حفظ زندگی زناشویی از طلاق

امروزه ما شاهد بالا رفتن روز افزون آمار طلاق در سطحی جهانی هستیم

امروزه ما شاهد بالا رفتن روز افزون آمار طلاق در سطحی جهانی هستیم. بسیاری از مردم صبر و تحمل و اشتیاقی برای حفظ زندگی زناشویی شان را ندارند، از این رو تسلیم مشکلات زناشویی شده و مانند زوج های بسیاری، به عوض اینکه مشکلات زناشویی شان را حل کنند، طلاق می گیرند. اگر شما واقعا می خواهید که همسری دوست داشتنی و سرزنده داشته باشید; کسی که بتواند همراه شما در زندگی زناشویی تان باشد، به شما احترام بگذارد و به مراقبت از خانواده و زندگی تان بپردازد، در این صورت این تکنیک های سری می تواند کارساز باشد. اگر شما از زندگی زناشویی تان رنجیده خاطرید، پس به جای شکوه و شکایت حرکت کنید!

وقت خود را با روش هایی که برای حفظ زندگی زناشویی موثر نیستند و بیشتر به روابطتان لطمه وارد می کنند تا آنکه آن را ترمیم کنند، تلف نکنید. شما ممکن است پول زیادی هزینه کرده باشید یا راههای زیادی را امتحان کرده باشید و شاید حتی خواسته بودید جدایی را نیز امتحان کنید ... و الان به دلیل اینکه پول و وقتتان تلف شده است می توانید راهکارهای این مقاله را نیز امتحان کنید. چرا که بسیاری از کسانی که می خواهند به شما در حل مشکلات زناشویی تان کمک کنند، به خاطر روش های موهومشان، بیشتر تولید مشکل کرده اند. آنان استراتژی هایی را که نشان دهد چگونه هر دو طرف باید با یکدیگر بدون اعمال فشار، ارتباط ایجاد کنند نمی دانند. آنان اغلب موضوعات اساسی و حیاتی که زندگی زناشویی تان را ترمیم می کند مورد بحث قرار نمی دهند.

هر کسی که به شما می گوید برای حفظ زندگی زناشویی فقط عشق کافی است، براستی نمی داند چه می گوید. فقط دوست داشتن همسرتان نمی تواند این را تضمین کند که شما می توانید بحث و جدل و ناسازگاری هایتان را کنار بگذارید، چرا که شما نمی دانید چگونه با خشم و عصبانیت خود باید برخورد کنید. فراموش نکنید که چه کلمات دردآوری در حین دعوا کردن به یکدیگر می گویید. به محض اینکه آنها گفته می شوند، هرگز نمی توانند حتی با گفتن "ببخشید" پس گرفته شوند. در واقع، استناد بر عشق ولی به این شیوه عمل کردن، در نهایت هر دوی شما را مایوس کرده و باعث استرس و فشار روانی بیشتری در روابط تان می شود و تغییر زندگی زناشویی تان را غیر ممکن می کند.

شما هرگز نباید به همسر خود التماس یا خواهش کنید که به وضعیت سابق برگردد. التماس و خواهش شما، فقط به همسرتان این را نشان می دهد که در عمق وجود شما هدف برای برگشت به وضعیت قبلی، تنها برنده شدن است. اگر وی به درخواست التماس شما پاسخ مثبت ندهد، شما احساس حقارت خواهید کرد. وقتی زندگی زناشویی شما در خطر و بحران قرار گرفته است، به همسر خود نشان ندهید که دستپاچه و هراسان هستید. بیچارگی و نومیدی شما باعث می شود همسرتان احساس خاموشی و سکوت بکند و این مساله وی را حتی بیشتر از شما دور می کند. قبل از انجام هر کاری که سبب افسوس خوردنتان در آینده شود، خودتان و افکارتان را مرتب و جمع و جور کنید.

تصور کنید که همسرتان شما را ترک کرده است. شما احساس تنهایی، ناامیدی و بیچارگی می کنید و برای برگرداندن وی حاضرید هر کاری بکنید. شما مرتب به همسرتان تلفن می زنید و هر کاری که فکر می کنید او دوست دارد را انجام می دهید، از هر کسی که فکر می کنید می تواند کمکتان کند که وی را برگردانید، درخواست کمک می کنید. آنچه که شما نمی دانید این است که در این روند، شما هر امکان معامله ای را از دست می دهید. چرا که با این کار به همسر خود نشان می دهید که ۱۰۰ درصد مسئولیت حفظ این زندگی زناشویی را پذیرفته اید و همسر شما به جز اینکه به خانه برگردد، لازم نیست هیچ کار دیگری انجام دهد.

می خواهید باور کنید یا نه، اما تعداد بسیار کمی از زن و شوهرها بوده اند که به نقطه جدایی و طلاق رسیده اند، اگر که آنها "هر دو" به این طریق هدایت شده بودند نه به تنهایی. هر دوی شما بر یکدیگر تاثیر می گذارید. به این دلیل است که، چرا این مساله بسیار حیاتی است که شما هر دو باید به این مساله که چگونه زندگی زناشویی تان در بحران و خطر قرار گرفته است، با دقت نگاه کنید. حتی تغییر بسیار کوچک در نگرش، رفتار، یا شیوه و سبک زندگی تان می تواند به طور کامل پویایی زندگی زناشویی شما را تحت تاثیر قرار دهد. شما قدرت عظیمی داریداما فقط شما باید این را بفهمید که چگونه آن را استفاده کنید.

التماس و خواهش کردن فقط می تواند قدرت شما را ضعیف کند. ارتباط عاقلانه و صداقت کامل داشتن، می تواند آن را تقویت کند. شما فردی بالغ هستید، اجازه ندهید اعمال همسرتان، شما را تبدیل به یک کودک کند. اگر همسر شما احتیاج به یک فرصت دارد، این فرصت را به او بدهید. انجام چنین کارهایی شما را از نظر احساسی، قوی، توانا و تربیت شده معرفی می کند. زمانی را با خانواده خود و دوستانتان سپری و در مورد احساستان با دیگران گفت وگو کنید. هر آنچه را که فکر می کنید که سبب گفت و گو در مورد بحران زناشویی تان با همسرتان می شود، یا شما را آرام و جمع و جور می کند و احساساتتان را برای یک صحبت صادقانه، در کنترلتان در میآورد انجام دهید.

قبل از صحبت بعدی با همسرتان، از خودتان سه پرسش اساسی را مطرح کنید. آیا شما احساس تدافعی و دفاع از خود را ندارید؟ اگر دارید، یک قدم به عقب بروید. آیا شما آمادگی صحبت با همسرتان را دارید؟ اگر آماده نیستید، یک قدم به عقب بروید. آیا شما احساس رنجش و خشم را دارید؟ اگر دارید، یک قدم به عقب بردارید. شما ممکن است هنوز آمادگی روبرو شدن و صحبت با همسرتان را نداشته باشید. فقط به خاطر بسپارید: توپ درحیاط شماست. اینکه چگونه با جدایی همسرتان برخورد می کنید، ممکن است تعیین کننده دوره زندگی زناشویتان باشد.

نویسنده : دکتر معصومه خسروی- استادیار دانشگاه