سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
پنهان کردن حقیقت همیشه به ضرر شماست

تا به حال شده است که در یک صبح تا شب تعداد دروغهایی را که میگویید یادداشت کنید؟ اگر این کار را کرده باشید، قطعا از تعداد آنها متعجب خواهید شد. اما چرا انسان دروغ میگوید؟ اصلا دروغگویی آن طوری که فکر میکنیم به نفع ماست؟
راستش را بخواهید «اپیدمی دروغ» یکی از همهگیریهای خطرناک است که انسان با آن درگیر است. دقت کردهاید حس میکنید که این روزها دروغ گفتن همهگیر شده است؟ این اتفاق علتهای متعددی دارد اما شاید یک نکته مهم که باید به آن توجه کنیم این است که شاید تعداد بالای دروغ یکی از علتهای بدحال بودن انسان امروز باشد. در این مطلب به علتهای اصلی دروغگویی میپردازیم. اما چرا انسان دروغ میگوید؟
۱- علت دروغ: خوب جلوه دادن خود
همه انسانها دوست دارند «خوب» به نظر برسند. در واقع انسان ذاتا دوست دارد مقبول همه باشد، برای همین است که در بسیاری از مواقع به جای راست گفتن، دروغهای مهربانانهای میگوید تا آنها حس خوبی داشته باشند یا حداقل دچار حس بدی نشوند. برای مثال وقتی پس از مدتها با دوستتان قرار میگذارید تا با هم غذا بخورید، وقتی او را میبینید در ذهنتان فکر میکنید: «خدای من! چقدر پیر شده است.» اما در عوض چه به او میگویید؟ «خدای من، تو اصلا فرق نکردهای، چقدر جوان ماندهای.»
در واقع اینجا دروغ گفتهاید تا به احساسات دوستتان صدمه نزنید. اما خب کل این دیالوگ تصنعی و غیرواقعی است. اگر رفیق خوبی باشید باید بدانید چه بر سر دوستتان آمده که باعث تغییر حالت چهره و شکسته شدن صورت او شده است. شما باید به عنوان یک دوست بدانید چرا او این همه شکسته شده و در صورت امکان به او کمک کنید. اگر صحبت را با دروغ شروع کنید شاید هیچگاه نتوانید به او نزدیک شوید تا دوستش باشید. به این فکر کنید که دوستتان از شما ناراحت نخواهد شد اگر واقعیت را به زبان آورید. در عوض این احساس در او ایجاد میشود که میتواند به عنوان یک دوست با شما درددل کند.
۲-علت دروغ: ترس از دیگران
خیلی از ما میترسیم که افکار و عقاید واقعیمان را بیان کنیم، چرا؟ به یک دلیل ساده: ما از واکنشها و برخوردهای دیگران میترسیم. برای مثال دوست شما، شما را به شام دعوت میکند، همراه او به یک رستوران میروید که انتخاب اوست، اما مساله این است که شما اصلا غذاهای آن رستوران را دوست ندارید ولی این موضوع را از او پنهان و تظاهر میکنید که همه چیز خوب است. اما اگر رابطهتان با این دوست پیشرفت کند و حتی اگر با او ازدواج کنید، مجبورید بسیاری از چیزهایی را که دوست ندارید، بپذیرید و در مقابل آنها واکنش نشان ندهید. فقط به این دلیل ساده که از این میترسید که او از شما ناراحت شود. اگر از همان اول با او مطرح کنید که غذاهای آن رستوران را دوست ندارید و مسایلی از این دست یک رابطه مناسب را با او شروع کردهاید که در آن نیازی به دروغ گفتن و نقش بازی کردن نیست.
۳- علت دروغ: پنهان کردن
معمولا این نوع دروغها برای پنهان کردن چیزی گفته میشود. این دروغها قرار است مانع از به مشکل خوردن وگیر افتادن شما در یک وضعیت سخت باشد. معمولا این نوع دروغها اینگونه شروع میشود «ببخشید، معذرت میخواهم»... و سپس چیزی گفته میشود که اغلب یک بهانه یا یک عذر است. معمولا جوانترها در این نوع دروغ گفتن تبحر بیشتری دارند. مثلا وقتی برای یک قرار کاری دیر میرسند، میگویند: «ببخشید که دیر رسیدم، ترافیک وحشتناک بود.» یا مثلا میگویند: «ببخشید که دیر آمدم، فرزندم مریض بود و کسی را پیدا نکردم که مواظب او باشد.»
اما دلیل واقعی تاخیر چیست؟ دیر بیدار شدن از خواب یا دیر راه افتادن یا نداشتن برنامهریزی و...
این دروغها برخلاف ظاهر نجاتبخش خود همیشه مشکلزا هستند زیرا در صورت ادامه یافتن فرد را دچار مشکل میکنند و اعتماد دیگران به او را سلب میکنند. در ضمن بیشتر این دروغها آشکار میشوند و فرد گوینده را خجالتزده میکنند. شاید این نوع از دروغها معتادکنندهترین نوع دروغها باشد. همه ما انسانهایی را میشناسیم که طی روز بارها و بارها دروغ میگویند و خیلی از دروغهایشان بیدلیل است.
۴-علت دروغ گفتن: وقتی راست را نمیگوییم
زمانی که واقعیت را پنهان میکنید در واقع دارید دروغ میگویید. خیلیها میپندارند که نگفتن واقعیت با دروغ گفتن فرق دارد و اصلا عمل زشتی محسوب نمیشود، اما واقعیت این است که این هم یکی از انواع دروغ گفتن است. برای مثال دوستی دارید که رفتار و گفتار او را دوست ندارید. اکثر افراد در این مواقع هیچ اشارهای به مشکل طرف مقابل خود نمیکنند و صرفا سعی میکنند از او فاصله بگیرند و رابطهشان را با او کم و کمتر کنند. اما به این فکر کنید که یکبار به دوستتان بگویید: «من از این رفتار تو یا از آن حرف تو خوشم نیامد.» با این رفتار یا رابطه شما بهبود مییابد و مشکلات حل میشود یا اینکه به طور قطع رابطهتان تمام میشود. اگر این مشکل حل شود، شما بیشتر از قبل به دوستتان نزدیک شده و ارتباط مناسبتری پیدا خواهید کرد. زمانی که همیشه سعی کنید پنهانکار باشید و علایق و افکار خودتان را سانسور کنید در ارتباط با دیگران دچار مشکل خواهید شد. حتی اگر طرد نشوید هم کیفیت روابط شما با دیگران افت خواهد کرد.
۵-علت دروغ گفتن: پنهان کردن رازها
خیلی از انسانها در مقطعی از زندگی خود دروغهای بزرگی گفتهاند که بعدا به «راز» آنها بدل شده است و اینگونه رازها آرامآرام آنها را از درون میخورد، اما خب همیشه هم از فاش شدن این رازها و گفتن حقیقت میترسند. این افراد با دروغ زندگی و سعی میکنند خودشان را متقاعد کنند که دروغهای آنها مساله مهمی نیست و باید آنها را فراموش کرد.
فرض کنید با یکی از دوستان خودتان شریک شدهاید، اما در یک تجارت سود بیشتری برای خودتان برمیدارید و واقعیت را به دوستتان نمیگویید، بعد هم سعی میکنید همه چیز مثل قبل باشد اما آیا این امکانپذیر است؟ شاید فکر کنید وقتی کس دیگری راز شما را نداند مشکلی نخواهید داشت اما این واقعیت نیست چراکه دیگر نمیتوانید رابطه قبلیتان را با دوست و شریکتان داشته باشید. قطعا احساس عذابوجدان و گناهکاری خواهید داشت و این حس بد روی رابطه شما سایه خواهد انداخت. شاید سعی کنید تظاهر کنید و نشان دهید که همه چیز خوب است اما دیر یا زود سایه شک و تردید و احساس درونی شما خودش را نشان خواهد داد. هر انسانی وقتی رازی را پنهان کند و احساس عذابوجدان داشته باشد زندگی خوبی نخواهد داشت.
۶-علت دروغ گفتن: نداشتن صداقت با خود
اکثر انسانها در طول زندگی خود نظریهها و تئوریهای منفی میسازند که در واقع بر اثر یک دروغ، یا یک ایده نادرست یا براساس یک پنهانکاری شکل گرفتهاند اما آرامآرام این تئوریهای منفی و نادرست را به عنوان واقعیت و حقیقت معتبر باور میکنند. برای مثال حتما افرادی را دیدهاید که هر بار رژیم غذایی میگیرند پس از مدتی احساس میکنند که مشکل دارند و نمیتوانند رژیم غذایی را ادامه دهند بعد آرامآرام به خود میگویند که نمیتوانند رژیم بگیرند، آرامآرام هم این باور را قبول میکنند و حتی به این یقین میرسند که پزشکان رژیم غذایی را برای آنها ممنوع کردهاند و...
اما این واقعیت نیست. این تنها بهانهای است که ضعفهای خود را بپوشانیم و دروغهایی است که در مورد خودمان به خودمان میگوییم. این دروغها ما را ضعیف، پنهانکار، محافظهکار و ترسو میکند و مانع از تغییر و تحول و رشد و پیشرفت در زندگی ما میشود.
منبع: مجله سایکولوژی تودی
ترجمه: دکتر امیر صدری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست