چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

۹۰ دراماتیک ترین برنامه سیما


۹۰ دراماتیک ترین برنامه سیما

۹۰ دقیقه ای ها از۹۰ یاد بگیرند

شاید به جرات بتوان گفت یکی از پربیننده ترین برنامه های سیما برنامه۹۰ است و من می خواهم اضافه کنم که یکی از دراماتیک ترین برنامه های سیما نیز همین برنامه۹۰ است. برنامه۹۰ در عین حالی که برعکس خیلی از سریال ها و فیلم های سیما داعیه دراماتیک بودن ندارد اما نمایشی ترین برنامه سیماست! چرا که در آن همه چیز تا حد امکان رئالیستی و نمایشی است

۱) گفتگوهای نمایشی

۲) کشمکش هاینمایشی

۳) عکس العمل های حساب شده، بجا و در عین حال نمایشی

۴) درگیری های رئالیستی و دراماتیک

۵) اجرای دراماتیک و نمایشی و ... همه اینها به صورت زنده در مقابل چشم تماشاگران صورت می گیرد و به درستی که باید برنامه۹۰ سرمشق سریال سازان و بالاخص تولیدکنندگان فیلم های۹۰ دقیقه ای باشد چون در طی۹۰ دقیقه در فیلم های ما هیچ کدام از عناصر دراماتیک یاد شده را نمی بینیم. البته باید گفت که در پس برنامه۹۰ هزینه هنگفتی صرف می شود. آری اگر نبود هزینه۴۰۰ میلیاردی فوتبال کشور، هیچ گاه برنامه ای چون۹۰ اصولا تولید نمی شد. تمام این کشمکش ها و ... به دلیل وجود۴۰۰ میلیارد پول است. پولی که هزینه این ورزش می شود تا علاوه بر پسرفت فوتبال کشور در سطح بین المللی مشتاقان آن که اکثر نوجوانان و جوانان هستند بستر مناسبی جهت بی هویتی، بی فرهنگی، جدل و بحث و دعوا و درگیری و بزن بزن و ناسزا و تهمت و نوشتن بیانیه ها و ... داشته باشند جالب است که این باشگاه های به اصطلاح ورزشی بعضا پیشوند فرهنگی را هم به اسم خود اضافه کرده و یدک می کشند؛ “باشگاه فرهنگی - ورزشی ...” و ما نمی دانیم که فرهنگ در این میان چه محلی از اعراب دارد؟ به راستی این همه هزینه و هیاهو برای چه؟ اگر مسئولین امر تنها۵ الی۱۰ درصد این بودجه را به تئاتر که هنری است زیربنایی و فرهنگ ساز اختصاص دهند با این هرج و مرج فرهنگی در بین اقشار نوجوان و جوان مواجه نخواهند بود. به راستی چند درصد این بودجه که به باشگاه ها اختصاص داده می شود صرف بخش فرهنگی آن می شود؟ پس کلمه فرهنگی را برای چه به یدک می کشند؟ برای حفظ ظاهر؟ گرفتن بودجه بیشتر؟ برای چه؟ آیا مسئولین نمی توانند باشگاه ها را ملزم کنند که به واقع و به طور جدی بخش فرهنگی خود را بازسازی و راه اندازی کنند؟ اصولا چرا باید بار فوتبال بر دوش بودجه کشور باشد؟ حتی آموزش و پرورش هم از چنین بودجه ای محروم است! تا آنجا که شنیده ایم باشگاه های ورزشی و بخصوص فوتبال در کشورهای دیگر خصوصی هستند و نه تنها بارشان بر دوش دولت و ایضا مردم نیست بلکه مالیات هم به دولت می دهند و دولت ها آنها را موظف کرده اند که از بخش فرهنگی هنری نیز حمایت کنند. می دانیم که فرهنگ و هنر هماره در حمایت دولت و بنگاه های مالی اقتصادی ورزشی بوده و هستند البته بدون دخالت در امورشان. چه می شود هر کدام از این باشگاه ها یک گروه تئاتری را حمایت کنند؟ دراین صورت هم خودشان و هم ورزشکاران و خانواده هایشان و هم هواداران و تماشاگرانشان از آن بهره مند خواهند شد و آرام آرام شاهد یک تغییر بنیادین فرهنگی در بین آنان خواهیم بود، چون اصولا تئاتر خاستگاه دینی و فرهنگی و ادبی و ... دارد.

ما که نمی دانیم مدیریت این بودجه و هزینه هنگفت با کیست و چگونه صورت می پذیرد؟ و شاید اصولا بگویند به منتقد تئاتر چه که دخالت در امور ورزش کند؟ البته شاید درست باشد اما به تئاتری و هنرمند مسائلی چون بی هویتی و بی فرهنگی، مسائلی که در ورزشگاه ها رخ می دهد و به تبع آن به خیابان ها کشیده می شود و هر روز شاهد آن هستیم دعواهای خرد و کلان بین تماشاگران و بازیکنان و داوران و مربیان و مسئولان باشگاه ها و تاثیر آن در جامعه مربوط است. این به کل اقشار و بخصوص به فرهنگ و هنر جامعه مربوط است. ما نوجوانان و جوانان را به ورزشگاه ها می فرستیم که مثلا اوقات فراغتشان را پر کنیم اما همه ما خوب می دانیم که محیط ورزشگاه محیط امنی نیست و هیچ امنیت فرهنگی و ادبی و ... در آنجا حکمفرما نیست چرا که وقتی بازی تمام می شود بارها شاهد حرکات و سکنات این علاقه مندان سینه چاک در خیابان ها بوده و هستیم که دیگر نیازی به تکرار آن نیست. حرکات و رفتاری که بعضا خسارات مادی و معنوی جبران ناپذیری به جامعه وارد آورده و می آورد که تبعات آن تا ماه ها و سال ها بر جای می ماند. هنوز جوانی که چشمانش را از دست داد یادمان نرفته و از این دست بسیار است که مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. می دانید که چه تعداد جوان و نوجوان شیفته تئاتر، فرهنگ و هنر در شهرستان ها هستند که هیچ بودجه ای برایشان نیست تا به بخشی از علاقه خود بپردازند. مگر تنها با فوتبال است که می توان اوقات فراغت را پر کرد. آن هم این فوتبال و فضای حاکم بر آن! این را دیگر خود دست اندرکاران فوتبال بارها گفته و به آن اذعان داشته و دارند بخصوص در برنامه۹۰ بارها شاهد این بودیم که از نبود فرهنگ در سطح این ورزش و ایضا ورزشگاه ها سخن به میان آمده است. من خدای ناکرده کسی را زیر سوال نمی برم و به هیچ کس جسارتی نمی کنم بخصوص فوتبال و اهالی آ ن چون من هم یکی از علاقه مندان آن هستم اما دلم برای فرهنگ و هنر و این قشر نوجوان و جوان مشتاق بیشتر می سوزد. به واقع۴۰۰ میلیارد تومان پول کمی نیست و باری است مضاعف بر دوش دولت و مردم بخصوص در این برهه حساس. چه می شود باشگاه ها که کلمه فرهنگی را نیز یدک می کشند یک کارشناس هنری فرهنگی داشته باشند یعنی باید آنها را موظف به این امر کرد. یک تئاتری که هم با مسائل هنری و فرهنگی آشناست چون همان طور که گفته شد تئاتر مانند دو و میدانی، هنر پایه است و هماره در تمام جوامع فرهنگ ساز بوده و هست و خواهد بود.

۵ یا۱۰ درصد این بودجه هنگفت که شاید رقم واقعی آن را هم ما به درستی ندانیم واقعا مبلغ قابل ملاحظه ای نیست آن هم در ازای به سامان کردن این نافرهنگی و بی فرهنگی حاکم بر فوتبال کشور که به کل جامعه سرایت پیدا کرده است. این را من نمی گویم از ظواهر و شواهد کاملا پیداست. زمانی که آقای قطبی با آن ادبیات و فرهنگش پا به فوتبال گذاشت همه از رفتار و منش او تعریف کرده و به به و چه چه کردند و در همین برنامه۹۰ و دیگر برنامه های فوتبالی و ورزشی رفتار و منش و ادب ایشان الگو قرار گرفت و توصیه کردند که دیگران از ایشان بیاموزند. پس این کمبود به طور جدی وجود دارد. بیایید با نگاه عمیق تر به بخش فرهنگ ساز جامعه یعنی تئاتر توجهی کنیم و برای گسترش فرهنگ و هنر، تئاتر و تئاتر دیدن را گسترش دهیم و بخش فرهنگی باشگاه ها را به واقع و به صورت درست و اصولی راه اندازی کنیم و بخش کوچکی از این بودجه هنگفت را به تئاتر اختصاص دهیم البته به شرطی که مسئولین دلسوز و فهیم و درستکاری هم برای آن انتخاب کنیم و نه اینکه در حال حاضر خدای ناکرده مسئولین تئاتر مشکلی دارند و دارای خصایص یاد شده نیستند اما می توان انتخاب های بهتر و مناسب تری نیز داشت. تا اگر چنانچه تصمیمی در خصوص بودجه و ... گرفته شد آن بودجه به صورت عادلانه و کاربرد ی تر توزیع و تقسیم گردد ان شاالله؛ چون در جایی مقام معظم رهبری فرموده اند (ارزش اجرای یک تئاتر خوب بیش از هزار سخنرانی است) کلمه (تئاتر خوب) مفهوم وسیعی دارد و زمانی می توانیم تئاتری خوب داشته باشیم که برنامه ریزی آن چه به لحاظ انتخاب مسئولین و چه به لحاظ مادی و معنوی درست و صحیح و اصولی و خوب انجام پذیرد نه اینکه خدای نکرده هماره عده ای خاص کار کنند آن هم با آثاری تکراری، کلیشه ای، روشنفکرنمایانه و عده ای دیگر برای یک اجرا ماه ها و شاید سال ها در انتظار بمانند هرچند که بحث در خصوص تئاتر و بودجه آن مجالی دیگر را می طلبد. به راستی بودجه تئاتر تقسیم بر چند وجه می شود؟ چون (برای اجرای تئاتر خوب) بایدتمام این جوانب عمیقا بررسی شوند.

امید است که در پی منویات مقام معظم رهبری در خصوص فرهنگ و هنر و ایضا تئاتر. بتوانیم راهکارهایی معنوی و مادی و کاربردی برای رسیدن به اجرای تئاتر خوب یافته و گام های موثری در این خصوص برداریم تا سپری محکم در برابر هجمه فرهنگی هنری بیگانگان داشته و ورزشگاه ها و به تبع آن جامعه و قشر نوجوان و جوان را در فضای امن فرهنگ و هنر اسلامی ایرانی بارور سازیم. این پرواضح است که هنر تئاتر می تواند دستمایه و وسیله مهم و ارزشمندی برای رسیدن به این هدف والا باشد. البته با توجه به فرمایشات و رهنمودهای مقام معظم رهبری و یاری مسئولین دلسوز و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد که بتوانیم پیوندی محکم و استوار بین هنر و فرهنگ و ورزش ایجاد کرده و با این پیوند مبارک آن سپر محافظ را ایجاد نماییم تا قشر نوجوان و جوان و ایضا تمام آحاد جامعه با امنیت هنری و فرهنگی و ادبی روزگار به سر آرند ان شاالله.

با تشکر از برنامه۹۰ و آقای فردوسی پور.

سید علی تدین صدوقی

عضو بین المللی کانون ملی منتقدان تئاتر ایران