چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

شوخی شوخی بدبخت نشویم!


شوخی شوخی بدبخت نشویم!

● اندر احوالات مضرات شوخی زیاد
شوخی، تفریح و سرگرمی هم زیادی‌اش آفاتی دارد. همانطور که نباید تمام وقت کار کرد و یا تمام وقت خوابید، نباید تمام وقت هم پی تفریح و سرگرمی بود. بالاخره …

اندر احوالات مضرات شوخی زیاد

شوخی، تفریح و سرگرمی هم زیادی‌اش آفاتی دارد. همانطور که نباید تمام وقت کار کرد و یا تمام وقت خوابید، نباید تمام وقت هم پی تفریح و سرگرمی بود. بالاخره زندگی بیشترش جدی است و باید جدی‌اش گرفت و ناهمواری‌هایش را با شوخی قابل تحمل تر کرد. شوخی و تفریح چاشنی‌هایی هستند که زندگی را خوردنی‌تر می‌کنند. ولی چاشنی زیاد نه تنها غذا را بدمزه می‌کند بلکه دل آدم را هم می‌زند. ممکن است آدم رودل کند و مزاجش به هم بریزد. پس شوخی شوخی زندگی را برای خود تلخ نکنیم. آدم‌هایی که بیش از حد دنبال شوخی و تفریح هستند هم خودشان دچار مشکلاتی می‌شوند و هم برای جمعی که در آن هستند مشکلاتی ایجاد می‌کنند که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم:

مضرات شوخی و تفریح بیش از حد:

الف) جنبه فردی:

آرزو به دل می‌ماند:

آرزوهای آدم هیچ‌وقت به صندوق پستی انسان‌ها پست نمی شود مگر آنکه بالایش زحمت کشیده باشد. کسی هم که مدام به شوخی و تفریح سرگرم است، چه وقتی برایش باقی می‌ماند که بخواهد برای آرزوهایش سعی کند. کلا زندگی را به شوخی می‌گیرد و دیگر حس و حالش به کار جدی نمی‌رود.

به خیر و مصلحت نمی‌رسد:

کسی که به زندگی‌اش فکر نکند و آن را جدی نگیرد، زندگی هم او را جدی نمی‌گیرد و روی تلخ خودش را مدام به او نشان می‌دهد و اینگونه هرگز به خیر و صلاح نمی‌رسند.

عقلش کم می‌شود:

دیوانگان شهره‌اند به خنده زیاد و گریه زیاد. هر کدامش که باشد، به او دیوانه می‌گویند. عقل کسی هم که فقط به خوشگذرانی و تفریح برسد قطعا پاره سنگ بر می دارد.

دو رو می‌شود:

وقتی همه-اش شوخی کنی با دیگران، کم کم، کم می‌آوری و باید از دیگران مایه بگذاری. برای اینکه کسی را بخندانی، ادای دیگری را در می‌آوری. دیگری را مسخره می-کنی تا طرفت بخندد. ولی وقتی می‌روی جلوی خودش به او احترام می‌کنی و از او حساب می‌بری. البته این طور آدم ها دو رو برایشان کم است، باید بگویی چندرو.

ایمانش تباه می‌شود:

وقتی آبروی آدم برود و دو رو هم باشد، آبرویش پیش خدا هم می‌رود.

ب) جنبه جمعی:

دیگران او را احمق می‌شمرند:

نه تنها عقلش کم می‌شود، مردم هم او را شیرین عقل می‌دانند.

آبروی دیگران را می‌برد:

راحت‌ترین راه خنداندن دیگران آن است که کسی را سوژه کنی و هر چه در زندگی‌اش دارد و تو می‌دانی و باعث خنده هم هست را بریزی روی دایره. بیچاره اویی که در جمع نیست و آبرویش هم دارد چوب حراج می‌خورد.

دیگران را از خود دور می‌کند:

برای کسی که احمق‌اش بدانند و به هیچ کس هم رحم نکند و دیگران را به مسخرگی بگیرد و آبرویشان را هم ببرد، دیگر کسی باقی نمی‌ماند. با او دوست نمی‌شوند که نکند روزی هم آبروی آنها را ببرد.

بینشان جنگ و دعوا راه می‌افتد: به شوخی به کسی تیکه ای می‌اندازی، خوشش نمی‌آید، کدورت پیش می‌آید. شاید هم به او بر بخورد و از جمع برود و قهر پیش بیاید. شاید هم بدتر. چیزی بگویی که به آن واکنشی نشان بدهد و یقه هم بگیرید و بزن بزن و زد و خورد و آژان و آژان‌کشی. حالا مگر می‌شود، بعد از این همه مکافات کسی بیاید و این رابطه از هم متلاشی شده دوستانه را به حالت قبل بر گرداند. بعید می‌دانم اگر هم بشود، مثل سابق بشود. البته بوده دعوا و مرافعه‌هایی که شوخی شوخی آخرش به قتل و آدم‌کشی هم رسیده است. اگر باور نمی‌کنید، صفحه حوادث روزنامه‌ها را بخوانید.

شیطان در جمعشان حاضر می‌شود:

در هر جمعی که آبرو ببرند و غیبت بکنند و دیگران را به ریشخند بگیرند و حرف های دل خوش کنک پوچ بزنند، شیطان حتما هست. حیف این بزم نیست که شیطان از دست بدهد. کلی تفریح و سرگرمی می‌شود برایش. جایی هم که شیطان باشد نه کار مفیدی می شود و نه کار خیری.