چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
زایش تراژدی ازروح صدا
در عصری كه صنعت و تكنولوژی مطرح است، بهگونهای كه این تكنولوژی به سینما هم نفوذ كرده و «سینمای صنعتی» در آنور آبهای زمین مطرح است جای هیچگونه شك و شبههای نیست كه با پدیده «تكنولوژی» در تئاتر هم مواجه بشویم و شاهد آن باشیم كه این تكنولوژی است كه فراتر از ماهیت تئاتر اصیل و ناب، گام برمیدارد و نمایش «آرنولت» از آن دست نمایشهاست. نمایش «آرنولت» به كارگردانی «اریك وارد گیرلینگز» نمایشی است متكی بر صدا، صدایی كه از انواع باندهای مختلف همچون باند ضبط، كامپیوتر، ماشین و... تشكیل شده است. نمایش درواقع داستان زندگی «آرنولت» از تولد تا مرگ است كه بخشی از زندگی او در جنگ قرار دارد. شخصیتهای مقابل او از قبیل دوست، همكار، معشوقه و... بهصورت صدا نشان داده میشوند كه از باندهای مختلف كه در گوشه و كنار صحنه طراحی و جایگزین شده است با «آرنولت» ارتباط برقرار میكنند. درواقع ما انسانی را میبینیم كه آدمهای اطراف او به لحاظ ماهیت، جنس و... مهم نیستند بلكه حرفهای آنها مهم است. به همین دلیل ما فقط صداهای آن را میشنویم. صداها در نمایش یك شخصیت هستند و شخصیتهای صداها بهگونهایاند كه حتی با انتخاب باند به لحاظ بزرگی و كوچكی در نوع صدایی كه از آن باند خارج میشود مشابه و یكسان میباشد. زیباترین صدا آن صدایی است كه در حكم نامزد «آرنولت» بود. باندی كه به یك طناب كشی آویزان از سقف، وصل بود و در صحنه به راست، چپ، عقب، جلو، بالا و پایین تكان میخورد و ارتعاش صدا را بهوجود میآورد و این حاكی از عشق متزلزل «آرنولت» بود و همین حركت باند و ارتعاش صدا و تزلزل عشق «آرنولت» به تماشاگر هم انتقال پیدا میكرد. میزانسنی از عشق متزلزل كه در نوع خود بینظیر و در شكل خود، فكر نو و تازهای برای گروهی از هلند كه تكنولوژی را اساس اجرای خود قرار داده بودند، بهشمار میآمد و این قابل مشاهده بود. هرچند «آرنولت» هیجانانگیز با نامزد خود ارتباط برقرار میكرد اما این ترحم بود كه در دل تماشاگر مینشست و این را نباید نشان از بازیگری بازیگر دانست، بلكه باید وجود تكنولوژی قلمداد كرد كه اندیشهای، در پشت آن نهفته بود. بازیگر بخش بنیادینی است كه همه درام بر گرد او میچرخد. بدون نویسنده، طراح و كارگردان، درام وجود دارد ـ ولی بدون بازیگر نه! این نكته حائز اهمیتی است كه هرچند فكر گروه این بود كه بازیگران نمایش و درواقع همان شخصیتهای مقابل را تبدیل به صدا بكند ولی میبینیم كه این صداها باز ماهیت بازیگر را پیدا میكنند و شاید بدون حضور این باندها دیگر ماهیت بازیگری وجود ندارد و نخواهد داشت. شاید تأكید گروه بر این بود كه میتوانند بازیگر را حذف بكنند ولی خود این انتخاب هم دلیلی بر وجود بازیگر بر روی صحنه است هرچند كه بازیگری بر روی صحنه وجود دارد. افزون بر اینكه، صدای آنها نیز از آنِ بازیگران زنده است. نیچه از «زایش تراژدی از روح موسیقی» سخن میگفت. در روزگاری كه مراسم آیینی و رقص و سرودخوانی و بازخوانی شعرهای حماسی وجود داشت جای تعجب نیست كه موسیقی همچون یك نظام دلالت، همواره نقش مهمی را در نمایش دراماتیك بازی كرده است. حال در نمایش «آرنولت» موسیقی جای خود را به «صدا» داده است. صدا یك نظام نشانهای بازیگر، گفتار كلامی متن، اجرای نمایش آرنولت میباشد. صدا با آواز «آرنولت» اشاره به حالت فراگیر صحنه و اندیشهها و احساسهای نهفته شخصیتها، گونهای «زیر متن» نیرومند را پدید میآورد. صدا در نظام معنارسانیِ نمایش دراماتیك «آرنولت» نقشهای حیاتی را بر عهده دارد؛ صدا میتواند به عنصر ساختاری مهمی بدل شود، زیرا با آوازهایی كه در دل شخصیت نمایش نهفته است، جای میگیرد و جریان پیوسته كنش را میگسلد و همانگونه كه در نمایش دیده شد، لحظههایی را كه احساسی ژرف دارد، مشخص میكند. صدا در این نمایش ساختمان ضرباهنگی ویژهای را برای حركت ناب در صحنههای آوازخوانی شخصیت نمایش فراهم میكند؛ درواقع بهطور كلی صدا با خط اصلی كنش نمایش عمل میكند. شكلهایی از تئاتر كه بهگونه مكانیكی آماده میشود و تكنولوژی نقش اساسی و كلیدی در آن دارد، كنش دراماتیك آن از پیش و بیرون چارچوب زمانی تماشاگر رخ میدهد. در اجرای یك نمایش، چشم تماشاگر به دلخواه از شخصیتی به شخصیتی دیگر و از بخشی به بخش دیگر میرود و زنجیرهای از زاویه دیدها و بخشهای تصویری گوناگون را فراهم میآورد كه پویایی ویژهای را میآفریند. نكته حائز اهمیت در اجرای نمایش «آرنولت» این است كه بهجز «چشم»، «گوش»ها نیز همانند چشم عمل میكنند و صداهای مختلفی را كه از گوشه و كنار صحنه خارج میشوند، میكاوند.بنابراین، آنچه در تئاتر آمیزه كاملاً دلخواه (و هرچند نیمه خودآگاه) زنجیرهای از تأثیرهای دیداری كه تماشاگر با جابهجایی نقطهتوجهاش فراهم میآورد. در اجرای این نمایش این صداها هستند كه نقطه توجه تماشاگران را به خود جلب میكنند. به هر حال این صداها كه از باندهای مختلف خارج میشوند ابزاریاند كه پدیدآورندگان نمایش «آرنولت» با آن شخصیتها را معرفی، پسزمینه و مكان را رنگآمیزی و داستان را روایت میكنند. این نشانههای آوایی، فقط ماده خالص برای دلالت و معناآفرینی بهشمار میآیند و ساختارهای عالی معنارسانی خود را در نمایش بروز میدهند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست