جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

نماز و امنیت


نماز و امنیت

آنچه در این میان حایز اهمیت می باشد توجه به این مسئله است که برای ایجاد امنیت در دو بعد فردی و اجتماعی چه باید کرد به عبارت دیگر چگونه می توان ایجاد امنیت را از مرحله تئوری به مرحله عمل رسانید و آن را در حیطه فعالیتهای فردی و اجتماعی محقق نموده و جامعه ای به وجود آورد که در آن, افراد هم از لحاظ زندگی شخصی و خصوصی و هم از لحاظ زندگی اجتماعی و در تعامل با دیگران احساس امنیت کنند

● ‏مقدمه‏

بدون تردید یکی از مهم‏ترین مؤلفه‏های اجتماعی که وجود آن در هر جامعه‏ای، از ضروریات و به عبارت دقیق‏تر از نخستین ضروریات محسوب می‏شود و بدون آن زندگی سعادتمند برای آحاد مردم، امکان‏پذیر نمی‏باشد، «امنیت» است. امری که در واقع منشاء و زیربنای تمامی امور بوده و با عدم آن، هیچ گونه فعالیت فردی و اجتماعی چه در عرصه فرهنگی و چه در عرصه‏های دیگر نظیر صنعت، اقتصاد، هنر، سیاست و ... انجام نخواهد پذیرفت.

در اهمیت و ارزش این مقوله اجتماعی همین بس که در آیات متعددی، از قرآن کریم بدان تذکر داده شده و در برخی آیات نیز، قبل از پرداختن به امور دیگر این موضوع مورد توجه و مداقه قرار گرفته است. از جمله در آیه ۱۲۶ سوره مبارک بقره که مشتمل بر دعای پیامبر بزرگ الهی، حضرت ابراهیم - علیه‏السلام - درباره سرزمین و اهل مکه می‏باشد، می‏خوانیم:

«و اذ قال ابراهیم رب اجعل هذا بلداً آمِناً و ارزق اهله من الثمرات مَنْ امَنَ منهم باللّه و الیوم الاخر ...»

«و به یاد آور هنگامی که ابراهیم عرض کرد: پروردگارا! این سرزمین را شهر امنی قرار ده و اهل آن را - آن‏ها که ایمان به خدا و روز بازپسین آورده‏اند - از ثمرات [گوناگون ]روزی فرما ...»

همان طور که می‏بینیم در این دعای شریف که از زبان یکی از اولیاء پروردگار نقل گردیده، ابراهیم نخست تقاضای «امنیت» و سپس درخواست «مواهب اقتصادی» می‏کند، و این خود اشاره‏ای است به این حقیقت که تا امنیت در شهر یا کشوری حکمفرما نباشد فراهم کردن یک اقتصاد سالم ممکن نیست.!(۱)

اما باید دانست که توجه به مقوله امنیت در فرهنگ اسلامی، منحصر به آیات قرآن کریم نمی‏باشد، بلکه در احادیث و روایات متعددی که از جانب معصومان - علیهم السلام - صادر گردیده نیز توجه به این امر جایگاه ویژه‏ای دارد که به عنوان نمونه می‏توان به احادیث زیر اشاره کرد.

حضرت امام صادق - علیه‏السلام - فرمود:

«سه چیز است که عموم مردم بدان نیازمندند: "امنیت و عدالت و فراوانی نعمت".»(۲)

حضرت امیرمؤمنان - علیه‏السلام - فرمود:

«بدترین جا برای سکونت جایی است که ساکنان آن امنیت نداشته باشند.»(۳)

حضرت امام صادق - علیه‏السلام - فرمود:

«هر کس که پنج چیز نداشته باشد زندگی او گوارا نیست: "صحت و امنیت و بی‏نیازی و قناعت و همدم موافق".»(۴)

موضوع امنیت، نه تنها در اسلام که در تمامی مکاتب بشری و نزد تمامی عقلا و خردمندان عالم جایگاه ویژه‏ای را به خود اختصاص داده است، تا جایی که از نظر آنان اصولاً پایه ریزی و ایجاد یک تمدن و زندگی انسانی اصیل بدون آن ممکن نیست؛ همان گونه که ویل دورانت - مورخ و محقق مشهور مغرب زمین - در کتاب عظیم خود تاریخ تمدن این نکته را متذکر شده است:

«ظهور تمدن هنگامی امکان‏پذیر است که هرج و مرج و ناامنی پایان پذیرفته باشد؛ چه فقط هنگام از بین رفتن ترس است که کنجکاوی و احتیاج به ابداع و اختراع به کار می‏افتد و انسان خود را تسلیم غریزه‏ای می‏کند که او را به شکل طبیعی به راه کسب علم و معرفت و تهیه وسایل بهبود زندگی سوق دهد.»(۵)

وی در ادامه می‏افزاید:

«برای پیدایش تمدن باید مردم کم‏کم احساس کنند که سر هر پیچ زندگی، مرگ یا مالیات جدیدی در انتظار آنها کمین نکرده است.»(۶)

حال که به طور اجمال با اهمیت و جایگاه امنیت در فرهنگ اسلامی و نیز فرهنگ جهانی آشنا شدیم، تذکر این نکته را ضروری می‏دانیم که «امنیت» امری است که علمای جامعه‏شناسی آن را در یک تقسیم‏بندی کلی به دو حوزه «فردی» و «اجتماعی» تقسیم می‏نمایند. از این رو هنگامی که بحث از امنیت به میان می‏آید، این موضوع را هم در حوزه فرد و هم در حوزه اجتماع باید مدنظر قرار داد؛ چرا که این دو از یکدیگر جدا نبوده و در حقیقت ایجاد و برقراری امنیت اجتماعی، بدون پرداختن به علل و عوامل ایجاد امنیت فردی، منتج نبوده و به ثمر نخواهد نشست. هم از این روست که می‏گوییم امنیت فردی زیربنای امنیت اجتماعی است.

ولی آنچه در این میان حایز اهمیت می‏باشد توجه به این مسئله است که برای ایجاد امنیت در دو بعد فردی و اجتماعی چه باید کرد؟ به عبارت دیگر چگونه می‏توان ایجاد امنیت را از مرحله تئوری به مرحله عمل رسانید و آن را در حیطه فعالیتهای فردی و اجتماعی محقق نموده و جامعه‏ای به وجود آورد که در آن، افراد هم از لحاظ زندگی شخصی و خصوصی و هم از لحاظ زندگی اجتماعی و در تعامل با دیگران احساس امنیت کنند؟

برای پاسخ گویی به سئوالات فوق، از دیرباز از سوی علمای جامعه‏شناسی، اظهار نظرهای فراوانی صورت گرفته است و هر یک به فراخور اندیشه و طرز تفکر خود، پاسخ‌هایی ارائه داده‏اند که هر کدام از آن پاسخ‌ها ناظر به درصدی از امنیت در سطح جوامع است. ولی آن چه مسلم است چون اغلب این راهکارها نشأت گرفته از معلومات و تجارب بشری بوده و معلومات و تجارب بشری هم از سوی دو عنصر «زمان» و «مکان» دچار محدودیت می‏باشد، نتوانسته آن گونه که شایسته و بایسته است در جهت تامین امنیت، راهگشا باشد. چنان که در جهان کنونی، با وجود پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژی و وفور تئوری‏های امنیتی ارائه شده از سوی دانشمندان، بدون اغراق باید اعتراف کنیم که «امنیت» مهم‏ترین گمشده انسان است که برای یافتن آن چشم امید به هر سوی می‏دواند! و افزایش آمار قتل‌ها، دزدی‌ها و تجاوز به عنف و هزاران نوع جرم و خطای فردی و اجتماعی دیگر بهترین و روشن‏ترین دلیل این مدعاست.

از این رو انسان امروزی برای دست یابی به «امنیت پایدار» و «همه جانبه» چاره‏ای جز این ندارد که دست یاری به سوی مکاتب آسمانی دراز کند و در میان آنها از کامل‏ترین و ناب‏ترینشان یعنی اسلام عزیز طلب امداد نماید؛ زیرا قوانین این آیین الهی ریشه در وحی و علم خداوندی دارد که هیچ گونه تردیدی در صحت و اصالت آن راه ندارد.

آری، اگر بشر قرن بیست و یکم که در دریای متلاطم اضطراب و نا امنی غوطه می‏خورد، طالب فلاح و رسیدن به ساحل «امنیت و آرامش» است، گریزی از اسلام و قوانین سعادت‏آفرین آن نخواهد داشت، و ما برای آنکه این مدعا را به اثبات برسانیم، در ادامه این نوشتار به تشریح نقش یکی از عبادات مهم در این مکتب حیاتبخش که همانا «نماز» می‏باشد در ایجاد و برقراری امنیت فردی و اجتماعی می‏پردازیم تا حقیقت امر بیش از گذشته آشکار شود.

● نقش نماز در ایجاد امنیت فردی‏

زندگی و حیات آدمی در کره زمین، همواره مقرون به انواع و اقسام مشکلات و مصایب بوده است. نگاهی به تاریخ زندگی انسان از آغاز تا کنون، به خوبی این نکته را به اثبات می‏رساند که در طول این قرون متمادی، هیچ کس نبوده است که حتی ایام معدودی از عمر خود را به دور از بلاها سپری کرده باشد. به تعبیر شاعر آسمانی شیراز، حافظ - علیه الرحمه - :

«... در رهگذر کیست که دامی زبلا نیست؟»(۷)

اما در این میان، انسان قرن بیست و یکم، با وجود پیشرفتهای صنعتی و تکنولوژی حیرت‏آور، بیش از گذشته در معرض بلاها و مصایب قرار گرفته است؛ چرا که گسترش زندگی صنعتی و ماشینی، اگر چه توانسته زحمت جسمی او را کم نماید، ولی این حقیقت بر کسی پوشیده نیست که «روح و روان» او را به بند کشیده و انواع و اقسام دغدغه‏ها و نگرانیهای روحی را به او هدیه نموده است. این چنین است که این انسان سرگشته برای وصول به آرامش روحی و سکینه و اطمینان خاطر روانی و در یک کلام «امنیت فردی» هر روز دل به یکی از مظاهر مادی می‏سپرد، ولی روز بعد در می‏یابد که آنچه در پی‏اش بود، جز سرابی نبوده است.

نگاهی به آمارهای ارائه شده از سوی مراکز روان درمانی و تعمقی هر چند کوتاه در احوال اطرافیان، این نکته را به اثبات می‏رساند که انسان قرن بیست و یکم در جهت تامین امنیت فردی خویش که مهم‏ترین نمود آن را باید در آسایش روحی و روانی افراد مشاهده کرد، موفقیت چندانی حاصل نکرده است. هم از این روست که این موجود سرگشته در میان اقیانوس عظیم امکانات و وسایل مادی و صنعتی، خود را «بی پناه» می‏بیند و هنوز پای در دهه پنجم عمر خویش ننهاده به «پوچی» می‏رسد و کارش به «خودکشی» منجر می‏گردد.

ولی با این همه باید دانست که این «احساس بی پناهی» و آن اضطرابات روحی و روانی، نه چنان است که همه انسانها را در بر گیرد، بلکه در میان جمعیت چند میلیاردی این قرن، گروه اندک و معدودی هستند که علیرغم وفور عوامل اضطراب‏زا، از آرامش روحی و روانی زاید الوصفی برخوردارند و در ساحل «امن و آسایش» به سر می‏برند. اینان کسانی نیستند جز «نمازگزاران حقیقی» که در پرتو نور نماز، جان خود را تابنده کرده و روح متلاطم را به سکون و آرامش رسانده‏اند؛ چرا که آوای ملکوتی قرآن کریم را به گوش جان نیوشیده‏اند که:

«الا بذکر الله تطمئن القلوب»(۸)

«آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام می‏گیرد.»

آنان به حقیقت دریافته‏اند که بارزترین و روشن‏ترین مصداق «ذکر خدا» همانا «نماز» است، چنان که خداوند عزیز فرموده است:

«اقم الصلوة لذکری»(۹)

«نماز را برای یاد من بپا دار ...»

بدین ترتیب این بندگان راستین پروردگار، در پرتو نماز و راز و نیاز با خالق خویش، از هر گونه نگرانی رهیده و هرگز خود را «بی پناه» و «بی کس» نمی‏دانند؛ چرا که هر صبح و شام نماز به آنان یادآوری می‏کند که بالاترین قدرتها، ناظر احوال ایشان است و پشتیبانشان در طی طریق زندگی.

اینان همچنین هرگز به بیماریهای روحی نظیر «احساس پوچی» دچار نخواهند شد؛ زیرا در پرتو نماز دریافته‏اند که حیات آنان را هدفی والاست که همانا وصول به قرب پرودگار می‏باشد و چون چنین است هیچ گاه در پیچ و خمهای زندگی مادی احساس پوچی نمی‏کنند و بدین ترتیب «امنیت فردی» خود را در بالاترین درجه تامین نموده‏اند. روحشان آرام است، اگر چه جسمشان را مصایب گوناگون می‏خراشد و فرسوده می‏سازد و یقیناً ملاک و معیار «امنیت فردی»، همانا احساس آرامش روحی و برخورداری از آسایش روانی است، که مهم‏ترین عامل در کسب موفقیتهای مادی و معنوی می‏باشد.

نگاهی به تاریخ زندگی سراسر مجاهدات انبیا - علیهم السلام - به ویژه پیامبر مکرم اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم - و ائمه اطهار - علیهم صلوات الله - این نکته را به اثبات می‏رساند که اگر آن بزرگواران در نهضتهای مقدس و حرکتهای تعالی آفرینشان به موفقیتهای بی نظیری دست یافته‏اند و توانسته‏اند حرکت اصلاحی خود را به پیش برده و فریاد توحید سردهند، مهم‏ترین عامل آن را باید در همان «امنیت فردی» و «سکینه و آرامشی» جست و جو کرد که در اثر ارتباط با خداوند از طریق «نماز» به دست آورده‏اند. از همین روست که در سرگذشت انبیاء الهی که در قرآن آمده، در راس تعالیم آنان امر به اقامه نماز جای دارد.

به موسی - علیه‏السلام - وحی می‏شود که:

«و اجعلوا بیوتکم قبلة و اقیموا الصلوة»(۱۰)

«و سراهایتان را رو به روی هم قرار دهید و نماز را بر پا دارید.»

ابراهیم - علیه‏السلام - در حق اهلش دعا می‏کند که:

«ربنا لیقیموا الصلوة فاجعل افئدةً من الناس تهوی الیهم»(۱۱)

«پروردگارا! تا نماز را به پا دارند، پس دلهای برخی از مردم را به سوی آنان گرایش ده.»

عیسی - علیه‏السلام - حتی در گهواره خود را سفارش شده به نماز معرفی می‏کند:

«و جعلنی مبارکاً این ما کنتُ و اوصانی بِالصلوة و الزکاة مادُمْتُ حیاً»(۱۲)

«و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته و تا زنده‏ام به نماز و زکات سفارش کرده است.»

علاوه بر همه اینها در صدها آیه از قرآن کریم، خداوند عزیز پیامبر گرامی خود حضرت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم - و سایر مومنان را به اقامه نماز امر می‏فرماید و در آیات بی شماری اصولاً «اقامه نماز» را یکی از اصلی‏ترین نشانه‏های متقین و پرهیزگاران و مومنان معرفی می‏کند. همان طور که گفتیم این همه تاکید و سفارش به خاطر نقش بسیار مهمی است که این فریضه الهی در خودسازی و «امنیت فردی» ایفا می‏کند.

آری، انسان نمازگزار، در پرتو شعاع نورانی «نماز» از هر آنچه عوامل نگرانی و پریشانی است آسوده خاطر می‏شود. نه از «آینده مبهم و تاریک»، هراسی به دل راه می‏دهد؛ که می‏داند همه مکانها و همه زمانها از آن خداست و خدا با اوست، و نه از «گذشته» خود احساس نگرانی می‏کند؛ چرا که با نماز خداوند را آمرزنده و مهربان یافته است. اذکار و افعال نماز تماماً و یک به یک او را از چنان آرامشی لبریز ساخته که هیچ عامل مادی و معنوی دیگر قادر به اعطاء چنین آرامشی نیست.

او با «الله اکبر» خداوند را به بزرگی یاد می‏کند. بنابراین، تمامی قدرتهایی که ممکن است او را تهدید به ناامنی کنند در نزد او خوار و حقیر جلوه می‏کنند. و با «الرحمن الرحیم» به یاد لطف و مهربانی و بخشندگی بی حد و مرز خدا می‏افتد و دل و جانش، سرشار از امن و آسایش می‏شود.

«مالک یوم الدین» به او هدف زندگی را که همانا رستاخیز و وصول به لقاء الله است یادآوری می‏کند و در نتیجه مصایب و بلاهای زندگی دنیوی در نظرش سهل و آسان می‏آید و هرگز در مواجهه با آنها عقب نشینی نکرده و به پوچی نمی‏رسد.

«ایاک نعبد و ایاک نستعین» او را به یاری و امداد خداوند دلگرم می‏نماید. با رکوع در برابر خداوند از خضوع در برابر غیر او می‏رهد و با سجده به پیشگاه خداوند، قید رقیّت و بندگی غیر خدا را از گردن جسم و جان باز می‏کند، و بدین گونه پیمانی ناگسستنی با خدای خود می‏بندد که ثمره‏اش آزادی و آزادگی و وصول به امن و امان است. و به تعبیر اقبال لاهوری (ره):

هر که پیمان با هوالموجود بست‏

گردنش از قید هر معبود رست(۱۳)

این چنین است که «نماز» را باید مهم‏ترین عامل در جهت تامین «امنیت فردی» دانست و در ترغیب و تشویق مردمان به روی آوردن به این عامل اساسی، بیش از گذشته کوشید.

«نماز» تنها در بعد روحی، تامین کننده امنیت فردی نمی‏باشد، بلکه امنیت فردی آدمی را در بعد جسمانی نیز تامین می‏نماید؛ زیرا بخشی از مقوله «امنیت فردی» وابسته به جسم و بدن مادی انسان است. درست است که مهم‏ترین جنبه این موضوع، همانا بعد روحی و روانی آن می‏باشد، ولی آنچه مسلم است «امنیت جسمانی» که عبارت است از «سلامت و پاکیزگی ظاهری» نیز در این جهت بی تاثیر نمی‏ماند و «نماز» در این جهت نیز منشاء اثر بسیاری است.

اانسان نماز گزار، برای آن که از عبادت خود بهره وافر برده باشد، خود را مقید به رعایت اصول بهداشتی می‏داند. مثلاً از مسواک و تمیز کردن دندان و دهان غفلت نمی‏کند؛ چرا که می‏داند:

«از حضرت رسول - صلی الله علیه و آله و سلم - منقول است که دو رکعت نماز که با مسواک باشد بهتر است از هفتاد رکعت نماز که بی‏مسواک باشد.»(۱۴)

او برای هر نماز و به هنگام ایستادن در برابر خداوند موهای سر را آراسته کرده و شانه می‏کند، زیرا:

«در حدیث حسن از امام موسای کاظم - علیه‏السلام - در تفسیر آیه کریمه «خذوا زینتکم عند کل مسجد»(۱۵) منقول است که حضرت فرمود: "از این زینت است شانه کردن موی پیش از هر نمازی"»(۱۶)

نمازگزار حقیقی به هنگام نماز از بوی خوش و عطر استفاده می‏کند، زیرا:

«از حضرت امام جعفر صادق - علیه‏السلام - مروی است که نماز کسی که خوشبو باشد بهتر است از هفتاد نماز که بی بوی خوش باشد.»(۱۷)

علاوه بر اینها، او برای هر نماز ناگزیر از وضو ساختن و در موارد لزوم غسل کردن است. جامعه‏های پاکیزه در بر می‏کند و با لباس آلوده و بویناک، به نماز نمی‏ایستد. خود را مقید می‏داند به گرفتن و چیدن ناخنها و زدودن موهای اضافی از بدن؛ چرا که این همه در ازدیاد پاداش نماز دخیل بوده و راه وصول به قرب پرودگار را هموارتر می‏سازد و در نتیجه تقیّد به چنین اموری است که نمازگزار «امنیت فردی» خود را در بعد جسمانی نیز تامین نموده و در نهایت، «نماز» جسم و جان او را در حصاری از امنیت و آسایش قرار می‏دهد. به راستی برای تامین «امنیت فردی» افراد در جوامع بشری چه عاملی را می‏توان نام برد که برتر از «نماز» باشد؟!

حال که به طور اجمال با تاثیر و نقش عظیم نماز در ایجاد «امنیت فردی» آشنا شدیم در ادامه این مقال به نقش نماز در ایجاد «امنیت اجتماعی» اشاره کرده و به تشریح آن می‏پردازیم.

نقش نماز در تامین امنیت اجتماعی‏

بدون شک امنیت اجتماعی، در تمامی جوامع بشری همواره از جانب کسانی تهدید و مختل گردیده که شخصیت فردی آنان بنا به علل گوناگون مورد اهانت واقع شده و در نتیجه «کرامت نفس» خود را از دست داده‏اند. چنین افرادی که شخصیت آنها لگدکوب گردیده و دیگر عزت و کرامتی برای خود قایل نیستند، از دست زدن به انواع و اقسام بزهکاریها و جرم و جنایتهای اجتماعی، ابایی نداشته و احساس شرمساری نمی‏کنند و به همین دلیل جامعه از شر آنها ایمن نخواهد بود؛ همچنان که در سخن حکیمانه‏ای که از پیشوای دهم شیعیان امام هادی - علیه‏السلام - نقل شده می‏خوانیم:

«من هانت علیه نفسه فَلا تأمن شره»(۱۸)

«کسی که خود را خفیف و خوار می‏داند و در باطن، احساس پستی و حقارت می‏کند از شر او ایمنی نداشته باش.»

اما نقطه مقابل «ذلت نفس»، «کرامت نفس» و احساس عزت نمودن است که آدمی را از هر گونه گناه فردی و اجتماعی مصون می‏دارد؛ همان گونه که امیرمومنان علی - علیه‏السلام - در کلامی آسمانی فرمود:

«من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیة»(۱۹)

«آن کس که بزرگی و کرامت نفس خود را باور دارد هرگز با پلیدی گناه پست و موهونش نمی‏کند.»

با توجه به آنچه آمد، این نتیجه حاصل می‏شود که برای برقراری «امنیت اجتماعی» یکی از راهکارهای اساسی و مهم، آن است که عوامل عزت آفرین و کرامت بخش را شناسایی نموده و تقویت نمود تا افراد جامعه با تمسک و عمل به آنها از چنان کرامت نفسی برخوردار شوند که ارتکاب گناه - حتی در خلوت و پنهانی - برای آنها امری دشوار و هراسناک جلوه کند. در نتیجه انسانی که از چنین «تربیت الهی» برخوردار شد هرگز نه در عرصه زندگی فردی و نه در عرصه زندگی اجتماعی، تهدیدی برای «امنیت و آسایش» خود و جامعه نخواهد بود.

بدون شک در این راه، یکی از مهم‏ترین عوامل و راهکارهای قابل توجه که در عین حال هیچ گونه هزینه‏ای در بر ندارد، امر مقدس و عظیم «نماز» می‏باشد؛ چرا که نماز در واقع حلقه اتصال انسان با وجودی عظیم الشان و بی نهایت به نام خداست که یکی از مهم‏ترین اسامی و صفات او «کریم» به معنای بزرگوار است. کسی که به مصداق آیه شریف «فان العزة لله جمیعاً» دارنده تمامی مراتب عزت می‏باشد، به یقین انسانی که با او مرتبت شد، رنگ و بوی خدایی به خود می‏گیرد و «کریم» می‏گردد و «عزیز» می‏شود؛ چون چنین شد هرگز نفس کریم و عزیز خود را به گناه نمی‏آلاید و جامعه از جانب او در امن و آسایش قرار خواهد گرفت.

از سوی دیگر همان گونه که می‏دانیم، خداوند عزیز در سوره مبارک عنکبوت، آیه ۴۵ یکی از مهم‏ترین آثار نماز را دور نمودن نماز گزار از «فساد و فحشاء» معرفی می‏نماید، آنجا که می‏فرماید:

«ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر ...»

در نتیجه انسان نمازگزار فردی است که گرد گناه نمی‏گردد؛ چرا که صبح و شام با خدای خود در راز و نیازی عاشقانه است و حضور او را مستمراً درک می‏کند و چنانچه صحنه گناه و تجاوز به حقوق دیگران پیش آید، پا پس می‏کشد و مرتکب گناه نمی‏شود؛ چه آن که خداوند را حاضر و ناظر می‏داند، از این رو جامعه از جانب او در امن و امان خواهد بود.

نگاهی هر چند گذرا به تاریخچه زندگی بزهکاران و آنان که «امنیت اجتماعی» را به نحوی از انحاء مختل نموده‏اند، به خوبی این نکته را به اثبات می‏رساند که اکثر قریب به اتفاق آنان، کسانی بوده‏اند که با نماز و مسجد ارتباطی نداشته و به این دو عنصر انسان ساز علاقه‏ای نشان نداده‏اند. بدین ترتیب خود را در عرصه حیات، یکّه و آزاد انگاشته و دست به گناهان عظیمی همچون قتل، تجاوز به عنف، سرقت و ... آلوده‏اند و جوامع بشری را با «ناامنی» مواجه نموده‏اند.

حال آنکه در میان کسانی که در طول حیات خود بیشترین تعهد و مسئولیت را نسبت به جان، مال، عرض و ناموس دیگران داشته‏اند، همواره نام «نمازگزاران» و مقیدین به نماز از درخشندگی ویژه‏ای برخوردار بوده است؛ زیرا نمازگزار می‏داند که «اقامه نماز» با «تجاوز به حقوق دیگران» سازگاری ندارد و اصولاً نمازی که در کنار آن به نوعی «تجاوز» به حقوق انسانها باشد، نماز نخواهد بود.

جایی که بودن حتی یک تار نخ غصبی در لباس نمازگزار، موجب بطلان نماز گردد، مسلم است که نماز گزار خود را مقید به رعایت حقوق دیگران می‏کند و از دست یازیدن به گناهی بزرگ‏تر خودداری می‏ورزد. مطالعه زندگی نمازگزاران حقیقی در طول تاریخ اثبات کننده این حقیقت مسلم است که برای برقراری «امنیت اجتماعی» هیچ عاملی برتر از نماز نمی‏باشد؛ چرا که خاصان درگاه خداوندی، چنان تقیدی به رعایت حقوق مردمان داشته‏اند که گاه تا مرز وسواس پیش رفته‏اند. اگر سلسله جنبان عرفان و تقوا، مولای متقیان علی - علیه‏السلام - در کلام نورانی خود می‏فرماید:

«وَاللهِ لَوْ اُعْطیتُ الْاَقالیمَ السَّبْعَةِ بِما تَحْتَ اَفْلا کِها عَلی‏ اَنْ اَعْصِیَ اللَّهَ فی نَمْلَةٍ اَسْلُبُها جُلْبَ شَعیرَةٍ ما فَعَلْتُهُ»(۲۰)

«به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاست به من دهند تا خدای را نافرمانی کنم که پوست جوی را از مورچه‏ای به ناروا بگیریم، چنین نخواهم کرد!...»

بدون تردید این همه تقید به رعایت حقوق دیگران - و حتی حیوانات - از تاثیر «نمازهای حقیقی» آن یگانه عالم خلقت بوده و این گونه است که نماز «نفس سرکش» را مؤدب به آداب الهی و رعایت حقوق فردی و اجتماعی دیگران نموده و در نتیجه «امنیت اجتماعی» را در بالاترین سطح برای جوامع بشری به ارمغان می‏آورد.

آری، «نماز» بنا به تصریح آیه شریفه «اِنَّ الصَلوةَ تَنْهی‏ عَن الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» انسان را از «غیبت»، «دروغ»، «سرقت»، «قتل نفس»، «تجاوز به حریم خصوصی دیگران»، «ربا خواری»، «زنا»، «چشم چرانی»، «تهمت»، «حرام خواری»، «قمار»، «شرب خمر»، و هر آنچه که به نوعی منجر به تجاوز به حقوق دیگران و در نتیجه ایجاد اختلال در «امنیت اجتماعی» می‏گردد برحذر می‏دارد.

مگر فقدان امنیت اجتماعی در جوامع بشری به غیر از این امور و امثالهم، سرچشمه‏ای دیگر دارد؟! و مگر تمام همّ و غمّ متولیان ایجاد «امنیت» و تئوری پردازان اجتماعی، دست یافتن به راه حلّی عملی و کارا برای از بین بردن ناامنی و ریشه کن کردن عوامل آن نمی‏باشد؟ پس چرا باید از سهل‏ترین و در دسترس‏ترین و ارزان‏ترین راه حل این امر یعنی «نماز» غافل باشیم؟

از این رو ما معتقدیم برای برقراری امنیت اجتماعی، بهترین و مهم‏ترین راه، اصلاح و بهینه سازی رابطه بین «انسان» و «خداوند» و تلاش در جهت آشنا کردن «انسانها» با «خالق خویش» می‏باشد. البته این امر نیز ممکن نخواهد بود مگر از طریق «اقامه نماز» با توجه به تمامی شرایط صحت و قبول آن.

محتشم مؤمنی‏

پی نوشت ها:

۱) تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۳۴۰.

۲) فرهنگ معارف و معاریف، ج ۲، ص ۵۲۳.

۳) همان.

۴) بحارالانوار، ج ۱، ص ۸۳.

۵) تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج ۱، ص ۵.

۶) همان، ص ۶.

۷) دیوان حافظ.

۸) سوره رعد (۱۳) آیه ۲۸.

۹) سوره طه (۲۰) آیه ۱۴.

۱۰) سوره یونس (۱۰) آیه ۸۷.

۱۱) سوره ابراهیم (۱۴) آیه ۳۷.

۱۲) سوره مریم (۱۹) آیه ۳۱.

۱۳) دیوان اقبال لاهوری.

۱۴) حلیةالمتقین، باب پنجم، فصل اول.

۱۵) برگیرید زینت خود را نزد هر مسجدی.

۱۶) همان، باب پنجم، فصل ششم.

۱۷) همان، باب ششم، فصل دوم.

۱۸) الحدیث (روایات تربیتی)، مرتضی فرید، ج ۲، ص ۳۷۳.

۱۹) همان، ص ۳۱۶.

۲۰) نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴.