یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
سهم اراده
اگر برای اراده مردم در خوب و بد شدن جامعهشان سهمی قائل نباشیم، به ناچار یا باید به جبرگرایی برسیم یا راه انفعال و انتظار مخرب را پیشه کنیم. حالت اول به کنارهگیری کامل و حذف فرد از صحنه جامعه میانجامد و در حالت دوم، چشم امید داشتن به بازی بزرگان یا بیرون آمدن دستی از غیب تا کاری بکند را شاهد خواهیم بود.
در هر دو حالت مردم تماشاگر صحنه خواهند بود، گویی که هیچ سهمی در وضعیت گذشته یا حال و آینده خود ندارند و نداشتهاند. این مردم در این وضعیت چنان صحبت میکنند که گویی از ازل افرادی غایب از صحنه بودهاند و تا ابد هم غایب خواهند بود و حتی بسیاری از آنان نقشآفرینیهای مقطعی خود را هم به فراموشی میسپرند یا علاقهای به یادآوری آن ندارند و به تعبیری از آن گریزان هستند. بروز چنین پدیدهای در مردم جامعهای که طی یک قرن برای رسیدن به یک هدف بارها کوشیده و در گستردهترین حرکتهای اجتماعی شرکت کرده، اما کماکان خود را در پله اول حس میکنند و جز شکست تصوری از گذشته خود ندارند، چندان دور از انتظار نیست.
یکی از دلایل این شکستها تصور آنان از نقش اراده در بهبود جامعه، بدون توجه به زمینهها و امکانات بوده است. روشن است که پا گذاشتن بر کره ماه و فتح آن ناشی از چیزی جز اراده انسان برای این مهم نبوده است. اما فراموش نکنیم که انسانها اهداف و آرمانهای دیگری هم داشتهاند که در تحقق آنها شکست خوردهاند، و یا حداقل تاکنون موفق نبودهاند، و چهبسا در مواردی پسرفت هم داشتهاند. (مثل وضعیت کلی کره زمین در حال حاضر، چون لایه ازن، تغییرات آب و هوایی و بیماریهای خطرناک و حتی برخی بحرانهای جدی مثل فقر و...) اگر اراده انسان به خودی خود حلال مشکلات بود، قطعاً باید تاکنون فقر یا جنگ از جهان رخت میبست، زیرا اراده (به معنای اعلام هدف و حتی کوشش در تحقق آن) در این موارد اگر بیشتر از اراده برای نشستن بر سطح ماه نبوده کمتر هم نبوده است. اما چرا دومی با شکست یا عدم موفقیت همراه است و اولی با پیروزی؟ چند مورد از دلایل مهم آن را توضیح میدهم. اول اینکه در موضوعاتی چون صلح میان ملتها و دولتها و نیز فقر و امثال آنها عوامل موثر ولی ناشناخته بیشتر در جریان هستند که بعضاً حتی در صورت شناسایی قابل کنترل هم نیستند. دیگر اینکه این موضوعات با امور انسانی و تضاد منافع و کشمکشهای فردی و جوامع بشری در ارتباط هستند و همین امر نیز حل آنها را سختتر میکند. ضمن اینکه تعاریف مورد اتفاقی هم ندارند. در حالی که در رفتن به کره ماه چندان با این مشکلات مواجه نیستیم. تفاوت دیگر در ابزارها و امکانات است. در واقع اراده انسان وقتی به ثمر میرسد که ملتزم به ابزار و امکانات تحقق آن اراده نیز باشد. رفتن به کره ماه مستلزم زیرساختهای علمی و صنعتی خاصی است که بدون وجود آنها هر کوششی برای تحقق این هدف، جز آب در هاون کوبیدن نخواهد بود. اگر در تحقق این هدف، زیرساختهای علمی و صنعتی تعریفشده و قابل شناسایی است، در امور اجتماعی و سیاسی این کار چندان واضح نیست، یا حداقل برای عموم جامعه شناختهشده و روشن نیست. اگر کسی در ایران ادعا کند که میتواند طی چند سال به کره ماه برود، احتمالاً تعداد کسانی که ادعای او را با توجه به زیرساختهای علمی و صنعتی ایران تأیید کنند، اندک خواهند بود، اما اگر کسی ادعا کند فقر و اعتیاد را در جامعه ریشهکن کرده یا دنیا را تغییر خواهد داد ممکن است برخی را فریب دهد و چنین ادعایی را از او بپذیرند، در حالی که میدانیم انجام چنین هدفی به مراتب سختتر از رفتن به کره ماه است.
دلیل دیگر این تفاوت در ارزیابی از نتیجه است. اگر فضاپیمایی به سمت ماه حرکت کند و در همان لحظه سقوط کند، یا موقع نشستن نتواند در ماه فرود آید یا... طبعاً مأموریت آن شکستخورده تلقی میشود و مسوولان ذیربط باید پاسخگو باشند یا استعفا دهند. اما در امور سیاسی و اجتماعی چه میتوان گفت؟ هر وضعیتی را موفق مینامند و برای عدم موفقیتها هم توجیهاتی در آستین وجود دارد. در چنین فضایی است که ارادهگرایی یا <خواستن توانستن است>، به عنوان کلید همه قفلها معرفی میشود و جامعهای که خسته از شکستهای پیشین است نیز بدون مقاومت کافی به آن تن میدهد، تا بلکه فرجی حاصل شود.
اما مشکل اینجاست که جامعه برخلاف ظاهرش بسیار صلب و سخت است، اگر در ظاهر و پوسته خود نرمتر از موم به نظر میآید، در بطن و هسته خود سختتر از فولاد آبدیده و حتی الماس است و ارادههای بسیط ولی پرادعا قادر به انداختن کوچکترین خراشی به هسته سخت و متصلب آن نیستند و در این راه هرچه بیشتر کوشش کند، تیرش کمتر به هدف میخورد. تبلیغ ارادهگرایی مطلق و نامحدود نهتنها دروغی بیش نیست که نوعی کلاهبرداری سیاسی است. اما کیست که نداند کلاهبرداران هیچگاه رستگار نمیشوند، نه در این دنیا و نه در آن دنیا. برای آنکه به بیراهه نرویم و همه تقصیر را بر سر کلاهبرداران نگذاریم، باید گفت کسانی هم که در این میان کلاهشان برداشته میشود، سهمی از تقصیر را به دوش میکشند. اما اینکه سهم کدامیک بیشتر است، باید برحسب مورد نظر داد.
عباس عبدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست