چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

چگونه مفهوم درد را تغییر دهیم


چگونه مفهوم درد را تغییر دهیم

ما می توانیم در زندگی با کمبودها و نقص های زیادی مواجه شویم و البته با بسیاری از آنها هم کنار بیاییم به طور مثال تا حدی با گرما و سرما کنار بیاییم, با نور یا صدای کم و زیاد هم بسازیم و با خیلی از محرک های محیطی خو بگیریم اما از بین حواس مختلف, فقط یک حس است که بشر نتوانسته با آن کنار بیاید و آن هم حس درد است

ما می توانیم در زندگی با کمبودها و نقص های زیادی مواجه شویم و البته با بسیاری از آنها هم کنار بیاییم. به طور مثال تا حدی با گرما و سرما کنار بیاییم، با نور یا صدای کم و زیاد هم بسازیم و با خیلی از محرک های محیطی خو بگیریم. اما از بین حواس مختلف، فقط یک حس است که بشر نتوانسته با آن کنار بیاید و آن هم حس درد است.

این در حالی است که شاخه ای از روان شناسی وجود دارد که به آن روان شناسی درد می گویند و به ما کمک می کند دردهای حاد و مزمن جسمی را شناخته و با آن راحت تر کنار بیاییم.

خود «تسکین سازی» یکی از بهترین روش ها است. این روش موجب از بین رفتن درد نمی شود، بلکه تحمل آن را آسان تر می کند در زندگی روزمره محرک های دردآور، همیشه وجود دارند. هرچند حالا دیگر در گوشه و کنار دنیا کلینیک های درد هم تأسیس شده و در آن کلینیک ها علاوه بر پزشکان، متخصصان دیگری هم به کمک ما می آیند. روانشناسان درد، یکی از همین متخصصان هستند.

بیلی همیلتون از کلینیک درمانی آدلاید استرالیا دراین باره می گوید: در واقع روان شناسی درد، جایگزین درمان های طبی نیست، بلکه مکمل درمان طبی محسوب می شود. درد یک تجربه کاملا شخصی است، یعنی ما نمی توانیم درد دیگران را درک کنیم و نمی توانیم دقیقا به دیگران بگوییم که داریم چه دردی می کشیم. شواهد موجود نشان می دهد که واکنش انسانها نسبت به درد در طول تاریخ عوض شده است.»

بسیاری از آنها که قرن ها پیش از ما زندگی می کردند، درد را به عنوان بخشی از زندگی طبیعی به حساب می آوردند. حتی بعضی ها به درد، به عنوان یک رنج مقدس یا لااقل عاملی که باعث رشد و تعالی انسان می شود، نگاه می کردند تا همین ۱۰۰ سال پیش هم، بعضی نویسندگان بر این باور بودند که درد، سستی را از بین می برد و به سلامتی منجر می شود. حالا اما بیشتر آدم ها این را قبول کرده اند که درد، سودی به حالشان ندارد و متخصصان هم تلاش می کنند تا جایی که برای بیمارانشان ضرر ندارد، آنها را از درد و رنج نجات بدهند.

بنا به گفته همیلتون هر آدمی به شیوه خودش نسبت به درد واکنش نشان می دهند و نوع نگاه انسانها به درد، در نوع واکنشی که از خود نشان می دهند، کاملا موثر است. عده ای اطمینان دارند که دردشان به زودی تمام می شود و عده ای به خودشان تلقین می کنند که قرار است حالاحالاها درد بکشند.

بعضی ها درد را قابل کنترل می دانند و بعضی دیگر، منفعلانه آن را می پذیرند. ابتدایی ترین یافته های روان شناسان درد نشان می دهد که:

- اگر ما دردمان را یک فاجعه غیرقابل برگشت تلقی کنیم، بیشتر درد می کشیم.

- اگر ما خودمان را مسئول پیش آمدن یک حادثه دردآور بدانیم، بیشتر درد می کشیم.

- اگر فکر کنیم که دردمان مدت ها طول خواهدکشید، یا اینکه بلافاصله پس از بهبودی، دوباره این درد به سراغمان می آید، بیشتر درد می کشیم.

- اگر دردمان را غیرقابل کنترل بدانیم، بیشتر درد می کشیم

هرچه در مقابله با درد خودکفاتر باشیم، کمتر درد می کشیم. احساس خودکفایی در مقابل درد به این معناست که برای تحمل دردمان کمتر احساس کنیم که به دیگران محتاج ایم.

روان شناسان کلینیک درمانی شهر آدلاید معتقدند افسردگی، مشکلات خانوادگی، مشکلات مالی، عدم رضایت شغلی و مبهم بودن بیماری می تواند میزان درد و استرس را در ما افزایش بدهد.

این روانشناسان درد، وظیفه شان این است که به ما کمک کنند در مقابله با درد، احساس خودکفایی و کارآمدی بیشتری داشته باشیم. آنها برای این کار، مهارت های مقابله با درد را به ما آموزش می دهند.

درد حاد، دردی است با شروع ناگهانی، معمولا شدید و موقت. وقتی سرتان به میز می خورد یا دستتان را می برید، دچار یک درد حاد می شوید؛ دردی که در مطب دندان پزشکی یا هنگام جراحی و زایمان تجربه می شود، از این گونه است.

روان شناسان درد می گویند انسان ها به هنگام مواجهه با درد حاد ۲ دسته می شوند؛ یا مقابله کننده اند یا فاجعه ساز. مقابله کننده ها موقع درد کشیدن می توانند ضمن پذیرش اصل درد، توجهشان را از آن منحرف کنند. آنها به راه های مقابله با درد فکر می کنند، آرامش خودشان را حفظ و سعی می کنند به چیزهای خوشایند فکر کنند.

در مقابل، افراد فاجعه ساز آنهایی هستند که بی تابی می کنند و مرتب به خودشان تلقین می کنند: اصلا نمی توانم تحمل کنم. دردم دارد لحظه لحظه شدیدتر می شود. این درد، خوب شدنی نیست و... این گروه با این کارشان باعث می شوند دردشان تشدید شود.

روان شناسان کلینیک درد در آدلاید توصیه می کنند برای مقابله با یک درد حاد، خود آرام سازی کنید:

خودآرام سازی یکی از بهترین روش ها برای مقابله با درد است. خودآرام سازی به معنای شل کردن تمام Self-relaxation بدن است. روش های مختلفی برای این کار وجود دارد، یادگیری اش نسبتا آسان است و فقط به تمرین نیاز دارد. یادتان باشد که خودآرام سازی موجب از بین رفتن درد نمی شود، بلکه تحمل درد را آسان می کند.

توجه تان را منحرف کنید: توجه برگردانی یعنی اینکه شما با متمرکز کردن حواستان روی چیزهای دیگر، بتوانید توجه تان را از درد، دور نگه دارید. این چیزهای دیگر می تواند شمردن وارونه، تماشای فیلم، گوش دادن به یک نوای دلنشین و فکر کردن به چیزهای خوشایند باشد. بهتر است برای دردهای طولانی از موضوعاتی استفاده کنید که بیشتر ذهن تان را درگیر می کند. مثلا یک برنامه ریزی یک هفته ای برای آینده یا اندیشیدن به تمام خاطرات شیرین زندگی. البته این روش در دردهای خفیف، بیشتر از دردهای شدید جواب می دهد.

- از تصویرسازی خلاق استفاده کنید: وقتی درد آن قدر شدید است که نمی توانید با توجه برگردانی از شر آن خلاص شوید، می توانید از این روش ها استفاده کنید.

- تصور کنید جایی از بدن تان که درد دارد، از بدن تان جدا شده. این روش، بیشتر در قسمت هایی از بدن جواب می دهد که ما می توانیم بدون آنها هم زندگی کنیم، مثلا دست یا پا. تصور کنید که دست دردناک از بدن تان خارج شده و در آسمان معلق است. اگر درد در سرتان باشد، می توانید تمرکز کنید و آن را به یک شکل هندسی در ذهن تان مجسم کنید و با تخیل، از راه نوک انگشتان، از بدن تان بیرونش کنید. با استفاده از این روش، درد در بدن تان باقی می ماند اما صرفا به عنوان یک جزء کوچک از کل بدن.

- شما می توانید با خیال پردازی در باره اینکه دردتان پیامدهای خوبی دارد، مفهوم درد را تغییر دهید. مثلا می توانید خودتان را یک قهرمان یا سرباز موفق فرض کنید که درد را به بهای موفقیت پذیرفته است.

- تصور کنید آن قسمت از بدن تان که درد دارد، به آرامی بی حس و کرخت می شود. برای این کار می توانید تصور کنید یک ماده بی حس کننده به بدن تان تزریق شده و به آرامی در کل بدن تان و از جمله در ناحیه دردناک منتشر می شود. آن قدر روی بی حسی تمرکز کنید که دیگر درد و بی حسی قابل تشخیص نباشد.

- شما می توانید اطلاعات تان را از مفهوم علمی درد افزایش بدهید و سعی کنید موقع درد، روی این فرآیند عصبی تمرکز کنید. مثلا فکر کردن به اینکه سردرد ناشی از سفت شدن استخوان های دور سر است و شما با شل کردن تخیلی اش می توانید آن را آرام کنید؛ یعنی درد را یک پیام عصبی بدانید که ناشی از سلامت و زنده بودن سیستم بدن تان است. به درد به عنوان یک احساس منحصر به فرد که می توان توصیف اش کرد، توجه کنید؛ سرد است یا گرم؟ آرام است یا شدید؟ نبض دار یا یکنواخت؟

در مورد این تکنیک ها می شود گفت که هر انسان با یکی از آنها راحت تر است و با توجه به قدرت تصویرپردازی اش می تواند یکی را از بین آنها انتخاب کند. به هر حال، شما می توانید به سراغ تخیل آزادتان بروید و برای آفریدن فکرهای خوشایند، خلاقیت به خرج دهید. این باعث می شود معنای یک موقعیت ناخوشایند مثل درد را کاملا برعکس کنید.

- مالش دادن ناحیه دردناک با استفاده از یک قطعه یخ می تواند بی حسی لذت بخشی ایجاد کند. بیشتر ورزشکاران برای کنترل تورم و تسکین دردهای حادشان از یخ استفاده می کنند. خوبی یخ این است که همان کار داروها را می کند، اما بدون اثرات جانبی.

- می توانید برای مقابله با درد، به خودتان تلقین کنید: درد دارد اما من می توانم تحملش کنم، گام به گام جلو می روم، اجازه نمی دهم درد به من غلبه کند، از روش های مقابله با درد استفاده می کنم، من بلدم چطور دردم را قابل تحمل کنم.

- بعضی متخصصان هنگام تزریق آمپول یا انجام کارهای دندان پزشکی با بیمار شوخی می کنند. آنها می دانند که شوخی، درد را کاهش می دهد. شما می توانید این کار را خودتان انجام دهید و یا از دوستانتان بخواهید در این مواقع همراهی تان کنند تا هنگام درد، صبورتر شوید. لطیفه ها توجه برگردان های خوبی هستند، ضمن اینکه با مثبت کردن فضای ذهنتان، باعث می شوند شدت دردتان کم شود. روانشناسان تذکر می دهند که این مهارت ها جادو نمی کنند و درد را کاملاً از بین نمی برند. انتظاراتتان از این مهارت ها باید واقع بینانه باشد و این را بدانید که اگر درد می کشید، به این علت است که بدنتان نمرده و دارد درست کار می کند.

متخصصان مرکز پزشکی دانشگاه جورج تاون به آنهایی که می خواهند تحت عمل پزشکی یا دندان پزشکی قرار بگیرند، آموزش می دهند که به یک سفر کوتاه ذهنی بروند. آنها قبل از عمل، بین ۵ تا ۱۰بار این سفر را با بیماران تمرین می کنند. برای رفتن به این سفر ذهنی، بیماران باید از ۷مرحله عبور کنند:

۱) چشم هایت را ببند، ذهنت را آزاد کن و تصور کن که می خواهی به یک سفر بروی. سعی کن تمام فکرها و کارهایت را کنار بگذاری و فقط به این سفر فکر کنی. راجع به مقصد سفر تصمیم بگیر؛ ساحل، کوهستان، دریا یا یک جای تخیلی؟

۲) یک نفس عمیق بکش

۳) لب هایت را روی هم بگذار و نفس عمیقی را که کشیده ای، به آهستگی از فاصله لب هایت بیرون بده و حین بازدم به خودت تلقین کن: آرام باش

۴) بعد از اولین نفس عمیق، بگذار جسم ات آرام شود تا تنفس های عمیق بعدی، خودش به طور طبیعی انجام شود.

۵) چهره ات را رها کن و اجازه بده این احساس آرامش به تمام بدن ات جریان یابد و تمام جسم و جان ات را دربر بگیرد. بگذار این احساس آرامش مثل یک موج، سراسر بدن ات را طی کند. همین طور که این موج به پایین گسترش پیدا می کند، سعی کن با هر تنفسی، آرام و آرام تر شوی.

۶) سفرت را مجسم کن. سعی کن با تمام حواس ات این کار را انجام بدهی تا جزئیات سفر را ببینی. اگر به ساحل می روی، سعی کن ابرها، آسمان و دریا را ببینی، صدای موج ها و مرغان دریایی را بشنوی و نرمی شن های ساحل و خنکی نسیم را حس کنی. این تصویر را برای مدتی در ذهن ات نگه دار.

۷) و حالا موقع برگشتن است. تا ۶۰ بشمار و این مسیری را که رفته ای، برگرد. به خانه ات برگرد. سعی کن با همان آرامشی که رفته ای، برگردی.

این محققان بر مبنای شواهدی که به دست آورده اند، معتقدند که بیماران می توانند با این سفر آرامش بخش، تزریقات، بسیاری از کارهای دردناک مانند اعمال دندان پزشکی، نمونه برداری از مایع نخاعی، جراحی های کوچک و حتی کندن پوست های سوخته را با تحمل درد کمتری از سر بگذرانند.

در واقع دردهای مزمن معمولاً بیشتر از ۶ماه طول می کشند. کمردرد، آرتروز و دردهای ناشی از سرطان، نمونه های شایعی از دردهای مزمن هستند راه هایی که برای کنترل دردهای حاد ذکر شد، می تواند به کسانی که برای مدتی طولانی از دردهای مزمن رنج می برند نیز توصیه شود.

تحقیقات نشان داده است که استفاده از این مهارت ها، علاوه بر جلب حمایت خانواده و دوستان، باعث می شود که دردها راحت تر تحمل شوند. آنهایی که به درد مزمن مبتلا هستند، اگر صرفاً به داروها و درمان های پزشکی متکی باشند و از لحاظ روانی، آمادگی لازم برای مقابله با درد را نداشته باشند، در قیاس با آنهایی که هم به آن درمان ها توجه دارند، بیشتر درد می کشند.

علیرضا سزاوار