دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

چرا افراط در وطن‌پرستی می‌تواند مشکل آفرین باشد


چرا افراط در وطن‌پرستی می‌تواند مشکل آفرین باشد

همنشینی و مجاورت همواره پیوندی هویت بخش ایجاد می‌کند. انسان‌هایی که کنار هم زندگی می‌کنند با یکدیگر همکاری و تعاون می‌کنند و با یکدیگر آمیزش می‌کنند. تقسیم کار تنها امری مربوط …

همنشینی و مجاورت همواره پیوندی هویت بخش ایجاد می‌کند. انسان‌هایی که کنار هم زندگی می‌کنند با یکدیگر همکاری و تعاون می‌کنند و با یکدیگر آمیزش می‌کنند. تقسیم کار تنها امری مربوط به دنیای جدید نیست در دنیای قدیم نیز زن و مرد و کودک و پیر و جوان برای رتق و فتق امور زندگی با هم تقسیم کار می‌کردند و طی این همکاری و تقسیم کار، قوم و قبیله و جامعه را شکل می‌دادند.

بدیهی است که وقتی قوم و قبیله و جامعه‌ای شکل بگیرد منافع مشترکی نیز میان اعضا به وجود می‌یابد. منفعت و منافع به شکلی متناقض از طرفی باعث وفاق و همکاری می‌شود و از طرفی این قابلیت را دارد که موجب تضاد و نزاع میان افراد و جوامع شود. در نتیجه وفاق، یا نزاع نسبت به منفعت مقولاتی ثانوی محسوب می‌شوند. انسان، بدون رفع حوائج‌اش قادر به زندگی نیست و برای تامین این منافع از طرفی باید با افرادی همکاری کند و با افراد دیگری نزاع کند. از این رو هویت‌های قومی و محلی و ملی شکل می‌گیرد و هر آن‌که خارج از این هویت باشد مبدل به یک «دیگری» می‌شود.

«دیگری» حتی اگر علی الظاهر بیگانه‌ای خنثی و بی خطر باشد از آن رو که با ما نیست به صورت بالقوه این توانایی و امکان را دارد که بر علیه ما باشد. از طرف دیگر همان مقوله رفع حوائج که درون یک قوم باعث ایجاد همکاری و تعاون می‌شود همواره محدود به رفع نیازها نمی‌ماند. به واقع نیازها پس از مرتفع شدن، کم‌کم ظرافت بیشتری می‌یابند و مبدل به منافع می‌شوند.

منفعت طلبی و زیاده خواهی از یک سو و ترس و نفرت از حضور «دیگری» می‌تواند جرقه جنگ و نزاع شود، اما ادیان نسبت به مقوله «منافع» و «دیگری» موضع دیگری اتخاذ می‌کنند. پیامبران ظهور می‌کنند تا منفعت انسانی و هویت را باز تعریف کنند. پیامبران، منفعت طلبی و هویت و تعاون و ترس از دیگری و نزاع را نابود نمی‌کنند بلکه برای آنها معیار و محدوده تعریف می‌کنند. ادیان برای رفع نیازها و منفعت‌طلبی انسان خطوط قرمز می‌گذارند و هویت انسانی را از هویت‌های محدود قومی و قبیله‌ای به فطرت و گوهر انسانی توسعه می‌دهند.

وقتی انسان‌ها زیاده‌خواهی را کنار بگذارند و هویت انسانی را جایگزین هویت قومی و نژادی کنند، جنگ و نزاع دیگر بر سر منافع و نفرت‌های قومی و نژادی نخواهد بود. منفعت واقعی در محدود کردن زیاده‌خواهی‌های نفسانی تعریف خواهد شد و هویت‌ها بر اساس ایمان و عمل صالح شکل خواهد گرفت. در چنین وضعیتی برای مومنان، «دیگری» کسی است که هنوز به دنبال زیاده خواهی نفسانی است و هنوز هویت اش را بر معیار قومی و نژادی سوار می‌کند.

منبع: وبلاگ واژگون