Silent Hill Homecoming

یک داستان مرموز با پایان های متفاوت

الکس در تخت بیمارستان تسمه‌پیچ شده و یک دکتر در حال هل دادن تخت اوست. الکس با رها کردن خود از بند در دالان‌های به هم پیچیده‌ بیمارستان شروع به فرار می‌کند. در میانه‌ مسیر به برادرش جاشوا برمی‌خورد و به تعقیب وی می‌پردازد در نزدیکی آسانسور و درست در لحظه‌ای که امیدواراست سرانجام این تعقیب به خروج از بیمارستان بینجامد.

این قسمتی از کابوس هر روزه الکس است که در نهایت مجبور می‌شود به خانه خود (شِفِرد گُلن) باز گردد. الکس که یک سرباز تازه از نبرد برگشته و از بیمارستان ترخیص شده است برای پیدا کردن دلیل این کابوس‌ها و خاتمه‌ آن‌ها به شهر خود باز می‌گردد. در ابتدای ورود به شهر با مادر یکی از دوستان کودکی خود ملاقات می‌کند و مادرش را در حالتی که آشفته و جنون زده است می‌بیند که از ترک پدر برای پیدا کردن جاشوا سخن می‌گوید. در ادامه الکس با قولی که به مادرش برای پیدا کردن جاشوا می‌دهد قدم به "سایلنت هیل" می‌گذارد. تعداد زیادی آگهی به عنوان گمشده بر ورودی ایستگاه پلیس نقش بسته است و الکس به زودی متوجه می‌شود که افراد زیادی از زمانی که او شهر را ترک کرده مفقود شده‌اند. او در سایلنت هیل با شخصی که او نیز پسر خود را گم کرده برخورد می‌کند و در ادامه درمی‌یابد که این بلا گریبان‌گیر ۴ خانواده‌ بنیانگذار زادگاه او شده است. الکس زمانی که به خانه باز می‌گردد متوجه مفقود شدن مادر خود می‌شود و به کمک چند نفر دیگر که هدف آن‌ها با او مشترک بود تصمیم می‌گیرند از دریاچه تلوکا عبور و به سایلنت هیل سفر کنند. آن‌ها به زودی درمی‌یابند که همگی دشمن مشترکی دارند و دلیل مفقود شدن و مرگ بسیاری از اهالی شهر نیز همین دشمن است. الکس در ادامه در مورد گذشته خود و زادگاهش به اتفاقات حقایق ناراحت‌کننده‌ای پی می‌برد. برای مثال متوجه می‌شود که هرگز یک سرباز نبوده و حضور جاشوا در کابوس‌های او به دلیل اتفاقی ناگوار در گذشته‌ او بوده است. همچنین دلیل مرتبط شدن زادگاهش به سایلنت هیل در این قسمت مشخص می‌شود.

بازی سایلنت هیل ۵، خوب و مناسب به نظر می‌رسد اما مشکلی وجود دارد و آن هم تغییر بیش از حد روند بازی نسبت به عنوان‌های قبلی است. برای مشخص‌تر شدن این قضیه باید توضیح بیشتری در این خصوص داده شود. اکنون همانند گذشته الکس با استفاده از لوله، میله و وسایل دیگر با موجودات عجیبی خواهد جنگید اما سعی سازندگان این بود که این رقابت‌ها و درگیری‌ها از گذشته جذاب‌تر باشد. به نظر سازندگان مبارزات سری قبل واقعی نبودند و این حرف به آن معنا بود که آن‌ها قصد داشتند سیستم مبارزات را به کلی دگرگون کنند و در این کار موفق نیز شدند. در این نسخه الکس با توجه به سابقه نظامی‌اش به راحتی می‌تواند از سلاح‌های مختلفی استفاده کند. در واقع این سری حرکات قهرمان داستان در میدان‌‌های نبرد، باعث شده وی احساس یک قهرمان واقعی داشته باشد. همان‌طور که دیویدور فیلیه سرپرست برنامه‌‌نویسان ادعا کرده بود سیستم مبارزات در این بازی تفاوت کرده و حرکات ترکیبی متعددی با استفاده از سلاح‌هایی همچون اره، چاقو و لوله با توجه به نوع سلاح و نوع دشمنی که با آن روبه‌رو می‌شود طراحی شده است. با توجه به سابقه‌ نظامی الکس می‌توان سلاح‌های جدیدی را در بازی دید. مبارزه‌ بازی با آنچه در قسمت‌های پیشین دیدیم تفاوت کرده و استفاده از سیستم هوش مصنوعی عالی کار شده است که با وجود این باید فکر فرار از دشمنان را از سر بیرون کرد. با توجه به اینکه تجهیزات الکس پیشرفت کرده‌اند دشمنان نیز به همان اندازه بهتر و مناسب‌تر برخورد می‌کنند. دشمنان در این نسخه پس از باز کردن درها دنبال شما خواهند آمد و به صداها و دیدشان بسیار توجه دارند و از هر سرنخ برای پیدا کردن الکس استفاده می‌کنند. در بخش طراحی دشمنان نیز دقت زیادی شده است.

در کنار تمام این موضوعات انیمیشن دشمنان پیشرفت بسیاری داشته و برای این منظور از Motion Capture استفاده شده است. با توجه به تمام تغییرات در سیستم مبارزه بازی هنوز خیلی از ویژگی‌های سری‌های پیش حفظ شده است. برای مثال، معماها که باید برای پیدا کردن رمزی به دنبال حروف‌ها و نشانه‌های مختلفی بگردید که این یکی دیگر از ویژگی‌های بازی است. شما باید در این سیستم جست‌وجو به تنهایی راه بروید، فکر کنید و با دنبال کردن ماجرا به کشف بپردازید. نکته دیگر، وجود پایان‌های مختلف برای بازی است که بعضی از آن‌ها شما را به یاد سری‌های قبل می‌اندازد.

بازی برای تولید از مکانی به مکان جدید برده شده اما اساس و پایه‌ آن تغییر چندانی نکرده است. برای مثال، الکس در کابوس‌های شبانه‌ خود در بیمارستان‌های پر از زامبی پرسه می‌زند. دوربین بازی نیز مانند سابق با استفاده از آنالوگ‌ تغییرپذیر است و می‌توان به کمک آن محیط را بررسی کرد و با توجه به وضوح و کیفیت تصاویر HD جزئیات بسیاری در محیط و کل بازی دیده. این در حالی است که تمامی این جزئیات پس از عبور از فیلتر پایه‌ بازی تغییرات اساسی و نامناسبی کرده است.

مکانی که بازی در آن رخ می‌دهد همانند گذشته دو قسمت دارد. یکی دنیای معمولی است که الکس در آن به جست‌وجو می‌پردازد. قسمت دیگر دنیای سایلنت هیل است که در آن اتفاقات عجیب رخ می‌دهد و موجوداتی که در درها و راهروها وجود دارند بسیار وحشتناک هستند. در این بازی شاهد چرخش میان این دو دنیا -که از هنرهای سازنده بازی است- خواهیم بود. در واقع در این سری شرایط متفاوت خواهد بود و آن نیز به دلیل استفاده‌ مناسب از نورها و سایه‌های مختلف است. محیط‌هایی که در بازی خلق شده مرموز است و بازیگر با عبور از آن‌ها و دیدن افکت‌های نوری و سایه‌ها بیشتر تحت تأثیر قرار می‌گیرد. این مسئله به این معنی است که کاراکترها و اجزای درون محیط به عمل‌های یکدیگر عکس‌العمل نشان‌ می‌دهند، برای این منظور از سیستم HAwok MiDDEKit استفاده شده است. برای مثال، اگر در بازی به یک صندلی برخورد کنید و آن هم به جسمی دیگر برخورد کند صدایی که از آن ایجاد می‌شود توجه دشمنان را جلب می‌کند. در بازی فیلترهای متعددی استفاده شده است که به واسطه آن شاهد جنبش ریزترین دانه‌های هوا نیز هستیم.

هدف نهایی سازندگان در سیستم مه بازی به گونه‌ای بوده است که کاراکتر، خود را در حال قدم زدن در مه احساس کند و مه از نظر فیزیکی قوی به نظر می‌رسد. تنها راه عبور از این مه به واسطه‌ نور چراغ قوه‌ شخصیت اصلی داستان است.

درکل رنگ و بوی سایلنت هیلی و وحشت ژاپنی بازی به دلیل تغییر تیم سازنده آن افت شدیدی داشته است اما با وجود فیزیک بهتر و سیستم مبارزات جدید نمی‌توان سایلنت هیل ۵ را نادیده گرفت.