چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

هدیه ای به معلم


هدیه ای به معلم

خدا را دوست دارم و به او عشق می ورزم چون به من یاد داد آنچه را نمی دانستم.
مادرم را از تمام عمق وجودم دوست دارم و به او علاقه می ورزم و تمام وجودم را نثار او می کنم چون به من یاد داد …

خدا را دوست دارم و به او عشق می ورزم چون به من یاد داد آنچه را نمی دانستم.

مادرم را از تمام عمق وجودم دوست دارم و به او علاقه می ورزم و تمام وجودم را نثار او می کنم چون به من یاد داد چگونه زیستن را و چگونه راه رفتن را و چگونه عشق ورزیدن را.

پدرم همدوش مادرم به من تعلیم داد تا چگونه در تحمل مشکلات صبور باشم رسم و راه زندگی کردن را.

اما معلم را چگونه توصیف کنم که به من آموخت چگونه این همه مهر و محبت را از حروف الفبا جمع آوری کنم و در جوهر قلم بریزم و قلم را در دست بگیرم و بنویسم که عشق یعنی چه؟ محبت یعنی چه؟ دوست داشتن یعنی چه؟ عبادت خدا را به جای آوردن چگونه لذت بخش است؟ احترام به پدر و مادر چگونه در خور شأن آنهاست؟

اینک من هم مثل خیلی ها اینچنین عمیق با علم و کتاب و استاد و نوشتن اخت شدم. خدا می داند که این علاقه زیاد به آموختن و خواندن و نوشتن و نشست و برخاست با آدم های محترمی که دراین حوزه هستند همه اش برای آن علاقه ای است که من به آموزگار و استادهایم داشته ام . به قول شاعر عزیز آقای شهریار که می فرمایند علم و تحسین از نخستین اوستاد

کوبه ما خواندن نوشتن یاد داد

یاد باد آن روزگاران یاد باد

صحبت آموزگاران یاد باد

یادی از آن روزهایی که معلم عزیزم مرا با این کلمات زیبا آشنا کرد و آموخت که چگونه قلم به دست بگیرم و چگونه بنویسم و چگونه قدر زحمت های کسانی که مرا یاد دادند که چگونه زندگی کنم و چگونه بیاموزم را بدانم.

مریم صبری از دبیرستان ام البنین م ۱۸