جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
قدرت و دولت در منظومه فکری شهید صدر
همواره در میان انسانها این پرسش مطرح بوده است که چرا و بر چه اساسی برخی از افراد، حاکم و فرمانروا بر اشخاص دیگر می شوند و عده ای نیز به عنوان محکوم و فرمانبر تلقی می گردند؟ در پاسخ به پرسش اساسی فوق مکاتب گوناگون، جوابهای مختلفی ارایه داده اند. قدرت و حاکمیت در اسلام ازآن خداوند و ولایت الهی بر تمامی عرصه های جهان هستی حاکم است.
● حاکمیت الهی
شهید صدر در این باره می گوید: کل نظام هستی از حاکمیت انحصاری خداوند پدید می آید، زیرا با وجود اصل توحید و تن ندادن به عبودیت غیرخدا، همه انسانها در برابر او مسؤول خواهند بود و تنها اوست که پروردگار و صاحب اختیار در نظام هستی است و به تبع آن صاحب اختیار در تنظیم روش زندگی انسانها او می باشد و هیچ فرد و جماعتی غیر از خدا حق حاکمیت ندارد، بنابراین تمام جامعه بشری تنها به یک محور وابسته هستند که او خداوند متعال است.
شهید صدر می نویسد: «تنها خداوند متعال منشأ همه قدرتها و حاکمیتها است و این حقیقت بزرگ، بزرگترین انقلابی است که پیامبران آن را پدید آوردند و در مبارزه خود برای آزاد کردن انسان از بندگی انسان، آن را به کار بستند. این حقیقت بدین معنی است که انسان آزاد است و هیچ انسان دیگری و طبقه ای و گروهی بر او حاکمیت ندارد و حاکمیت تنها ازآن خداست.»
شهید صدر توحید را جوهره اصلی اندیشه اسلامی می داند و بر این باور است که توحید آزاد کردن انسان از درون خود است، وقتی انسان از درون خود آزاد شده، باید در برابر شریعت اسلامی و الهی تسلیم شود. وی بر این اعتقاد است که «شریعت بیان عینی و مشخص از جانب خداوند می باشد، طبیعی است که طریقه و روش اعمال این قوا باید از طریق شریعت اسلامی تعیین و مشخص شود.»
● حاکمیت انسان در زمین
شهید صدر پس از اثبات اینکه حاکمیت انحصاراً ازآن خداست، به سراغ حاکمیت انسان می رود و حاکمیت انسان را از باب خلیفةا... بودن تبیین می نماید.
وی علاوه بر استفاده از آیه «انی جاعل فی الارض خلیفه» و آیه «یا داود انا جعلناک فی الارض خلیفه» معتقد است انسان با دارا بودن صفت خلافت خداوند در زمین، به عنوان امین خداوند هم محسوب می شود، زیرا خداوند در سوره مائده عرضه امانت را به انسان مطرح می کند پس از آنکه آسمان و زمین و کوه ها از پذیرش آن سر باز زدند. ایشان در این باره می نویسد: «از این رو مسأله خلافت انسان در قرآن، شالوده حکومت را تشکیل می دهد و حکومت بین مردم از وضع خلافت سرچشمه می گیرد.»
شهید صدر از نظریه خلافت انسان این استفاده را می کند که اعمال سلطه و تسری قدرت مطابق با شریعت الهی و اسلامی، حق امت و ابنای بشر است و خلافت انسان در زمین یعنی خداوند بشریت را نایب خود در حکومت قرار داده و رهبری و آبادانی جهان را از نظر اجتماعی و طبیعی به او سپرده است.
شهید صدر در کنار خلافت انسان در زمین، بحث شریعت اسلامی و الهی را نیز طرح می کند، علت در این است که ایشان در کنار خلافت انسان، به گواهی پیامبران نیز اعتقاد دارد. بدین معنی که بشر خلیفه، این اجازه را ندارد که جدا از راهنمایی و هدایت الهی، به هوا و هوس و طبق اجتهاد خود حکومت کند، لذا پیامبران آمده اند تا جانشینی را از انحراف باز دارند و آن را در مسیر درست ارشاد و راهنمایی نمایند. ایشان به صراحت عنوان می کند که وجود پیامبران، اوصیای آنان و سپس مرجعیت شیعه، بیانگر دخالت خداوند در امر جانشینی است.
رسالت و خط گواهی پیامبران، اوصیا و اوصیای اوصیا در نگاه شهید صدر در محورهای ذیل خلاصه می شود:
الف) مرجعیت ایدئولوژیک در اندیشه و قانونگذاری؛
ب) اشراف و نظارت بر خط سیر خلافت و حاکمیت انسان؛
ج) دخالت برای مقابله با انحراف یا برای تعدیل آن و یا برای بازگشت به طریق صحیح.
البته پر واضح است که در نگاه شیعی، به ویژه در منظومه فکری شهید صدر، پیامبران و امامان از جانب خداوند با «تبیین مشخص» معین شده اند، در حالی که برای مرجع، در آموزه های شیعی فقط شرایط عمومی را مشخص کرده و با «تعیین نوعی» معین نموده و تشخیص مصداق آن در چارچوب شرایط عمومی به امت واگذار شده است. لذا شهید عنوان می کند که مرجعیت به عنوان یک «خط» تصمیم الهی است، اما به عنوان مشخص کردن «یک فرد معین» یک تصمیم از ناحیه امت است.
● خلافت انسان و نظریه شورا
شهید صدر بر این باور است که نظام سیاسی در جامعه الهی و اسلامی بر امت متکی است، زیرا صاحبان اصلی بر اساس نظریه عمومی خلافت، امت می باشد. لذا تشکیل نظام سیاسی و اعمال قدرت، از سوی امت، بیانگر حقی است که منشأ آن خداوند متعال است و او منشأ حقیقی همه قدرتهاست و با بخشیدن این حق به انسان یک مسؤولیت در حمل امانت و ادای آن، به انسان افتخار بخشیده است. بنابراین خلافت عمومی انسان در نگاه شهید مبتنی بر اصل شورا می باشد، ولی اصل شورا به صورت آزاد به انسانها اجازه اعمال قدرت نداده است، زیرا این اصل به امت اسلامی این حق را داده است که در چارچوب شریعت اسلامی و قانون اساسی اسلام و اشراف نایب الامام (که همان مرجع و رهبر می باشد) بر خود حکومت داشته باشند.
با توجه به اصل شورا، این پرسش مطرح می شود که شورا با حاکمیت و حضور معصوم(ع) چگونه قابل جمع است. شهید صدر بر این باور است که خلافت و حاکمیت برای امت و از لحاظ نظری و در مقام ثبوت، در زمان حضور معصوم(ع) نیز قابل اثبات است، ولی ایشان معتقد است که از لحاظ عملی، خلافت امت به معنای کامل آن وجود ندارد، زیرا خلیفه حقیقی عملاً شخص معصوم(ع) است و او مسؤولیت دارد که جایگاه و نقش امت را تا سطح عهده دار شدن خلافت و اعمال حاکمیت بالا ببرد. البته معصوم(ع) از طریق انجام مشورت با امت در واقع، مسؤولیت امت را در انجام خلافت الهی گوشزد می کند و مردم نیز با انجام بیعت سعی می کنند تا در سازندگی جامعه سهیم باشند.
شهید از یک سو اعتقاد دارد که بیعت با رهبری معصوم(ع) بر امت واجب است و تخلف از آن شرعاً جایز نیست و در واقع بیعت برای فراهم کردن زمینه اعمال قدرت ایجاد دولت به وسیله امت است و از سوی دیگر تجربه دوره حکومت نبوی مطرح می کند که ایشان (پیامبران) پس از بیعت، امت را در مشارکت امور دخالت می داد و بر پذیرش مسؤولیتهای خلافت تأکید داشت و پیامبر با این عمل می خواست نقش مثبت امت را در تجربه حاکمیت و سازندگی جامعه اعلام نماید. شهید صدر درباره تصدی خلافت و مشارکت امت در جامعه به دو آیه «امرهم شوری بینهمِ» و «المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون با المعروف و ینهون عن المنکر» استناد می کند.
مرحوم صدر معتقد است که آیه اول به امت این صلاحیت را می دهد که از طریق شورا، امور خود را به دست گیرند و تا زمانی که دستور صریحی برخلاف آن نرسیده، بر اساس شورا عمل نمایند. آیه دوم از ولایت سخن می گوید و اینکه هر مؤمنی ولی دیگری است و از قرینه اینکه امر به معروف و نهی از منکر را بر ولایت متفرع ساخته و روشن می گردد که منظور از ولایت، تولیت بر امور مؤمنین یعنی اعمال حاکمیت و تصدی قدرت است. این آیه ظهور دارد که شمول و عموم ولایت و اینکه همه مردان و زنان مؤمن به صورت مساوی از این حق برخوردارند. از این دو آیه دو اصل زیر نتیجه اتخاذ می شود که:
الف) عمل به اصل شورا؛
ب) عمل به رأی اکثریت در هنگام بروز اختلاف
شهید صدر با توجه به حکومت نبوی می گوید: خود پیامبر(ص) حتی گاهی به نظریه اکثریت با اینکه از نظر شخصی قبول نداشت، عمل می کرد و این مسأله فقط برای ایفای نقش مردم در نظام سیاسی بوده است.
شهید صدر همین خط سیر را در زمان معصوم امام و نایب امام دنبال می کند و بیشتر در زمان حاضر که امام عصر(عج) در پرده غیبت می باشند، معتقد است که مرجعیت دینی ادامه دهنده راه امام معصوم(ع) می باشد، البته وی متذکر می شود با وجود اینکه مرجع نماینده امام معصوم(ع) است، نباید از اصل شورا غافل بود، زیرا اصل شورا و اصل اشراف و کنترل دینی از جانب نایب امام و مرجع هم انسجام و هماهنگی پیدا می کند و به تشکیل شورایی می انجامد که هم نماینده امت و هم از طریق انتخابات برگزیده شده است.
منابع:
۱- محمدباقر صدر، اقتصادنا، ترجمه ع. اسپهبدی، تهران، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۰
۲- محمدباقر صدر، المدرسة القرآنیه، تهران، دارالکتاب الایرانی، ۱۹۸۱م
۳- محمدباقر صدر، الاسلام یقود الحیاة، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بی تا
دکتر علی شیر خانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست