یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر


از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر

مهمترین دلیل توفیق تجاری این روزهای فیلم ورود آقایان ممنوع همکاری سه وزنه مهم سینمای کمدی کشورمان یعنی رامبد جوان, پیمان قاسم خانی و رضا عطاران است

مهمترین دلیل توفیق تجاری این روزهای فیلم"ورود آقایان ممنوع" همکاری سه وزنه مهم سینمای کمدی کشورمان یعنی رامبد جوان، پیمان قاسم خانی و رضا عطاران است. رامبد جوان بازیگری بود که با جنگ های نوروزی اوایل دهه ۷۰ کارش را آغاز کرد اما از زمانی که در سریال "خانه سبز" بیرنگ و رسام و در کنار زنده یاد شکیبایی بازی کرد بسیار بیشتر مطرح شد. عده ای مهمترین دلیل این توفیق او را شباهت فوق العاده بازی اش(نوع بیان، میمیک صورت، اکتیو بودن و حرکات بدن) به جیم کری کمدین مطرح و فوق العاده محبوب آمریکایی آن روزهای سینمای دنیا می دانند. چون این سبک بازی در سینمای ایران که کمدین های آن یا در ادامه سنت سیاه بازی به خاطر قدرت بداهه پردازیشان(مثل ارحام صدر) و یا به خاطر شوخی هایی سخیف و تکراری سالها استفاده شده مشهور بودند، بسیار خاص و تازه بود. موفقیت او در کارگردانی سریال مناسبتی"گمگشته"(با بازی آتیلا پسیانی) باعث ادامه کارش در تلویزیون با ساخت سریال های دیگری همچون:نشانی،مسافران و اخیرا توطئه فامیلی شد. جوان فعالیتش را در سینما به عنوان کارگردان با ساخت فیلم "اسپاگتی در هشت دقیقه" آغاز کرد که به عنوان کار اول قابل توجه بود گرچه توفیق چندانی نیافت.اما تجربیات این سالها باعث شد که او تدریجا در سبک کمدی رمانتیک(که در سینمای دنیا هم سبکی بسیار موفق چه نزد تماشاگران عام و چه نزد منتقدان است)خودش را تثبیت کند. در نتیجه پس ار تجربه موفق"پسر آدم دختر حوا" باز به تصویر کردن داستان دیگری در این حال و هوا پرداخت. "ورود آقایان ممنوع" داستان تکراری جدال زن و مرد است که با استفاده از یک فیلمنامه دقیق و درست از یک فیلمنامه نویس حرفه ای(به ویژه در ژانر کمدی)، بازی های زیبا و جذاب بازیگران و کارگردان (حالا دیگر با تجربه ای) که می داند چگونه شوخی های گوناگون کلامی و تصویری اش را در طول فیلم بگنجاند تا هیچ وقت فیلم افت نکند، تماشاگر را تا انتها با علاقه پای فیلم نگه می دارد. فیلمنامه"ورود آقایان ممنوع"بر پایه تم کلیشه ای تضاد دو شخصیت مختلف که در سینمای دنیا بسیار استفاده شده، بنا شده است. از بهترین نمونه های آن می توان به فیلم هایی همچون: بانوی زیبای من، اشک ها و لبخندها، رام کردن زن سرکش، خانم دات فایر و....اشاره کرد که غالبا هم آثار محبوب و پر مخاطبی در تاریخ سینما بوده اند. اما حسن کار قاسم خانی (به عنوان پرفروش ترین فیلمنامه نویس امروز سینمای ایران) در این است که برخلاف بسیاری از کسانی که از فیلمنامه نویسی تنها نام آن را دارند از روی فیلم های خارجی کپی نمی کند بلکه با هوش و ذکاوت بالای خود تم های استفاده شده(نه یک فیلم خاص) را به صورت شیرینی ایرانیزه می کند. در ورود آقایان ممنوع محور داستان بر پایه شخصیت خانم دارابی مدیر خشک، مقرراتی و شدیدا ضد مرد یک دبیرستان غیرانتفاعی معروف دخترانه و تضاد او با شخصیت آقای جبلی معلم شیمی خونگرم، دست و پا چلفتی و جذابی است که برخلاف اعتقاداتش مجبور می شود در اواخر سال تحصیلی به جای معلم قبلی که به خاطر زایمان زودتر از موعد به مرخصی رفته است، او را به مدرسه اش بیاورد.اما یکی از دلایل مهم توفیق تجاری این فیلم در هوشمندی قاسم خانی در بهره برداری از یک موقعیت جذاب نمایشی کمتر استفاده شده(شاید هم اصلا استفاده نشده) در سینمای کشورمان است و آن هم قرار گرفتن یک مرد تنها درمحیطی کاملا زنانه است که انتخاب مناسب نام فیلم هم باعث تحریک هرچه بیشتر حس کنجکاوی تماشاگر برای دیدن آن می شود. یکی از بهترین نمونه های چنین موقعیتی در سینمای دنیا فیلم کمدی رمانتیک "مهرویان شناگر"(۱۹۴۴) به کارگردانی جورج سیدنی است که درآن "رد اسکلتون" برای به دست آوردن دل نامزدش که از او قهر کرده و دوباره برای تدریس ژیمناستیک به مدرسه دخترانه ای که در آن کار می کرد بازگشته به همان مدرسه می رود و یکی از شاگردهای او می شود. در کنار این عامل، ریزه کاری هایی که در فیلمنامه برای روایت داستان استفاده شده کمک موثری به بامزه تر شدن ماجراها و گرفتن خنده از تماشاگر کرده است مثل مارش نظامی که روی صحنه های قدم زدن مدیر در مدرسه میآید، صحنه های ناکامی خانم مدیر در شب عروسی یا شکنجه دادن مردان توسط او که خیالات دخترها در خصوص دلیل تنفر او از مردهاست، جوک تعریف کردن آقای جبلی، در لباس عروسی دیدن گوینده خبر تلویزیون توسط دارابی و....اما شخصیت های فرعی مناسب هم از دیگر دلایلی اند که کمک زیادی به داغ شدن آتش این جدال و جذابتر شدن ماجرا می کنند. از تیم چهارنفره دخترهای شیطان مدرسه و نقشه هایی که برای عاشق کردن خانم مدیرمی کشند گرفته تا رضائیان مدیر مدرسه پسرانه همجوار که رقابت شدیدی سر موفقیت درالمپیادهای علمی با خانم دارابی دارد و قد کوتاهش در قیاس با قد بلند او و میزانسن های جالبی که در صحنه های بازی این دو وجود دارد، تضاد جالب و خنده داری را به وجود آورده است یا همچنین دکتر خونسرد و جذابی(مانی حقیقی)که با توجه به محدودیت های سینمای ما در نمایش چنین شخصیت هایی خوب طراحی شده است. در نهایت هم مثل اغلب کمدی های اینچنینی داستان با عشق به پایان می رسد اما با یک غافلگیری جالب که دو شخصیت اصلی ماجرا برخلاف انتظار تماشاگر به هم نمی رسند چون هر کدام به شخصیت دیگری دل بسته بودند که به خاطر پر رنگ شدن جدال آنها اصلا به ذهن تماشاگر خطور نمی کرد.

اما ضلع سوم موفقیت این فیلم رضا عطاران به عنوان یکی از محبوبترین کمدین های امروز سینمای ایران است که در کنار سایر بازیگران این فیلم کمک شایانی به توفیق این فیلم در گیشه کرده اند. او در طول این سالها به مرور صاحب تیپ تقریبا ثابتی شده که برای تماشاگر جذاب و دلنشین است و "جوان" به خوبی توانسته ضمن استفاده مناسب از این تیپ،بلاهت و معصومیت را هم به شخصیت او اضافه کند تا به نوعی برای تماشاگر یاد آور شخصیت محبوب و خاطره انگیز "استانلی لورل" باشد. ویشکا آسایش که برای انتخاب هوشمندانه او باید به رامبد جوان تبریک گفت بهترین بازی عمر کوتاه کاری اش را در این فیلم انجام داده و به حق شایسته دریافت سیمرغ بلورین بود، چون کوچکترین سابقه ای در عرصه کمدی تا کنون نداشت و تماشاگر هم انتظار نداشت او را در چنین نقشی ببیند، اما به خوبی توانست نقش یک مدیر بد اخلاق و زمختی را که بیهوده با احساسات طبیعی زنانه خود می جنگد بازی کند و همین جدی بودن بیش از اندازه او باعث به وجود آمدن موقعیت های کمیک و خنده تماشاگر می شد. در کل پس از موج کمدی های ضعیف و مبتذلی که چندین سال بر سینما سیطره یافته بود موفقیت تجاری دو فیلم اخیر رامبد جوان نشانه های امیدوارکننده ای از گرایش مخاطب به کمدی هایی هستند که هدفشان خنداندن تماشاگر با حفظ احترام به اوست.

نویسنده : سیدمحمدرضا فهمیزی