سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

اتحاد ۳قلو, در پس بی ثبات سازی سوریه


اتحاد ۳قلو, در پس بی ثبات سازی سوریه

آن چه می خوانید ترجمه ی تحلیل «میشل چاسودوفسکی» ۱ از نقش آمریکا, رژیم اسراییل و ناتو در قضایای سوریه است که با عنوان «بی ثبات سازی سوریه و مرز جنگ خاورمیانه» در پایگاه مطالعاتی «گلوبال ریسرچ» ۲ کانادا, منتشر شده است

آن‌چه می‌خوانید ترجمه‌ی تحلیل «میشل چاسودوفسکی»[۱] از نقش آمریکا، رژیم اسراییل و ناتو در قضایای سوریه است که با عنوان «بی‌ثبات سازی سوریه و مرز جنگ خاورمیانه» در پایگاه مطالعاتی «گلوبال ریسرچ»[۲] کانادا، منتشر شده است.

جریانی که هم‌اکنون در سوریه شاهد آن هستیم، شورشی مسلحانه است که به طور پنهان توسط عناصر خارجی از جمله ایالات متحده، ترکیه و اسراییل حمایت می‌شود. آشوب‌گران مسلح از مرزهای ترکیه، لبنان و اردن گذشتند و وزارت امور خارجه‌ی آمریکا حمایت خود را از آن‌ها اعلام کرد. ایالات متحده قصد دارد ارتباط خود را با افرادی که پتانسیل تغییر رژیم در سوریه را دارند، افزایش دهد. «ویکتوریا نولاند»- مقام مسؤول در وزارت خارجه‌ی آمریکا - گفت: «ما روابط خود را با افرادی که خواهان تغییر در این کشور هستند، هم از داخل و هم از خارج گسترش می‌دهیم.»

بی‌ثباتی در سوریه و لبنان به عنوان دو کشور حاکم در خاورمیانه قریب به ده سال است که جزو اهداف مشترک اسراییل، ناتو و ایالات متحده می‌باشد. اقدام برضد سوریه بخشی از نقشه‌ی راه است که مستلزم سلسله عملیات نظامی است. بنا بر اظهارنظرهای فرمانده‌ی ارشد ناتو «وزلی کلارک»، پنتاگون کشورهای عراق، لیبی، سوریه و لبنان را از اهداف اصلی خود برای دخالت‌های آمریکا- ناتو معرفی کرده است. برای انجام این کار برنامه‌ای پنج ساله طراحی شده که شامل هفت کشور می‌شود که به ترتیب عبارت‌اند از: «عراق، سوریه، لبنان، لیبی، ایران، سومالی و سودان»

ژنرال وزلی کلارک، در کتاب «پیروزی در جنگ‌های مدرن» (صفحه‌ی ۱۳۰) نوشت: «یادم می‌آید در ماه نوامبر سال ۲۰۰۱ در پنتاگون فرصتی دست داد تا با یکی از افسران ارشد نظامی مدتی صحبت کنم. در میان صحبت‌ها اشاره‌ای به حمله به عراق کرد اما موضوع تنها این نبود. می‌گفت این حمله بخشی از یک برنامه‌ی پنج ساله است و به ترتیب شامل کشورهای عراق، سپس سوریه، لبنان، لیبی، ایران، سومالی و سودان می‌شود.

... او این حرف را با لحنی انتقاد آمیز که برخاسته از عمق بینشش بود، زد. من بحث را عوض کردم چون نمی‌خواستم راجع به این موضوع چیزی بشنوم. دوست نداشتم این اتفاق بیافتد و بعد از ظهر آن روز با نگرانی فراوان پنتاگون را ترک کردم.»

هدف ایجاد بی‌ثباتی در نظام سوریه و موفقیت در مأموریت «تغییر رژیم» به‌وسیله‌ی حمایت پنهان از آشوب‌گران مسلح توسط شبه نظامیان، سازماندهی شده‌اند.

