چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سلفی های نهرالبارد


سلفی های نهرالبارد

موقعیت سیاسی لبنان بویژه پس از جنگ ۳۳ روزه این كشور برای جهان غرب و شریكان منطقه ای آنها اهمیتی دوچندان پیدا كرده است آنها در هیچ شرایطی حاضر به چشم پوشی ازاین شاهراه سیاسی خاورمیانه نیستند

حوادث خونین طرابلس واردوگاه نهرالبارد دو ترس تاریخی را میان فلسطینی ها و لبنانی ها به وجود آورد: نخست هراس از بازگشت روزهای تلخ برادركشی دهه ۸۰ یا همان جنگ فلسطینی - لبنانی ودوم ترس ازرخنه حلقه های متحجر سلفی ازسمت عراق وافغانستان به این خطه از خاورمیانه.

گو این كه برای هر دوفقره ازاین نگرانی ها، امروزمردان بیروت وغزه نشانه ها وقراینی دارند؛ ازیك سو بیم آن می رود كه این نزاع كه اكنون فقط میان یك گروه سلفی با قوای مسلح لبنان است با علایق گروه های سیاسی دیگر پیوند یابد و تجربه دل آزار جنگ فلسطینی - لبنانی را تكرار كند، بویژه آن كه شروع كنندگان نزاع وآتش بیاران معركه لباس فلسطینی برتن دارند. آنها در میان سكونتگاه ده ها هزار زن و مرد فلسطینی پناه گرفته اند و ارتش لبنان نیزدراشتباهی تاكتیكی دامنه جنگ را به اردوگاه كشانده و آتشبارهای خود را متوجه كل اردوگاه ۴۰ هزار نفری فلسطینیان كرده است.

خطر دوم یعنی رخنه سلفی های دیگر و دنباله های وهابیت والقاعده دراین جنگ نیزچندان دور نیست، زیرا شاخه های تندرو سلفی ها مدتها است كه به موازات جنگ درصحنه افغانستان وعراق درپی یافتن جای پا در این نقاط كلیدی خاورمیانه و حوالی مدیترانه می گردند و برای سركردگان این جریان آرزویی دیرین است كه روزنه ای در خط مقدم جبهه مقابل اسرائیل بیابند و ازاین طریق پرچم مقاومت راازدست جریان هایی كه حریف خویش می داند، مانند حزب الله وحماس و جهاد بستاند.

بنابراین بحران امروز، شكلی پیچیده ومسیری خطرناك دارد. شاید خطرناك ترین وجه آن این باشد كه این بازی خونین ومشكوك در نقطه ای جریان دارد كه آوردگاه بزرگترین رویارویی سیاسی خاورمیانه است. هرچند اطلاعات به دست آمده از ماهیت نزاع كافی ودقیق نیست اما چنانكه روشن شود كه این حادثه بخشی از سناریوهای بازیگران فرامنطقه ای درگیر درپروژه تقسیم قدرت در لبنان است باید گفت كه آنها حساس ترین زمان و مهم ترین نقطه را برای نقشه های خود انتخاب كرده اند.

لبنان درعین حال كه منطقه ای امن و آزاد برای احزاب وگرو ه های سیاسی است و محیطی استثنایی در فضای بسته جهان عرب است كه مهیج ترین رقابت های سیاسی درآن به نمایش درمی آید اما به همین اندازه كشوری مستعد برای سوداگران خشونت و سرمایه گذاران نزاع های بزرگ است. از همین روست كه هنوز پس از نزدیك دو دهه از پایان جنگ های داخلی، گرو ه های ماجراجو، حضوری آشكار و پنهان درصحنه این كشوردارند از فالانژها تا شبكه های مورد حمایت اسرائیل و آمریكا، هركدام زیر پرچم یكی از احزاب و جناح های سیاسی به حیات خود ادامه می دهند.

موقعیت سیاسی لبنان بویژه پس از جنگ ۳۳ روزه این كشور برای جهان غرب و شریكان منطقه ای آنها اهمیتی دوچندان پیدا كرده است. آنها در هیچ شرایطی حاضر به چشم پوشی ازاین شاهراه سیاسی خاورمیانه نیستند.

سرمایه گذاران جنگ های دوره ای دراین منطقه با همه ظرفیت ها و قابلیت های لبنان در پیشبرد این دست نقشه ها كاملاً آشنا هستند، آنها می دانند كه اسباب ووسایل همه نوع نزاع در لبنان مهیا است، كافی است كه با یك تردستی یك مركز امنیتی یا سازمان اطلاعاتی كبریت تشنج را به یكی ازخرمن های اختلاف گروهی یا فرقه ای نزدیك سازند.

از همین روست كه هیچ كس شلیك گلوله هایی كه روز یكشنبه گذشته آرامش شمال لبنان را به هم ریخت، تصادفی نپنداشت زیرا ناظران این درس بزرگ را ازتاریخ این سرزمین آموخته اند كه هیچ تیری بی هدف در پهنه لبنان شلیك نمی شود. همین طور هیچ كس ورود گروه كوچك و مجهول الهویه ای به نام «فتح الاسلام» را كه با ظهور خود بزرگترین نزاع ۱۷ سال اخیررا رقم زده اتفاقی ساده و عادی به حساب نیاورد.

در حال حاضر همه گروه ها و جناح های فلسطینی ولبنانی از این نزاع تبری جسته اند. درغزه و بیروت اجماعی سیاسی برای مهار جنگجویان فتح الاسلام شكل گرفته است اما دولت مركزی لبنان فاقد اراده و تدبیر برای پایان دادن به این غائله است جدای از این كه سیستم فرماندهی بیروت، خود با انواع بحران های داخلی روبه روست. سیاستمداران این كشورنیزبا تفسیرهای خلاف واقع ازاین قضیه در مسیر عمیق تر كردن دامنه بحران گام برمی دارند.

● یك اتفاق عادی و شروع جنگی مشكوك

عاملان و آغازكنندگان جنگ درنقطه ای پناه گرفته اند كه با آن كه بخشی از خاك لبنان است و به ظاهر در قلمرو حاكمیت ارتش وحكومت لبنان قرارمی گیرد ،اما در اصل جزیره ای جدا از پیكره سیاسی این سرزمین است. ۱۲ اردوگاه بزرگ به همراه تجمع گاه های دیگر ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار فلسطینی را در لبنان جای داده اند.

اردوگاه نهرالبارد كه این روزها آشناترین مكان سیاسی خاورمیانه شده است یكی از چند تكه زیستگاه آوارگان فلسطینی است. درجغرافیای سرزمین تبعیدی فلسطینی ها، نهرالبارد به لحاظ وسعت وجمعیت درمرتبه ای بعد ازاردوگاه های مهمی چون برج البراجنه یا عین الحلوه قرار می گیرد.

مركزاستقرارگروه فتح الاسلام از قانون آشنایی به نام قانون اردوگا هها پیروی می كند. گویی هر اردوگاهی یك دولت- شهر مستقل است كه نیروی نظامی و قوای سیاسی خاص خود را دارد. اردوگاه نهرالبارد نیز از این قاعده مستثنی نیست. ارتش و نیروهای امنیتی را به این مركز راهی نیست و اشتباه بزرگ این جنگ نیز آنجا صورت گرفت كه سران بیروت درصدد خلع سلاح برآمده و در جهت به هم ریختن نظام خود مختار این مراكزبرآمدند. گروه فتح الاسلام مدعی است كه درمقابله با طرح خلع سلاح ارتش سربه شورش برداشته است وسران ارتش لبنان نیز می گویند كه اعضای سلفی این گروه برای تحصیل سود وثروت به روش مرسوم سلفیون عراق یعنی دستبرد به بانك ها روی آورده بودند كه البته القاعده این گونه سرقت ها را برای تأمین منابع جنگ عقیدتی خویش مباح می داند.

به هرحال تصمیم برای جنگ با رؤیت یك حلقه فیلم در اتاق فرماندهی لبنان كه تصویرگروهی ماجراجو را هنگام ورود به اردوگاه نهرالبارد نمایش می داد اتخاذ می شود. كاروان نظامیان ارتش درتعقیب شبه نظامیان فتح الاسلام به اردوگاه هجوم می برند و آنها نیز درتلافی این اقدام به پست های بازرسی ارتش در ورودی اردوگاه آوارگان حمله می كنند.

اما یك نكته مبهم ماجرا در همین جا نهفته است كه ارتش لبنان كه وظایفی روشن دارد در صحنه ای درگیرمی شود كه حتی برفرض وجود تخلف گروه فتح الاسلام ،درحیطه وظایف پلیس این كشور قرار دارد.

البته مقام های لبنانی گفته اند كه از زمان بمب گذاری های انتحاری در منطقه مسیحی نشین بیروت در ماه فوریه گذشته گروه فتح الاسلام رابه عنوان متهم اصلی ماجرا، زیر نظرداشته اند.

به همین ترتیب است كه شبه نظامیان گروه فتح الاسلام با بهره جویی از خطاهای ارتش عملیات خویش را توجیه می كنند. چنان كه ابوسلیم طه سخنگوی گروه فتح الاسلام در گفت و گو با خبرگزاری فرانسه می گوید: هدف بمباران ها فقط غیرنظامیان است و وضعیت برای غیرنظامیان غیرقابل تحمل شده است.وی حتی برای برانگیختن احساسات دینی فلسطینی ها می گوید در این حملات، دو مسجد و خانه های ساكنان اردوگاه تخریب شده اند.

● لهجه آشنای غریبه های طرابلس

گروه فتح الاسلام را باید ازنیروهای جدیدالولاده فلسطینی به شمار آورد. حیات چند ماهه آن در سایه ای از تردید و ابهام سپری شده است. آنها انشعابی از گروه نامدار فتح انتفاضه هستند. شاكر العبسی رهبر این گروه به شمار می رود. العبسی عضو سابق جنبش فتح به رهبری یاسر عرفات بوده است كه در دهه هفتاد به منظور آموزش های نظامی عازم لیبی می شود و در دهه هشتاد و پس از انشعاب فتح الانتفاضه از الفتح، به آن می پیوندد.

گفته می شود فتح الاسلام با ۲۰۰ نیروی جنگجو از فتح انتفاضه انشعاب یافت و از آن زمان تاكنون مركز استقرار خود را در «اردوگاه نهرالبارد» در شمال لبنان قرار داده است. بنابراین با آن كه تباراصلی این گروه به یك جناح سرشناس فلسطینی می رسد اما عقاید و رفتار امروز آن هیچ شباهت و همانندی با خاستگاه دیروز آن ندارد.

فتح الانتفاضه به رهبری سرهنگ ابوموسی، عضو سابق سازمان فتح است كه مركز اصلی آن اكنون در سوریه قرار دارد. بر همین اساس ابوموسی درنخستین واكنش خود تأكید كرد كه میان فتح الاسلام و فتح انتفاضه هیچگونه ارتباطی وجود ندارد. نه فقط ابوموسی و منسوبان جریان بزرگ فتح كه همه خانواده پرجمعیت احزاب فلسطینی، فتح خودساخته نهرالبارد را جریانی جدابافته از پیكر مقاومت خواندند چنانكه سلطان ابوالعینین دبیر سازمان فتح در شمال لبنان، هر گونه ارتباطی را با این سازمان رد كرده است.

در چند روزی كه نام این گروه بر زبان ها افتاده است هرچند رهبران گروه های فلسطینی و لبنانی از افشای حقایق مربوط به روابط پنهانی این گروه با نیروهای خارج لبنان پرهیز كرده اند اما همگی گفته اند كه رفتار و حركت های این جریان فقط در جهت تأمین منافع آمریكا و اسرائیل ونیز درمسیر بدنام سازی وتضعیف مقاومت پیش می رود. بزرگترین قرینه ای كه اصالت فتح الاسلام را زیر سؤال قرار داده است تركیب غیرفلسطینی این گروه وحضور جمع پرشماری از سلفی های تندرو كشورهای عربی است كه نامشان درصدرلیست تأمین كنندگان سربازان القاعده مطرح است. اوراق هویت بازداشت شدگان و كشته شدگان این گروه ، به ویژه ابو مدین مرد شماره ۲ آن كه چهارشنبه كشته شد مشخص كردكه اغلب آنان هویت یمنی، اردنی، سعودی و مغربی دارند كه متأسفانه پس از گریز از تورهای امنیتی كشورهای منطقه، اردوگاه های فلسطینی را به حیاط خلوت فعالیت ماجرا جویانه خود تبدیل كرده اند.

نام شاكر العبسی به عنوان رهبراین گروه، نخستین بار در سال ۲۰۰۲ در اردن بر سر زبان ها افتاد. در این سال یك دیپلمات سفارت آمریكا در امان ترور شد و دولت اردن، العبسی را یكی از مسئولان این عملیات معرفی و وی را به اعدام محكوم كرد. گمانه زنی هایی درباره ارتباط وی با ابومصعب زرقاوی رهبر سابق القاعده در عراق ازهمین نقطه شروع شد، اما علاوه بر اردن، در سوریه نیز جمع زیادی از اعضای این گروه به دلیل اقدامات ماجراجویانه زندانی یا تحت تعقیب هستند.

البته آمریكایی ها نیز در این اثنا مدعی شده اند كه ۳ تبعه سعودی وابسته به فتح الاسلام را وقتی كه یكی از آنها به نام عبدالله بیشی كه تحت تعقیب دستگاه امنیت سعودی بوده وارد دمشق و سپس لبنان شده بوده به كمك دوستان لبنانی شان دستگیر كرده اند.

اما فقط رفتار و اعمال این گروه نیست كه آن را به شبیه ترین جریان به سلفیون القاعده درلبنان تبدیل كرده است. شعارها و موضعگیری های این گروه همپوشانی عجیب با جناحی دارد كه در پوشش مبارزه برای فلسطین به دنبال تحریك اعراب سنی و به راه انداختن نزاع فرقه ای است. چنانكه فتح الاسلام زیرپرچم شعار آزادی سرزمین فلسطین در جریان مناقشه داخلی لبنان به حمایت از نماینده افراطیون اهل سنت این كشوریعنی گروه سنیوره پرداخت.

خطابه ها و اظهارات رهبر این گروه همان لهجه سلفیون عراق را دارد چنانكه شاكر العبسی، رهبر فتح الاسلام، ۲ ماه پیش در گفت و گویی با رویترز اعلام كرد كه یكی از اهدافش اجرای شریعت اسلامی مورد نظر سلفیون در اردوگاه های فلسطینی است. مدارك مربوط به وابستگی این جریان به پیكره گروه های افراطی و متصل به شركای منطقه ای آمریكا آنقدر هست كه تلاش وسیع امثال سمیر جعجع یا محافل حامی سنیوره درغرب نتوانسته آن را به سوریه یا جبهه مقاومت مرتبط سازد.

محمد نوری



همچنین مشاهده کنید