سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

شب قدر و امام زمان علیه السلام


شب قدر و امام زمان علیه السلام

ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم تو شب قدر را چگونه شبی می دانی شب قدر از هزار ماه بهتر است در آن شب فرشتگان و روح جبرئیل به اذن خدا, همه ی فرمان ها و سرنوشت ها را فرود می آورند آن شب تا سپیده دمان, همه, سلام است و سلامت

این بخش با اهداف زیر تدوین شده‌اسـت:

- اینکه با «شب قدر» و اهمّیّت آن، بیشتر آشنا شویم.

- این فرصت گران‏بها را غنیمت شماریم و از موهبت این شب ارزنده، بیشترین استفاده را ببریم.

- بیاموزیم که در این شب، مقدّرات یک ساله‏ی خلایق از جمله ما تقدیر می‏شود و توسّط فرشتگان مقرّب الاهی به امام زمان‏ علیه‌السلام‏ عرضه می‏شود.

- با اهمیت دعا در این شب آشنا شویم و در نهایت برای فرج مولایمان امام زمان ‏علیه‌السلام ‏با معنویّت و خلوص بیش‏تر دعا کنیم.

● شبی در هر سال:

“ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمانِ الرَّحیم ، إنّا أنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْر ، وَ ما أدْراکَ ما لَیلَةُ الْقَدْر ، لَیلَةُ القَدرِ خَیْرٌ مِنْ ألْفِ شَهْر ، تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرّوحُ فیها بِإذنِ رَبِّهِم مِنْ کُلِّ أمْر ، سلامٌ هِیَ حَتّی مَطْلَعِ الْفَجْر”

“ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم. تو شب قدر را چگونه شبی می‏دانی؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است. در آن شب فرشتگان و روح (جبرئیل) به اذن خدا، همه‏ی فرمان‏ها و سرنوشت‏ها را فرود می‏آورند. آن شب تا سپیده‏دمان، همه، سلام است و سلامت.”

چنان‏که از آیه‏های سوره‏ی قدر به روشنی فهمیده می‏شود، در هر سال شبی هست که از هزار ماه، به ارزش و قدر و فضیلت، بهتر است و این شب، در هر سال، هست و در هر سال، یک شب، شب قدر است. در این شب، فرشتگان به هم‏راه بزرگ خویش (روح) به زمین می‏آیند و هر امر و فرمان و تقدیری که از سوی خدا معیّن شده است، برای یک سال تا شب قدر سال آینده، فرو می‏آورند.

از احادیثی که در تفسیر این سوره و تفسیر آیات آغازِ سوره‏ی دخان و جز آن رسیده است، فهمیده می‏شود که: فرشتگان در شب قدر مقدّرات یک‏ساله را به نزد “ولیّ مطلقِ زمان” می‏آورند و بر او عرضه می‏دارند و به او تسلیم می‏کنند. این واقعیّت، همواره بوده است و خواهد بود.

این واقعیّت بزرگ، که با “فعل مضارع” بیان شده است و استمرار را می‏رساند چیست: “تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرّوحُ...” فرشتگان و روح، همی فرود آیند و همی فرود آیند، به کجا؟

آری، فرشتگان و روح، در هر سال، در شب‏هنگام “قدر” پیوسته فرود آیند و به “اذن خدا” هر “امری” و “تقدیری” را فرود آورند... این امر چگونه است؟ این فرشتگان نزد چه کسی می‏روند و فرمان‏ها و تقدیرها را به چه کسی می‏سپارند؟ آن‏جا که روح بزرگ فرود می‏آید کجاست؟ و آن آستان مقدّس و مطلع نور و مرکز ناموس که “کُلِّ أمْر” به همراه فرشتگان به جانب آن فرود آورده می‏شود، کدام آستان است؟ در شب قدر فرودگاه فرشتگان آسمان، در کدام سرمنزل قدس و مهبط مطهّر است؟

در روزگار پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم، محلّ نزول فرشتگانِ شب قدر، آستانِ مصطفی‏صلی الله علیه وآله وسلم‏بوده است. این امر مورد قبول همگان است. امر دیگری که مورد قبول است این است که پس از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم‏نیز شب قدر هست؛ چنان‏که در قرآن کریم در سوره‏ی قدر و سوره‏ی دُخان به روشنی ذکر شده است که شب قدر در هر سال هست.

رشیدالدّین میبدی، مفسّر معروف اهل‏تسنّن، می‏گوید:

برخی گفته‏اند: این شب قدر، به روزگاران پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم‏بود و سپس از میان رفت؛ امّا چنین نیست؛ زیرا که همه‏ی اصحاب پیامبر و علمای اسلام معتقدند که شب قدر تا قیام قیامت باقی است. (کشف‌الأسرار ۱۰: ۵۹)

از ابوذر غِفاری روایت است که گفت: به پیامبر خدا گفتم: ای پیامبر! آیا شب قدر و نزول فرشتگان در آن شب، تنها در زمان پیامبران وجود دارد و چون پیامبران از جهان رفتند دیگر شب قدری نیست؟ پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم‏فرمود:

“نه، بلکه شب قدر تا قیام قیامت هست.”

● صاحب شب قدر:

هنگامی که در شناخت قرآنی به این نتیجه می‏رسیم که شب قدر در هر سال هست، باید توجّه کنیم که پس صاحبِ شب قدر نیز باید همیشه وجود داشته باشد؛ چنان‏که در احادیث آمده است وگرنه فرشتگان بر چه کسی فرود می‏آیند و کتابِ تقدیر را نزد چه کسی می‏گشایند و مجاری امور را به اذن خدا به چه کسی می‏سپارند؟

هدایت و ولایت تکوینی از هدایت و ولایت تشریعی جدا نیست. عکس این قضیّه نیز صادق است. پس چنان‏که قرآن کریم تا قیام قیامت هست و حجّت است، صاحب شب قدر نیز همواره هست و همو “حجّت” است و پس از رحلت پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم‏این مقام ازآنِ جانشینان پیامبر است.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام ‏از این دو واقعیّت بزرگ (وجود شب قدر در هر سال و وجود صاحب شب قدر در هر عصر) این‏چنین یاد می‏کند:

“إنَّ لَیْلَةَ الْقَدْر، فی کُلِّ سَنَةٍ. وَ إنَّهُ یُنْزَلُ فی تِلْکَ اللَّیْلَةِ أمرُ السَّنَة. وَ إنَّ لِذلکَ الْأمْر وُلاةً بعدَ رَسولِ اللَّه‏صلی الله علیه وآله وسلم...” (اصول کافی، کتاب الحجة، باب فی شأن “انا انزلناه فی لیلة القدر»، ح۲)

“شب قدر در هر سال هست. در این شب امور همه‏ی سال (و تقدیر و سرنوشت‏ها) فرو فرستاده می‏شود. پس از درگذشت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم‏نیز این شب، صاحبانی دارد...”

بسیار جالب توجّه است که عالمان اهل‏تسنّن نیز در مواردی این حقایق را به صراحت گفته‏اند، از جمله در شرح حدیث ثقلین. حدیث ثقلین حدیث مشهور و متواتری است که صدها مدرک سنّی و شیعی آن را نقل کرده‏اند و یکی از مسلّم‏ترین حقایق اسلامی و احادیث نبوی است.

ابن‏حجر هَیْتَمی مکّی شافعی از دانشمندان اهل‏تسنّن می‏گوید:

“احادیثی که از پیامبر رسیده است و در آن‏ها تأکید شده است بر پیروی از خاندان پیامبر و چنگ‏زدن به هدایت آنان، می‏فهماند که همیشه، تا قیام قیامت، کسی از خاندان پیامبر وجود دارد که شایسته‏ی رهبری و هدایت است.

چنان‏که قرآن تا ابد راهبر و هادی است آنان نیز سبب ایمنی و بقا هستند برای اهل زمین. (خورشید مغرب: ۱۳۴، به‌نقل از عبقات‌الأنوار)

بدین‏سان می‏نگریم که حدیث عظیم ثقلین، به‏جز اثبات اصل “امامت”، تداوم امامت را نیز اثبات می‏کند. این حدیث نبوی مسلّم، همان‏گونه که به ما می‏گوید هدایت با دو رکن تحقّق می‏یابد: قرآن و امام، همان‏گونه نیز تداوم بقای امام و امامت را، چونان تداوم و بقای قرآن، اثبات می‏کند و همین واقعیّت بزرگ و محتوای سترگ است که علّامه‏ی مجاهد میرحامد حسین نیشابوری هندی نیز آن را یادآور می‏شود:

این حدیث دلیل واضح امامت حضرت مهدی علیه‌السلام ‏و حجّت قائمه‏ی وجود و بقای آن امام عصر عجَّل‏اللَّه‏تعالی‏فرجه نیز هست؛ زیرا که این حدیث شریف، بلاشبهه، دلالت بر مرافقت و ملازمت کتاب و عترت تا به قیام قیامت دارد. پس چنان‏که قرآن مجید تا به یوم آخر باقی است، هم‏چنین از عترت معصومه‏ی جناب رسالت‏مآب‏صلی الله علیه وآله وسلم، کسی که امام زمان و حجّت وقت باشد، بقای او لازم و حتمی است.

امام جواد علیه‌السلام ‏فرمودند:

“خداوند متعال شب قدر را در ابتدای آفرینش دنیا آفرید. هم‏چنین در آن شب، نخستین پیامبر و نخستین وصی را آفرید. در قضای الاهی چنان گذشت که در هر سال شبی باشد که در آن شب، تفصیل امور و مقدّرات یک‏ساله فرود آید...

بی‏شک پیامبران با شب قدر در ارتباط بوده‏اند. پس از پیامبران نیز باید حجّت خدا وجود داشته باشد؛ زیرا زمین از نخستین روز خلقت خود تا آخر فضای دنیا، بی‏حجّت نخواهد بود. خداوند در شب قدر، مقدّرات را به نزد آن کس که اراده فرموده است (وصیّ و حجّت) فرو می‏فرستد. به خدا سوگند، روح و ملائکه در شب قدر بر آدم نازل شدند و مقدّرات امور را نزد او آوردند و حضرت آدم درنگذشت مگر این‏که برای خود وصیّ و جانشین تعیین کرد. همه‏ی پیامبرانی که پس از آدم آمدند نیز، بر هر کدام، در شب قدر، امر خداوند نازل می‏گشت و هر پیامبری، این مرتب را، به وصیّ خویش می‏سپرد...”

در این حدیث شریف که بخشی از آن آورده شد نکته‏های مهمّ چندی است که در این‏جا به پنج نکته اشاره می‏کنیم:

۱) ضرورت وجود نظم و تقدیر، تا جایی که نخستین چیزی که از این جهان آفریده می‏شود، شب قدر است یعنی ظرف زمانیِ تقدیر و تنظیم امور.

۲) ضرورت وجود اجراکننده، به گونه‏ای که می‏بینیم هم‏راهِ ظرف زمانیِ تقدیر، دست اجراکننده نیز پدیدار می‏گردد.

۳) ضرورت وجود حجّت در جریان امور، که همان اجرا کننده‏ی مقدّرات است به اذن خدا و خلیفه‏ی خداست: پیامبر یا وصیّ پیامبر

۴) ضرورت واسطه‏ی فیض، در پیوند باطنیِ عالَم، که همان ولیّ و حجّت است و وجود او مقدّم است بر دیگران.

۵) ضرورت تداوم سنّت‏های الاهی تاریخ و استمرار آن‏ها، بی‏وفقه تا هنگامه‏ی رستاخیز و قیام قیامت.

● قرآن و شب قدر:

در برخی از احادیث آمده است که راوی به امام جعفر صادق علیه‌السلام ‏می‏گوید:

درباره‏ی شب قدر به من اطّلاعاتی بدهید! آیا این شب، فقط در روزگاران گذشته (مثلاً روزگار حیات پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم) بوده است (و اکنون دیگر نیست) یا این‏که شب قدر در هر سال هست؟ امام علیه‌السلام ‏می‏فرماید:

“لَو رُفِعَتْ لَیلَةُ الْقَدْرِ، لَرُفِعَ الْقُرْآن.”

“اگر شب قدر را بردارند، قرآن را نیز برمی‏دارند.” (نورالقلین ۵: ۶۲۱)

جهان ارضی از آن رو منزلگاه انسان قرار داده شد تا انسان در این منزلگاه آزمایش شود و کامل و ناقص و سعید و شقی از هم باز شناخته آید و سرانجام انسان به حرکت تکاملی و کمالی بپردازد و به سوی خدا برود. این امر مستلزم برقرار بودن جهانِ ارض است. برقراربودن جهان ارض، مستلزم حکمت و تقدیر و اجرا و تدبیر است و این‏همه مربوط به شب قدر و تنظیم امور و حضور ولیّ و حجّت است. پس از برقرارشدن این‏ها همه، کتاب شناخت و عمل لازم است. پس حکمت بقای جهان ارضی، حرکت تکاملی انسان است در رابطه با کتاب و حجّت و چون برداشتن شب قدر به منزله‏ی بر هم زدن جهان ارضی است، این است که در صورت برداشته‏شدن شب قدر، قرآن نیز برداشته خواهد شد و تکلیفی و فعلی و حرکتی باقی نخواهد بود. پس تا جهان هست شب قدر هست؛ تا شب قدر هست، قرآن هست و تا این هر دو هست، حجّت هست که صاحب شب قدر است و حامل علم قرآن و هر حرکت و فعل در صورتی تکامل و کمال است که پیروی ازاین دو انجام یابد و در خطّ تعلیمی و ارشادی این دو (کتاب و حجّت) قرار داشته باشد. آری، “ما إنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلّوا.”

بدین‏گونه این بیان امام نیز اشاره است به ارتباط هدایت تکوینی و هدایت تشریعی و رابطه‏ی مستقیم حجّت صامت یعنی قرآن با حجّت ناطق یعنی امام و این همان سخن معروف پیامبر است در حدیث ثقلین:

“... لَن یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیّ الحَوْض.”

“این دو نهاد گران‏قدر (قرآن و امام) تا روز قیامت که بر کنار حوض کوثر نزد من باز آیند، از یک‏دیگر جدا نشوند.”

● علی علیه‌السلام ‏و شب قدر:

امام علی علیه‌السلام ‏در حدیثی که برخی از مقامات خویش را برای حارث هَمْدانی یاد می‏کند می‏فرماید:

“مرا در شب قدر، همه‏ساله، نیرویی افزون رسد و این در فرزندانم که نگهبانان دین‏اند، هم‏چون آمدن شب و روز، تا قیامت باقی است.” (بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص۴، چاپ دوم نجف)

امام صادق علیه‌السلام ‏به نقل از پدر بزرگوار خویش می‏فرماید:

“هنگامی، علی علیه‌السلام ‏سوره‏ی “إنّا أنزَلناه” را می‏خواند و فرزندانش، حسن و حسین، در نزد او بودند. حسین به پدر عرض کرد: ای پدر، وقتی تو این سوره را می‏خوانی، شیرینی و حلاوت دیگری از آن حس می‏شود؟

علی علیه‌السلام ‏فرمود: ای فرزند پیامبر و فرزند من! من از این سوره چیزی می‏دانم که تو (اکنون) نمی‏دانی. چون این سوره فرود آمد، جدّ تو پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم‏مرا خواست. وقتی نزد او رفتم سوره را خواند. آن‏گاه دست خویش به روی شانه‏ی راست من نهاد و فرمود: ای برادر و وصیّ من و ای ولیّ امّت من پس از من و ای جنگنده‏ی بی‏امان با دشمنان من... این سوره، پس از من، ازآنِ توست و پس از تو، ازآنِ دو فرزند توست. جبرئیل که در میان فرشتگان او برادر من است حوادث یک‏سالِ اُمّتِ مرا (در شب قدر) به من خبر می‏دهد. پس از من این اخبار را به تو خواهد داد. “وَ لَها نورٌ ساطِعٌ فی قَلْبِکَ وَ قُلوبِ أوصیائِکَ إلی مَطْلَعِ فَجْرِ الْقائِم” و این سوره در قلب تو و قلب اوصیای تو همواره نوری تابناک خواهد افشاند تا به هنگام طلوع سپیده‏دمان ظهور قائم.” (برهان ۴: ۴۸۷)

● شب قدر و امام زمان علیه‌السلام:

جریان‏یافتن استوار و منظّم امور گوناگون در عالَم، با این‏همه پهناوری، چنین است که نخست در برنامه‏ای دقیق و تقدیری حکیمانه مقرّر می‏گردد و سپس در ارتباط با خلیفه‏ی خدا در زمین (مُجری و ناظرِ اجرا) به مرحله‏ی تحقّق می‏رسد. بدین‏گونه این آیات همه دلالت دارد بر استمرار وجود حجّت خدا در زمین و اکنون حجّت خدا در زمین و واسطه‏ی فیض و ولیّ مطلق و به تعبیر شیخ بهاءالدّین عامِلی: “صاحب اسرار خدایی در این جهان” امام موعود، قطب دوران، روح جهان، حقیقت زمان و عِدْل قرآن، حضرت حجّةبن‏الحسن المهدی علیه‌السلام ‏است و او خود صاحب شب قدر است و آستان اعلای او محلّ فرود آمدن روح و فرشتگان است در شب قدر. در حدیث است که:

“مردمان در شب قدر در حال نمازند و دعا و مسألت کردن از درگاه خدا و صاحب این امر سرگرم است به کار فرشتگانی که نزد او می‏آیند و مقدّرات و امور و پرونده‏ی حوادث سال را پیش او می‏آورند...” (نورالتقلین ۵: ۶۴۱(

در قرآن کریم، سخن از خلافت الاهی در زمین رفته است. خدا به فرشتگان گفت:

“از جانب خود در زمین خلیفه‏ای بگذارم و بگمارم.” (بقره: ۳۰(

در این‏جا یادآوری می‏کنیم که مقصود از تعبیرهای “ولیّ مطلق”، “ولیّ کامل”، “ولیّ زمان”، “ولیّ عصر”، “حجّت ناطق” و “صاحب شب قدر” همان خلیفه‏ی خدا است در زمین و پس از درگذشت پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم‏و پایان‏یافتن دور نبوّت و پیامبری، این مرتبه‏ی بزرگ ازآنِ اوصیای پیامبر است یعنی علی و یازده فرزندش‏علیهم السلام.

سوره‏ی قدر و سوره‏ی دخان از مهم‏ترین دلیل‏های حضور و لزوم “امامت حقّه” و “خلافت الاهیّه” است در زمین. امام جواد علیه‌السلام ‏می‏فرمایند:

“ای پیروان تشیّع! با مخالفان امامت، به سوره‏ی “إنّا أنزَلناه” استدلال کنید تا پیروز گردید. به خدا سوگند این سوره پس از درگذشت پیامبر، حجّت خدای متعال است بر خلق. این سوره نقطه‏ی اوج دین شماست. این سوره نشانه‏ی ابعاد علم ماست.

ای شیعیان! هم‏چنین به سوره‏ی “حم دخان” که در آن آیه‏ی “إنّا أنزَلناهُ فی لَیلَةٍ مبارکَة” آمده است، استدلال کنید! این سوره پس از رسول اللَّه، خاصّ ولیّ امر (حجّت خدا) است در هر عصر.”

● ایمان به لیلة القدر:

پیامبر اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم‏می‏خواهد تا مردم به شب قدر باور آورند؛ زیرا این باور و اعتقاد از جنبه‏ی نظری و شناختی موجب می‏شود تا شناخت انسان، درست و مطابق با واقع و موافق قانون خدایی جهان باشد و از جنبه‏ی عملی، سبب می‏گردد تا انسان دارای موضع صحیح و سیاست درست و رهبری خدایی باشد و در نتیجه به حرکت تکاملی و کمالی دست یابد و به سعادت بزرگ برسد.

شیخ مفید با اسناد آورده که حضرت امام جوادصلی الله علیه وآله وسلم‏از پدران خود، از امیرالمؤمنین علیه‌السلام از پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم‏نقل کرده است که به اصحاب فرمود:

“شب قدر را باور بدارید! در این شب تقدیر امور سال فرستاده می‏شود. این شب را پس از من نیز صاحبانی است. صاحبان این شب پس از من، علی و یازده فرزند اویند.”

حدیث مشهوری نیز که از پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم‏نقل شده است، ناظر به همین حقایق است:

“مَن ماتَ وَ لَمْ یَعْرِف إمامَ زَمانِهِ ماتَ میتَةً جاهِلیَّةٍ.”

“هر کس بی‏آن‏که امام زمان خود را شناخته باشد، از جهان برود، هم‏چون مردم دوران جاهلیّت از جهان رفته است.”

بنابراین، نشناختن امام، نشناختنِ خطّ حرکت تکاملی و خصوصیّات آن است و نشناختن این خط یا مستلزم رکود است و سقوط یا انحراف و حرکت در جهت ضد. این‏ها همه، دوری و دورشدن از هدایت است و سقوط در ورطه‏ی هلاک و جاهلیّت. همین است که پیامبر اکرم‏صلی الله علیه وآله وسلم، در حدیث مشهور “ثقلین” که یاد شد، دو چیز را با هم و تفکیک‏ناپذیر، عامل هدایت و نجات شمرده و معرّفی فرموده است: قرآن و عترت، یعنی: برنامه و راهنما، کتاب و معلّم. کتابِ بدون معلّم و جدا از معلّم و معلّمِ بدون کتاب و جدا از کتاب، مفید فایده‏ای چندان نخواهند بود. کتابِ حقّ “نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَق” (بقره: ۱۷۷) و معلّم صادق “وَ کونوا مَعَ الصّادِقینَ” (توبه: ۱۱۹) عامل هدایت تامّ و تمام است و تمسّک به این هر دو و پیروی از این هر دو، مستلزم نجات است و بیرون‏آورنده‏ی انسان است از ظلمات طبیعت و جهل و جاهلیّت.

این است که باید کوشید تا به هر اندازه که ممکن است با حقیقت زمان و سرّ دوران و روح جهان آشنا شد و به او متوجّه گشت تا حیات انسان، حیات بیداری و شناخت باشد و مرگ او نیز مرگ بیداری و شناخت باشد نه مرگ جاهلیّت.

● ظهور، مهم‏ترین تقدیر سال:

مهم‏ترین تقدیر الهی در دوران غیبت، ظهور امام عصر علیه‌السلام ‏این معلّم حقیقی قرآن است که اگر در شب قدر سالی مقدّر شود، آن سال بهترین سال مردم آخرالزّمان است. پس باید شب قدر را قدر دانست و قبل از هر چیز و هر حاجتی ظهور امام زمان علیه‌السلام ‏را از خداوند مهربان درخواست کرد.

حجت ناصری

این مقاله از کتاب "خورشید مغرب"، نوشته‌ی محمد رضا حکیمی تلخیص شده است.