یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

چرخش اجباری


چرخش اجباری

تداوم مشکلات آمریکا در عراق و افغانستان, همچنین نزدیک شدن به پایان دوران ریاست جمهوری, بوش را ناگزیر به بازنگری درسیاست های خود علیه ایران کرده است

تداوم مشکلات آمریکا در عراق و افغانستان، همچنین نزدیک شدن به پایان دوران ریاست‌جمهوری، بوش را ناگزیر به بازنگری در سیاست‌های خود علیه ایران کرده است.

سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه، در حال تغییر و تحول هستند. به زودی، شاهد اعمال سیاست‌های جدید از سوی کاخ سفید در خاورمیانه خواهیم بود که ممکن است موجب بهبود اوضاع در این منطقه گردد.

بازدید چند روزه از خاورمیانه و اروپا، توسط باراک اوباما، نامزد دمکرات‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحد، بازتاب گسترده‌ای در محافل سیاسی و اذهان عمومی ایجاد کرد.

بسیاری معتقدند کاخ سفید، سیاست‌های اساسی خود را در منطقه خاورمیانه، به زودی تغییر خواهد داد و با نگرشی تازه، وارد جریان‌های سیاسی منطقه خواهد شد. بوش که اینک بر تخت قدرت واشنگتن تکیه دارد، چندی پیش با آرزوی غلبه بر مشکلات حاکم، به منطقه سفر کرد و در نهایت، مغلوب و شکست‌خورده به کشورش بازگشت. جرج بوش با هدف پایان دادن به ناتوانی سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه، به این منطقه سفر کرد و در ورود به هر کشور، شعار نابودی ایران را سرلوحه سخنرانی‌های خود قرار ‌داد. او در عین ناباوری، حضور و نفوذ ایران را در کشورهای منطقه، قوی‌تر و پُررنگ‌تر از آمریکا می‌دید.

محور اصلی گفت‌وگوهای جرج بوش در سفرش به خاورمیانه، ایران و برنامه‌های هسته‌ای این کشور بود.

اکنون سال‌ها است که جهان، ایران را به شدیدترین صورت ممکن تحریم کرده و از همه ابزارها برای اعمال فشار بر این کشور بهره‌ می‌جوید تا شاید برنامه‌های هسته‌ای آن کشور را متوقف کند. ایران، به صلح‌آمیز بودن برنامه‌های هسته‌ای خود اعتقاد دارد، ولی کشورهای غربی مدعی هستند این کشور به دنبال تولید و تکثیر سلاح‌های هسته‌ای است.

چندی پیش، ایالات متحد، توقف کامل برنامه‌ هسته‌ای و غنی‌سازی اورانیوم را در ایران به دست انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین سپرده بود. سیاست آمریکا این چنین بود که خود را در موضعی پرخاشجو و تهدیدآمیز قرار دهد و ۵‌ کشور مذکور با ترساندن ایران از تهاجم نظامی آمریکا و ارایه پیشنهادهای اقتصادی، ایران را از ادامه برنامه غنی‌سازی منصرف کنند. این کشورها، طی نشست‌های متعدد و بی‌نتیجه، بارها با پیشنهاد کمک‌های مالی و علمی، سعی کردند ایران را از ادامه غنی‌سازی منصرف نمایند.

جرج بوش در این مرحله، با معرفی ایران و دولت حاکم بر آن به عنوان ”محور شیطان،“ به آمریکایی‌ها اجازه شرکت در گفت‌وگوها را نداد. به این ترتیب، مقامات ایرانی از اوضاع به وجود آمده نهایت بهره را بردند و هر بار که با ۵‌ کشور مذکور وارد گفت‌وگو می‌شدند،‌ پیشنهادات روی میز را ناکافی اعلام می‌کردند. ایرانی‌ها مدعی بودند این گفت‌وگوها، به دلیل عدم حضور قدرت تعیین‌کننده یعنی آمریکا، از ارزش و اعتبار کافی برخوردار نیست و اگر آمریکا به توافق‌های صورت گرفته در این گفت‌وگوها عمل نکند و یا خواستار تغییر دولت حاکم بر ایران و یا تهاجم نظامی به ایران شود، چه کسی پاسخگو و ضامن اجرای توافق‌های صورت گرفته خواهد بود؟

بنابراین، جرج بوش سرانجام نماینده کاخ سفید را راهی ژنو کرد تا در گفت‌وگوی گروه ۱‌+۵‌ با ایران حاضر شود و دیدگاه آمریکا را به طور مستقیم، تسلیم نمایندگان ایران کند. این عمل جرج بوش همان طور که پیش‌بینی می‌شد، تا حد زیادی از حساسیت موضوع کم کرد و آرامش نسبی را به گفت‌وگوها بازگرداند، اگرچه واشنگتن به دنبال انزوای کامل ایران در عرصه بین‌الملل بود، اما نتوانست این روند را ادامه دهد و در نهایت وارد گفت‌وگوی مستقیم با تهران شد.

جرج بوش تحت هر شرایطی نمی‌خواست که فعالیت‌های دولت ایران را به رسمیت بشناسد، اما حضور نماینده وی در ژنو، نقطه پایان این سیاست بود. بسیاری از ایرانی‌ها علاقه‌مند به آغاز روابط دوجانبه با ایالات متحد و دیگر کشورهای تعیین‌کننده در جریان‌های سیاسی و اقتصادی جهان هستند. اگرچه ادامه سیاست‌ پیشنهادهای چشمگیر و تحریم‌های همزمان، ممکن است همچنان موجب تغییر موضع ایران نشود، اما می‌تواند فرصت خوبی برای تغییر موضع آمریکا و جایگزینی تهدید نظامی این کشور با گفت‌وگوی مستقیم باشد.

با پیوستن آمریکا به ۵‌ کشور دیگر و حذف خطر تهاجم نظامی احتمالی آمریکا به ایران، ادامه تحریم‌ها ممکن است ایران را به سمت پیشنهادهای مالی و علمی سوق دهد. اگر موضع تهدیدآمیز ایالات متحد تغییر کند، نه تنها ایرانی‌ها دیگر بهانه‌ای برای ترس از تهاجم احتمالی آمریکا و ادامه برنامه افزایش قوای نظامی، جهت مقابله با این تهدید احتمالی نخواهند داشت، بلکه کفه‌ پُر از پیشنهاد مالی و علمی ترازو هم، سنگین‌تر خواهد شد و ممکن است ایرانی‌ها با توقف‌ غنی‌سازی موافقت کنند! هم‌اکنون ایالات متحد، بزرگترین سد پیش روی ایرانی‌ها برای عضویت در سازمان تجارت جهانی است. پیوستن ایالات متحد به ۵‌ کشور دیگر، به معنای افزایش پیشنهادهای مالی و علمی و موافقت با عضویت ایران در بسیاری از سازمان‌های راهبردی بین‌المللی همچون سازمان تجارت جهانی خواهد بود.

● تغییر از سر ناچاری

بازنگری جرج بوش در سیاست‌های اتخاذی وی نسبت به ایران و برنامه‌ هسته‌ای این کشور، به طور داوطلبانه صورت گرفته است. گویی مشکلات در عراق و ادامه بحران در افغانستان، وی را به تغییر موضع در خصوص ایران قانع کرده و جالب‌تر آن که کاخ سفید با هدف خروج نظامیان آمریکا از برخی از شهرهای عراق، با مقامات عراقی وارد مذاکره شده است. این تصمیم، حداقل این نوید را می‌دهد که جنگ و خشونت در عراق، رو به کاهش است و از نگاه کاخ سفید، خاورمیانه، تنها مکانی برای زورگویی و تاخت و تاز نیست. به بیانی دیگر، ایران نباید نگران یکجانبه‌گرایی آمریکا در منطقه باشد.

جرج بوش، با تصویب برنامه‌ زمان‌بندی شده خروج نیروهای آمریکایی از شهرهای عراق، به نوعی درصدد کسب رضایت ایران است. گرچه بوش متوجه قدرت شگفت‌انگیز ایران در برابر تحریم‌های اقتصادی شدید شده و در حال تغییر موضع خود می‌باشد، اما وی برنده پرونده هسته‌ای ایران نخواهد بود، چراکه وقت کمی در اختیار دارد.

این در حالی است که باراک اوباما، از همان ابتدا، سیاست‌ گفت‌وگوی مستقیم با ایران را در پیش گرفته و آماده مذاکره با ایران و حل موضوع هسته‌ای این کشور از طریق دیپلماسی می‌باشد. تغییر سیاست‌های اساسی ایالات متحد در منطقه، به خصوص در مورد برخورد با ایران، نیازمند تغییر نگرش آمریکا در خصوص ایران و برنامه‌های هسته‌ای این کشور است که قطعاً نیازمند زمان زیادی خواهد بود. اما واقعیت مسلّم، استقبال ایران از سیاست کلی اوباما بوده که همان گفت‌وگوی مستقیم دو طرف می‌باشد.



همچنین مشاهده کنید