جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
مجله ویستا

آقای بان کی مون شما


آقای بان کی مون شما

حتما با خبر شدید که سازمان بین المللی انرژی اتمی به پیوستن رژیم صهیونیستی به این سازمان و در حقیقت قرار گرفتن در چارچوب مقررات بین المللی رای نداد, یعنی به طور رسمی به صهیونیست ها اجازه داد هر نوع فعالیت هسته ای که دوست دارند انجام دهند و نیازی به دیدبان, بازرس و کارشناس و ناظر هم ندارند و این موضوع نشان می دهد صهیونیست ها مصداق این ضرب المثل معروف شده اند که «من زیر بار زور نمی روم مگر زور پر زور پر زور باشد »

حتما با خبر شدید که سازمان بین‌المللی انرژی اتمی به پیوستن رژیم صهیونیستی به این سازمان و در حقیقت قرار گرفتن در چارچوب مقررات بین‌المللی رای نداد، یعنی به طور رسمی به صهیونیست‌ها اجازه داد هر نوع فعالیت هسته‌ای که دوست دارند انجام دهند و نیازی به دیدبان، بازرس و کارشناس و ناظر هم ندارند و این موضوع نشان می‌دهد صهیونیست‌ها مصداق این ضرب‌المثل معروف شده‌اند که «من زیر بار زور نمی‌روم مگر زور پر زور پر زور باشد!» البته چنین تصمیم و اقدامی در این نهاد بین‌المللی این نکته را می‌نمایاند که چقدر کشورهایی که با افتخار به عضویت این سازمان در آمده‌اند بیکار و دل خوشند که هم عضوند و هم همیشه بدهکار!!

یاد خاطره‌ای افتادم، سال ۸۳ که در مالزی مستقر بودم برای پوشش خبری سفر دکتر کمال خرازی، وزیر امورخارجه دولت هشتم جمهوری اسلامی ایران به کره جنوبی رفتم . بان کی مون، دبیرکل کنونی سازمان ملل متحد آن زمان وزیر امورخارجه کره جنوبی بود. وقتی به دیدار او رفتیم خیلی به ایران ابراز علاقه می‌کرد و از جمله افتخاراتش این بود که می‌گفت ما بهترین و مهم‌ترین و شیک‌ترین خیابان در سئول پایتخت کره جنوبی را «تهران» نام گذاشته‌ایم که البته درست هم می‌گفت و همین الان هم در ابتدای آن روی یک تابلو سنگی نسبتا بزرگی به زبان فارسی نوشته شده است «خیابان تهران».

آقای بان می‌گفت اسرائیل به دلیل این‌که سفارتش در این خیابان مستقر شده هر ماه به ما یادداشت رسمی می‌دهد و با حمایت آمریکا فشار شدیدی می‌آورد تا این خبابان را تغییر نام دهیم و ما به آنها می‌گوییم اگر دوست ندارید می‌توانید به جای دیگری نقل مکان کنید، اما چون دولت و ملت کره جنوبی به ایران علاقه‌مندند، حاضر نیستیم تسلیم این فشار‌ها شویم. اصولا بان کی مون شخصیت مهربان و ملایمی دارد و اتفاقا همان روز به دیدار روموهیون، رئیس‌جمهور فقید کره جنوبی رفتیم که او را برای دومین بار می‌دیدم و مرتبه قبلی زمان انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور بود. روزی پیش از رای‌گیری برای گرفتن تصویر از آخرین تبلیغات نامزدها به خیابان‌های سئول رفتم، هوا وحشتناک سرد بود.

راننده ما را به یک میدان کوچک برد و گفت یکی از نامزدها که بیشتر طبقه محروم و کارگر از او حمایت می‌کنند و طرفدار روابط خوب با کره شمالی و از همه مهم‌تر وعده اخراج نظامیان آمریکایی را از پایگاه نظامی این کشور به مردم این کشور داده است، اینجا سخنرانی دارد. پیاده شدیم دیدم یک نفر با کت مندرس و شلواری ناهمگون شبیه «پیژامه»! روی یک چهارپایه ایستاده و برای ۱۰ یا ۱۵ نفر حرف می‌زند خیلی‌ها هم بی‌اعتنا از کنار او رد می‌شوند، من و آقای سیروس دربندی تصویربردار خوب و حرفه‌ای واحد مرکزی خبر از شدت سرما حاضر نمی‌شدیم پیاده شویم، چرا که تعداد هواداران این نامزد نشان می‌دهد چقدر رای دارد و به سرما خوردنش نمی‌ارزد! اما راننده کره‌ای ما را با اصرار پیاده کرد و کمی تصویر گرفتیم و سخنرانی‌اش که تمام شد به کمک یک مترجم از او پرسیدم شما با چه امیدی در انتخابات نامزد شدید و هزینه کرده‌اید؟! او پرسید شما اهل کجا هستید؟ گفتم ایران.

گفت برایم کشور جالب و مورد توجهی است و دوست دارم روابط بهتری با کشور شما داشته باشم و اگر تا فردا شب اینجا بمانید حتما نتایج را خواهید دید، گفتم منتظر می‌مانیم. آقا سیروس دست به جیب بود و تصویر این گفتگو را نگرفت و می‌گفت دستانم یخ‌زده و این بابا به همین تعدادی هم که اینجا جمع شدند رای نمی‌آورد تازه می‌خواهد روابط را با ایران گسترش دهد! به میدان دیگری رفتیم که شاید ۳۰هزار نفر پرچم به دست برای نامزد خود که مورد حمایت آمریکا بود ابراز احساسات می‌کردند و شور و حالی داشتند ما هم با سختی تصویر او را گرفتیم و فشار و استقبال خبرنگاران به حدی بود که مجال مصاحبه نیافتیم. فردا صبح ما را به چند نقطه شهر بردند که از رای‌دادن مردم تصویر گرفتیم و مصاحبه کردیم. شب برای شمارش آرا به ستاد انتخابات کره جنوبی رفتیم.

مسوول آن بخش استقبال گرمی از ما کرد و نحوه شمارش آرا را که تمام مکانیزه و ماشینی بود توضیح داد و اعلام کرد رو موهیون نفر اول شده است. من گفتم از روی عکس نشان بدهید چون ما به اسم نمی‌شناسیم دیدم همان آقای «کت پاره»! انتخاب شده است و تلویزیون سراسری کره جنوبی به طور زنده لباس شیک به تن کردن، اصلاح و آرایش موی سر او و همسرش را که از آن لحظه به بعد رئیس و بانوی اول کره جنوبی شده بودند، نمایش داد و من و آقا سیروس با تعجب به هم نگاه می‌کردیم! هرچند روموهیون که مواضع خاصی داشت چند ماه بعد از روی کار آمدن به اتهام تخلف در تبلیغات و براثر فشارهای آمریکا و با حکم دادگاه قانون اساسی کره جنوبی از مقامش معلق و خانه‌نشین شد، اما پس از متنبه شدن، دوباره به قدرت برگشت و در نهایت پس از پایان دوره‌اش براثر فشارهای ناشی از اتهامات از جمله سوءاستفاده مالی خودکشی کرد.

همین آقای بان کی مون، وزیر امورخارجه همان دولت بود. هنگامی که به دیدار رئیس‌جمهور رفتیم او نیز در گفته‌هایش به فشار صهیونیست‌ها برای کاهش روابط و تغییر نام خیابان تهران اشاره کرد. اکنون جای طرح این سوال است که چرا آقای بان کی مون به عنوان دبیر کل سازمان ملل متحد و یک چهره مستقل و بین‌المللی نمی‌تواند با پشتوانه صدها کشور در برابر افزون‌طلبی و خودکامگی صهیونیست‌ها بایستد.

هر چند این واقعیت پذیرفته شده که تا رضایت صهیونیست‌ها و هم‌پیمانانشان جلب نشود نشستن به کرسی دبیرکلی سازمان امری محال یا دست‌کم دشوار است، اما حداقل می‌توان انتظار داشت که اگر یک سازمان وابسته به این نهاد بین‌المللی نظیر سازمان انرژی اتمی به پیوستن رژیم صهیونیستی به این نهاد رای نداد و در حقیقت این رژیم ضدانسانی را در هر نوع فعالیت هسته‌ای آزاد گذاشت، آقای دبیرکل ابراز نارضایتی کند و آیا به همین اندازه نمی‌توان از آقای آمانو که یک ژاپنی و از تنها کشور قربانی تنها به کار برنده سلاح هسته‌ای یعنی آمریکاست، انتظار داشت دستی به اعتراض بلند کند...!! تا اعتبار ظاهری سازمانی که ریاستش را به عهده دارد نزد افکار عمومی جهان کاملا از بین نرود..؟

محمد رضا روحانی‌نژاد

وبلاگ قلم خاطرات