چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
چشیدن طعم مرگ
طعم مرگ را باید قبل از مرگ چشید. باید سینه سپر کرد و صاف مانند سرو ایستاد در برابر مرگ. مردن را باید حس کرد، با تکتک حواس و با طمانینه باید هر کدام از ۶ حس، مرگ را احساس کنند.
باید مرگ را چشید و خشکی دهان و جریان هوا را در دهان باز و چسبیدن زبان به سق را و چوب شدن زبان را مزهمزه کرد. باید سکوت و بیصدایی مرگ را شنید. باید لمس کرد مرگ را و سردی پوست مرگ را و سختی و صافی و انجماد مرگ را باید لمس کرد. باید بویید مرگ را و بوی کافور و خاک را و بوی خرما را. باید تماشا کرد مرگ را و سکون جسمانی مرگ را و ایستایی فیزیکی مرگ را و تاریکی مطلق و بیروزن مرگ را. باید رهایی با مرگ را و پرواز و نبودن و اوج گرفتن و عبور کردن با مرگ را با حس ششم حس کرد و دانست که مرگ، پایان ریتم است؛ پایان ریتم زندگی است و پایان حرکت ریتمیک قلب است و پایان حرکت ریتمیک خون است و پایان حرکت ریتمیک پلک است و پایان حرکت پاهاست. مرگ پایان ریتم زندگی است.
مرگ با قدرت و توان خودنمایی میکند و نشان میدهد هرکس را که اراده کند از میان میبرد و چاره تنها آن است که حقیقتاش را بفهمیم و درک کنیم و قبول کنیم و بپذیریم که قدرت او بیشتر است و در عین حال دست برنداریم و با آن روبهرو شویم و تدبیر کنیم. او تنها میخواهد قدرت خود را بنمایاند، باید این قدرت را قبول کنی و هویت مستقل خود را در برابر آن بشناسی و در عین حال واقعیت مرگ را بپذیری.
فیلم «مقصد نهایی» را بسیار دوست دارم که مواجهه انسان با مرگ است و در همه حال روی خط مرگ حرکت میکند و قدرت مرگ را نشان میدهد و بیرحمی مرگ را نمایش میدهد و... منتظر بودن مرگ را نشان میدهد و بیاعتنایی به مرگ، شوخی گرفتن مرگ، عرض اندام در برابر مرگ را و ترس از مرگ را نشان میدهد.
نشان میدهد مرگ اگر کسی را نخواهد حتی در محرزترین شرایط، گزندی به او نمیرساند اما اگر میل کسی کند شاید چند دقیقه بعد وقتی مرگ را دستکم بگیرد و آن را ناتوان تصور کند و خود را برتر از آن ببیند، کار را تمام کند.
مرگ میگوید واقعیت مرا و قدرت مرا بپذیر و با هویتی مستقل از من زندگی کن. الکس را در فیلم «مقصد نهایی» میبینی که نمیخندد و عمیق است و تمرکز دارد و از مرگ نمیترسد و تنهاست و ناامید از کمک هرکس و به تنهایی کارها را پی میگیرد. او این شایستگی را دارد که از پس کارها برآید و احساس دیگران را میشنود و تکیهگاه همه است و از همه پشتیبانی میکند و میایستد تا در او غرق شوند. از زندگی خود گذشته است و میتواند برای زندگی کلیر (نامزدش) از زندگی خود بگذرد و ذوق نمیکند و مانند کودکان لودگی نمیکند و غریبه است و با هرکس که از راه برسد احساس آشنایی و دوستی نمیکند و در او وانمیرود و مسلط است و وارد است برای انجام کارها چرا که... از مرگ نمیترسد.
امیرحسین شفقیزاده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست