جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به اشعار شاعران نو قلم


نگاهی به اشعار شاعران نو قلم

● مروری بر مجموعه شعر محمدمهدی سیار سیر و سلوک منطقی در شعر
▪ بی خوابی عمیق
▪ چاپ اول ۱۳۸۸
▪ ناشر: سوره مهر
▪ سروده: محمدمهدی سیار
۱) در مجموعه شعر قریب به یکصد صفحه ای جناب محمدمهدی …

مروری بر مجموعه شعر محمدمهدی سیار سیر و سلوک منطقی در شعر

بی خوابی عمیق

چاپ اول ۱۳۸۸

ناشر:

سوره مهر

سروده:

محمدمهدی سیار

۱) در مجموعه شعر قریب به یکصد صفحه ای جناب محمدمهدی سیار با عنوان (بی خوابی عمیق) نمونه هایی از بیشتر قالب های رایج شعر فارسی- غزل، سپید، نیمایی، رباعی، دوبیتی- گنجانده شده و در تمامی قالب های مذکور نیز آثاری هست که در آنها شاعر، خوب ظاهر شده و توانایی خود را نشان داده است،

غزل خوب، دوبیتی و رباعی خوب، نیمایی و سپید خوب در بین آثار این مجموعه دیده می شود.

۲) بهترین شعر محمدمهدی سیار در هرکدام از قالب های، غزل، سپید، نیمایی، رباعی، دوبیتی، در این مجموعه به انتخاب من عبارتند از

غزل:

چشم می بندم نباید جاده سرگرمم کند

چند کوه و آبشار ساده سرگرمم کند

راه را در شهرهای پرخیابان گم کنم

یا دهی آرام و دورافتاده سرگرمم کند

هم نباید کنج مسجدهای دنج بین راه

سجده سرگرمم کند، سجده سرگرمم کند

دل به راهی داده ام چون رود و شرمم باد اگر

برکه ای که دل به (ماهی) داده سرگرمم کند

می رمم- چون آهوان از مردمان- ترسیده ام

چشم آهویی کنار جاده سرگرمم کند

دوبیتی:

دروغی کهنه داغی بر تنم شد

دریغی وصله پیراهنم شد

سرآغاز و سرانجامم قفس بود

پر و بالم وبال گردنم شد

رباعی:

بی تاب تر از جان پریشان در تب

بی خواب تر از گردش هذیان بر لب

بی رویت روی او بلاتکلیفیم

مثل گل آفتابگردان در شب

نیمایی:

باز هم/ یک به یک/ واشدند چترهای پرغرور

باز هم/ بسته شد دریچه های کور

هیچ کس/ غیر جوی و ناودان قشنگ تر نشد

هیچ کس قشنگ تر نشد/ همچنان که پیش از آن

و بعد از این

باز هم/ حرف آسمان/ ماند بر زمین

سپید

هر روز صبح/ در رختخوابم/ کسی به دنیا می آید/ که شباهت غریبی با خودم دارد

لباس های مرا می پوشد/ موهایش را در آینه مثل من شانه می زند/ و سعی می کند ادای مرا دربیاورد

جلوی دوستانم- بی آنکه بتواند-

دوستانم کاش قانع نمی شدند/ با جواب های سربالایش

وقتی از او سراغ میگیرند/ لحن سایق اشعارم را

برق چشمانم/ زنگ خنده هایم را/

حتی شاید می دیدند- اگر نگاه می کردند-

که لباس هایم بر تنش زار می زنند

و موهایش تنک تر است از من/ دوستانم کاش/

کمی سمج تر بودند

۳) نگاهی اجمالی به این پنج قطعه و مقایسه ای گذرا بین آنها ما را به این نتایج درباره توانمندی های محمدمهدی سیار در بکارگیری قالب های مختلف شعر فارسی می رساند.

غزل:

ردیف و قافیه ای بدیع دارد و سرشار از مناسبات و مقارنات لازمه غزل است و بیت الغزل هم دارد که به نظر می رسد این بیت باشد.

دل به راهی داده ام چون رود و شرمم باد اگر

برکه ای که دل به (ماهی) داده سرگرمم کند

اما خالی از تسامحاتی هم نیست، مثل صفت ساده برای کوه و آبشار که عکس آن می شود، اگر کوه و آبشار ساده نبودند سرگرم شدن به آنها توجیه داشته. همین مشکل در بیت بعد در رابطه با ده مصداق دارد، نارسایی و ضعف تألیف بیت پایانی هم به جای خود.

دوبیتی:

این قطعه نیز خلل هایی دارد، استفاده از امثال، آن هم در مصراع چهارم اگرچه شگردی نخ نما شده، اما هنوز بسته به توانایی شاعر ظرفیت بهره برداری دارد، البته مفهوم استفاده از این ظرفیت، این نیست که پر و بال بیاید و به جای دست وبال گردن شود.

رباعی:

بیت دوم درخشان است، اما مقدماتی که در بیت اول برای جا انداختن بیت دوم و خصوصاً مصراع چهارم که مرکز ثقل فرمی و محتوایی رباعی است چیده شده متناسب و هم پایه نیست.

نیمایی:

شعر منسجم و ساختمندی است و محمل اندیشه ای عمیق و مضمونی شاعرانه قرار گرفته است و با نگاه انتقادی هم نمی توان اشکالی قابل طرح به شعر وارد کرد.

سپید:

اندیشه مطرح شده در شعر به مراتب عمیق تر و فرازمانی تر و فرامکانی تر از اندیشه های مطرح شده در تمامی شعرهای مجموعه، در قالب های مختلف است و با اینکه شعر سپید است و از بسیاری ظرایف و ظرفیت های موسیقایی که به شعر وجاهت می بخشد بی بهره است، خواندنی ترین و شنیدنی ترین شعر این کتاب همین شعر است.

۴) حالا که مرور این مجموعه شعر را به پایان برده ام به این یقین رسیده ام که عرصه جولان محمدمهدی سیار و محملی که تخیل او سوار بر آن می تواند پروازهای بلندی داشته باشد قالب شعر سپید است، من بر این باورم که راز توفیق سیار در بکارگیری قالب سپید، شروع با قالب های کلاسیک و کسب تجربه لازم در آنها بوده، سیار در ممارست هایی که در قالب های کلاسیک داشته، در تنگناهای آن به مهارت بکارگیری ظرایف و ظرفیت های زبانی نایل آمده است.

مصطفی محدثی خراسانی