سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
دنیای متفاوت داوود میر باقری
همه چیز از مراسم آغاز فیلمبرداری سریال «شاهگوش» آغاز شد، زمانی که کارگردان و بازیگران و عوامل پشت دوربین در لوکیشنی شبیه کله پزی نشسته بودند و درباره چگونگی ساخت سریال صحبت میکردند. یعنی وقتی که داوود میرباقری اعلام کرد بعد از یک تجربه ۱۰ ساله روی مجموعه تاریخی «مختارنامه»، جا دارد به گذشته خود رجوع کند وخاطره کارهایی چون «دندون طلا»، «زنکشی»، «آدم برفی» و... را زنده سازد. به گزارش خبرآنلاین، ظاهرا «شاهگوش» ارجاعی به گذشته و کارهای متفاوت میرباقری است.در مراسم آغاز تصویربرداری سریال «شاهگوش» از مهمانان با کله پاچه پذیرایی شد و تاکید زیاد روی کله پزی و کله پاچه همه راکنجکاو کرد که داوود میرباقری برای روایت این داستان چه در سر دارد؟به مرور مشخص شد که کله پزی این سریال محل کار اکبرعبدی است. شخصیتی که صدای نازکی دارد و عشقش به استقلال را با هیچ چیز دیگر جایگزین نمیکند. او دختری دارد که خواستگارش پرسپولیسی است و همین تعلق رنگ است که با مخالفت پدر روبهرو میشود.
اما علاوه بر کله پزی، سهم عمده تصویربرداری این سریال در لوکیشن کلانتری میگذرد و یک تصادف که منجر به فوت میشود، زمینه بازگشایی پرونده یک قتل شده و این چنین است که داستان وارد فاز کلانتری میشود.داوود میرباقری کارش را با نمایش و نگارش نمایشنامههایی که مخاطبان بسیاری داشت آغاز کرد و کم کم پایش به سینما و تلویزیون باز شد و بعد از پشت سر گذاشتن تجربههایی مثل سریال«امام علی (ع)»،«مختار نامه» و...توانست اثر انگشتش را به عنوان یک کارگردان شناختهشده در عرصه ساخت سریالهای تاریخی در تلویزیون ثبت کند.آغاز تصویربرداری سریال«شاهگوش»هم غافلگیرکننده بود، درست مثل زمانی که اعلام شد داوود میرباقری قصد ورود به مدیوم شبکه نمایش خانگی را دارد. بسیاری از چهرههای سینما، تئاتر و تلویزیون در زمان آغاز تصویربرداری این سریال کنار میرباقری بودند و حتی سیدمحمد خاتمی رئیسجمهور اسبق کشورمان نیز در این مراسم حضور داشت تا جشن آغاز تصویر برداری این سریال با هیاهوی بسیاری همراه شود. اما ظاهرا میرباقری تصمیم گرفته است که سریالش را در فضای آرامتری بسازد.شاید به این دلیل است که بخش عمدهای از این سریال در یک لوکیشن آرام و بیسر و صدا میگذرد.برای سر زدن به یکی از لوکیشنهای این مجموعه و دیدن پشت صحنه سریال «شاهگوش» عازم منطقه مینی سیتی تهران میشویم .جایی که از سر و صدای شهر خبری نیست و در مدرسه سه طبقه بزرگی که دیگر به یک کلانتری تبدیل شده است عوامل سریال «شاهگوش» در حال تصویر برداری هستند.
به محض ورود با دیدن داوود میرباقری که در حال تمرین با بازیگران است غافلگیر میشویم. همه نگاهشان به میرباقری است. او دست یک سرباز را گرفته و میگوید: «مادر نزاییده ما هفت کچلون رو بندازین تو هلفتونی خفته....» میرباقری این صحنه را برای یک نابازیگر، بازی میکند تا او متوجه موقعیت درست نقشش بشود. او تقریبا این کار را برای تکتک بازیگران انجام میدهد. اما شخصیت «اسدخفته» هم در نوع خود بسیار جالب توجه است. «اسد خفته» رئیس کلانتری است. کسی که نام «شاهگوش» از ویژگی شخصیتی او گرفته شده. «خفته» گوشهای بسیار تیزی دارد و کوچکترین صدایی در اطرافش را میشنود و این ویژگی است که او را در کارش موفق کرده است. «اسد خفته» این کلانتری فرهاد اصلانی است که لباس نیروی انتظامی به تن دارد و باید امروز مقابل محسن تنابنده بازی کند.محسن تنابنده هم با مو وریش حنایی رنگ و کت و شلوار سرمهای رنگ با پروندهای زیر بغل دیده میشود.محسن تنابنده در این سریال چند نقش بازی میکند. او یکی از بازیگرانی است که دوست داشت روزی مقابل دوربین میرباقری بازی کند و حالا چند نقش سخت به او سپرده شده است. یکی از این نقشها که گریمش سر و صدای زیادی در رسانهها به پا کرد شخصیت «شب نما» است که شباهت بسیاری به یکی از خوانندههای لسآنجلسی دارد.اما گریم و سر و صورت امروز تنابنده کاملا با گریم پیشین او متفاوت است.این اولین بار نیست که بازیگران فیلمها و سریالهای میرباقری شخصیتهای متفاوتی را تجربه میکنند.
اکبر عبدی ازجمله بازیگرانی است که متفاوت ترین شخصیت سالهای حرفهای بازیگریش را در فیلم «آدمبرفی»ساخته داوود میرباقری تجربه کرد.او در این فیلم با گریم متفاوت عبد ا... اسکندری شخصیتهای مختلفی را ارائه داد و ظاهرا در سریال«شاهگوش»هم محسن تنابنده چنین موقعیتی دارد و در چندین شخصیت ایفای نقش میکند.تفاوتهای سریال «شاهگوش» فقط به قصه و گریم بازیگرانش محدود نمیشود. هر کدام از اتاقهای ساختمان سه طبقه کلانتری مختص کار خاصی است مثلا طبقه دوم و سوم که به اتاقهای نور، عکس، غذاخوری، گریم، دوخت لباس و... اختصاص یافته و هر کسی در این اتاقها مشغول انجام کارهایش است.اما زیرزمین این ساختمان مکان عجیبتری است. جایی که دو بازداشتگاه در آنجا ساخته شده است. بازداشتگاه مردانه وزنانه با تختهای فلزی دو طبقه. این دو بازداشتگاه با دیوارنوشتههای با مزهای تزیین شده است. در بازداشتگاه زنان خبری از تختهای فلزی نیست اما دیوار نوشتههای این بازداشتگاه هر کسی را که برای اولین بار با چنین مکانی روبهرو میشود به خنده میاندازد. میرباقری همیشه به این نکته تاکید کردهاست که جزئیات در کار برایش از همه چیز مهمتر است و در این سریال هم جزئیات در طراحی لباس،صحنه و حتی شخصیت بازیگران رعایت شدهاست.
تا آماده شدن صحنه به طبقه دوم این ساختمان میرویم. در یکی از اتاقهای این ساختمان مردی حضور دارد که تجربه سالها بودن در کنار داوود میرباقری و خلق شخصیتهایی که برای مردم خاطرهساز شدهاند را با هنر دستانش به مخاطب ارائه دادهاست. عبدا... اسکندری در اتاقی که در آن عکسهای تست گریم بازیگران و انواع کلاه گیسها دیده میشود نشسته است. دوستی و آشنایی عبدا... اسکندری و داوود میرباقری به فیلم «امام علی (ع)» بر میگردد.وقتی از اسکندری میپرسم این دوستی دیرینه چطور تا به امروز حفظ شده است میگوید: «درهر حرفهای وقتی با آدمی برخورد میکنید که شما را میفهمد و با شما همراه است طبیعا کار کردن لذت بخش است. داوود میرباقری فهم گریم را دارد و برای همین است که هر زمان برای کاری از من دعوت به همکاری میکند میپذیرم.»او در پاسخ به این پرسش که چطور به گریم محسن تنابنده و تشابهش با یکی از خوانندههای لسآنجلسی رسیده، میگوید: «از این گریم منظور خاصی نداشتم و شخصیت خاصی برایم ملاک عمل نبود. به هر حال همیشه آدمهایی هستند که خودشان را قبول ندارند و از عدم اعتماد به نفس رنج میبرند. به خاطر همین دوست دارند در جامعه نقش دیگران را بازی کنند. این شخصیت، خوانندهای است که به اندازه خودش صدا دارد اما با خودش فکر میکند اگر شبیه کس دیگری باشد کار و کاسبی بهتری پیدا میکند.»اما در طبقه دوم این ساختمان یک کار ویژه دیگر هم انجام میشود و آن دوخت لباس برای شخصیتهای این سریال است. محمد فیاضمقدم خیاطی کهنهکار است که تا به امروز برای بسیاری از بازیگران سینمای ایران لباس دوخته. او روزی یک دست لباس برای این مجموعه میدوزد.
اتاق او پر از پارچه، متر و وسایل کار یک خیاط است. حالا هم پارچهای سرمهای با نقطههای سفید زیر دست او است ودر حال برش زدن آن است. وقتی میپرسم این لباس چه کسی است که میدوزد؟ میگوید نمیدانم، اما میگوید تا به امروز در این مجموعه برای فرهاد اصلانی بیشترین لباس را دوخته است و از اینکه هنوز میتواند در سینما باشد و برای بازیگران سینما لباس بدوزد خوشحال است.صحبت با خیاط را تمام میکنیم و به سر صحنه تصویربرداری برمیگردیم. داوود میرباقری پشت مانیتور نشسته است و رسول نجفیان دستیارکارگردان و بازیگر این مجموعه و همه عوامل پشت و مقابل دوربین برای ضبط آمادهاند. در این صحنه محسن تنابنده با احمد مهرانفر که نقش یکی از سربازان کلانتری را بازی میکند چند ثانیهای صحبت میکند و بعد باید به طرف اتاق رئیس کلانتری یعنی «اسد خفته» بیاید. در کنار اتاق «اسد خفته» اتاق معاون رئیس کلانتری یعنی سرگرد «احمد سرخی» است که نقش آن را حمید رضا آذرنگ ایفا میکند.داوود میرباقری پشت مانیتور در اتاق رئیس کلانتری نشسته است سهیل نوروزی (مدیر تصویر برداری) هم آماده ضبط است، ما هم کنار او نظارهگر صحنهای هستیم که با شمارش او تصویر برداریش آغاز میشود.
پدری با دخترش در گوشهای از تصویر درباره شکایت از دکتری که بینی دخترش را عمل کرده است صحبت میکنند. متهم از دفتر «اسد خفته» بیرون میآید:متهم: «مادر نزاییده یکی از ما هفت کچلون رو بندازه تو هلفتونی خفته...» محسن تنابنده به طرف میز منشی دفتر «اسد خفته» میآید: «با آقای خفته کار داشتم.»فرهاد اصلانی که در چارچوب در ایستاده است رو به محسن تنابنده:اسد خفته: «بفرمایید «خفته» خودم هستم.» بعد از هر بار برداشت میرباقری تمام ریزهکاریهای صحنه را چک میکند و از بازیگران هم میخواهد تصویر ضبط شده را ببینند تا مشکلات کوچکی که وجود دارد رفع شود.نکتهای که در پشت صحنه این سریال به خوبی دیده میشود، فضای دوستانه خوبی است که بین عوامل وجود دارد. خصوصا خود داوود میرباقری در لحظههایی که فشار روی گروه زیاد است همه را به آرامش دعوت میکند.گروه بعد از ضبط این سکانس برای صرف غذا میروند و فرصت خوبی است که ما باز هم به اتاقهای این ساختمان سرک بکشیم.می گویند داوود میرباقری هم در این ساختمان یک اتاق برای خودش دارد و زمان استراحتش را در آنجا میگذراند.بنابراین سری هم به اتاق داوود میرباقری میزنیم. تخته سیاهی رو دیوار به چشم میخورد که اسم بازیگرانی چون فرهاد اصلانی، محسن تنابنده، اکبر عبدی، سیروس گرجستانی، مرجانه گلچین، احمد مهرانفر، شهرام حقیقت دوست، طناز طباطبایی، حمید رضا آذرنگ، حامد میرباقری، هادی کاظمی، علیرضا جعفری، حسین سلیمانی، محسن سلیمانی، ابراهیم آبادی، مصطفی طاری، علی فتحعلی، اکبر سلطانعلی و... روی آن نوشته شدهاست و با خطوطی به هم متصل شده است و نکات کوچک و رمز گونهای کنار آنها نوشته شده است.
میز کوچک و کاناپهای در اتاق قرار دارد و سجاده کوچکی درگوشهای از اتاق پهن شده است. این مکان خلوتی است که میرباقری در آن مینویسد و به شخصیتهای سریالش فکر میکند.طبقه اول ساختمان هم جایی است که مهدی حسینیوند سریال را همزمان تدوین میکند. این اتاق به نسبت اتاقهای دیگر شلوغتر است. بعد از صرف غذا فرهاد اصلانی با مهدی حسینی وند گپ میزنند.فرهاد اصلانی اولین تجربه حضور تصویریش را با داوود میرباقری در سریال «امام علی (ع)» تجربه کرده و پس از آن در سریال «مختارنامه» ایفای نقش کرد. ۲۰ سال از عمر این دوستی میگذرد وحالا فرهاد اصلانی قهرمان سریال «شاهگوش» شده است.وقتی از فرهاد اصلانی درباره ویژگیهای نقشش دراین سریال میپرسیم میگوید:««اسد خفته»به نظر من آدم ایده آلیستی است و میتوان گفت قهرمانی است که ویژگیهای خاص خودش را دارد .به نظرم در طول این سالها در فیلمها و سریال هایمان قهرمان نداشتیم. اما جامعه ما به معرفی قهرمان در قصهها نیاز دارد. فکر میکنم دیگر اثر تلخ ساختن با پرسوناژ ناامید کافی است.»او ادامه میدهد:««اسد خفته»آدم اخلاقگرایی است، منصف، قانونمند و اهل خانواده.
درکارش هم آدم عادلی است.اینها مجموعه صفات انسانی است که از اجرای نقش آن لذت میبرم وبرخلاف نقشهای قبلیام که عموما پر تنش وکمی منفی بوده در این سریال، شخصیت مثبتی بازی کردهام که فکرمی کنم تماشاچی دوستش داشته باشد.»اصلانی درباره ویژگی کارکردن با داوود میرباقری میگوید:«اگر بخواهم بابت کارهایی که با آقای میرباقری انجام دادم احساسم را بگویم، باید بگویم کار کردن با میرباقری به عنوان یک بازیگر بسیار سخت است و من همین سختی را بسیار دوست دارم.»اصلانی میگوید یکی از ویژگیهای سریال«شاهگوش»ساخته شدن آن برای شبکه نمایش خانگی است و مثل تلویزیون نیست که مخاطب حق انتخاب نداشته باشد.چرا که تلویزیون آثارش را حمایت کرده و مدام آنها را بازپخش میکند اما درشبکه نمایش خانگی کار باید خودش را به مخاطب معرفی کند و سریال«شاهگوش» با داشتن رگههایی از طنز، تلنگر خوبی به مخاطب میزند. دیالوگهای موزونی هم که مخصوص داوود میرباقری است باعث میشود بیننده از دیدن سریال لذت ببرد.»بازیگر نقش «اسد خفته»در پاسخ به این پرسش که با توجه به شیوه خاص میرباقری برای گرفتن بازی از بازیگرانش آیا راه بر خلاقیت بازیگر بسته نمیشود میگوید::«یکی از ویژگیهای داوود میرباقری این است که شرایطی فراهم میکند تا نه تنها بازیگر خلاقیتش را بروز دهد.بلکه این احساس را به همه عوامل نیز منتقل میکند.بر خلاف برخی کارگردانها که رفتاری شبیه به تکنسینها دارند و کمتر به کار گروهی معتقدند، داوود میرباقری هیچ وقت دوست ندارد که بازیگرش خالی از ایده سر صحنه حاضر شود. او پیشنهادها را دریافت میکندو این پیشنهاد را نسبت به فضای قصه میسنجد و اگر دوست داشته باشد پذیرای آن میشود.»اصلانی میگوید: «سریال«شاهگوش»همه خصوصیات یک کار قابل قبول را دارد. تجربههای فوقالعاده درخشان داوود میرباقری در عرصه سینما و نمایش وهمراهی بازیگران پرانگیزه و کاربلد با این سریال باعث میشود فکر کنم کار قابل قبولی به مخاطب ارائه میشود .البته عوامل پشت دوربین هم از این قاعده مستثنی نیستند.
گروههای گریم، تولید، صدا و فیلمبرداری همه با علاقه و خلاقانه کار میکنند چون به عقیده من شبکه نمایش خانگی سطح سلیقه مردم را بالا برده است. او در پاسخ به این پرسش که آیا به دلیل وجود شرایطی که در تلویزیون حاکم است و سطح کیفی کارها خیلی بالا نیست در این چند سال سینما را انتخاب کرده است میگوید:«من در این چند سال سینما را برای فعالیتم قابل قبول تر میدیدم.علاوه بر اینکه سال ۹۰ برای سینما سال فوق العادهای بود و برخلاف آن سال ۹۱ که به نظر من سال پر تنشی برای سینما بود و متاسفانه سیر نزولی را طی کرد.اما تلویزیون به نظر کماکان با روحیه محافظه کارانه و بیتفاوت به کارش ادامه میدهد.» ساعت ۵ بعد از ظهر را نشان میدهد و ظاهرا قرار است آخرین پلان امروز در حیاط تصویربرداری شود. متخصص جلوههای ویژه در کنار داوود میرباقری نشسته است و روی صفحه مانیتور تصویر یک آدم نقاشی شده است وقتی صحنه آماده میشود و با شمارش داوود میرباقری محسن تنابنده از پلههای کلانتری به سمت حیاط میآید کمی مکث میکند و انگار که با کسی برخورد کرده است پلهها را لنگان لنگان پایین میآید. در این صحنه کنار دیوار پرده سبز رنگی دیده میشود. دلیل وجود این پرده و بازی محسن تنابنده این است که قرار است متخصص جلوههای ویژه دو نقشی را که تنابنده بازی کرده است را در کنار هم قرار بدهد و لحظه برخورد این دو شخصیت با هم را اینگونه تصویر کند. «شاهگوش» نخستین تجربه داوود میرباقری در عرصه شبکه نمایش خانگی است، مدیومی که تا پیش از این بسیاری از کارگردانهای مطرح سینما و تلویزیون آن را تجربه کردهاند و همواره با آزمون و خطاهای بسیاری همراه بوده است.
به زعم بسیاری از این کارگردانها مدیوم شبکه نمایش خانگی تا رسیدن به سطح قابل قبول و استاندارد فاصله زیادی دارد و باید آن را تقویت کرد.در چنین فضایی داوود میرباقری که سابقه خوبی در رسانه ملی دارد قدم در این راه گذاشته است و سعی دارد طنزی اجتماعی را به مخاطبانش ارائه دهد. اما اینکه جامعه هدف میرباقری چه قشری هستند و قرار است چه چیزهایی در این سریال گفته شود مشخص نیست و این پرسش باقی میماند که آیا داوود میرباقری با این سریال میتواند استانداردهای معمول در ساخت سریالهای طنز را بالا ببرد و حرف جدیدی بزند؟»سید محمد امامی و مهران برومند در این سریال در مقام تهیه کننده میرباقری را همراهی میکنند. ظاهرا سریال «شاهگوش» قرار است مشکلاتی که در تولید و پخش دیگر آثار شبکه نمایش خانگی وجود داشته را نداشته باشد و با برنامه ریزی خاصی به دست مخاطبانش برسد.در نهایت باید منتظر ماند و دید سرانجام تلاشهای میرباقری و تیمش به کجا ختم میشود.
بهناز شیربانی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور شهدای خدمت ابراهیم رئیسی سقوط بالگرد رئیسی رئیسی سیدابراهیم رئیسی ایران شهادت بالگرد حسین امیرعبداللهیان تبریز
تهران هواشناسی کنکور امتحانات نهایی شهرداری تهران شورای شهر تهران هلال احمر سانحه بالگرد رئیسی بارش باران مشهد سیل قوه قضاییه
قیمت دلار قیمت خودرو بورس قیمت طلا خودرو بازار خودرو یارانه دلار یارانه نقدی حقوق بازنشستگان سایپا بازنشستگان
سینمای ایران سینما تسلیت تلویزیون جشنواره کن لیلا حاتمی آیت الله سید ابراهیم رئیسی هنرمندان شعر رسانه ملی سریال قرآن کریم
کنکور ۱۴۰۳ تجهیزات پزشکی دانش بنیان تلسکوپ فضایی هابل
رژیم صهیونیستی غزه روسیه اسرائیل امیرعبداللهیان ترکیه جنگ غزه فلسطین آمریکا چین ولادیمیر پوتین اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید والیبال لیگ برتر لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس فدراسیون فوتبال لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال منچسترسیتی
هوش مصنوعی مایکروسافت اپل گوگل سامسونگ ناسا تبلیغات موبایل فناوری
سلامت نوشیدن آب قهوه مغز کاهش وزن رژیم غذایی خواب طول عمر آلزایمر مغز انسان افسردگی