پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
«پیرمردها کشوری ندارند» ساخته برادران کوئن
طبیعتاً اگر سری به کارنامه برادران کوئن بزنیم، «تریلر» یا بهتر بگوییم نوع خاصی از تریلر یعنی «نوآر» وجه غالب آثاری است که ساختهاند و البته به دلیل آن نگاه پست مدرنیستی خاصشان، این «ژانر» تلفیق شده با ژانرهای دیگر که مهمترینشان کمدی است.
پیش از «پیرمردها کشوری ندارند» ما در فیلم «فارگو»، رویکرد خالصتری از این دو فیلمساز را به «نوآر» دیدهایم؛ «نوآر»ی که «سیاهی شب» به عنوان یک نشانه ژانری، بدل شده به سپیدی برف؛ در واقع جایگزین آن شده است.
در فیلم موردنظر ما که متعلق به اولین دهه قرن ۲۱ است، همه آن عناصر ژانری به شکلی گزیده و موجز، جاگیر شدهاند. شما یک شخصیت مرکزی دارید که یک دفعه خودش را وسط درگیری یک گروه قاچاقچی موادمخدر میبیند در یک نقطه مرزی. لباسها و جغرافیا که ظاهراً باید مرز مکزیک باشد، یادآور ژانر تازه متولدی به نام «وسترن شهر»ی است. اما نوع روایت، نشانهها و پرداخت «وضعیت» متعلق به «نوآر» است. این شخصیت مرکزی، البته مشکل زیاد دارد و کمی پول میتواند همه این مشکلات را به سرانجامی برساند. او طمع میکند و یک کیف پر از پول را از وسط درگیری قاچاقچیان کش میرود. آنقدر هم مارخورده که جلوی قاچاقچیان این چنینی، افعی باشد اما خب، قاچاق موادمخدر در امریکا، آنقدر پرسود هست که آنها برای رسیدن به پولشان، بهترینها را وارد کار کنند. یک آدمکش خونسرد که بیشتر شبیه یک مدیر IBM است تا یک حرفهای، با همان پشتکار، وارد بازی میشود که پول را پس بگیرد. او کسی است که با هیچکس شوخی ندارد و برای این که جا پای جا نگذارد با اسلحه آدم نمیکشد از یک «چکش بادی» استفاده میکند و یک سوراخ بدون گلوله، روی سر طرف باقی میگذارد! و این تعقیب و گریز، شروع میشود. شخصیت محوری، خانه را تخلیه میکند و به زنش میگوید برود جایی که قاچاقچیها ردش را نگیرند اما نمیداند که توی کیف پول، فرستنده است... خب، این فیلم بیش از حد تحسین شده، قصهای دارد که لااقل ۳۰ درصد آثار تولید شده هالیوود در سه دهه اخیر، با آن سر و کله زدهاند با کم و زیادی که بالاخره لازمه هر اثر تازهای است. پس دلیل این همه محبوبیت این فیلم چیست. در حالی که صحنههای زد و خوردش، خیلی سادهتر از همه آن فیلمهاست؟ این دو برادر فیلمساز طی سالها فیلمسازی، به جزئیات خیلی اهمیت دادهاند و همین «جزئیات در حاشیه» مانده است که این فیلم را متفاوت میکند. درواقع فیلم، با حاشیههای بیان نشده یا کمتر بیان شده فیلمهای دیگر ساخته شده و یک جورهایی ادای دینی است به یکی از آثار کمتر موردتوجه قرار گرفته «دان سیگل» که حتماً شما «تلفن»اش را با بازی «چارلز برانسون» دیدهاید به نام «چارلی واریک»؛ با این تفاوت، که در آن فیلم، شخصیت محوری [والترمتیو] دخل آدمکش حرفهای [جودان بیکر] را میآورد و اینجا... راستی یادم رفت، آدمکش آن فیلم، آدم شوخ و شنگی بود!
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست