پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا

نماز جماعت و اهمیت, آثار, امام جماعت


نماز جماعت و اهمیت, آثار, امام جماعت

غیر از آثار فردی و اجتماعی نماز جماعت که به آنها اشاره خواهدشد پاداش های عظیمی برای آن بیان شده که در اینجا به بعضی ازروایات,اشاره می شود از رسول خدا ص نقل شده که «من سمع النداء فلم یجبه من غیرعلة فلا صلاة له » ۱ نماز کسی که صدای اذان را بشنود و بی دلیل,در نماز جماعت مسلمانان شرکت نکند,ارزشی ندارد

آئین اسلام،از بعد اجتماعی مهمی برخوردار است و با عنایت‏به‏برکات آثار وحدت و تجمع و یکپارچگی،در بسیاری از برنامه‏هایش‏بر این بعد،تکیه و تاکید کرده است.

برگزاری نمازهای روزانه واجب نیز به صورت جماعت و گروهی،یکی از این برنامه‏هاست.

در اینجا به اهمیت‏«نماز جماعت‏»و آثار گوناگون آن اشاره‏می‏کنیم:

● اهمیت نماز جماعت

غیر از آثار فردی و اجتماعی نماز جماعت(که به آنها اشاره خواهدشد)پاداش‏های عظیمی برای آن بیان شده که در اینجا به بعضی ازروایات،اشاره می‏شود. از رسول خدا(ص)نقل شده که:«من سمع النداء فلم یجبه من غیرعلة فلا صلاة له‏» (۱) نماز کسی که صدای اذان را بشنود و بی دلیل،در نماز جماعت‏مسلمانان شرکت نکند،ارزشی ندارد.

در حدیث،تحقیر نماز جماعت،به منزله تحقیر خداوند بشمار آمده‏است:«من حقره فانما یحقر الله‏» (۲) شرکت دائم در نماز جماعت،انسان را از منافق شدن بیمه می‏کند. (۳) و برای هر گامی که به سوی نماز جماعت و مسجد برداشته شود،ثواب‏و حسنه در نظر گرفته شده است. (۴) همین که کسی برای شرکت در نماز جماعت از منزل خارج‏می‏شود،یا در مسجد،در انتظار نماز جماعت‏به سر می‏برد پاداش کسی‏را دارد که در این مدت،به نماز مشغول بوده است. (۵) تعداد حاضران در نماز جماعت،هر چه بیشتر باشد،پاداش آن بیشتراست.این کلام رسولخداست که فرمود:«ما کثر فهو احب الی الله‏» (۶) حدیث جالبی در بیان فضیلت نماز جماعت است که قسمتی از آن‏در رساله‏های عملیه هم ذکر شده است.ترجمه تمام حدیث چنین است:

اگر اقتدا کننده ۱ نفر باشد،پاداش ۱۵۰ نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده ۲ نفر باشد،پاداش ۶۰۰ نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده ۳ نفر باشد،پاداش ۱۲۰۰ نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده ۴ نفر باشد،پاداش ۲۴۰۰ نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده ۵ نفر باشد،پاداش ۴۸۰۰ نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده ۶ نفر باشد،پاداش ۹۶۰۰ نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده ۷ نفر باشد،پاداش ۱۹۲۰۰ نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کننده ۸ نفر باشد،پاداش ۳۶۴۰۰ نماز داده می‏شود.

اگر اقتدا کنندگان و امام جماعت‏به ۱۰ نفر رسیدند،پاداش‏۷۲۸۰۰ نماز دارد.

ولی،همین که عدد افراد از ده نفر گذشت،حساب آنرا جز خداکسی نمی‏داند. (۷) در حدیث دیگر است:هر که نماز جماعت را دوست‏بدارد،خدا وفرشتگان او را دوست می‏دارند. (۸) در زمان پیامبر(ص)هرگاه افراد نماز جماعت کم می‏شدند، آنحضرت به جستجو و تفقد از افراد می‏پرداخت و می‏فرمود:شرکت درنماز صبح و عشاء،بر منافقان از هر چیز سنگین‏تر است. (۹) قرآن نیز،از اوصاف منافقان،بی حالی و کسالت هنگام نماز را بیان‏کرده است. (۱۰ چرا که سحر خیزی و حضور در جماعت مسلمین،آن هم ازراه‏های دور و در گرما و سرما،نشانه صداقت در ایمان و عشق نمازگزاراست.

حضور در نماز جماعت،خاص یک منطقه نیست.انسان در هر جا که باشد،خوب است‏به فکر نماز جماعت و حضور در آن و تشویق‏دیگران باشد.

رسول خدا(ص)در باره اهمیت جماعت،فرمود:

«صلاة الرجل فی جماعة خیر من صلاته فی بیته اربعین‏سنة.قیل:یا رسول الله!صلاة یوم؟فقال(ص):صلاة‏واحدة‏» (۱۱) یک نماز با جماعت،بهتر از چهل سال نماز فرادی در خانه‏است.پرسیدند:آیا یک روز نماز؟فرمود:بلکه یک نماز.

و می‏فرمود:صف‏های نماز جماعت،همانند صف‏های فرشتگان درآسمان چهارم است. (۱۲) اولین نماز جماعتی هم که بر پا شد،به امامت رسول خدا و شرکت‏حضرت علی(ع)و جعفر طیار(برادر حضرت علی(ع))بود.همین که‏ابوطالب،فرزندش علی(ع)را دید که به پیامبر اقتدا کرده،به فرزنددیگرش جعفر گفت:تو نیز به پیامبر اکرم اقتدا کن و این جماعت دو سه‏نفری،پس از نزول آیه «فاصدع بما تؤمر» بود،که فرمان به علنی ساختن‏دعوت و تبلیغ می‏داد. (۱۳)

● آثار نماز جماعت

بر پایی فریضه‏های دینی به صورت دسته جمعتی،غیر از پاداش‏های فراوانی که یاد شد،در زندگی فردی و اجتماعی امت مسلمان نیز،آثارمثبت و فراوانی دارد که به برخی اشاره می‏شود:

۱) آثار معنوی

بزرگترین اثر معنوی نماز جماعت،همان پاداش‏های الهی است که گفته شد.روایت است که شبی،علی علیه السلام تا سحر به عبادت‏مشغول بود.چون صبح شد،نماز صبح را به تنهائی خواند و استراحت‏کرد.

رسولخدا(ص)که آنحضرت را در جماعت صبح ندید،به خانه اورفت.حضرت فاطمه(ع)از شب زنده‏داری علی(ع)و عذر او از نیامدن به‏مسجد سخن گفت.پیامبر فرمود:پاداشی که بخاطر شرکت نکردن درنماز جماعت صبح،از دست علی(ع)رفت، بیش از پاداش عبادت تمام‏شب است. (۱۴) رسول خدا(ص)فرموده است:

لان اصلی الصبح فی جماعة احب الی من ان اصلی لیلتی‏حتی اصبح (۱۵) اگر نماز صبح را به جماعت‏بخوانم،در نظرم محبوب‏تر ازعبادت و شب زنده‏داری تا صبح است.

بخاطر همین فضیلت و پاداش‏هاست که اگر تعداد نمازگزاران از ده نفربیشتر شود،اگر تمام آسمان‏ها کاغذ،و دریاها مرکب و درخت‏ها قلم شودو فرشتگان بنویسند،پاداش یک رکعت آنرا نمی‏توانند بنویسند. (۱۶) . و نماز جماعت‏با تاخیر،بهتر از نماز فرادی در اول وقت است. (۱۷)

۲) آثار اجتماعی

نماز جماعت،مقدمه وحدت صفوف و نزدیکی دلها و تقویت کننده‏روح اخوت است.

نوعی حضور و غیاب بی تشریفات،و بهترین راه شناسائی افراداست.

نماز جماعت،بهترین،بیشترین،پاکترین و کم خرج‏ترین‏اجتماعات دنیاست و نوعی دید و بازدید مجانی و آگاهی از مشکلات ونیازهای یکدیگر و زمینه ساز تعاون اجتماعی بین آحاد مسلمین است.

۳) آثار سیاسی

نماز جماعت،نشان دهنده قدرت مسلمین و الفت دلها و انسجام‏صفوف است.

تفرقه‏ها را می‏زداید،بیم در دل دشمنان می‏افکند،منافقان را مایوس‏می‏سازد،خار چشم بدخواهان است.

نماز جماعت،نمایش حضور در صحنه و پیوند«امام‏»و«امت‏» است.

۴) آثار اخلاقی،تربیتی

در نماز جماعت،افراد در یک صف قرار می‏گیرند و امتیازات موهوم صنفی،نژادی،زبانی،مالی و...کنار می‏رود و صفا و صمیمیت ونوعدوستی در دلها زنده می‏شود و مؤمنان،با دیدار یکدیگر در صف‏عبادت،احساس دلگرمی و قدرت و امید می‏کنند.

نماز جماعت،عامل نظم و انضباط،صف‏بندی و وقت‏شناسی‏است.

روحیه فردگرایی و انزوا و گوشه‏گیری را از بین می‏برد و نوعی مبارزه‏با غرور و خودخواهی را در بر دارد.

نماز جماعت،«وحدت‏»در گفتار،جهت،هدف و امام را می‏آموزدو از آنجا که باید پرهیزکارترین و لایق‏ترین اشخاص،به امامت نمازبایستد،نوعی آموزش و الهام دهنده علم و تقوا و عدالت است.

نماز جماعت،کینه‏ها و کدورت‏ها و سوء ظن‏ها را از میان می‏برد وسطح دانش و عبودیت و خضوع را در جامعه اهل نماز، افزایش می‏دهد.

به خاطر اینهمه آثار است که به نماز جماعت،آنهمه توصیه شده‏است.حتی نابینایی وقتی از حضور پیامبر،اجازه خواست که به مسجدنیاید،آنحضرت فرمود:از خانه تا مسجد،ریسمانی ببندد و به کمک آن،خود را به نماز جماعت‏برساند. (۱۸) و نیز، نابینایانی که اجازه ترک شرکت‏در نماز خواستند،رسول خدا(ص)اجازه نفرمود. (۱۹) از طرف دیگر،برخورد شدید نسبت‏به کسانی که به نماز جماعت‏اهمیت نمی‏دهند،نشان دیگری بر اهمیت و سازندگی آن است. در حدیث است که به چنان کسان،همسر ندهید (۲۰) و معرف آنان‏نشوید. (۲۱)

● امام جماعت

در نماز جماعت،آنکه جلو می‏ایستد و مردم به او اقتدا می‏کنند،«امام‏»نام دارد.بعضی نیز به او«پیشوا»می‏گویند.در نظام اجتماعی‏سیاسی اسلام،آنکه پیشوایی جمعی را به عهده دارد،باید از یک سری‏فضیلت‏ها و برتری‏ها برخوردار باشد،تا فضایل او،الهام‏بخش دیگران نیزباشد.در نماز جماعت نیز،پیشنماز،باید در علم و عمل و تقوا و عدالت،برتر از دیگران باشد.

در حدیث می‏خوانیم:«فقدموا افضلکم‏» (۲۲) و«فقدموا خیارکم‏»، (۲۳) یعنی با فضیلت‏ترین و بهترین خودتان را جلو بیندازید و به او اقتدا کنید.

احادیث،در این باره،بسیار است.به چند نمونه اشاره می‏کنیم:

امام جماعت،باید کسی باشد که مردم به ایمان و تعهد او اطمینان‏داشته باشند. (۲۴) امام صادق(ع)فرمود:امام جماعت، رهبری است که شما را به سوی‏خدا می‏برد،پس بنگرید که به چه کس اقتدا می‏کنید. (۲۵) ابوذر فرمود:امام شما،در قیامت، شفیع شماست.پس شفیع خودتان‏را از افراد سفیه و فاسق قرار ندهید. (۲۶) اقتدا کردن به افراد ناشناخته و آنان که در دین یا امامت،غلومی‏کنند،نهی شده است. (۲۷) افرادی که در جامعه،بخاطر گناه علنی، شلاق خورده‏اند،یا از طریق نامشروع،بدنیا آمده‏اند،حق امام جماعت‏شدن ندارند. (۲۸) امام جماعت،باید مورد قبول مردم باشد،و گرنه آن نماز،مورد قبول‏درگاه خداوند نیست. (۲۹) امام صادق(ع)در تفسیر این آیه شریفه (خذوا زینتکم عند کل‏مسجد) (۳۰) هنگام رفتن به مسجد، ینت‏خود را همراه داشته باشید)

فرمود:زینت مسجد،پیشوای شایسته و امام جماعت مسجد است. (۳۱) البته پوشیدن لباس پاک و داشتن وقار و عطر زدن و. ..نیز درروایاتی به عنوان‏«زینت مسجد»آمده است.

امام باقر(ع)فرمود:امام جماعت‏باید از افراد اندیشمند و صاحب‏فکر باشد. (۳۲) رسول خدا(ص)فرمود:کسی که پشت‏سر امام عالم نماز بخواند،گویا پشت‏سر من و حضرت ابراهیم،نماز خوانده است. (۳۳) امام جماعت،باید مراعات ضعیف‏ترین افراد را بکند و نماز را طول‏ندهد. (۳۴) از مجموع این احادیث،موقعیت‏حساس امامت جماعت‏شناخته‏می‏شود.

● انتخاب امام جماعت

از آنجا که در امام جماعت،برتری و فضیلت‏بر دیگران شرط است،اگر در موقعیتی،چند نفر شایستگی آنرا داشتند که به آنان اقتدا شود،باز هم اوصاف و شرایطی به عنوان اولویت در روایات مطرح است که‏آموزنده است و گرایش به ارزشها و انتخاب بهتر را می‏آموزد.از جمله:

۱) کسی که قرائت نمازش بهتر باشد(اقرئهم)

۲) کسی که در هجرت،پیشقدم باشد(اقدمهم هجرة)

۳) کسی که دین‏شناس‏تر و در مراتب علمی برتر باشد (اعلمهم‏بالسنة و افقههم فی الدین)

۴) کسی که سن بیشتری داشته باشد(فاکبرهم سنا)

۵) کسی که انس او با قرآن بیشتر باشد.

۶) کسی که زیباتر و خوشروتر باشد. (۳۵)

۷) صاحب منزل،از مهمان در امام جماعت‏شدن مقدم است.

۸) امام جماعت دائمی،بر افراد تازه وارد به مسجد،مقدم است.

در میان امتیازات،به مسئله‏«عالم بودن‏»بیش از هر چیزی تکیه شده‏است.این دانایی و اعلمیت،در همه مواردی که نوعی رهبری و پیشوایی‏در کار است،شرط و امتیاز است.

در حدیث است:

«من صلی بقوم و فیهم من هو اعلم منه لم یزل امرهم الی السفال الی‏یوم القیامة‏» (۳۶) کسی که امامت نماز و پیشوایی گروهی را به عهده بگیرد،در حالیکه میان آنان،داناتر از او هم باشد،وضع آن جامعه تا قیامت،همواره رو به‏سقوط و پستی است.

البته همچنانکه در حدیثی گذشت،امام جماعت‏باید مورد پذیرش وقبول مردم باشد.این مقبولیت،از راه علم و پاکی و عدالت و تواضع واخلاق نیکو بدست می‏آید.

نباید غفلت داشت که گاهی دشمنان و اهل نفاق،برای ضربه زدن‏به اسلام و روحانیت،امام جماعتی را با شایعه و تهمت و دروغ،بدنام‏می‏کنند تا او را به انزوا بکشند.هشیاری مردم،خنثی کننده این نقشه‏شیطانی است.پشت‏سر کسی نباید به جماعت ایستاد که با فسق و گناه وبدرفتاری،مقبولیت‏خود را از دست داده است،نه آنکه دستهای مرموزدشمن،او را از نظرها انداخته باشد!...

● عدالت در امام جماعت

از شرایط امام جماعت،عادل بودن است.

عدالت را در کتب فقهی تعریف کرده‏اند.فقهای گرانقدر،از جمله‏حضرت امام خمینی(قدس سره)می‏فرمایند:

عدالت،یک حالت درونی است که انسان را از ارتکاب گناهان‏کبیره،و تکرار و اصرار نسبت‏به گناهان صغیره باز دارد. (۳۷) پاکی،تقوا،دوری از گناه،از نشانه‏های عدالت است.بنا به‏اهمیت این صفت،در نظام اسلامی یکی از امتیازات به حساب آمده ودر فقه اسلامی و قانونی اساسی،داشتن آن برای مسئولان بلند پایه ومشاغل حساس،شرط است و کارهای مهم کشور و امور مردم،باید بدست افراد عادل انجام گیرد.

به برخی از این موارد که عدالت‏شرط است،توجه کنید:

در مسائل عبادی،امام جماعت‏باید عادل باشد.

در مسائل سیاسی عبادی،مثل نماز جمعه،خطیب و امام جمعه بایدعادل باشد.

در مسائل سیاسی و حقوقی،(همچون نمایندگی مجلس و تصویب‏قوانین)نظر فقهای عادلی بنام‏«شورای نگهبان‏»معتبر است.

در مسائل حقوقی،گرفتن و دادن هر حق به صاحبش،باید با گواهی‏افراد عادل باشد.

در مسائل تربیتی،اجرای حدود اسلامی و تادیب ظالم و خلافکار،وقتی است که افراد عادل،به خلاف و گناه او شهادت دهند.

در مسائل اقتصادی،بیت المال باید دست افراد عادل باشد.

در مسائل اجتماعی و فرهنگی،پخش و نشر خبرها،باید دست افرادعادل باشد و به خبر افراد فاسق،اعتماد نمی‏توان کرد، مگر پس ازتحقیق و تفحص.

در مسائل نظامی،فرمانده کل قوا،با رهبری است،که عدالت‏شرط‏آنست.

پس عدالت،از ارکان مهم در نظام حکومتی اسلام و واگذاری‏مسئولیت‏های اجتماعی و تنظیم امور زندگی است.

● راه شناخت عدالت

گرچه برخورداری از عدالت،و داشتن ملکه ترک گناه،از اموردرونی افراد است،ولی با علائم و نشانه‏هایی که در زندگی و عمل افرادبروز می‏کند،می‏توان به بود و نبود آن در افراد،پی برد.در روایات، برخی از این علائم به چشم می‏خورد و بعضی ملاک‏ها بیان شده که باوجود آنها،می‏توان کسی را عادل شمرد.

از امام صادق(ع)پرسیدند:عادل کیست؟

فرمود:

«اذا غض طرفه من المحارم و لسانه عن الماثم و کفه عن‏المظالم‏» (۳۸) کسی که چشمش را از نامحرم،زبانش را از گناه، ودستش را از ظلم حفظ کند:

پیامبر خدا(ص)نیز در حدیثی انسان جوانمرد و عادل را چنین معرفی‏می‏کند:

«من عامل الناس فلم یظلمهم و حدثهم فلم یکذبهم و وعدهم‏فلم یخلفهم فهو ممن کملت مروته و ظهرت عدالته...» (۳۹) کسی که با مردم،در معاملات،ستم نکند و در سخن،دروغ نگوید و در وعده‏هایش تخلف نکند،او از کسانی‏است که مروتش کامل و عدالتش آشکار است.

از امام صادق(ع)سؤال شد:عدالت انسان را از کجا بشناسیم؟

فرمود:همین که کسی اهل حیا و عفت‏باشد و در خوراک و گفتار وشهوت،خود را به گناه نیالاید،و از گناهان بزرگی مثل زنا،ربا،شراب،فرار از جنگ،...(که مورد تهدید قرآن است)بپرهیزد،و جز در مواردی‏که عذر دارد،از شرکت در جماعت مسلمین دوری نکند،چنین انسانی‏عادل است و تفتیش از عیوب او و غیبت او بر مردم حرام است... (۴۰) در روایات دیگری می‏خوانیم:

به آنکس که نمازهای پنجگانه را به جماعت‏بخواند،خوشبین باشیدو گواهی او را بپذیرید. (۴۱) شاید آنچه را که فقهاء،به عنوان‏«حسن ظاهری‏»در عدالت‏بیان‏می‏کنند،همین باشد که با حضورش در مراسم و جماعت مسلمین ونبودنش در مراکز فساد و گناه،مایه اعتماد مردم شود و او را از این‏طریق،انسان عادل و درست کاری بشناسند.

امام باقر(ع)در مورد عدالت زنان می‏فرماید:

همین که اهل حجاب و از خانواده‏های محترم بود و از شوهر خویش‏اطاعت می‏کرد و از کارهای ناپسند و جلوه‏گری‏های ناروا پرهیز داشت،عادل است. (۴۲) در بعضی روایات،«فاسق‏»را کسانی می‏داند که به خاطر گناهان‏زشت علنی،در جامعه شلاق خورده،یا میان مردم مشهور به خلاف وبدکاری یا مورد سوءظن باشند. (۴۳) البته معنای عدالت در یکنفر،آن نیست که در طول عمر،مرتکب‏گناهی نشده باشد،چرا که این ویژگی،تنها در انبیاء و اولیاء معصوم‏است،ولی همین که ما،در ظاهر،از او گناه بزرگی ندیده باشیم،کافی‏است.

این نیز ناگفته نماند که:اگر کسی خود را عادل نمی‏داند،و حتی به مردم بگوید که من عادل نیستم،اما مردم او را عادل و با تقوا بشناسند،می‏تواند امام جماعت‏شود و مردم نیز می‏توانند به او اقتدا کنند و اگرمردم،مایل به اقتدا باشند،نباید سرپیچی کند. (۴۴) و حتی اگر پس ازنماز جماعت،معلوم شود که امام جماعت،عادل نبوده،نمازهایی را که‏پشت‏سر او خوانده‏اند صحیح است و اعاده لازم نیست. (۴۵)

● چرا بعضی به جماعت نمی‏روند؟

با همه پاداشها و آثاری که برای نماز جماعت وجود دارد،برخی ازاین فیض بزرگ محرومند و با تاسف،شاهدیم که بسیاری، به آن‏بی اعتنا و کم رغبت‏اند و حتی در همسایگی مسجد به سر می‏برند،ولی‏در جماعت مسلمین حاضر نمی‏شوند و مسجدها،گاهی به صورت‏ناراحت کننده و دردآوری خلوت است.

علت‏شرکت نکردن افراد در نمازهای جماعت،گوناگون است.

بعضی واقعا عذر دارند و دلیلشان پذیرفتنی است،ولی در بسیاری موارد،بهانه‏هایی پوچ،بیشتر نیست.مروری به اینگونه دلایل و بهانه‏هامی‏کنیم:

بعضی،از پاداشهای نماز جماعت،غافلند.

برخی،از بدرفتاری برخی نمازگزاران در مسجد،به نماز جماعت‏بی رغبت می‏شوند.

بعضی،تنها بد اخلاقی امام جماعت را،بهانه عدم شرکت‏خود قرارمی‏دهند و آنرا منافی با عدالت او به حساب می‏آورند.

بعضی،بخاطر همفکر نبودن امام جماعت،با دیدگاههای سیاسی آنان‏نسبت‏به موضوعات و اشخاص و...از شرکت در جماعت،دوری‏می‏کنند.

بعضی،بخاطر مشغولیت‏های اقتصادی و اجتماعی و گرفتاری‏های‏روزمره،از پاداشهای عظیم نماز جماعت محروم می‏شوند.

بعضی،از برخورد سرد افراد مسجد،دلسرد می‏شوند و دیگرنمی‏روند.

بعضی،عیب‏های بستگان و نزدیکان امام جماعت را به حساب اومی‏گذارند و او را قبول ندارند.

بعضی،شرکت‏خود را در نماز جماعتی را،مایه تقویت و بزرگ شدن‏پیشنماز در جامعه می‏دانند و از آن پرهیز دارند،بی آنکه دلیلی روشن بربیعدالتی امام جماعت داشته باشند.

بعضی،از روی غرور،حاضر نیستند در نماز جماعت‏یک امام جوان‏یا فقیرزاده،اما پاک و متعهد و لایق،شرکت کنند.

برخی هم،تن‏پرور و تنبل‏اند و در عبادات،بی حوصله و کسل‏اند ونماز جماعت را،بجای آنکه کار بدانند،بار می‏دانند و به سختی‏حاضرند دست از کارهای دیگر بکشند و به جمع مسلمانان در نمازبپوشندند. بعضی نیز،از طول کشیدن نماز جماعت،از مسجد می‏گریزند.

بعضی نیز،از متولی یا دست‏اندرکاران مسجد،خوششان نمی‏آید،ازاین رو به نماز جماعت نمی‏آیند.

اینها گوشه‏ای از علل سردی برخی نسبت‏به حضور در نماز جماعت‏بود.

همانطور که دیدید،بیشتر اینها،بهانه‏هایی غیر قابل اعتناست. اگر آگاهی و رشد دینی مردم به حدی برسد که عوامل یاد شده راکنار بگذارند،و با خلوص و همدلی،در صفوفی منظم کنار هم بنشینند،به پاداش‏های عظیم جماعت،توجه داشته باشند،بدخلقی پیشنماز را،مغایر با عدالت او ندانند،گناه بستگان او را به حساب او نگذارند،و...به برکات و آثار مثبت فراوان این‏«گردهمایی دینی‏»

بیندیشند،خواهیم دید که مساجد،رونق بیشتری خواهد یافت و خلوتی‏نمازهای جماعت،از میان خواهد رفت.

البته،صلاحیت‏های علمی و اخلاقی پیشنماز،و محیط گرم وآموزنده بودن مساجد،و برخورد شایسته و احترام‏آمیز با شرکت کنندگان درنماز،به خصوص با جوانان و نوجوانان،می‏تواند سهم عمده‏ای در جذب‏آنان به مسجد،این کانون وحدت و معنویت داشته باشد.

سهم مسئولان فرهنگی،تبلیغی و تربیتی کشور نیز در این زمینه،مهم‏است.

اگر مربیان محترم و معلمان و پدران و مادران،خود در جماعت‏هاشرکت کنند و در برابر شاگردان و فرزندان به نماز بایستند،یا به مساجدبروند،الهام بخش دیگران نیز خواهد بود.

اگر مدارس،در کنار مساجد ساخته شود،برای حضور دانش‏آموزان‏در نمازهای جماعت،تسهیلی به حساب می‏آید.

پی‏نوشتها:

۱- وسائل،ج ۵ ص ۳۷۵،کنز العمال،ج ۸ حدیث ۲۲۷۹۹.

۲- من لا یحضره الفقیه،ج ۱ ص ۳۷۷.

۳- مستدرک الوسائل،ج ۱ ص ۴۸۸.

۴- کنز العمال،ج ۸ حدیث ۲۲۸۱۵ از پیامبر اسلام(ص).

۵- کنزالعمال،ج ۸ حدیث ۲۲۸۱۸ و ۲۲۸۲۷.

۶- کنزالعمال،ج ۸ ص ۲۵۸.

۷- مستدرک الوسائل،ج ۱ ص ۴۸۷،رساله حضرت امام،مسئله ۱۴۰۰.

۸- مستدرک الوسائل،ج ۱ ص ۴۸۸.

۹- کنزالعمال،ج ۸ ص ۲۵۶.

۱۰- و اذا قاموا الی الصلوة قاموا کسالی(نساء،آیه ۱۴۲).

۱۱- مستدرک الوسائل،ج ۱ ص ۴۸۸.

۱۲- همان مدرک.

۱۳ همان مدرک،ص ۶۸۹،وسائل،ج ۵ ص ۳۷۳.

۱۴- سفینة البحار،ج ۱،جماعت.

۱۵- کنز العمال،ج ۸ حدیث ۲۲۷۹۲.

۱۶- توضیح المسائل امام(قدس سره)مسئله ۱۴۰۰.

۱۷- توضیح المسائل امام(قدس سره)مسئله ۱۴۰۲.

۱۸- وسائل،ج ۵ ص ۳۷۷.

۱۹- کنزالعمال،ج ۸ ص ۲۵۵.

۲۰- و۲۱- سفینة البحار،ج ۱،جماعت.

۲۲- و۲۳- من لا یحضره،ج ۱ ص ۳۷۷.

۲۴- مستدرک الوسائل،ج ۱ ص ۴۹۰.

۲۵- مستدرک الوسائل،ج ۱ ص ۴۹۱،وسائل،ج ۵ ص ۴۱۶.

۲۶- وافی،ج ۲ ص ۱۷۷.

۲۷- و۲۸- مستدرک الوسائل،ج ۱ ص ۴۹۱.

۲۹- وسائل ج ۵ ص ۴۱۷ و مستدرک،ج ۱ ص ۴۹۲.

۳۰- اعراف،آیه ۳۱.

۳۱- نورالثقلین،ج ۲ ص ۱۹.

۳۲- و۳۳- مستدرک الوسائل،ج ۱ ص ۴۹۲.

۳۴- من لا یحضر،ج ۱ ص ۳۸۱.

۳۵- وافی،ج ۱ ص ۱۷۷،مستدرک الوسائل،ج ۱ ص ۴۹۲ و ۴۹۳،وسائل،ج ۴ ص ۴۱۹.

۳۶- من لا یحضر،ج ۱ ص ۳۷۸.

۳۷- تحریر الوسیله،ج ۱،بحث امام جماعت.

۳۸- بحار،ج ۷۵ ص ۲۴۸.

۳۹- بحار،ج ۶۷ ص ۱-

۴۰- استبصار،ج ۳ ص ۱۲.

۴۱- وسائل،ج ۱۸ ص ۲۹۱.

۴۲- استبصار،ج ۳ ص ۱۳.

۴۳- وسائل،ج ۱۸ ص ۲۹۵.

۴۴- جواهر،ج ۱۳ ص ۲۷۷،تحریر الوسیله،ج ۱،شرایط امام جماعت.

۴۵- تحریرالوسیله،شرایط امام جماعت.

پرتوی از اسرار نماز صفحه ۲۰۷ محسن قرائتی