دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

ارزیابی عملكرد فرهنگی نظام در سال ۸۵


ارزیابی عملكرد فرهنگی نظام در سال ۸۵

گفت وگو با دكتر عماد افروغ

رئیس كمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در ارزیابی عملكرد دستگاه‌های فرهنگی در سال ۸۵ گفت: این پرسش بزرگی است و نمی‌توان به راحتی به آن پاسخ داد و حتی اگر فرصت کافی هم در اختیارم باشد، باز روی آن فکر می‌کنم. البته با توجه به روش‌هایی که در ارزیابی نهایی کارهای فرهنگی نهادها غالب است، نمی‌شود ارزیابی دقیق و واقع‌بینانه‌ای از عملکرد نهادها به دست داد.

دكتر عماد افروغ اظهار داشت: متأسفانه معمولا خلطی صورت می‌گیرد که‌ بسیار ظریف هم هست و با ارایه شاخص‌ها و ارزیابی‌های کمی، آن هدف اساسی و اصلی فراموش می‌شود. ما باید در ارزیابی نهادهای فرهنگی، نخست ملاک‌ها و معیارهای مشخصی را به دست دهیم و بعد متناسب با آن معیارها برای موضوع مورد بررسی، روش‌های درستی را در پیش گیریم. من احساس می‌کنم ابهامی در معیارها هست كه البته در این زمینه از روش‌های درستی هم استفاده نمی‌شود.

وی گفت: به نظر من، در ارزیابی‌های فرهنگی، نخست باید مشخص کنیم که فرهنگ یعنی چه و با چه ملاک‌ها و معیارهایی می‌خواهیم جامعه‌مان را بررسی کنیم. اگر ما ادعا می‌کنیم که جامعه ما صبغه فرهنگی و انقلاب ما جوهره فرهنگی دارد، نخست باید جوهره را مشخص كرده و بعد شاخص‌ها را تعیین کنیم. مثلا اگر من می‌پرسم که هدف اصلی از تولید برنامه‌های سیما یا رادیویی چیست و فعالیت آنها چگونه است، نباید آنها بیایند و به جای ارزیابی‌های درست، از برنامه‌های کمی خودشان سخن بگویند. اینکه ما از وزارت علوم بخواهیم به ما اعلام کند که از لحاظ وضعیت آموزش عالی چگونه و در چه وضعیتی هستیم و آنها نیز پاسخ کمی به ما بدهند، همان خلطی است که من از آن یاد كردم؛ یعنی خلط شاخص‌های کمی و کیفی، خلط ابزار و هدف.

افروغ افزود: ما توقع داریم نهادهای فرهنگی به ما بگویند كه برای ارتقای فرهنگ و اخلاق و معنویت کشور در چه سطحی فعالیت کرده‌اند و انتظار نداریم وقتی از آنها می‌پرسیم، پاسخ آماری و در قالب ارقام و اعداد به ما بدهند. این مطلب بسیار ظریفی است؛ وقتی من می‌خواهم ارزشیابی کیفی بکنم که مثلا جامعه تا چه اندازه اخلاقی و معنوی شده، آنها از رشد كمی خود می‌گویند، در حالی که پرسش من، هدف است. این مقدمه را از این باب گفتم که مدخلی باشد برای ورود به پرسش اصلی. اینکه خود نهادهای فرهنگی با اعداد و ارقام، گزارش و آماری از اقدامات و برنامه‌های خود بدهند، کافی نیست. آیا این اعداد نشانگر ارتقای کیفی فعالیت‌ها هم هست؟ چگونه خود دستگاهی که برای اعتلای جامعه، به عنوان ابزار فرهنگی عمل می‌کند، گزارشی از ابزارهای تودرتو ارایه می‌دهد؟ پس با توجه به صبغه فرهنگی، باید از دستگاه‌ها بپرسیم که تا چه اندازه معیارهای فرهنگی انقلاب مشخص و تا چه اندازه جامعه ما فرهنگی و ارزشی‌تر شده و تا چه میزان در عرصه‌های گوناگون شاهد پیوند اخلاق با سیاست هستیم و در عرصه اقتصاد هم؟ نیز بدانیم به چه اندازه شاهد پیوند مبانی اقتصاد با معیارهای اسلامی و ارزشی‌مان هستیم؟ اینها پرسش‌های اساسی ماست.

رئیس كمیسیون فرهنگی مجلس گفت: پس در وهله نخست توقع داریم که آنها معیار و ملاک برنامه‌ها و عملکرد خود را شفاف اعلام کنند. برای بنده این پذیرفتنی نیست که وقتی مثلا از معاونت سینمایی می‌پرسیم ملاک‌های انتخاب داوران و همچنین ملاك‌های داوری در جشنواره‌های فیلم چیست، در پاسخ بگویند كه اینها سلیقه‌ای است؛ بنابراین، باید ملاک‌های انتخاب و داوری معلوم باشد. اگر ما درها را به روی نقادی و داوری ببندیم، اگر هم بخواهیم، نمی‌توانیم قضاوت و داوری درستی داشته باشیم، چون به روش‌های بررسی ژرف و عمیق عادت نداریم و صرفا به برنامه‌های کمی و در جهت بالا بردن بیلان کار یک سازمان خو گرفته‌‌ایم.

افروغ گفت: بنده بر این باورم که در سال‌های اخیر، اتفاقات مبارکی رخ داده که نمود آنها در انتخابات شوراها و مجلس و ریاست جمهوری ـ صرفنظر از اینکه چه کسانی در آنها برگزیده شده‌اند ـ پدیدار است. ‌این‌گونه انتخاب‌ها، انتخاب و هویت ارزشی و تاریخی است؛ یعنی بار دیگر مردم به کنش و هویت تاریخی و ارزشی خود بازگشتند؛ بنابراین، نباید هیچ فردی، رأی مردم را به حساب خود گذارد، علاوه بر آنکه مقداری از آن هم به دلیل اعتراض و رویگردانی مردم از عملکرد گذشته است.

وی افزود: حال پرسش این است؛ ما در یک سال گذشته تا چه اندازه به ‌این کنش و انتخاب مردم پاسخگو بوده‌ایم‌؟ و صدا و سیما نیز تا چه اندازه توانسته است مردم را به معرفت عمیق دینی نزدیک و از معرفت‌های هیجانی و سطحی دور کند. این را باید از همه دستگاه‌ها پرسید و یا اینکه تا چه اندازه توانسته‌اند اخلاقیات و معنویات را در مردم تعمیق دهند؟ البته در دستگاه‌هایی مانند صدا و سیما، نمی‌توان قضاوت‌ها را تعمیم داد، چون گاه برنامه‌های سازنده نقادی و انتقادی هم در آن به چشم می‌خورد، ولی در جاهایی هم صدا و سیما برخورد ابزاری و توده‌وار می‌کند و جاهایی از آن موقعیت حقوقی و شکل خاص خود خارج شده و به قوه‌ای خاص متصل می‌شود و به آن بیشتر از قوای دیگر می‌پردازد.

دكتر افروغ با طرح مثالی گفت: مثلا فلانی به «صندلی داغ» بیاید و مشکلی برای نشریه‌ای خاص به وجود بیاورد. اینها را ما می‌شنویم، اما شاهد بروز ارزش‌های خود نیستیم؛ یعنی گاه ارزش‌های ما مستمسک عده‌ای برای رسیدن به مقاصد و اهداف خاص می‌شود. به هر حال نمی‌شود قضاوت ساده‌ای کرد. در کل و در نگاه کلان، ما می‌بینیم جاهایی توفیقاتی به دست آمده و در جاهایی پس‌روی‌هایی شده و در جاهایی هم ارزش‌های ما نادیده گرفته و استفاده ابزاری و در راستای منویاتی خاص شده است؛ بنابراین باید در جایی مانند صدا و سیما، همه تولیدات آن دیده و سرانجام ارزیابی کلی شود.

وی با اشاره به عملكرد وزارت ارشاد افزود: درباره دستگاه‌هایی مانند وزارت ارشاد، ما هنوز تحول خاصی را شاهد نیستیم؛ یعنی در عرصه فرهنگ و هنر، نشانه‌ای که مربوط به معرفت به ارزش‌ها و مبانی انقلاب فرهنگی ما یا چیزی كه به عنوان یک استراتژی نوظهور و برنامه جدید در عمق بخشیدن به معرفت فرهنگی و فكری مردم باشد، ندیده‌ایم.

رئیس كمیسیون فرهنگی مجلس با مخاطب قرار دادن صفار هرندی تأكید كرد: در عرصه مطبوعات، ارشاد سال خوبی را پشت سر نگذاشت و من توصیه می‌کنم به وزیر محترم که در سیاست‌ها و رفتارهای خود تجدیدنظر کند. فیلتر شدن دو سایت خبری و تعلل در بازگشایی یک روزنامه ارزشی، نتیجه خوبی نیست. هرچند برخی سیاست‌ها مربوط به دولت است؛ مثلا وقتی سخنگوی دولت عدم سعه صدر خود را به نمایش گذاشته و پای دادستانی را هم به میان می‌کشد، مشخص می‌‌شود برخی از سیاست‌ها و نگرش‌ها در دولت هم وجود دارد. محدود کردن آزادی، سنخیتی با مبانی و معیارهای ما ندارد و به همین خاطر است که فصل سوم قانون اساسی به حقوق ملت اختصاص داده شد.

حال اگر معتقدیم بین انقلاب و روشنفکری و آزاداندیشی ارتباط هست، باید روز به روز آن را گسترش داد، نه ‌اینکه آن را محدود کنیم. از همان روزهای نخست هم معلوم بود که یکی از پاشنه‌های آشیل این دولت، «آزادی» است. البته بدیهی است که منظور از آزادی، همان آزادی در چهارچوب اصول و ارزش‌های انقلابی و اسلامی است. البته ‌این چیزی است که ما همیشه از آن در رنج بوده‌ایم؛ مثلا دولتی بر حقوق و آزادی‌های فردی تكیه کرده و دولتی دیگر، بر حقوق اجتماعی ـ اقتصادی. باید توجه داشت كه ابعاد سیاسی عدالت، ناظر بر همین آزادی‌هاست كه اگر ما یكسویه پیش نرویم و برنامه‌های ما مغایر با ظرفیت و ارزش‌های انقلاب اسلامی باشد، جفا کرده‌ایم.

وی اضافه كرد: نکته دیگر از کارنامه منفی وزارت ارشاد اینکه این وزارتخانه، آیین‌نامه‌ای را برگرفته از سیاست‌های شورای انقلاب فرهنگی تهیه می‌کند، ولی در آن هیچ ردپایی از قوه قضاییه دیده نمی‌شود؛ یعنی وقتی از بیرون به آن می‌نگریم، معلوم می‌شود که قوه مجریه خود هم اعطاکننده آزادی و هم محدود کننده آن است. من تعجب می‌کنم از این که برخی بر صحت و قانونی بودن این آیین‌نامه اصرار دارند و اگر قصد آن است كه تا اطلاع ثانوی درباره تخلفات رسانه‌ها اقدامی انجام شود، بهتر است با استناد به قانون مطبوعات باشد كه البته كمیسیون فرهنگی در مورد تدوین قانونی در خصوص منضبط كردن قانونی فعالیت رسانه‌ها، اطلاع‌رسانی كرده است.

رئیس كمیسیون فرهنگی مجلس اظهار داشت: ما دستگاه‌های دیگر را هم در جمعشان گفته‌ایم؛ مثلا سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی. اگر پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های انقلاب در دستور کار رایزنان فرهنگی قرار می‌گرفت، امروز دنیا در برابر حقوق مسلم ما واکنش مثبت نشان می‌داد. برای نمونه؛ در موضوعی مانند قطعنامه اخیر، وظیفه رایزنان فرهنگی است که حقوق حقه ما را به رخ بکشند و قابلیت‌ها و بار معنوی انقلاب اسلامی را به دنیا بشناسانند. من هنگامی كه این سخنان را در جمع مسئولان سازمان فرهنگ و ارتباطات، بیان کردم، پاسخ دادند که وزارت خارجه از ما نخواسته و ما را بازی نداده است. وقتی کشورهای غربی در حال برخورد سیاسی با ما هستند، چرا ما از قابلیت‌های نرم‌افزاری فكری و معرفتی خود در راستای دفاع از حقوق حقه خویش استفاده نکنیم؟


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.