جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
لالایی
امشب علی اصغر نمی خوابد. او در گهواره است. لالایی فاطمه همه جا را فرا گرفته، اما او نمی خوابد. تشنه است، گشنه است.
لالایی لالالایی
مثل این که او می داند در روز عاشورا چه اتفاقی می افتد. فاطمه می گوید: عمویت آب می آورد بخواب عزیزم بخواب ای نور دو عین شهنشاه والامقام.
لالایی لالالایی
اما علی اصغر نمی خوابد او گریه می کند فاطمه گهواره را تکان می دهد، او را بغل می کند
لالایی لالالایی
سکینه پیش عمویش می رود.
ای عم به فدات جسم زارم
من طاقت تشنگی ندارم
بنگر که حزین و دل کبابم
بی تاب زبهر قطره آبم
عباس:
ای سکینه بردی از جانم قرار و تاب را
غیر اشک این دم کجا دارم سراغ آب را
امام خطاب به عباس:
ای میر علم دار من و نور دو چشمان
ای قوت بازوی من و بهتر ازجان
بردار یکی مشکو روان شو سوی میدان
این سخنان از دهان خوش عطر فاطمه برای خواباندن علی اصغر مانند گل بیرون می آید.
اما او نمی خوابد، او ناآرام است، بی تاب است
او می داند که امروز پدرش بی سر در خون غوطه ور می گردد.
مائده ملکی- ۱۵ساله- تهران- دبیرستان عفاف
اشعار: با تلخیص و تصرف از کتاب «تعزیه و تعزیه خوانی»
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات احمد وحیدی عراق حسن روحانی مجلس شورای اسلامی حجاب دولت نیکا شاکرمی مجلس روز معلم رهبر انقلاب شهید مطهری
ایران سیل هواشناسی تهران آتش سوزی شهرداری تهران قوه قضاییه پلیس آموزش و پرورش معلم فضای مجازی سلامت
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا سازمان هواشناسی مالیات دولت سیزدهم بازار خودرو قیمت دلار خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو
مهران غفوریان موسیقی تلویزیون سریال ساواک عمو پورنگ سینمای ایران مهران مدیری تبلیغات مسعود اسکویی سینما عفاف و حجاب
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان باشگاه استقلال علی خطیر لیگ برتر جواد نکونام بازی لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
هوش مصنوعی اپل فناوری خودروهای وارداتی گوگل آیفون ناسا
فشار خون کبد چرب