جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ما نشانه هستیم


ما نشانه هستیم

درباره گومزپنا

گویلرمو گومز پنا (Guillermo Gomez-Pena) نویسنده، هنرمند اجرا و فعال فرهنگی مکزیکی (۱۹۵۵).او در مکزیک به دنیا آمد اما از سال ۱۹۷۸ تاکنون در امریکا زندگی و کار می کند. گومزپنا هنرمند اجرا و نویسنده یی پرکار است که نگارش متون انتقادی و سرودن شعر را نیز در کارنامه کاری خود دارد.

او در کارهای خود تجربه مهاجر بودن و زیستن در جوامعی با فرهنگ دوگانه را واکاوی می کند و با بررسی زندگی حاشیه یی و اغلب تحت ستم و سرکوب مهاجران، شرایط موجود را زیر سوال می برد. پرفورمنس چیدمان های گومزپنا طرح و شکل «دیوراما» (جعبه شهر فرنگ) را دارد اما دیورامایی زنده و پرفورمنس چیدمانی تعاملی که گومزپنا در آنها به جای نمایش دادن تصاویر آماده و از پیش ساخته، خود و همکارانش را در معرض تماشای بینندگان می گذارد. در اجرای «دو سرخپوست امریکایی کشف نشده از اسپانیا دیدن می کنند» (۱۹۹۲)گومزپنا و همکارش «کوکوفوسکو» خود را سرخپوست هایی امریکایی اهل جزیره یی کشف نشده و البته جعلی در حوالی ساحل مکزیک معرفی کردند و داخل یک قفس محبوس شدند. آنها در قفس به انجام تکالیفی سنتی مانند دوختن عروسک های طلسم و چشم زخم یا کارهایی مثل رقصیدن با موسیقی رپ، تماشای تلویزیون و کار با لپ تاپ مشغول بودند و انتظار داشتند که برای تماشاگران واضح و مشخص باشد که دارند از عناصر نمایشی ساتیریک استفاده می کند اما بسیاری از تماشاگران بر این باور بودند که برنامه آنها کاملاً واقعی است. (حتی مردی به یاد آورد که درباره این جزیره در نشریه نشنال جئوگرافی چیزی خوانده است.) واکنش های تماشاگران متفاوت بود؛ از ترس تا اعمال زور. تا آنجا که یکی از تماشاگران با انجمن حقوق بشر تماس گرفت و از رفتار غیرانسانی برخی افراد با دو بومی سرخپوست شکایت کرد.

واکنش های پیچیده و غیرمنتظره تماشاگران مسیر تاثیر این پرفورمنس را تغییر داد و مفهوم متقابل واقعیت و افسانه را بغرنج تر کرد. گومزپنا با استفاده از مواد و مصالح ترکیبی و التقاطی و گاه سردرگم و نشانه های قومی جعلی در دیوراماهای خود، مردم شناسی سنتی را که هویت را به دسته هایی مجزا و مشخص طبقه بندی می کند زیر سوال برده و نشان می دهد که هویت ملی، نژادی و غیره - مانند آنچه که ممکن است در نمایشگاه ها و موزه های قراردادی مردم شناسی به نمایش گذاشته شود - امری یکپارچه، یکسان، ایستا و کلی نیست بلکه بیشتر دورگه، پویا و نمایشی است. او با استفاده از دیورامای زنده درصدد نشان دادن آن چیزی است که موزه ها اغلب از نمایش آن طفره می روند مثل نژاد پرستی و قوم گرایی و بر آن است تا نوع پرستی وانموده نمایشگاه های مردم شناسی را به چالش بگیرد.

گومزپنا در پرفورمنس / چیدمان «معبد اعترافات»(۹۷-۱۹۹۴) با همکاری روبرتو سیفوئنتس پتانسیل های اجتماعی و هنری پرفورمنس تعاملی را آزمود؛ دو جعبه از جنس پلاکسی گلاس را به مثابه اتاق اعترافات کلیسا در دو طرف قرار داد و اتاقی شبیه به سردخانه در فضای میانی این دو جعبه. گومزپنا و سیفوئنتس در این دیورامای زنده به مثابه دو قدیس زنده با هویت هایی دورگه و ظاهری شبیه به شمن ها در جعبه ها قرار گرفتند و از تماشاگران دعوت کردند تا به ترس ها و هوس های بینا فرهنگی خود اعتراف کنند؛ نگرانی ها و تنش هایی که مولد کلیشه ها و تعاریف قالبی فرهنگ و نژاد هستند. تماشاگران مختار بودند که به صورت شفاهی، کتبی، تلفنی یا از طریق اینترنت اعتراف کنند. اعترافات تماشاگران نزد گومزپنا و سیفوئنتس طی پرفورمنس، به وسیله میکروفونی که پشت آن دو نصب شده بود ضبط می شد و همزمان پخش می شد تا بقیه حضار را نیز به اعتراف تشویق کند.

گومزپنا دورگگی را ارج می نهد؛ آثارش حداقل دو زبانه هستند. منابع فرهنگی او طیف گسترده یی را دربر می گیرد. از شمایل نگاری های مذهبی تا فیلم های عامه پسند کارهایش را هم در محل های قراردادی اجرای پرفورمنس نمایش می دهد و هم در فضاهای خارجی مثل میادین عمومی یا در ساحل دریا. کار او بررسی مرزهای نامشخصی است چه مرز جغرافیایی باشد، چه هنری، میان رشته یی یا انسانی مثل مرز بین تماشاگر و اجراگر. گومز پنا یکی از پیشگامان پرفورمنس پست مدرن است و فعالیت هایش برای مطالعات اجرا بسیار ارزشمند است. پرفورمنس امریکای لاتین متاثر از پروژه تئاتری آگوستوبوآل است؛ عطف توجه تماشاگر به سیاست و بدل کردن او به رانه یی برای ایجاد تغییرات اجتماعی.

بوآل برای رساندن تماشاگر خود به دریافتی واضح از موضوعات، مسیری مستقیم را طی می کند اما «گومزپنا»، «فوسکو» و دیگران بیشتر به غرقه کردن تماشاگر در دریای سردرگمی و تضاد علاقه دارند. تماشاگر بوآل می تواند مستقیماً به سمت حقیقت رهنمون شود اما تماشاگر گومزپنا هدف و آرمانی گمگشته است گرفتار در باتلاق پیش داوری و تعصب و تنها گاهی به دریافت نائل می شود و دریافتش هم کنایی، پیچیده و متناقض است. گومزپنا در گفت وگویی اظهار می دارد؛ «پرفورمنس ما ابداً درباره یک شهروند امریکایی مکزیکی تبار نیست و هیچ ربطی به مکزیک ندارد. اما به هیچ وجه نمی خواهیم هویت های خود را نمایش دهیم و در پی بازنمایی کسی نیستیم. ما روی صحنه اصلاً انسان نیستیم. نشانه هستیم. نشانه هایی شکسته. اسطوره هایی شکسته.»

منبع؛

Allain, Paul and Jen Harvie(۲۰۰۶) The Routledge Companion to Theatre and Performance.

ترجمه و تلخیص؛ آزاده شاهمیری