كنیم:

دون لوپه: «اگر چیز، به خصوصیه كه توبهش علاقه داری....» )تریستانا صلیبی برمی‏دارد و به او نشان می‏دهد( تریستانا: «بله‏این صلیب، مادرم وقتی مرد این توی‏دستهایش بود )دون لوپه صلیب را می‏گیردو با بی‏علاقگی آن را ورانداز می‏كند ودوباره به تریستانا می‏دهد.( دون لوپه:«باشه، برش دار، اما فقط تو اتاق خودت‏نگهش دار. امیدوارم بزودی همه این‏خرافات را كه مغز تو را باهاش پر كرده‏انداز كله‏ات بیرون كنم....» ولی بعداً می‏بینیم كه‏دون لوپه چهار كشیش را در خانه خودمی‏پذیرد و آنها را رفیق خود خطاب می‏كندو با هم غذا می‏خورند. بورژوا، برای حفظموجودیت خود، به تبلیغ درباره خود اهمیت‏فراوانی می‏دهد و برای جلب نظر به دیگران‏كمك می‏كند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.