جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

کمک را از هر طرف بخوانید,کمک است


کمک را از هر طرف بخوانید,کمک است

نگاهی به دیدگاه های اقتصادی مک کین و اوباما

انتخابات آمریکا به پایان رسید. نتیجه بزرگترین و تاریخ‌‌سازترین انتخابات ایالات متحده آمریکا اعلام شد. باراک حسین اوباما، به عنوان اولین آمریکایی آفریقایی تبار، به عنوان اولین سیاهپوست و به عنوان یک دموکرات به کاخ سفید راه پیدا کرد.

این اولین باری خواهد بود که دو دختر کوچک سیاهپوست در محوطه کاخ سفید بازی و در راهروهای این ساختمان اسکیت بازی‌ می‌کنند. این اولین باری خواهد بود که یک بانوی سیاهپوست برای پرده‌ها و دکوراسیون داخلی کاخ سفید نقشه می‌کشد. نقشه‌ای که تا سال‌ها و به حتم تا قرن‌ها به یاد همه می‌ماند.

در دنیای امروزی رییس‌جمهورها نماینده مردم کشور خود هستند. این حس نماینده بودن تا آن جا حسی ناسیونالیستی است که حتی اگر رییس‌جمهور زبان دومی هم بلد باشند باز هم به زبان کشور خود صحبت می‌کند. حال در این اوضاع آمریکاییان یک سیاهپوست را به عنوان نماینده خود برگزیدند، شرایط بی‌سابقه‌ای است. او که در برابر مک‌کین جوانی بی‌تجربه به شمار می‌رفت، به راحتی توانست چیزی حدود دو برابر مک‌کین به آرای کالج الکترال دست یابد. به عقیده بسیاری باراک اوباما لیاقت چنین انتخابی را داشت. او که متن تقریبا تمام سخنرانی‌هایش را خودش تنظیم می‌کرد همانند یک استاد فکر می‌کند و همانند یک خطیب سخنانش الهام بخش و امیدوارکننده است. این باور و ادعای جراید آمریکایی است.

مشاوران سیاسی و اقتصادی با تجربه و چشمانی باز که شرایط جهانی را زیر نظر داشتند به کسب چنین آرای قابل توجهی کمک بسیار کردند. دیدگاه اقتصادی در کنار ایده‌های سیاسی رویکردی بود که بسیاری از رای دهندگان را به خود جلب کرد.

البته کسب چنین موفقیتی را نباید تنها به حساب زیرکی اوباما گذاشت. رویکرد انتقادی مک‌کین، که همواره سیاست‌های اوباما و حتی شخص وی را زیر سوال می‌برد، نیز کسری از رأی دهندگان را از خود راند. سارا پیلین نیز مهره دیگری بود که شانس اوباما را بالا برد. چهره جذاب و شور و هیجانی که به ستاد انتخاباتی مک‌کین داد و دوربین‌های رسانه‌ها را به آن سمت کشاند. اما همین دوربین‌های خبر ساز از محبوبیت او کاستند. یکی دو مصاحبه تلویزیونی و چند جمله از روی سبک سری به راحتی او و حزبش را به پایین کشید.

جورج بوش‌ و کابینه‌اش هم در این راه کمک شایانی به اوباما کردند. سیاست‌های غلط و اقتصاد رو به افول حاصل هشت سال اعتماد ملت آمریکا بود. این رویکرد جمهوری‌خواهان به جلو رفتن دموکرات‌ها و پیشی گرفتن اوباما از مک‌کین کمک کرد. وقتی اوباما ادعا کرد بوش بی‌مسوولیت‌ترین کابینه مالی را در طول تاریخ ایالات متحده داشت، چندان هم بی‌ربط نمی‌گفت. وقتی اظهار داشت مک‌کین یک کابینه بی‌مسوولیت دیگر را به ارمغان خواهد آورد کاملا درست می‌گفت. ظاهر شدن اوباما به عنوان یک دموکرات به خودی خود فاصله انداز بود و مبارزات در مورد موضوعات ثقیلی از جمله اقتصاد این فاصله را بیشتر کرد.

در طول دو سال گذشته نگرانی‌های ملت آمریکا از اقتصاد رو به سرازیری بیشتر شده است. نگرانی‌های رای دهندگان تا آنجایی بالا گرفته بود که نه تنها سیاست‌های اقتصادی دموکرات‌ها و جمهوری خواهان را با هم مقایسه می‌کردند؛ بلکه سیاست‌های اقتصادی هیلاری کلینتون و باراک اوباما را نیز موشکافانه زیر نظر داشتند.

اما موضوع میان مک‌کین و اوباما چیزی بیش از این حرف‌ها است. این دو سناتور نگرانی‌های عمده مردم را می‌شناختند. مالیات، خدمات درمانی، سودهای بانکی و دیگر موضوعات کلیدی اقتصاد این مملکت از هدف‌های مشترکی بودند که هر دو نامزد به آن می‌پرداختند.سقف این تفاوت‌ها در سیاست‌هایی بود که در قبال مالیات اعمال می‌شد و نقش دولت در اهداف اقتصادی اجتماعی بود. این نقش‌ها تا آن جایی تأثیر گذار بود که حتی مک‌کین رقیب خود را به سوسیالیست بودن متهم کرد.

● تغییرات مالیاتی

به نام رشد اقتصادی، مک‌کین ادعا می‌کرد که مالیات را تا سطح مالیات سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ پایین می‌آورد. کاهش مالیات شرکت‌ها و مراکز تولیدی هم در برنامه وی جای داشت.

او می‌گفت گزینه پایین‌ترین مالیات را از برنامه خود حذف می‌کند. وی مالیات دو نرخی را معرفی کرد و آن را ساده‌تر از سیستم مالیاتی فعلی خواند. وی ادعا می‌کند مالیات پردازندگان می‌توانند انتخاب کنند که کدام سیستم را دنبال کند.

مایکل گریتز کارشناس مالیاتی و استاد دانشگاه «ییل» خیلی هم به این سیستم مالیاتی اعتماد نداشت. به نظر وی مردم به راحتی نمی‌توانند سیستم پرداخت مالیاتی را که به نفعشان است انتخاب کنند و حتی ممکن بود به انتخاب اشتباه منجر شود.

اما گریتز که این پیشنهاد را برای ستاد انتخاباتی مک‌کین مفید خواند مدعی شده بود، اگر مک‌کین به خوبی به آن می‌پرداخت، همین پیشنهاد می‌توانست به پیروزی وی کمک کند و آرای ناراضیان سیستم مالیاتی قدیم را به نفع مک‌کین جذب کند.

اوباما قول داده است که مالیات را برای همه مردم کاهش دهد و سیستم مالیاتی را به نحوی تغییر دهد که تنها افرادی که ۲۵۰‌هزار دلار و بالاتر از آن در می‌آورند مالیات بپردازند. او قول داده است که کاهش مالیات را به طبقه متوسط جامعه هم بکشاند.

او اظهار می‌کند: سیستم مالی فعلی آمریکا متناسب با قشر مرفه تنظیم شده و اینک وقت آن رسیده که آن را متناسب با وضعیت فعلی قشر متوسط و کم درآمد تنظیم کرد.

گریتز می‌گوید اوباما بیشتر به توزیع مجدد مالیات فکر می‌کند. او متمرکز شده تا میزان مالیات پرداختی جامعه را به دولت کم نکند، اما به نحو دیگری همان میزان مالیات را از همان جامعه دریافت کند. البته در جایی هم اوباما متذکر شده که شاید این میزان درآمد مالیاتی دولت را ۲۰ تا ۲۸‌درصد افزایش دهد. اما به عقیده گریتز او قادر نخواهد بود به بالاتر از سقف ۲۰‌درصد برسد. گریتز بر این باور است در صورتی که مالیات هر خرید و فروش ۲۵‌درصد بالاتر رود، مردم دیگر به سمت و سوی هیچ گردش مالی و خرید و فروش نمی‌روند.

● تامین امنیت اجتماعی

وقتی به موضوع امنیت اجتماعی در آمریکا می‌رسیم موضوع کمی از مالیات متفاوت‌تر می‌شود.مک‌کین می‌گفت بیشتر از آن که کاهش مالیات را در دستور کار داشته باشد، می‌خواهد نرخ بهره‌های بانکی را کاهش دهد. اما با این کار فکر حساب‌های بانکی مردم را نکرده بود. اما آن چه در برنامه داشت آن بود که تمام درآمد دولت را از محل مالیات به نفع مردم خرج کند.

اوباما می‌گوید که با حساب‌های شخصی مردم میانه خوبی ندارد و با افزایش سن بازنشستگی یا کاهش نرخ بهره مخالف است. اما او خواستار افزایش مالیات برای کارگران با درآمد بسیار بالا شد. آن چه او باید شفاف سازی کند آن است که این راهکارها چگونه امنیت اجتماعی را بالاتر می‌برد و چگونه این سیستم را ارتقا می‌بخشد.

● خدمات درمانی

وقتی به اصلاحات در سیستم خدمات درمانی می‌رسیم، مک‌کین به تلاش‌های فردی و بازوی بازار تکیه می‌کند تا هزینه خدمات درمانی را پایین بیاورد. این در حالی است که اوباما به دولت و شرکت‌های بیمه نگاه می‌کند و می خواهد از جیب دولت برای خدمات درمانی مردم خرج کند.

برنامه مک‌کین آن است که سیستم بیمه را حذف کند، اما می‌خواست از سوی دیگر با کمک درآمد مالیاتی تعادل فعلی را برقرار کند. در حال حاضر بیشتر مردم از سوی کارفرمایان بیمه می‌شوند. شرکت‌ها ۷۰ تا ۸۵‌درصد مبلغ بیمه را می‌پردازند و کارگر نباید روی این مبلغ مالیاتی بپردازد. تحت برنامه‌های مک‌کین، کارگر باید روی این سوبسید که از سوی کارفرما پرداخت می‌شود، مالیات بپردازد. بدین ترتیب برای هر فرد ۲‌هزار و پانصد و برای هر خانوار ۵‌هزار دلار اعتبار مالیاتی قائل می‌شوند.

تبدیل درآمدهایی که به آن مالیات تعلق نمی‌گیرد به اعتبار مالیاتی مردمی که تحت بیمه خویش فرما هستند کمک می‌کند تا کمی از بار مالیاتی‌شان کم شود. مک‌کین برای کسانی هم که بیمه نشده‌اند، برنامه‌هایی ارائه کرده بود. او خیال داشت آنان را از محل بودجه فدرالی بیمه کند و به قشر کم درآمد سوبسید دهد.

سیاست اوباما کمی متفاوت تر از این حر‌ف‌ها است. او می‌خواهد بیمه را برای تمام کودکان اجباری کند. برای این که همه بتوانند از هزینه بیمه برخوردار شوند، او برنامه بیمه ملی را ریخته است که با برنامه‌های خصوصی و دولتی قابل اعمال است. بدین ترتیب کسانی که بیمه نیستند یا شرایط بیمه شدن را از سوی کارفرما ندارند می‌توانند از خدمات برخوردار شوند.

اوباما برای کسانی که از سوی کارفرما بیمه می شوند سوبسیدی در نظر گرفته که به آن مالیات تعلق نمی‌گیرد .اما از سوی دیگر سوبسید فدرالی را بر اساس درآمد افراد در نظر گرفته تا بدین ترتیب هر کس بنا به توانایی مالی خویش بتواند از پشتیبانی دولت بهره ببرد و در عین حال مبلغی هم به بودجه دولتی بپردازد.

اوباما در نظر دارد تمام کارفرمایان را وادار کند تا مبلغی را برای بیمه درمانی کارگران خود در نظر بگیرند. شرکت‌هایی که از این برنامه تبعیت نکنند باید مالیات بیشتری بپردازند و این مابه التفاوت را به صندوق بهداشتی درمانی پرداخت کنند.

● کمک به صاحبان خانه

رییس‌جمهور آینده هنوز برنامه مشخصی در مورد نقش دولت و مسوولیت‌های آن در قبال صاحبان خانه ارائه نکرده است. با بحران مالی کنونی که بازار مسکن و ساخت‌و‌ساز را تحت‌الشعاع خود قرار داده است ارائه برنامه مشخص و شفاف کار چندان ساده‌ای هم نیست .به ویژه آنکه با ارائه طرح نجات مالی ۷۰۰‌میلیارد دلاری و اعمال نظر کنگره در آن ارائه یک برنامه یک سویه کار سخت تری خواهد بود.با ایجاد چنین شرایطی مک‌کین به اوباما پیوست و از برنامه اعطای وام کم بهره صاحبان مسکن و کسانی که در حال پرداخت اقساط وام‌های مسکن خود هستند، پشتیبانی کرد.

نسترن احمدی

منبع:آرکانزاس دموکرات گزت