چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

جوانی و خون و عمر از دست رفته


جوانی و خون و عمر از دست رفته

چهار دهه , فیلم به فیلم با مسعود کیمیایی فیلم هائی که در سال ساخته شدند اگر بهترین نباشند جزو بهترین ها هستند کارستانی است که فقط از عهده کسی چون کیمیایی و یکی دو نفر دیگر بر می آید

چهاردهه‌ حضور در سطح‌ اول‌ سینمای‌ ایران‌، با فیلم‌هایی‌ که‌ در سال‌ ساخته‌ شدند اگر بهترین‌ نباشند جزو بهترین‌ها هستند کارستانی‌ است‌ که‌ فقط‌ از عهده‌ کسی‌ چون‌ کیمیایی‌ و یکی‌ دو نفر دیگر بر می‌آید البته‌ از حیث‌ تداوم‌ حضور و تعداد فیلم‌ها، کمتر کارگردانی‌ قادر به‌ رقابت‌ با اوست‌. مطلب‌ زیر نگاهی‌ گذرا دارد به‌ فیلم‌هایی‌ که‌ «مسعود کیمیایی‌» در این‌ سال‌ها ساخته‌ و روانه‌ پرده‌ سینماها کرده‌ است‌.

۱. بیگانه‌ بیا (۱۳۴۵)

فیلمنامه‌: مسعود کیمیایی‌

بازیگران‌: بهروز وثوقی‌، فرخ‌ ساجدی‌، جلال‌ پیشواییان‌ و...

فیلمی‌ کمتر دیده‌ شده‌ که‌ اگرچه‌ ورود کارگردان‌ جوان‌ و مستعدی‌ را به‌ سینمای‌ ایران‌ اعلام‌ می‌کند، اما واجد انسجامی‌ نیست‌ که‌ بتوان‌ تولد یک‌ فیلمساز متعلق‌ به‌ آینده‌ را از این‌ فیلم‌ بتوان‌ فهمید. فیلم‌، قصه‌ ساده‌ و حتی‌ می‌شود گفت‌ پیش‌ پا افتاده‌یی‌ در حد عشق‌ دو برادر به‌ یک‌ دختر دارد، اما پرداخت‌ اگرچه‌ خامدستانه کارگردان‌ آن‌ را به‌ بیانیه‌یی‌ علیه‌ اشرافیت‌ منحط‌ و پوسیده‌ مبدل‌ می‌کند. فیلم‌، به‌ هرحال‌، اعلان‌ آشکار ورود یک‌ سینماگر به‌ زمینه‌ سینمای‌ منحط‌ فارسی‌ است‌ که‌ از همان‌ مایه‌های‌ سینمای‌ فارسی‌ در سطحی‌ بالاتر و اندیشیده‌تر استفاده‌ می‌کند و اگرچه‌ در این‌ سال‌ها فیلمی‌ کمتر دیده‌ شده‌ لقب‌ گرفته‌، اما مقدمه‌ مناسبی‌ برای‌ تبدیل‌ شدن‌ کیمیایی‌ به‌ کارگردان‌ «قیصر» می‌تواند باشد.

۲. قیصر (۱۳۴۷)

فیلمنامه‌: مسعود کیمیایی‌

بازیگران‌: بهروز وثوقی‌، ناصر ملک‌مطیعی‌، جمشید مشایخی‌، پوری‌ بنایی‌، جلال‌ پیشواییان‌ و...

تولد یک‌ فیلمساز، تولد بهترین‌ فیلمساز سینمای‌ قبل‌ از انقلاب‌، با فیلمی‌ کاملا ایرانی‌، با درونمایه‌ و مفهومی‌ ایرانی‌ و سینمایی‌ که‌ زبان‌ مناسبی‌ دارد و نشان‌ از شعور فیلمسازی‌ دارد که‌ سینما را بلد است‌ و جامعه‌اش‌ را می‌شناسد. «قیصر» فیلمی‌ چنان‌ موثر است‌ که‌ به‌ سهولت‌ می‌توان‌ سینمای‌ ایران‌ را به‌ دو دوره‌ قبل‌ از قیصر و پس‌ از قیصر تقسیم‌بندی‌ کرد. پایه‌گذار اصلی‌ موج‌ نو و زمینه‌ ورود کارگردانان‌ جوان‌ دیگری‌ که‌ سینمای‌ فارسی‌ را به‌ راهی‌ دیگر و بهتر بردند. فیلم‌، سی‌ و هفت‌ سال‌ پس‌ از ساخت‌ هنوز هم‌ تروتازه‌ و تماشایی‌ است‌ و این‌ نشان‌ از فیلمسازی‌ پشت‌ دوربین‌ دارد که‌ آگاهانه‌، در ابتدای‌ راهش‌، مسیری‌ روشن‌ را پیش‌ پایش‌ باز کرده‌ است‌. این‌ ارزش‌ها، تازه‌ در حالی‌ است‌ که‌ داشته‌ها و ارزش‌های‌ سیاسی‌ فیلم‌ را نادیده‌ بگیریم‌. فروش‌ فیلم‌، به‌ نسبت‌ تعداد تماشاگران‌ در تاریخ‌ سینمای‌ ایران‌ بی‌سابقه‌ است‌.

۳. رضا موتوری‌ (۱۳۴۹)

فیلمنامه‌ : مسعود کیمیایی‌

بازیگران‌: بهروز وثوقی‌، فریبا خاتمی‌، بهمن‌ مفید، نادره‌، جلال‌ پیشواییان‌ و...

فیلمی‌ قدرتمند، تلخ‌ و سیاه‌، به‌ همان‌ قدرت‌ و تلخی‌ و سیاهی‌ قیصر، اما در مسیری‌ کاملا متفاوت‌ با آن‌ فیلم‌ که‌ نگاهی‌ اسطوره‌یی‌ به‌ قهرمانش‌ داشت‌. «رضا»، مثل‌ قیصر، اسطوره‌ نیست‌. آدم‌ تلخ‌، واخورده‌ و البته‌ زمین‌خورده‌یی‌ است‌ که‌ حتی‌ جای‌ همدلی‌ هم‌ برای‌ مخاطب‌ باقی‌ نمی‌گذارد. البته‌ این‌ هدف‌ اصلی‌ کارگردان‌ هم‌ بوده‌ است‌. شاید به‌ این‌ دلیل‌ باشد که‌ در لحظاتی‌ ضد خود عمل‌ می‌کند. در اوج‌ لحظات‌ حسی‌ فیلم‌، ناگهان‌ در یک‌ لحظه‌ گذرا، کیمیایی‌ کلیه‌ قواعدی‌ که‌ چنین‌ قهرمانانی‌ را شکل‌ می‌دهند، بیشتر قواعد سینمای‌ معمولی دست‌ می‌اندازد. از این‌ منظر، فیلم‌ فیلمی‌ در هجو سینمای‌ فارسی‌ هم‌ هست‌ که‌ شاید به‌ همین‌ دلیل‌ در گیشه‌ نتوانست‌ پاسخگوی‌ سینمادوستان‌ عادت‌ کرده‌ به‌ قهرمان‌ بازی‌های‌ فردین‌ و بروبچه‌های‌ شبیه‌ او باشد، اما این‌ توفیری‌ در این‌ مساله‌ ایجاد نمی‌کند که‌ «رضا موتوری‌» یکی‌ از بهترین‌ فیلم‌های‌ کیمیایی‌ است‌.

۴. داش‌آکل‌ (۱۳۵۰)

فیلمنامه‌: مسعود کیمیایی‌ براساس‌ داستان‌ داش‌آکل‌ صادق‌ هدایت

بازیگران‌: بهروز وثوقی‌، بهمن‌ مفید، مری‌ آپیک‌، شهرزاد، جلال‌ پیشواییان‌ و...

در این‌ مملکت‌ مرده‌پرست‌، ساختن‌ فیلمی‌ براساس‌ قصه‌ اسطوره‌یی‌ چون‌ «صادق‌ هدایت‌» آن‌ هم‌ توسط‌ جوانی‌ که‌ دارد چهارمین‌ فیلمش‌ را می‌سازد، یا نشان‌ از اعتماد به‌ نفس‌ بیش‌ از اندازه‌ دارد یا نشان‌ از دیوانگی؛ که‌ کیمیایی‌ نشان‌ داد در زمینه‌ سینما هر دو را با هم‌ دارد. حاصل‌، فیلمی‌ درخشان‌ است‌ که‌ از نمونه‌ اصلی‌ خود عقب‌ نمی‌ماند. اگر نوشته‌ هدایت‌ در زمینه‌ قصه‌ کوتاه‌ جزو بهترین‌هاست‌، فیلم‌ کیمیایی‌ در عرصه‌ سینما موقعیتی‌ همسان‌ و حتی‌ بهتر دارد. تغییراتی‌ که‌ کیمیایی‌ در قصه‌ هدایت‌ داده‌، آن‌ را سینمایی‌تر کرده‌ و اگر از منظر سینما به‌ فیلم‌ و قصه‌ نگاه‌ کنیم‌، نگاه‌ کیمیایی‌ به‌ قصه‌ بسیار درست‌تر به‌ نظر می‌رسد. هنوز هم‌ که‌ هنوز است‌، فیلم‌ تماشایی‌ مانده‌ و هر بار تماشای‌ آن‌ لذت‌ اولین‌ بار دیدن‌ را با خود دارد و این‌ جز قدرت‌ کار نشان‌ دیگری‌ نمی‌تواند باشد.

