سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
ذات محافظه کار اقتصاددانان
میگویند زوجی که قصد ازدواج داشتند برای سفر پس از مراسم خود، در حال تصمیمگیری بودند و از بد حادثه داماد اقتصاددان بود. شریک آیندهاش چند مکانی را که در نظر داشت، عنوان کرد ...
... به این خیال که پس از چند دقیقه هدف مشخص شود، اما این آغاز مسالهای بود که در آن چند هدف با مطلوبیتهای مختلف، همراه با چندین طریقه سفر با هزینههای متفاوت و در عین حال مطلوبیتهای گوناگون و از سوی دیگر متغیرهای ناشناخته هزینهزا بود که نیازمند ارائه مدل مناسب و یافتن راهحل آن بود. از همه اینها گذشته مساله نااطمینانی در ارتباط با متغیرهای بدون کنترلی است که می تواند به طور تصادفی بر مدل تاثیر بگذارد و تصمیم نهایی با وجود میزان احتمالی از ناموفقیت به دست آید. عروس که کلافه از این استدلالات تو در تو همراه با ترس شریک آیندهاش از عدم موفقیت سفر بود، برای همیشه از یار دل کند؛ یاری که این قدر محافظه کار باشد و برای هر تصمیم در زندگیاش این قدر وقت و فکر بگذارد بی تردید زندگی سعادت بخشی را به ارمغان نمیآورد.هر چند این داستان خیالی به طور افراطی مزاج اقتصاددانان را به رخ میکشد، اما محور اصلی که همانا توجه به عوامل مشهود مختلف و عوامل ناشناخته و احتمالی برای اتخاذ تصمیم توسط اقتصاددان است، غیر قابل انکار می نماید.
در مسائلی که در ارتباط با جهان واقعی و بدون فرضهای سادهکننده است، اقتصاددان بی تردید باید میزان اثرگذاری پیشنهادهای خود را با میزان احتمالی بیان کند. سیاستی که با اطمینانی صد در صد از موفقیتش پیشنهاد شود، اصولا یک پیشنهاد علمی نیست. هرچند اقتصاددانان به احتمالهای بالای ۹۰ و ۹۵درصد پیرامون حل مسائل عینی دست مییابند و حتی اگر این میزان را بیان نکنند، فرض بر این دارند که مخاطب آگاه به این مساله است. جهان پیرامون ما مملو از متغیرهای بیشماری است که در هر پدیده مورد مطالعه تاثیر گذارند و اقتصاددان با علم به این موضوع سیاستها و تصمیمهای نزدیک به یقین (با همان احتمالات بالا) را ارائه میدهد و ادعا دارد که اگر همواره به این سیاستهای علمی غیرقطعی کامل، در هر موضوع توجه شود اقتصاد بسامان خواهد شد.
ضمن آنکه تجربههای بسیار در اعمال سیاستهای پیشنهادی میتواند اطمینان موثری را به اقتصاددان دهد تا وی پیشنهادات را عملی بداند. اما توجه به نااطمینانی و محور قرار دادن آن در حل مسائل عینی، موجب میشود که اغلب اقتصاددانان به طور ذاتی فردی محافظه کار باشند. «محافظه کاری» که هم در رفتار نمود مییابد و هم مشی فکری. محافظه کاری که ذاتا مطلوب مخاطبان عام نیست. مردمی که به خصوص در کشورهای در حال توسعه بار «اعتراض» را به دوش دارند و از روشنفکران خود میخواهند تا فریاد «دگرگونی» سردهند. اقتصاددان اما میداند که اولا ذهن او نمی تواند تمامی متغیرها را کنترل کند، زیرا در مقابل جهان پیرامون ناچیز است و دوم آنکه حتی بسیاری از پدیدهها هستند که هنگام تصمیمگیری غیرقابل شهود هستند، اما بر نتیجه تصمیم موثر هستند.
با این دانستههاست که اقتصاددان میپرسد: «چطور مطمئن هستید که پس از دگرگونی، وضعیت ازاین که هست بهتر شود؟» آری اقتصاددان نمیتواند روشنفکر جنبشهای اجتماعی باشد. اما به خاطر همان رویکرد محافظه کارانه میتواند تکنوکرات حاکمیت باشد. لیکن این پایان ماجرا نیست، رویکرد محافظه کارانه تغییر را از پی نگاه اصلاحی و بررسی قدمهای پیشین و تدبیر عقل در هر مرحله و فارغ از احساسات جستوجو میکند. اقتصاددان، محافظهکاری است که نتایج را در بلندمدت و دورهای که خارج از صبر تودهها است، جستوجو میکند و متاسفانه اقتصاد هم در دورهای بلند مدت بسامان میشود.
پویا جبلعاملی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس دولت سیزدهم اصغر جهانگیر خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
تهران هواشناسی قوه قضاییه سیل آموزش و پرورش شهرداری تهران سلامت پلیس سازمان هواشناسی شورای شهر تهران قتل شورای شهر
خودرو سایپا قیمت دلار قیمت خودرو کارگران قیمت طلا ایران خودرو دلار بازار خودرو چین مالیات بانک مرکزی
تلویزیون سریال سینمای ایران رسانه سینما موسیقی تئاتر دفاع مقدس فیلم بازیگر رسانه ملی کتاب
سازمان سنجش
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان ترکیه نتانیاهو
فوتبال پرسپولیس استقلال تراکتور سپاهان باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال لیگ برتر بازی باشگاه پرسپولیس وحید شمسایی
هوش مصنوعی ناسا اینستاگرام خودرو برقی اپل تسلا تبلیغات فناوری ماه همراه اول آیفون گوگل
داروخانه دیابت خواب طول عمر چاقی سلامت روان بارداری هندوانه