پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تردید در تغییر


تردید در تغییر

با توجه به شرایط و شواهد موجود و آنچه که اوباما گفته و می گوید و آنچه که بوش کرده و می کند, تردیدهای جدی در «تغییر»های مدنظر منتخب جدید وجود دارد

با توجه به شرایط و شواهد موجود و آنچه که اوباما گفته و می گوید و آنچه که بوش کرده و می کند، تردیدهای جدی در «تغییر»های مدنظر منتخب جدید وجود دارد.

"ارمان لفرر" نویسنده این مقاله که دادرس دیوان محاسبات اداری فرانسه است، نوشته است که باراک اوباما باید بدون تاخیر بر روی وضعیت عراق، ایران و قفقاز متمرکز شود. او در اینکه اوبامای جوان و بی تجربه چه مقدار قدرت تغییر دارد، مطمئن نیست.

در این مقاله آمده است: اوباما، در تمامی کمپین انتخاباتی اش سیاست خارجی بوش را سیاستی خشن و یک جانبه، تحقیر کننده متحدان امریکا و سرباز زننده از مذاکره با رقیبان و دشمنانش توصیف کرد. اگر این توصیف درست بوده باشد، بریدن از این سیاست و آغاز یکی دیگر بر پایه دیالوگ و بناشده بر احترام به سازمان های چند جانبه، آسان می بود. اما...

ولی حقیقت آن است که بوش – با وجود سیاست های عجیبش در دوره اول ریاست جمهوری - در دومین دوره، سعی کرد توصیه های موسسات چند جانبه را دنبال کند. او روابط با اروپای غربی، که با جنگ عراق آسیب دیده بود، را دوباره سامان داد. کمک آشکار ایالات متحده، مخصوصا به آفریقا و مبارزه علیه ایدز در زمان ریاست جمهوری بوش بیشتر شد، مذاکره با کره شمالی و ایران برقرار شد. کاندلیزا رایس قسمت قابل توجهی از وقتش را برای بحث درباره جزئیات قرارداد آینده میان اسرائیل و فلسطین می گذراند. در چندین هفته گذشته، بوش حتی به دنبال بازگشایی سفارت امریکا در تهران و مذاکره با طالبان است و... به طور کلی بوش در دور دومش سعی کرد اصلا شباهتی به بوش دوره اول نداشته باشد.

برای اوباما مشکل به نظر می‌رسد که از سیاستی تا به این حد نزدیک به ارزش های خودش دل بکند. اگر او بخواهد بیشتر از بوش چند جانبه به نظر برسد، خطر عبور سریع از "خطی که مذاکره را از ضعف جدا می کند" وجود دارد. این آرزوی دشمنان امریکاست که از پوتین گرفته تا احمدی نژاد، پا به صحنه گذاشتند و از انتخاب اوباما طرفداری کرده اند. دور از ذهن نیست که بعضی از متحدان امریکا هم آرزوی "رئیس جمهوری ضعیف" داشته باشند تا تاثیر خودشان را افزایش دهند.

اظهارات جو بایدن برای همین است که نشان دهد رئیس جمهور جدید و گروه اش به این خطر آگاه هستند. چشم اندازهای سیاست بین المللی رئیس جمهور جدید به همین ترتیب بیشتر بر اساس همین خطرها طراحی خواهد شد تا گسستن از سیاست های بوش. اگر گسستنی وجود داشته باشد بیشتر سمبولیک خواهد بود: تعطیل کردن احتمالی زندان گوانتانامو یا امضای تعدادی تعهدنامه چند جانبه آماده شده به دست سازمان ملل متحد.

در عوض، خطر قابل توجه خواهد بود. خطر این وجود دارد که حضور نظامی ایالات متحده، ضعیف شده به دلیل کسری ها و بحران اقتصادی و به دلیل قول های انتخاباتی اوباما، در خارج بیشتر و بیشتر رو به زوال بگذارد، چیزی که موقعیت برای قدرت های متهاجم را چند برابر خواهد کرد. کنترل ایران هسته ای و متحد جنبش های مقاومت بسیار سخت تر از کنترل اتحاد جماهیر شوروی است که پیشتر می دانستیم لااقل می خواهد به حیات اش ادامه بدهد. روسیه با آرزوی آن که دوباره به عنوان قدرتی جهانی به حساب بیاید– که به خودی خود بر حق است- ممکن است دوباره تحریک شود تا مانند آن چه در تابستان گذشته در گرجستان کرد، بی نظمی ایجاد کند.

هیچ چیزی رئیس جمهور جدید را در شغل گذشته اش برای مدیریت این مشکلات آماده نکرده است. تا زمانی که او امتحان خودش را در برابر اولین بحران پس ندهد، ایالات متحده و جهان در شک و تردید باقی خواهند ماند.

ارمان لفرر، فیگارو