۵. بلوچ‌ (۱۳۵۱)

فیلمنامه‌: مسعود کیمیایی‌

بازیگران‌: بهروز وثوقی‌، ایرن‌، بهارک‌، جلال‌ پیشواییان‌ و...

عکس‌العمل‌ کیمیایی‌ به‌ شکست‌ تجاری‌ دو فیلم‌ قبلی‌اش‌، اگرچه‌ گیشه‌ پررونقی‌ یافت‌، اما فیلم‌ واجد ارزشهای‌ سینمایی‌ متکامل‌ کیمیایی‌ نیست‌. قرار بوده‌ «بلوچ‌» نشان‌ از اضمحلال‌ انسانیت‌ در هیاهوی‌ مدرنیسم‌ وارداتی‌ بی‌ریشه‌ باشد که‌ این‌ وجه‌ قضیه‌ خوب‌ از کار درآمده‌، اما قصه‌ چنان‌ سست‌ است‌ که‌ مفهومی‌ چنین‌ بزرگ‌ نمی‌تواند سوار آن‌ شود. فیلم‌، به‌ نسبت‌ دیگر فیلم‌های‌ کارگردان‌، نگاه‌ مستندتری‌ به‌ اجتماع‌ دارد و قهرمانش‌ را در دل‌ اجتماع‌ خشمگین‌ پیرامون‌، تنها، غریب‌ و بی‌یار و یاور رها کرده‌ و از این‌ رهگذر از نظر معنایی‌ هم‌ به‌ خواسته‌های‌ کارگردان‌ رسیده‌ است‌. اما روی‌ هم‌ رفته‌، فیلم‌، فیلم‌ خوبی‌ نشده‌ و این‌ بیش‌ از اینکه‌ به‌ کارگردانی‌ «بلوچ‌» ربط‌ داشته‌ باشد در این‌ زمینه‌، بلوچ‌ یک‌ کار عالی‌ است به‌ دلیل‌ فیلمنامه‌ سست‌ و پردست‌انداز فیلم‌ است‌ که‌ نشانی‌ از وسواس‌ کیمیایی‌ در ساخته‌های‌ پیشینش‌ ندارد.

۶. خاک‌ (۱۳۵۳)

فیلمنامه‌: مسعود کیمیایی‌ براساس‌ داستان‌ آوسنه‌ باباسبحان‌ نوشته‌ محمود دولت‌آبادی

بازیگران‌: بهروز وثوقی‌، فرامرز قریبیان‌، فرزانه‌ تاییدی‌، جلال‌ پیشواییان‌، پروین‌ سلیمانی‌ و...

یکی‌ از بهترین‌ فیلم‌های‌ کیمیایی‌، که‌ در سطوح‌ گوناگون‌ به‌ همین‌ «بهترین‌» بودن‌ پابند است‌. فیلم‌ هم‌ قصه‌اش‌ را به‌ بهترین‌ نحو می‌گوید و هم‌ در کنار قصه‌اش‌، که‌ به‌ یاد ماندنی‌ و درخشان‌ است‌، آن‌ را با شرایط‌ جهان‌ محروم‌ و مسائلی‌ چون‌ سرمایه‌داری‌ و استعمار و استثمار پیوند می‌زند، و این‌ همان‌ نکته‌یی‌ است‌ که‌ «دولت‌آبادی‌» را زمان‌ نمایش‌ فیلم‌ برآشفته‌ کرد. اما حالا که‌ سال‌ها از ساخته‌ شدن‌ فیلم‌ می‌گذرد، آشکار است‌ که‌ حق‌ در این‌ مورد با کیمیایی‌ بوده‌ و چنین‌ شده‌ که‌ «خاک‌» یکی‌ از ماندگارترین‌ فیلم‌های‌ استاد است‌. فیلمی‌ با تصاویر درخشان که‌ یادآور وسترن‌های‌ دوران‌ طلایی‌ است‌ از تنهایی‌ و وابستگی‌ انسان‌ و زمین‌؛ که‌ در نهایت‌، تلاش‌ برای‌ قطع‌ این‌ وابستگی‌ و پیوستگی‌ به‌ عصیان‌ می‌انجامد...


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.