جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
زوال زندگی آمریکایی
ساجده سلیمی: دختر آمریکایی، دختر وطنپرست، دختر عموسام یا دختریانکی، ممکن است هرکدام از این نامها ترجمهthe star-spangled girl باشد، همانطور که مترجم دختر یانکی در مقدمه آورده است، اما در محتوای آن تغییری ایجاد نمیشود. نمایشنامهای که یکی از مشهورترین نمایشنامهنویسان کمدی آن را در سال ۱۹۷۰ منتشر کرده است. در آن سالها پس از انتشار با انتقاد شدیدی از سوی منتقدان مواجه شد. آثار قبلی نیل سایمون توقعات را بالا برده بود و نمایشنامهای مثل «دختر یانکی» در نگاه اول حرفی برای گفتن نداشت. اما این شوک خیلی طول نکشید. بهزودی بسیاری از منتقدان با روی صحنه رفتن نمایش، دختر یانکی را تحسین کردند. سه پرسوناژ اصلی عبارتند از اندی، نورمن و سوفی. اندی صاحب امتیاز تقریبا ورشکسته مجله «فالوت» است.
او و نورمن هردو رادیکالهای خواستار تغییرات اساسی در آمریکای مدرن هستند. نورمن نویسنده نیمهنابغه نیمهدیوانهای است که در کار نویسندگی بهشدت موفق است اما با دلباختن به سوفی رفتارهای دیوانهواری بروز میدهد و اندی برای آنکه بتواند کارهای مجله را پیگیری کند به ترفندی سوفی را بهعنوان منشی استخدام میکند تا بتواند نورمن را به ادامه کار وادارد اما سوفی گرفتار عشق اندی میشود. سایمون این مثلث عشقی را در قالب نمایش کمدی به بهترین نحو بازگو میکند. دختر یانکی مانند دیگر آثار سایمون زبان بسیار ساده و روانی دارد اما آنچه سایمون در ورای این زبان ساده قصد بیانش را دارد کمی پیچیدهتر است.
در دوره نگارش نمایشنامه درگیریهای شدیدی بین رادیکالها و محافظهکاران در جامعه آمریکا دیده میشد. از نمونههای آن درگیری میان پدی چایفسکی، نویسنده لیبرال با محافظهکاران زن است که سایمون شاهد آن بوده و تا حدودی ایده نمایش را از آن گرفته است. سوفی نیز نماینده همین محافظهکاران است. ناسیونالیست دو آتیشهای که غرق رویای آمریکایی خود است و برای او وطنپرستی خلاصه شده در زیباییهای ظاهری، اینکه با یک افسر نیروی دریایی که برای آمریکا میجنگد ازدواج کند و اینکه در مسابقات شنای المپیک نفر اول باشد تا پرچم آمریکا را به اهتزاز دربیاورد، پرچم پرستارهای که نام نمایشنامه نیز گوشه چشمی به آن دارد. سایمون رفتارهای زننده این طیف فکری را در قالب رفتارهای خندهدار سوفی به رخشان میکشاند، مثلا جایی که او از دختر مصری که در شنا از او پیشی گرفته با نام بیاباننشین چاق یاد میکند که خودخواهی و خودبرتربینی او را بیش از پیش تقبیح میکند. در طرف مقابل اندی است که سعی میکند با چاپ مقالات انتقادی خود در مجله نقش موثرتری برای ساخت کشور خود داشته باشد. در جایی به سوفی میگوید: «من نمیدونم شما از چی حرف میزنین، ولی نقد سازنده در مورد زوال شیوه زندگی آمریکایی مطمئنا وطنفروشی نیست.
سوفی: من نمیدونم تو فکر حکومتبرانداز شما چی میگذره... اندی: ... احساس منم نسبت به این مملکت به همون شدت احساسیه که شما دارین ولی اگه یه ذره صدای سرود ملیتونو کم کنید میتونین اونچه بعضی مردم ازش شکایت دارنم بشنوین.» در مجموع علاوه بر بار طنز بهشدت قویای که در این نمایشنامه شاهدش هستیم تقابلات طیفهای مختلف مردم آمریکا و عقاید سیاسی حاکم بر آنها از طرفی و تقابل سنت و مدرنیته و موقعیتهای خندهآور حاصل از این تقابل، نقاط برجسته این اثر هستند. از جمله این تقابل رفتار صاحبخانه زن پیر اندی است که گرچه ما دیالوگی از او در نمایشنامه نمیخوانیم اما از طریق بازخوردهایی که اندی با او دارد متوجه آن میشویم. مثلا به شکل خندهآوری اندی را مجبور به سوارشدن در هلیکوپتری میکند که خود برای اولینبار آن را به پرواز درمیآورد و هنر سایمون در اینجا بیشتر نمایان میشود که با اینکه از موقعیتهایی که صاحبخانه پیر ایجاد میکند چیزی تعریف نمیکند اما خواننده یا تماشاگر را از طریق بازخوردهایی که در اندی نشان میدهد متوجه کمدی موقعیتهای حاصل از رفتار او میکند. همچنین اصرار به رفتن به موجسواری یا شرکت در میهمانیهای جوانان از نمونههای دیگر آن است.
سایمون گوشهای از زندگی مدرن را به تصویر میکشد که در آن پول حرف اول را میزند همه به نوعی دغدغه مالی دارند و بخش اعظمی از مشکلات به مسایل مالی ختم میشوند. تلفن مداوم طلبکار اندی و بحثهایی که با سوفی بر سر دودوتا، چهارتای مالی دارند، آینه تمامنمای رویای آمریکایی هرکدام از شخصیتهاست. والتر کر از منتقدان مجله نیویورک تایمز نوشته بود: «نیل سایمون گویا آقای قصهگوی تو اینبار حرفی برای گفتن نداشت، اما تو به هر حال چیزی نوشتی.» اما همینکه منتقدان ادعا میکنند سایمون چیزی برای نوشتن نداشته و در عین حال او نمایشنامهای در حدواندازههای دختر یانکی نوشته به روشنی نشان از نبوغ سرشار او دارد. پس اگر مجله تایم روزی نوشته بود: «اگر برادوی روزی بخواهد یادبودی تاریخی از الگوی مقدسی از لبخند بسازد قطعا آن یادبود نیل سایمون خواهد بود» پربیراه نرفته است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست