چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

اسرائیل مولود فریب و زر و زور


اسرائیل مولود فریب و زر و زور

تاریخ رژیم اشغالگر قدس سراسر پر است از تزویر و فریب و ظلم وستم , از دروغ بزرگ هولوکاست گرفته تا نسل کشی صاحبان اصلی فلسطین

تاریخ رژیم اشغالگر قدس سراسر پر است از تزویر و فریب و ظلم وستم ، از دروغ بزرگ هولوکاست گرفته تا نسل کشی صاحبان اصلی فلسطین . از همان روزی که این نطفه شوم توسط هرتزل منعقد شد بزرگترین فجایع تاریخ بشریت را با مظلوم نمایی و حمایت و پشتیبانی صاحبان زر و زور بدون واهمه مرتکب شدند و متاسافانه سازمانهایی که مدعی حقوق انسانها هستند در برابر جنایتهای این مولود نامشروع با سکوتشان بر آن مهر تایید زدند .

قتل عام مردم بی دفاع در صبرا و شتیلا ، کفر قاسم و دیر یاسین بخشی از جنایات و ترورهای دسته جمعی و برنامه ریزی شده این رژیم است . انگار آدم کشی و خشونت برایشان عادت شده ، هر روز اخبار کشتار مردم فلسطین توسط خبرگزاری های بین المللی به سراسر دنیا مخابره می شود ولی کسی معترض قاتلان نمی شود و اگر کشوری و ملتی همچون ایران صدای اعتراضشان بلند شود به انحاء مختلف تحت فشار قرار می گیرد تا سران اسرائیل با خیال آسوده به دنبال اجرای طرح نیل تا فرات خود باشند .

این همه ظلم و ستم فقط و فقط با حمایت کشورهایی همانند انگلیس ، آمریکا ، فرانسه و … و سکوت مرگبار و منافقانه دولتهای اسلامی صورت پذیرفته است .

صهیونیستهای پولدار که بر همه کشورهای غربی حکومت می کنند از سال ۱۸۸۱ با خرید زمینهای عربهای فلسطینی اولین موج مهاجرت یهودیهای اروپایی را در سکوت سازماندهی کردند و پس از جا پا باز کردن در این سرزمین آژانس یهود را که سرمنشاء همه جنایات صهیونیستهاست تاسیس کردند . تئودور هرتسل(هرتزل) یهودی اتریشی در سال ۱۹۸۶ در کتاب خود بر تاسیس کشور یهودی تاکید کرد و از آنموقع و با تشکیل کنکره صهیونیسم غصب سرزمینهای فلسطین و کشتار صاحبان مسلمان و مسیحی آن و آواره شدن میلیونها نفر از خانه و کاشانه و سرزمینشان آغاز گشت .

اقدامات اولیه استعمار یهود در فلسطین سرانجام موفقیت آمیزی نداشت و علی رغم کوشش هایی که در سالهای ۱۸۸۲- ۱۸۹۷ انجام گرفت, یهودیان کمتر جذب فلسطین شدند و قسمت اعظم آن ها به آرژانتین و ایالات متحده مهاجرت کردند. برنامه صهیونیستها عملا به شکست انجامید. برای ریشه یابی علل شکست طرح اولیه , نخستین کنگره صهیونی در اوت ۱۸۹۷ در بازل سوئیس تشکیل شد. ریاست این کنگره را تئودور هرتزل بعهده داشت. هدف اصلی و اساسی صهیونیستها که در کنگره بازل اعلام شد این بود:”هدف ما ایجاد کانون برای خلق یهود در فلسطین است. این کانون باید به وسیله حقوق عمومی تضمین و حمایت گردد.” باید دانست که از زمانی که برنامه بازل در سال ۱۸۹۷ تدوین گردید تا هنگام تنظیم برنامه بالتیمور که در سال ۱۹۴۲ انجام یافت؛ صهیونیست ها همیشه تعبیر غیر صریح “کانون” را بر لفظ صریح “دولت” ترجیح داده اند. دلیل این ترجیح آن است که لفظ “دولت” بدون شک موجب می شد مخالفتهایی در محافل مختلف برانگیخته شود. در پایان کنگره؛ هرتزل در دفتر خاطراتش اینطور می نویسد: “اگر بخواهم کنگره بازل را در یک جمله خلاصه کنم (والبته این کاری است که علنا نخواهم کرد) باید بگویم که در بازل من دولت یهود را بنیان نهادم. لکن اگر این مطلب را امروز اعلام کنم همه مردم مرا دست خواهند انداخت. در ظرف ۵۰ سال آینده محققا دیگر بر کسی پوشیده نخواهد ماند.

برای استعمار فلسطینیان ، یهودیان سرمایه دار بسیج شدند و با سرعت هرچه تمام تر امکانات لازم برای یک استعمار و یک یورش تمام عیار مطابق نظم و قاعده تشکیل گشت.”تراست کوهرنیال یهود (۱۸۹۷) ,کمیسیون استعمار, کولونیزاسیون (۱۸۹۸), صندوق ملی یهود (۱۹۰۸), دفتر فلسطین (۱۹۰۸) و کمپانی رشد و توسعه زراعی در فلسطین (۱۹۰۸) از نخستین ابزار هایی بودند که سازمان های صهیونیستی بنیان نهادند.

همزمان با بستر سازی برای ایجاد کشور صهیونیستی رایزنی های لابی های صهیونیسم برای در یافت مجوز تاسیس دولت یهودی در فلسطین با دولت انگلستان ادامه داشت ولی دولت انگلستان از درگیر شدن با عثمانی ها واهمه داشت فلذا تلاشهای لابی صهیونیستی بی نتیجه ماند تا اینکه جنگ جهانی اول آغاز شد . با شروع جنگ جهانی اول دور نمای تازه ای برای صهیونیست ها ترسیم شد. این جنگ عامل اتحادی شد که در سال ۱۹۱۷ میان امپریالیسم بریتانیا و استعمار صهیونی برقرار گردید. این اتحاد در طی ۳۰ سال بعد از ۱۹۱۷ دروازه های فلسطین را بر روی مستعمره نشینان صهیونی باز کرد و زمینه را برای خرید و غصب املاک مردم فلسطین و اخراج آنها مهیا ساخت و دست آخر مقدمات ایجاد دولت استعماری صهیونی را در سال ۱۹۴۸ مهیا ساخت.

انگلیس در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۱۷ با صدور “اعلامیه بالفور” خط مشی سیاسی خود را بطور رسمی روشن ساخت. در این اعلامیه انگلیس متعهد می شد که از استقرار یک کانون ملی یهود در فلسطین حمایت کند. همچنین انگلیس یک یهودی را به عنوان کمیساریای فلسطین انتخاب کرد. سازمان جهانی صهیونی را به عنوان” آژانس یهود” به رسمیت شناخت و دروازه های فلسطین را بر روی مهاجرت گسترده صهیونیست ها گشود و به اعتراضات اعراب توجه نکرد. همچنین انگلستان در فلسطین امتیاز بهره برداری از اراضی خالصه را به مستعمره نشین های یهودی واگذار کرد و از موسسات کاملا تازه ی” کانون ملی” حمایت کرد و به جماعت یهود اجازه داد مدارس مخصوص خود را تاسیس کنند و سازمان تروریستی به نام” هاگاتا” تشکیل دهند.

با اشغال بیت المقدس در ۹ دسامبر ۱۹۱۷ توسط انگلیس ، چشم و گوش عرب ها کمی باز شد . از این دوره به بعد است که فلسطین صحنه مقاومت مداوم بر ضد صهیونیست ها می گردد. فاصله سال های ۱۹۱۷-۱۹۴۸ را می توان بعنوان دوره مقاومت فلسطین نام نهاد.

در سال ۱۹۳۶ فلسطینیان جنبش عدم اطاعت عمومی را آغاز کردند و این شورش و اعتصاب که ۱۷۴ روز طول کشید ( و به قولی طولانی ترین اعتصاب عمومی طول تاریخ است) شامل تمام سازمان ها و وسائل ارتباطی اداره شده توسط اعراب می شد که سرانجام با دخالت رهبران عرب پایان یافت؛ به امید مذاکره با انگلیس که هیچ وقت تحقق نیافت. بعد از سال ۱۹۴۸ و علنی شدن تشکیلات صهیونیسم و دولت آن ,فلسطین به دو بخش امنیتی و غیر امنیتی تقسیم گردید که ۹۰درصد اعراب در مناطق امنیتی به سر می برند. از سال ۱۹۴۸-۱۹۵۳ سلسله قوانینی تصویب شد که مرحله جدیدی از استعمار نوین را نوید می داد. محروم شدن مالکان فلسطینی از زمین های خود توسط محاکم و دادن زمین های آنان به یهودیان بدون حق تجدید نظر از این نوع قوانین بود.

پس از اینکه قیومیت انگلیس بطور رسمی پایان پذیرفت, صهیونیست ها پادگان ها و مقامات کشوری انگلیس در فلسطین را مورد حمله قرار دادند. قتل نخستین بازرس سازمان ملل متحد به همراه دستیارش روشن ساخت که هیچ کس نمی تواند با برنامه های صهیونیستی مخالفت نماید و به سرعت گرفتار خشم و تنبیه مقامات صهیونی می گردد. کشتار دسته جمعی دیر یاسین و عین الزیتون و صلاح الدین در آوریل ۱۹۴۸ کشتار های آگاهانه ای بود به منظور اخراج فلسطینیان با توسل به ترور و وحشت. به مثال های قبل باید قتل عام های شهر ها و دهکده های:” ایکریت(۱۹۵۳),کفر قاسم(اکتبر ۱۹۶۲) ,عکا(ژوئن ۱۹۵۶),غزه و خان یونس را نیز اضافه کرد .

بدین صورت و با خیانت پادشاهان عرب و حمایت کشورهای عربی که امروز فریاد حقوق بشرشان گوش فلک را کر کرده ملتی از داشتن سرزمین و خانه و کاشانه محروم شده و دولت و کشوری جعلی ایجاد شد . کشوری نامشروع که پایه های آن بر خون صدها هزار انسان بنا نهاده شده است .

نسل امروز فلسطین راه مبارزه را یاد گرفته است ، آنها قدرت خود را در اتحاد و ایمان و توسل به اسلام یافته اند و بدین جهت است که در سالهای اخیر و با بیداری عمومی و تاثیر پذیری از انقلاب اسلامی انتفاضه مردمی در فلسطین شروع شده و ضربات سنگینی را بر پیکر رژیم صهیونیستی وارد کرده اند . فلسطینی سلاحی به جزء سنگ ندارد ، او از دولتهای عربی نا امید شده و به خویشتن خویش باز گشته و تنها راه بازپسگیری سرزمینش را در مبارزه بی امان می داند .

مقاومت ۳۳ روزه حزب الله لبنان درس دیگری به مبارزان فلسطینی داد . فلسطینی فهمید که ارتش تا دندان مسلح اسرائیل بادکنکی است که بیش از حد بر آن دمیده شده و با اندک همتی می توان هیمنه آن را شکست . و بدینجهت است که علی رغم تلاش گسترده کشورهای غربی و اسرائیل و حتی بعضی از کشورهای عربی ، مردم فلسطین حماس را برگزیدند . یعنی مبارزه و جهاد را و نه سازش

به امید روزی که میلیونها آواره فلسطینی به وطن خود باز گردند .

علی کریمی



همچنین مشاهده کنید