سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
می خواهم سفیر موسیقی ایران باشم
دوست دارد از همان ابتدا به سراغ صحبتهای اساسی برود و میگوید از سوالهای کلیشهای متنفرم. معتقد است دیگرموسیقیای به نام موسیقی زیرزمینی وجود ندارد بلکه باید در ایران به جای این واژه از موسیقی غیررسمی استفاده کنیم. براین باور است که موسیقی رسمی هنرمند را محدود نمیکند و اگر موسیقیدانی توانایی هنری داشته باشد میتواند در هر شرایطی بدرخشد. به آینده امیدوار است و میگوید موسیقی راک در چند سال آینده در ایران به موسیقی روز تبدیل میشود.اولین و آخرین هدفی که در زندگی دارد این است که سفیر خوبی برای موسیقی ایران در دنیا باشد. وی میگوید هیچ وقت هیچ الگویی در داخل کشور نداشتم یعنی هیچ یک از دوستان موسیقیدان در داخل کشور رقیب من نبودهاند و همیشه آنها را رفیق خودم میبینم. من رقیب اصلی را موزیسینهای خارج از کشور میدانم و همیشه برای من مهم این است که بتوانم بهعنوان یک ایرانی حرفی برای گفتن در عرصه بینالمللی داشته باشم.کاوه آفاق که انتشار قطعاتش در ایران در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از مخاطبان قرار گرفته است چند سالی هست که در ایران در حال فعالیت است.
وی توانست در قالب تئاتر درخت بلوط و خاکستری تجربهای جدید و متفاوت کسب کند که با استقبال قابل توجه مخاطبان نیز روبهرو شد.در حال حاضر این خواننده در تدارک و برنامهریزی برای انتشار آلبوم رسمی خود است و قصد دارد به زودی در تهران به صحنه رود. به بهانه انتشار آلبوم و کنسرت این هنرمند با وی گفتوگویی انجام دادیم که از نظرتان میگذرد:
چرا با موسیقی زیرزمینی وارد عرصه موسیقی شدید؟
به طور کلی ما چیزی با عنوان موسیقی زیرزمینی در ایران نداریم. موسیقی زیرزمینی با تعبیر استانداردی که دارد باید زمانیکه یک اثر منتشر میشود ندانیم آن اثر از کجا آمده و متعلق به چه کسی است. اما این موضوع شامل حال ما نمیشود و بهترین اسمی که میتوانیم برای آن بگذاریم موسیقی غیر رسمی است زیرا از طریق یک کمپانی وارد بازار موسیقی نمیشود و توسط اشخاص و با هزینه شخصی وارد بازار میشود. همچنین به خاطر ساز و کار موسیقی در داخل ایران هر کسی که بخواهد موسیقی را شروع کند باید یک دورهای به صورت غیررسمی فعالیت کند یعنی در دور فعلی تعداد افرادی که از روز اول اثری را خلق کنند و بعد به صورت عموم در اختیار همه قرار دهند کم است اما منظور من ۱۵ سال پیش نیست بلکه منظور همین دوره فعلی است.همه کسانیکه در این ۱۰ سال گذشته وارد عرصه موسیقی شدهاند در ابتدا آثار خود را از طریق اینترنت منتشر کردهاند و از این راه اسمی به دست آوردهاند و به کمک آن اسم توانستند کمپانیهای مختلف را جذب کنند. به نظر من این راه ساز و کار مدرن در دنیا است و اسم غیرکارشناسانهای که برای این کار استفاده میکنند موسیقی زیرزمینی است.
منظورتان از ساز و کار مدرن چیست؟
منظور این است که در دوره دیجیتال هر کسی در خانه خودش میتواند یک استودیوی خانگی داشته باشد و با یک کامپیوتر که آهنگ میسازد به اینترنت وصل شود که خود به خود آن فردی که دارد اثری را خلق میکند برای اینکه بتواند نظر مخاطبان را احساس کند و از نظر آنها مطلع شود میتواند به راحتی آثار خودش را به اشتراک بگذارد تا همه افراد دورو برش بتوانند آن اثر را گوش کنند و بعد از آن میتواند بفهمد که آثارش مورد قبول جامعه و مخاطبان قرار گرفته یا بازخورد مناسبی داشته است؟ و بعد اگر بازخورد مناسبی دریافت کرد به کار خودش ادامه میدهد. این در دنیای فعلی یک موضوع جاافتاده است و همه به این صورت فعالیت موسیقایی خود را آغاز میکنند یعنی اینکه از طریق اشتراک اثر اگر از طرف مخاطبان بازخورد مناسبی دریافت کرد سپس کار خود را گسترش میدهد اما متاسفانه ما اشتراک اولیه اثر از طریق سایتهای مختلف را موسیقی زیرزمینی میگذاریم که این واژه نادرست است و به اشتباه در ایران باب شده است.
شما چندین سال به صورت غیررسمی فعالیت کردید به نظر شما موسیقی غیررسمی چه نکتههای مثبت و منفی دارد؟
به نظر من نکته مثبت این است که خواننده و موزیسین هیچ تعهدی نسبت به سرمایهگذاران ندارند و کسانیکه وارد عرصه موسیقی میشوند میدانند بیشترین فشاری که روی هنرمندان موسیقی است به خاطر تعهدی که به سرمایهگذاران دارند است. زیرا از زمان بندی گرفته تا حجم کار باید با سرمایهگذار هماهنگ کند اما در موسیقی غیررسمی این تعهد وجود ندارد و یک سری برنامهریزیها کاملا دست خود خواننده است و نیاز به هماهنگی ندارد و این موضوع دست هنرمندان را باز میگذارد.اما زمانیکه هنرمند وارد عرصه رسمی میشود مانند هرجای دیگر دنیا باید مراعات خیلی کارها را بکند. مراعات منظور سیستم ممیزی ارشاد نیست بلکه مراعات خیلی چیزها از جمله رفتار با خبرنگاران،رفتار با سرمایهگذاران و اهالی موسیقی را باید بکنند. در هرجای دنیا باید یک سری رفتار مشخص صورت گیرد و این موضوع فقط مختص ایران نیست. این موضوع فشار خاصی را به زندگی هنرمندان تحمیل میکند که خیلیها برای اینکه این فشارها را کمتر کنند از مشاوران بهعنوان مدیر برنامه و مدیر اجرایی استفاده میکنند تا هماهنگیها از طریق این افراد صورت گیرد و به نظر من افرادی که این کار را انجام میدهند کار درستی انجام میدهند زیرا هنرمندان برای فعالیت در این عرصه باید از حضور مشاوران مختلف بهرهمند شوند. چه نیازی احساس کردید که به سمت موسیقی رسمی رفتید؟ اولین نیازی که ما احساس کردیم این بود که مخاطبان ما اجرای کنسرت در داخل ایران را از ما میخواستند. به هر حال هرکس در هر زمینهای تا اثرش را به مخاطبان خود نشان ندهد موفق نخواهد شد. همچنین در هر رشتهای از جمله معماری، موسیقی و... نسبت به مخاطب باید وظیفهای داشته باشد که این وظیفه باید به درستی انجام شود و ما همیشه این وظیفه را برای خودمان قائل بودیم که بنا به درخواست مخاطبان در داخل ایران کنسرت برگزار کنیم که تنها راه این بود که کار خودمان را از عرصه رسمی و ممیزی رسمی عبور دهیم.
خیلیها به این معتقدند که موسیقی زیرزمینی هنجارشکن است نظرتان در این باره چیست؟
این موضوع بستگی به این دارد که هنجارها را چطور تعریف کنیم. ما در هیچ جای دنیا کتابی نداریم که عنوان کتاب هنجارهای کشور ایران باشد یعنی اینکه بدانیم هنجارها یا ناهنجاریها در آن کتاب نوشته شده است و ما باید طبق آن اصول پیش رویم. هنجارها بستگی به تعبیرها و تعریفهای شخصی افراد دارد و صحبت در این موضوع یک بحث غیرکارشناسانه است.همچنین ما هیچ میزانی برای تعیین هنجارها در هیچ جای دنیا نداریم. شاید به نظر من خوب باشد که در یک آهنگ با صدای بلند اشعار خوانده شود ولی به نظر بعضی دیگر خوب نباشد و این موضوع ناهنجاری تلقی میشود. اما اگر منظورمان این است که داخل آهنگ از کلمات نامناسب استفاده کنیم این موضوع بستگی به سلیقه شخص پدیدآورنده دارد. اگر جامعه این موضوع را بپسندد نمیتوانیم بگوییم هنجارشکنی است. همچنین اگر فردی فحش دهد و مردم آن را قبول نداشته باشند خود به خود آن فرد از عرصه موسیقی کنار میرود و نباید درباره این موضوع نگران باشیم.
قصد برپایی کنسرت دارید؟ بعد از انتشار آلبوم رسمی به صحنه میروید؟
بله، اگر خدا خواهد تا پایان سال جاری آلبوم رسمی ما روانه بازار موسیقی میشود و اوایل سال ۱۳۹۳ به صحنه و دیدار مردم میرویم.
موسیقی راک در ایران جایگاه مشخصی دارد؟ مردم این سبک را قبول دارند؟
به نظر من یک چرخههای اجتماعی وجود دارد که در دورههای مختلف موسیقیهای مختلف فراگیر میشود. در دورهای یعنی اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ موسیقی سنتی روی کار آمد و از اواسط دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ موسیقی پاپ کلاسیک روی کار آمد و الان دورهای است که به زودی موسیقی راک حرف اول را میزند و به موسیقی اول ایران تبدیل میشود. مطمئن هستم طی سه سال آینده تعداد خوانندههای راک ما بیشتر از سبکهای دیگر خواهد بود.
اگر بخواهید راک ایرانی را تعریف کنید چطور تعریف میکنید؟
بحث درباره این موضوع بسیار پیچیده است و نمیتوانیم در این باره اظهارنظر کنیم که راک ایرانی وجود دارد یا وجود ندارد.مثلا نمیتوانیم به یک خواننده آمریکایی نمیتوانیم بگویی که موسیقی سنتی، تئوری موسیقی، تئوری آهنگسازی و انتخاب نوع سازها بحث کنیم و این بحث از نظر من کاملا تخصصی است.
چشمانداز راک را چطور ارزیابی میکنید؟
به طورکلی با افزایش طبقه متوسط جامعه و افزایش سطح آگاهی مردم موسیقی راک بسیار رشد کرده است و این موضوع جز اتفاقات تاریخی است که تا به امروز افتاده است. به نظر من به زودی جامعه به سمت موسیقی راک پیش میرود زیرا طبقه متوسط ما دوباره طبقه اصلی جامعه میشود و توجهها به سمت این طبقه جلب میشود.
چه کسانی نوآوران سبک راک در ایران هستند؟
من تا به امروز نشنیدم که کسی را بهعنوان اولین کسی که موسیقی راک را به ایران آورده است بشناسد. اما اگر بخواهیم پیشکسوتی را در این عرصه نام ببریم اسم کوروش یغمایی در ذهنها تداعی میشود و من فقط ایشان را بهعنوان پیشکسوت این سبک نام میبرم.
در سبک راک از چه کسی پیروی میکنید؟
من هچ وقت به این اعتقاد نداشتم که حتما باید الگو داشته باشم زیرا خاطره خوبی از این موضوع ندارم. ما خوانندههای زیادی داریم که از هم تقلید میکنند بهعنوان مثال ما در کشورمان ۴۷ تا محسن یگانه، ۶۰ تا خشایار اعتمادی و... داریم، به همین دلیل همیشه موسیقیهای روز دنیا را دنبال میکنم اما از کسی پیروی نمیکنم فقط نکتههای مثبت از موزیسینهای مختلف را یاد میگیرم و سعی میکنم از آنها به موقع استفاده کنم.
خیلیها با آثار شما ارتباط برقرار کردند به نظرتان موسیقی شما چه ویژگیهایی داشته که سبب شده مخاطبان بتوانند با آثار شما ارتباط برقرار کنند؟
حوزه مطالعاتی من همیشه ادبیات و فلسفه بوده است. یک دورهای ادبیات کلامی و موسیقی راک را خیلی مطالعه و بررسی کردم و شعرهای بسیاری را تحلیل کردم و در نهایت به یک سری فرمول در موسیقی راک رسیدم که شعر و کلام در این موسیقی با هم همخوانی داشته باشد. در حالیکه بسیاری از خوانندگان راک نتوانستند این هماهنگی را به وجود آورند و به همین دلیل همیشه موسیقی از شعر پیشی گرفته است. مردم ایران همیشه به شعر اهمیت میدهند و دوست دارند خواننده شعر را بسیار واضح بخواند تا بتوانند آن را درک کنند. همچنین زمانیکه من میدانم آهنگهای من را طبقه متوسط هم گوش میکند باید اشعاری را انتخاب کنم تا همه بتوانند آن را درک کنند و با آن ارتباط بهتری برقرار کنند. همچنین باید با وضوح کلامی خوانده شود و اشعاری را انتخاب میکنم که به دغدغه مردم میپردازد. متاسفانه در موسیقی راک به این مسائل توجه نمیشود و فقط سازبندی مدنظر است اما باید توجه داشته باشیم که چه جوری بخوانیم، از چه اشعاری استفاده کنیم و... تا از این طریق همه مخاطبان را در نظر گرفته باشیم.
پس معتقد هستید ترانه در ماندگاری آثار شما نقش مهمی داشته است؟
صد در صد، زمانیکه میخواهید اسم یک آهنگ را بگویید یک اسم از داخل شعر انتخاب میکنید بهعنوان مثال آهنگای ایران را همه با این اسم میشناسند چون از شعر انتخاب شده است و نام یک اثر موسیقی را شعر اعتبار و اعتلا میبخشد.به نظر من مهمترین بخش یک اثر موسیقی باکلام بیشتر از هرچیزی شعر است به همین دلیل ترجیح میدهم اشعار را خودم بسرایم.
خیلیها معتقدند در ماندگاری یک اثر حضور چهرههای مختلف و شاخص نقش بسزایی دارد، نظرتان در این باره چیست؟
به نظر من این یک نگاه کهنه است که با توجه به رویکرد ایرانیان در دهه ۵۰ شکل گرفته است. در دهه ۵۰ یک عده دور هم جمع شدند که هر کس کار خودش را انجام میداد یعنی اینکه خواننده،آهنگساز، ترانهسرا، تنظیمکننده جدا بودند و جواب مثبتی از این کار گرفتند. این رویکرد در موسیقیهای روز دنیا وجود ندارد و هیچ گروه معتبر راک و پاپ در دنیا و هیچ خوانندهای نداریم که آهنگسازی، خوانندگی و هر کار جدا جدا به عهده افراد مختلف باشد زیرا خوانندگان و گروههای معتبر تمامی کارها را خودشان انجام میدهند. به نظر من یک اثر باید به این شیوه خلق شود تا به جان و دل مخاطب نفوذ کند.
خودتان فکر میکنید خواننده خوبی هستید یا آهنگساز خوبی؟
من نه آهنگساز خوبی هستم و نه خواننده خوبی! به نظرم من ترانه سرای خوبی هستم و خوب شعر میگویم.
ارزیابی شما از فضای موسیقی چیست؟
فضای موسیقی ما به دو بخش تقسیم میشود موسیقی رسمی و موسیقی غیر رسمی. فضای موسیقی رسمی با فضای راکدی است و پویایی ندارد یعنی اینکه هر سال خوانندهها یک آلبوم منتشر میکنند اما فقط آلبومها از نظر شعر با هم متفاوت هستند و فضای آلبومها همیشه با هم یکی است یعنی هیچ تنوعی در آثار شنیده نمیشود. هیچ اثر نویی خلق نمیشود.
اولین ترانهای که نوشتید و خواندید چی بود؟ به نظر شما اون قطعه توانست برای اولین بار نظر مخاطبان را جلب کند؟
من اولین آهنگی را که ساختم به یاد ندارم ولی اولین کار ما که به بازار آمد اتاق آبی بود که این قطعه برای یک گروه نوپا و جوان موفقیت آمیز بود.
یکی از علتهای عدم پیشرفت موسیقی مجاز ما نداشتن رسانه تصویری است که ظاهرا این روزها مسئولان در پی راهاندازی شبکهای با رویکرد موسیقی هستند، به نظر شما این موضوع میتواند راهگشا باشد؟
به نظر من اگر این شبکه راهاندازی شود تاریخ موسیقی را میتوانیم به دو قسمت تقسیم کنیم دوران قبل از تاسیس این شبکه و دوران بعد از تاسیس.یعنی اگر این اتفاق بیفتد یک انقلاب در موسیقی ما رخ میدهد و اگر روح موسیقی ایران و ارزش بیزینسی آن را در حال حاضر ۱۰۰ قرار دهیم بعد از تاسیس این شبکه میتوانیم ارزش آن را ۱۰۰۰ در نظر بگیریم.این کار بازار موسیقی ایران را زیرو رو میکند.
به نظر شما آیا دلیل اینکه هنرمندان کمتر در عرصه موسیقی حضور پیدا میکنند میتواند مشکلات مالی باشد؟
خوانندهها مشکلات مالی ندارند و فقط برخی نوازندهها دچار مشکلات مالی میشوند و برخی دیگر اصلا از نظر مالی در مضیقه نیستند و درآمدهای خوبی دارند.
یک اثر برای موفق بودن باید چه مولفههایی داشته باشد؟
بستگی دارد. اگر اثر باکلام باشد عنصر اول شعر مناسب است و بعد از آن خواننده مهم است و سپس ملودی و تنظیم مدنظر است که این موضوع برای بازار ایران بسیار مناسب و بجاست یعنی مخاطب ایرانی این طبقه بندی را مدنظر دارد اما در کشورهای دیگر متفاوت است.
زمانیکه شما میخواستید کار موسیقی را شروع کنید قطعا یک هدف مشخصی داشتید، امروز ما این چیزی که از کاوه آفاق میبینیم چند درصد به آن هدف رسیدهاید؟
من اولین و آخرین هدفی که در زندگی دارم این است که سفیر خوبی برای موسیقی ایران در دنیا باشم. از روز اول که کار موسیقی را شروع کردم به زبان دیگر شعر میسرودم و میخواندم و هدفم این بود که کار بینالمللی انجام دهم و هنوزم به این هدف فکر میکنم و اگر امروز در داخل ایران آلبوم منتشر میکنم به خاطر احساس وظیفهای است که به مخاطبان ایرانی دارم ولی دیر یا زود این کار را انجام میدهم و وارد بازار موسیقی بینالمللی دنیا بهعنوان نماینده ایران میشوم. برنامهریزی من همیشه این بوده که به زبان انگلیسی بخوانم و هیچ وقت هیچ الگویی در داخل کشور نداشتم یعنی هیچ یک از دوستان موسیقیدان در داخل کشور رقیب من نبودهاند و همیشه آنها را رفیق خودم میبینم. ما رقیب اصلی را موزیسینهای خارج از کشور میدانم و همیشه برای من مهم این است که بتوانم بهعنوان یک ایرانی حرفی برای گفتن در عرصه بینالمللی داشته باشم.
به جوانانی که تازه وارد عرصه موسیقی میشوند چه پیشنهادی دارید؟
بزرگترین تجربه من این است که اگر یک اثر موسیقایی را در سن کم منتشر میکنیم در سن بالا و با شنیدن آن احساس شرمندگی نکنیم و خجالت زده نشویم. خیلی از دوستان من معضل اصلیشان این است که چرا در گذشته موسیقی شیش و هشت کار کردهاند و پشیمان هستند چون یک دورهای شهرت را تجربه کردند ولی در آینده متوجه شدند هدفشان شهرت نبوده است بلکه میخواستند که موسیقی خوب ارائه دهند. مهمترین کار این است که به خاطر شهرتهای دم دستی وارد موسیقی نشویم تا در آینده پشیمان شویم. هیچ آهنگی را نسازند که آینده شرمنده خودشان و مخاطبان شوند.
کمی درباره آلبومتان صحبت کنید.
آلبوم ما سبک پاپ- راک است و ادامه کارهای قبلی ماست بدون اینکه چیزی تغییر کند. همچنین این آلبوم ۱۲ قطعه دارد که هشت قطعه آن ریکورد شده و تا یک ماه آینده مراحل ضبط آن تمام میشود و وارد مرحله میکس و مسترینگ میشود.من همیشه معتقدم که کار حرفهای باید با یک گروه حرفهای اما جمع و جور انجام شود. یعنی اینکه نباید در یک اثر از حضور ۲۰۰ نوازنده بهره مند شویم بلکه چهار نوازنده میتوانند کار را به خوبی انجام دهند و همه گروههای معتبر به این شیوه آثار خود را منتشر میکنند. به نظرم روش بیاحساسی است اگر از هزاران نوازنده برای ضبط یک قطعه استفاده کنیم و این کار سبب میشود نتوانیم آلبوم منسجمی ارائه دهیم. همچنین تمام قطعهها به زبان فارسی است و مجوز تمامی اشعار و آهنگها را گرفتیم و قصد داریم بعد از انتشار این اثر موسیقایی در تهران و شهرستانها به صحنه رویم.
خیلیها به این معتقدند کسانیکه میخواهند به صورت رسمی فعالیت کنند از خود اصلی دور میشوند، این نظر را قبول دارید؟
من همیشه به دوستانم میگویم یک گنج را اگر در قفس هم بگذاریم باز هم میدرخشد. یعنی اگر کسی را محدود کنیم و آن خاموش شود به این نتیجه میرسیم که آن فرد دیر یا زود خاموش میشده است و اگر کسی توانایی هنری داشته باشد چه محدود شود و چه محدود نشود باز هم میتواند موفق باشد.من اصلا به این اعتقاد ندارم که کار رسمی باعث محدودیت میشود.
غزاله سعادتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست