چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

گزیده ای از زندگانی امام رضا ع


گزیده ای از زندگانی امام رضا ع

هشتمین پیشوای شیعیان امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در مدینه دیده به جهان گشود پدر آن بزرگوار حضرت موسی بن جعفر علیه السلام است و مادر ایشان به نامها و كنیه ها و لقبهایی چون ام البنین, نجمه, سكن, تكتم, خیزران, طاهره و شقرا خوانده می شود

هشتمین پیشوای شیعیان امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در مدینه دیده به جهان گشود . پدر آن بزرگوار حضرت موسی بن جعفر علیه السلام است و مادر ایشان به نامها و كنیه ها و لقبهایی چون : ام البنین، نجمه، سكن، تكتم، خیزران، طاهره و شقرا خوانده می شود .

درباره روز، ماه و سال ولادت و همچنین شهادت آن حضرت اختلاف است.ولادت آن حضرت را به سالهای (۱۴۸ و ۱۵۱ و ۱۵۳ق) و در روزهای جمعه نوزدهم رمضان، نیمه همین ماه، جمعه دهم رجب و یازدهم ذی القعده گفته اند. روز شهادت آن حضرت را نیز به سالهای (۲۰۲ و ۲۰۳ و ۲۰۶ق) دانسته اند.

اما بیشتر بر آنند كه ولادت آن حضرت در سال (۱۴۸ق) یعنی همان سال وفات امام صادق علیه السلام بوده است، چنان كه مفید، كلینی، كفعمی، شهید، طبرسی، صدوق، ابن زهره، مسعودی، ابوالفداء، ابن اثیر، ابن حجر، ابن جوزی و كسانی دیگر این نظر را برگزیده اند.در باره تاریخ شهادت آن حضرت نیز عقیده اكثر عالمان همان سال(۲۰۳ق) است.

بنابر این روایت، عمر آن حضرت پنجاه و پنج سال می شود كه بیست و پنج سال آن را در كنار پدر خویش سپری كرده و بیست سال نیز امامت شیعیان را بر عهده داشته است.

این بیست سال مصادف است با دوره پایانی خلافت هارون عباسی، پس از آن سه سال دوران خلافت امین، و سپس ادامه جنگ و جدایی میان خراسان و بغداد به مدت حدود دو سال، و سر انجام دوره ای از خلافت مأمون.

●كنیه ها و القاب

کنیه های آن حضرت ابوالحسن و ابوعلی و القاب ایشان رضا، صابر، زكی، ولی، فاضل، وفی، صدیق، رضی، سراج الله، نورالهدی، قرهٔ عین المؤمنین، مكیدهٔ الملحدین، كفوالملك، كافی الخلق، رب السریر، و رئاب التدبیر است .

مشهورترین لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب این لقب گفته اند: «او از آن روی رضا خوانده شد كه در آسمان خوشایند و در زمین مورد خشنودی پیامبران خدا و امامان پس از او بود. همچنین گفته شده : از آن روی كه همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند. سر انجام، گفته شده است: از آن روی او رضا خوانده اند كه مأمون به او خشنود شد.»

●شخصیت امام

زندگی و شخصیت امامان شیعه، دو جنبه ارزشی متمایز و با این حال مرتبط با هم دارد:

اول : شخصیت عملی و علمی و اخلاقی و اجتماعی آنان كه در طول زندگی ایشان، در منظر همگان شكل گرفته است و فهم و ادراك آن نیاز به پیش زمینه‏ های اعتقادی و مذهبی خاص ندارد، بلكه هر بیننده فهیم و دارای شعور و انصاف می‏تواند، ارزش ها و امتیازهای آنان را دریابد و بشناسد.

دوم : شخصیت معنوی و الهی آنان كه ریشه در عنایت ویژه خداوند نسبت به ایشان دارد. شناخت این بعد از شخصیت اهل بیت نیاز به معرفت های پیشین دارد؛ یعنی نخست باید به رسالت پیامبر(ص) ایمان داشت و براساس رهنمودهای آن حضرت، ولایت عترت را پذیرفت و برای شناخت جایگاه عترت به روایات و راویان معتبر اعتماد كرد و كوتاه سخن این كه بینش های مذهبی مختلف، می‏تواند مانع شناخت این بعد از شخصیت اهل‏ بیت علیهم السلام باشد.

●مقام علمی

امام هشتم‏(ع)، چونان نیاكان وارسته‏اش، از مقام علمی والایی برخوردار بود، تا آن جا كه ویرا«عالم آل محمد(ص)» لقب داده‏اند.

اباصلت از محمدبن اسحاق از پدرش موسی بن جعفر(ع) نقل كرده است که آن حضرت به فرزندان خود می فرمود:

«هذا اخوكم علی بن موسی‏ عالم آل محمد(ص) فاسالوه عن ادیانكم و احفظوا مایقول لكم، فانی‏ سمعت ابی‏ جعفر بن محمد غیر مرهٔ یقول لی‏ ان عالم آل محمد(ص) لفی‏ صلبك و لیتنی‏ ادركته.» (۱)

برادرتان، علی بن موسی، دانای خاندان پیامبر(ص) است. نیازها و پرسش های دینی خود را از وی فرا گیرید و آنچه را به شما تعلیم داد، به خاطر بسپارید، چه این كه بارها پدرم امام صادق‏(ع) به من فرمود: دانای خاندان پیامبر(ص) در نسل توست و ای كاش من او را درك كرده و می‏دیدم.

با توجّه به این كه در میان ائمه، امام باقر(ع) و امام صادق‏(ع) مجال بیشتری برای تشكیل محافل علمی و نشر علوم اهل بیت پیدا كردند، و با این حال امام رضا(ع) كه در این زمینه مجال كمتری یافت عنوان «عالم آل محمد» را دریافت كرده است، می‏توان این گمان را درست دانست كه مناظرات و مباحثات علمی و اعتقادی آن حضرت از چنان اهمیت و امتیازی برخوردار بوده است كه به عنوان عالم خاندان رسالت شناخته شود.

●مناظرات امام‏(ع)

دستگاه خلافت عباسی، با اهدافی خاص، از اندیشمندان مذاهب و فرقه‏های گوناگون، دعوت می‏كرد و آنان را رو در روی امام‏(ع) قرار می‏داد. با مطالعه در شخصیت، روحیات و افكار مامون،آشكار می‏شود كه او از تشكیل چنین جلسات و همایش هایی، اهدافی سیاسی را دنبال می‏كرد، هر چند شخصاً به مباحثات علمی علاقه‏مند بود، ولی مامون به عنوان خلیفه، شخصی نبود كه بخواهد با این‏گونه مباحثات و مناظرات، عظمت و حقانیت خاندان پیامبر(ص) را به نمایش بگذارد و شخصیتی را كه مورد توجّه انقلابیون آل علی‏(ع) بود، در جامعه مطرح كند و علم و شكوه و شایستگی و برتری آنان را به دیگران بنمایاند، بلكه در پس این تلاش ها، اهدافی سیاسی داشت و چه بسا بی میل نبود كه در این نشست ها، برای یك بار هم كه شده، امام از پاسخگویی به پرسش ها عاجز بماند!

به هر حال، علیرغم اهدافی كه مأمون دنبال می كرد، نتایج آن جلسات مایه شكوه و عظمت امام و بهره علمی و اعتقادی شیعه شد.

عبدالسلام هروی كه در بیشتر نشست ها و مناظرات حضور داشته است، می گوید:

هیچ كسی را از حضرت رضا(ع) داناتر ندیدم و هیچ دانشمندی آن حضرت(ص) را ندیده، مگر این كه به علم برتر او گواهی داده است. در محافل و مجالس كه گروهی از دانشوران و فقیهان و دانایان ادیان مختلف حضور داشتند بر تمامی آنان غلبه یافت، تا آن‏جا كه آنان به ضعف علمی خود و برتری امام‏(ص) اذعان و اعتراف داشتند.

ابراهیم بن عباس، گواه دیگری از حاضران و ناظران این گونه جلسات بوده و می گوید:

حضرت رضا(ص) هیچ مساله ای را بدون پاسخ نمی گذاشت. در علم و دانش كسی را داناتر از او سراغ ندارم. آنچه مامون مطرح می‏ساخت پاسخ كامل آن را دریافت می‏كرد و آنچه حضرت‏(ع)می‏فرمود، مستند به قرآن بود.

خود آن گرامی در این زمینه می فرمود:

«كنت اجلس فی الروضهٔ و العلماء بالمدینهٔ متوافرون، فاذا اعیی الواحد منهم عن مسالهٔ اشاروا الی باجمعهم و بعثوا الی المسائل فاجیب عنها ».(۲)

«در روضهٔ حرم پیامبر(ص)، می نشستم و عالمان مدینه هرگاه در مساله ای با مشكل روبرو بودند و از حل آن ناتوان می‏ماندند، به من رو می‏آوردند و پاسخ می‏گرفتند.»

●آگاهی امام(ع) از ادیان و مكاتب

امام(ع) علاوه بر این كه برای پرسش های مختلف عالمان ادیان و مكاتب پاسخی درخور داشت، برمبنای اعتقادی شخص مخاطب نیز سخن می‏گفت و استدلال می‏كرد و این مظهر دیگری از توانمندی علمی امام‏(ع) بود. امام‏(ع) با اهل تورات، به توراتشان، با رهروان انجیل، بر مبنای انجیل و با حاملان زبور، به زبور و... سرانجام با هر فرقه و گروهی با مبانی خود آنان سخن گفته، به روش خودشان استدلال می‏نمود.

محمدبن حسن نوفلی، از اصحاب حضرت رضا(ع) می گوید:

هنگامی كه حضرت رضا(ع) به مرو گام نهاد، مامون به وزیرش، فضل بن سهل دستور داد، تا چهره های سرشناس علمی و رهبران مذاهب و دانشمندان فرقه‏ های مختلف را كه در علم مناظره و جدل از دیگران ممتاز بودند، فراخواند و در روزی معین مناظره‏ای علمی ترتیب دهد.

فضل، از جاثلیق، راس الجالوت، دانشمندان صابئی، هرابذه ، اصحاب زرتشت، رئیس اسقف ها. (لقب دانشمندان یهودی)، - پیروان حضرت یحیی كه برخی از آنان به ستاره پرستی رو آوردند. - بزرگان زرتشتیان (بنابر دیدگاهی، بزرگان و دانشمندان هند كه در آتشكده فارس خدمت می‏كردند)، المنجد ماده هرب. قسطاس رومی و گروهی دیگر از متكلمان از جمله دانشمندان رومی كه در علم پزشكی تبحر دارند دعوت كرد و اجلاس مقدماتی تشكیل شد، خلیفه نیز در آن حضور یافت و ضمن ابراز خرسندی از تجمع عالمان، گفت: «شما مشهورترین و سرشناس‏ترین چهره‏های این زمان هستید. هدف از این اجلاس آن است كه با این میهمان حجازی (امام رضا علیه السلام) وارد بحث و گفت‏ و گو شده، هر كدام به ارائه منطق و برهان خود پردازید.

حاضران در جلسه، آمادگی خود را برای تامین خواسته های خلیفه اعلام داشتند و عهد كردند تا تمام توان علمی خود را به نمایش گذارند.

محمد بن حسن نوفلی، روایت كننده حدیث می گوید:

من، در كنار امام بودم كه «یاسر خادم» وارد شد و جهت شركت در جلسه‏ای كه برای روز بعد مقرر شده بود، دعوت مامون را به امام‏(ص) ابلاغ كرد.

امام(ع) در پاسخ فرمود:

«ابلغه السلام و قل علمت ما اردت و اناصائر الیك بكرهٔ ان شاء الله.» (۳)

سلام مرا به او - مامون - برسان و بگو می دانم مراد تو چیست؟ به خواست خداوند فردا صبح نزد تو خواهم آمد.

بعداز آن كه فرستاده مامون، بیرون رفت، امام فرمود:

نظر تو درباره این همایش اهل شرك و صاحبان اندیشه های گوناگون چیست؟

عرض كردم: هدف خلیفه آزمودن شماست و این طرح مزورانه بنایی سست و بی اساس است.

حضرت فرمود: اجلاس را چگونه پیش بینی می كنی؟

گفتم، این افراد كه به فراخوان دعوت شده اند، با دانشمندان متفاوتند، زیرا عالمان در برابر دلیل و برهان، خاضعند، ولی اینان به اصحاب انكار شهرت دارند و كارشان مغالطه است و زیر بار سخن حق نخواهند رفت؛ بهتر آن است كه از ایشان دوری گزینید.

حضرت (ع)، ضمن تبسمی فرمود: آیا نگران هستی، مبادا دلایل من كافی نباشد؟

عرض كردم، امیدوارم خداوند تو را بر آنها پیروز گرداند.

امام فرمود: دوست داری بدانی كه چه موقع مامون، از كار خود پشیمان خواهد شد؟

گفتم آری. فرمود :

اذا سمع احتجاجی‏ علی‏ اهل التوراهٔ بتوراتهم و علی‏ اهل انجیل بإنجیلهم و علی‏ اهل الزبور بزبورهم و علی الصابئین بعبرانیتهم و علی الهرابذهٔ بفارسیتهم و علی‏ اهل الروم برومیتهم و علی‏ المقالات بلغاتهم. فاذا قطعت كل صنف و دحضت حجته و ترك مقالته و رجع الی‏ قولی‏، علم المامون ان الذی‏ هو بسبیله لیس بمستحق‏ له فعند ذلك تكون الندامهٔ منه.(۴)

آنگاه كه بشنود با اهل تورات به توراتشان، با طرفداران انجیل، به انجیل آنان، با زبوریان، به زبورشان، با صابئان به زبان عبری آنها، با هرابذه و موبدان زرتشتی به پارسی، با رومیان به زبان رومی و با هر یك از صاحبان اندیشه‏ها و مكاتب با زبان خودشان، استدلال كرده و به بحث و گفت‏وگو نشینم. زمانی كه هر گروه را به بن بست رساندم تا آن كه دلایل خود را باطل بیند و لب فرو بسته، تسلیم سخن من شود، مامون خواهد فهمید كه به آنچه پنداشته و در اندیشه داشته است، دست نخواهد یافت.

و همین گونه نیز شد كه آن اجلاس به سرافكندگی دانشمندان شركت كننده و پشیمانی خلیفه انجامید.

۱ – بحار الانوار : ۴۹/۱۰۰ .

۲ - بحار الانوار : ۴۹/۱۰۰ .

پایگاه استاد حسین انصاریان


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.