● دروغ‌های رسانه‌ای

اهمیّت وجود نیروهای شورشی مسلح، مورد غفلت رسانه‌های غربی واقع شده است که اگر به درستی مورد شناخت و بررسی قرار می‌گرفت، قدرت تحلیل ما از وقایع به طور کل متفاوت بود. چیزی که در رسانه‌ها بر آن تأکید بسیار می‌شود، کشتار بی‌شمار شهروندان معترض توسط نیروهای مسلح و پلیس است. گزارشات مطبوعاتی از همان ابتدای شروع اعتراض‌ها به تیراندازی میان آشوب‌گران مسلح و نیروی پلیس و تلفات در هر دو جناح اشاره می‌کند. اغتشاش‌ها در اواسط مارس در شهر مرزی «درعا»[۳] آغاز شد. این شهر در ۱۰ کیلومتری مرز اردن قرار دارد.

جنبش اعتراضی «درعا» در ۱۸ ماه مارس به وضوح نشان می‌داد که توسط موساد و سیستم اطلاعاتی غرب به شکل پنهان حمایت می‌شود. منابع دولتی به نقش گروه‌های رادیکال سلفی (که مورد حمایت اسراییل هستند) اشاره می‌کنند. گزارش‌های دیگر خبر از نقش عربستان سعودی در تأمین مالی این اعتراض‌ها می‌دهد. پیرو درگیری‌های خشونت آمیز ۱۷-۱۸ مارس در شهر «درعا»، حقیقت پنهانی که به وضوح خود را نشان داد تقابل میان نیروی پلیس و نیروهای مسلح از یک سو و واحدهای مسلح تروریست و تک تیراندازها از سوی دیگر بود که موفق شده بودند در لایه‌های گروه‌های معترض نفوذ کنند.

از این گزارشات مشخص است که بسیاری از این تظاهرکنندگان در واقع تظاهرکننده نیستند بلکه تروریست‌هایی هستند که دست به کشتار و ایجاد حریق عمدی می‌زنند. تیتر گزارش روزنامه‌ی اسراییلی به طور خلاصه این‌گونه وقایع را شرح می‌دهد: «سوریه: هفت پلیس کشته شد، ساختمان‌ها در آتش اعتراض سوختند.»[۴]

● نقش ترکیه

اعتراض‌ها هم‌اکنون تغییر مرکزیّت داده‌اند و مهمان شهر کوچک مرزی «جسر الشوقور» واقع در ۱۰ کیلومتری مرز ترکیه، شده‌اند. این شهر دارای ۴۴ هزار سکنه است. نیروهای شورشی از مرز ترکیه عبور کرده‌اند. گزارش شده است که اعضای «اخوان المسلمین» در شمال غربی سوریه دست به اسلحه شده‌اند. شواهد حاکی از آن است که نیروی نظامی ترکیه و سیستم اطلاعاتی این کشور از آشوب‌گران حمایت می‌کنند. تاکنون هیچ جنبش انبوه اعتراض آمیزی در جسرالشوقور دیده نشده است. مردم محل، گرفتار تیراندازی شده‌اند. درگیری‌ها میان معترضان مسلح و نیروهای دولت بالا گرفته و باعث بحران پناهندگی شده است که این موضوع توجه رسانه‌ها را بسیار به خود جلب کرده است.

جالب این‌جاست در مقابل تمام این هیاهوها در آن سو یعنی مرکز این کشور، دمشق، جایی که جنبش‌های اصلی اجتماعی حضور دارند به جای صدای اعتراض، تظاهرات و راهپیمایی‌هایی دیده می‌شود که از دولت حمایت می‌کنند. رسانه‌ها، تبلیغات و گروه‌های نفوذی رییس جمهور «بشار اسد» را از روی غرض و نامنصفانه با «بن‌علی» تونس و «حسنی مبارک» مصر، مقایسه می‌کنند. مسأله‌ای که رسانه‌ها از قلم انداخته‌اند این مطلب است که با وجود طبیعت استبدادی بشار اسد، وی شخصیّتی محبوب در میان مردم خویش است که خیل جمعیت سوریه او را دوست دارند.

راهپیمایی عظیم دمشق در ۲۹ ماه مارس که ده‌ها هزار نفر در آن به حمایت از بشار اسد به خیابان‌ها ریخته بودند به ندرت ذکر شده است. باعث تأسف است که رسانه‌های غرب تصاویر و فیلم‌های دریافتی از جنبش‌های طرفدار دولت را جعل کرده و از آن‌ها استفاده کردند تا مردم را متقاعد سازند که این تظاهرات‌ها ضد دولتی هستند و برضد رییس جمهور، بشار اسد می‌باشند!

هزاران نفر در ۱۵ ماه ژوئن در حالی که پرچم ۳/۲ کیلومتری کشورشان سوریه را به روی سر گرفته بودند در بزرگراه اصلی شهر دمشق گرد هم آمده و کیلومترها راهپیمایی کردند. رسانه‌ها به سادگی از این موضوع گذشتند و آن را نامربوط خواندند!

درست است که رژیم سوریه به هیچ وجه دموکرات نیست اما مطمئناً هدف اسراییل، ناتو و آمریکا نیز ترویج دموکراسی در این کشور نیست. کاملاً برعکس، مقصد واشنگتن در نهایت تأسیس یک رژیم دست نشانده است. هدفی که آن‌ها به وسیله‌ی رسانه دنبال می‌کنند این است که رییس جمهور بشار اسد را شیطان جلوه دهند و از آن بدتر سوریه را بی‌ثبات سازند و هدف دوم از راه حمایت سازمان‌های مختلف، پیاده سازی می‌شود. سوریه توسط یک الیگارشی اداره می‌شود که به شدت با شهروندان برخورد می‌کند. آشوب‌ها در سوریه اگرچه پیچیده هستند ولی نمی‌توان به آن‌ها صرفاً به چشم قیامی برای آزادی و دموکراسی نگاه کرد. آمریکا و اتحادیه‌ی اروپا سعی دارند با استفاده از این هرج و مرج، رهبری سوریه را تحت فشار قرار دهند. عربستان سعودی، اسراییل، اردن و ائتلاف ۱۴ مارس هر یک به سهم خود، کم یا زیاد، نقشی در حمایت از آشوب‌گریان مسلح ایفا می‌کنند.

درست است که رژیم سوریه به هیچ وجه دموکرات نیست اما مقصد واشنگتن در نهایت تأسیس یک رژیم دست نشانده است. آشوب‌ها در سوریه اگرچه پیچیده هستند ولی نمی‌توان به آن‌ها صرفاً به چشم قیامی برای آزادی و دموکراسی نگاه کرد.

خشونت در سوریه از بیرون مورد حمایت واقع می‌شود، با این دیدگاه که بتوانند از آشوب‌های داخلی سو استفاده کنند. در کنار استفاده‌ی خشونت برضد مردم توسط نیروی نظامی سوریه، رسانه‌ها نیز دروغ‌های خود را به همراه فیلم‌های ساختگی به خورد مردم می‌دهند. پول و سلاح نیز توسط آمریکا و اتحادیه‌ی اروپا برای گروه‌های آشوب‌گر تأمین می‌شود. عناصر ضد دولتی خارجی که منفور نیز هستند تأمین مالی می‌شوند و این درحالی است که سلاح‌های زیادی از اردن و لبنان به درون سوریه قاچاق می‌گردد.[۵]

● قرارداد نظامی -اطلاعاتی مشترک سوریه و ترکیه

جغرافیای سیاسی پروسه‌ی یاد شده مبنی بر بی‌ثبات سازی سوریه بسیار گسترده است و ترکیه نیز در حمایت از آشوب‌گران نقش دارد. این کشور هم چنین سوریه را تحت فشار قرار داده است تا به خواست واشنگتن مبنی بر تغییر رژیم پاسخ مثبت دهد.

ترکیه یکی از اعضای ناتو با نیروی نظامی قدرتمند است. افزون بر این، اسراییل و ترکیه قرار داد اطلاعاتی - نظامی دراز مدتی را بر ضد سوریه امضا کرده‌اند. تفاهم نامه‌ی سال ۱۹۹۳ میلادی منتهی شد به تشکیل «کمیته‌های مشترک» بین اسراییل و ترکیه تا با تهدیدهای منطقه‌ای، مقابله شود. در بندهای این تفاهم نامه ترکیه و اسراییل موافقت کردند تا «برضد سوریه، ایران و عراق اطلاعات جمع‌آوری کنند و به شکل منظم ملاقات‌هایی را ترتیب دهند تا یافته‌های خود را که متوجه تروریسم و توانایی‌های نظامی آن‌هاست با یک‌دیگر تبادل کنند.»

ترکیه توافق کرد که به نیروهای امنیّتی و نظامی اسراییل اجازه دهد تا از ترکیه درباره‌ی سوریه و ایران اطلاعات الکترونیک جمع‌آوری کنند. در مقابل اسراییل در تجهیز و تمرین نیروهای نظامی ترکیه در تسلیحات ضد ترور در مرزهای ایران، عراق و سوریه قول همکاری داده است. خبر مثلث همکاری آمریکا، اسراییل و ترکیه در زمان دولت «کلینتون» به گوش رسید. این «اتحاد سه قلو» که تحت سلطه‌ی ستاد مشترک آمریکا قرار دارد، تصمیم‌های نظامی خود را که متوجه مرزهای خاورمیانه است بین این سه کشور ادغام و بر پایه‌ی روابط تنگاتنگ نظامی به خصوص میان «تل‌آویو» و «آنکارا» هماهنگ می‌کند. این مثلث هم‌چنین با توافق همکاری نظامی اسراییل-ناتوی سال ۲۰۰۵ هم‌قطار است که شامل موارد مشترکی از جمله مبارزه با تروریسم و تمرینات نظامی مشترک است. حمایت پنهان از شورشیان مسلح بلا شک تحت همکاری نظامی ـ اطلاعاتی مشترک بین اسراییل و ترکیه می‌باشد.

● چهار راه خطرناک: جنگ گسترده‌تر خاورمیانه

اسراییل و ناتو در سال ۲۰۰۵ توافق همکاری گسترده‌ای را امضا کردند. با امضای این توافق‌نامه، اسراییل در عمل به عضویت ناتو درآمد. اگر قرار باشد یک عملیات نظامی برضد سوریه صورت پذیرد، اسراییل به طور حتم دوشادوش نیروهای ناتو وارد عمل خواهد شد. (به بهانه‌ی توافق‌نامه‌ی دو جانبه‌ی اسراییل-ناتو). ترکیه نیز نقش نظامی فعالی را ایفا خواهد کرد. دخالت نظامی در سوریه به بهانه‌های بشر دوستانه‌ی قلابی، به تشدید جنگی که آمریکا-ناتو آن را راه انداخته‌اند، منتهی خواهد شد. از آفریقای شمالی و خاورمیانه گرفته تا آسیای مرکزی، از مدیترانه‌ی شرقی گرفته تا مرز غربی چین، افغانستان و پاکستان؛ این اقدام هم‌چنین باعث بی‌ثباتی در لبنان، اردن، فلسطین و زمینه ساز آشوب‌ها در ایران می‌شود.

منبع: سایت خبری زمان

به نقل از: http://www.globalresearch.ca

نویسنده : میشل چاسودوفسکی

پی‏ نوشت‏ها:

[۱] ـ Michel Chossudovsky

[۲] ـ Globalresearch

[۳] ـ Daraa

[۴] - ( Michel Chossudovsky, SYRIA: Who is Behind The Protest Movement? Fabricating a Pretext for a US-NATO "Humanitarian Intervention", http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=۲۴۵۹۱ Global Research, May ۳, ۲۰۱۱)

[۵] - (Mahdi Darius Nazemroaya, America۰۳۹;s Next War Theater: Syria and Lebanon? http://globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=۲۵۰۰۰, Global Research, June ۱۰, ۲۰۱۱)



همچنین مشاهده کنید