جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مهمترین خطری که احمدی نژاد را تهدید می کند


مهمترین خطری که احمدی نژاد را تهدید می کند

دکتر احمدی نژاد در سخنرانی خود در قم به این پرسش پاسخ داد و مافیاهای اقتصادی را بزرگترین دشمن دولت نهم دانست که در عرصه های گوناگون, مانع پیاده شدن برنامه های این دولت شده اند

این‌که بزرگترین خطری که دکتر احمدی‌نژاد را تهدید می‌کند چیست، پرسشی است که پاسخ‌های گوناگونی می‌توان به آن داد و شاید هر کس از نگاه خود، پاسخ متفاوتی به آن بدهد.

از شخص رئیس‌جمهور تا اطرافیان، هواداران، منتقدان و کارشناسان در حوزه‌های گوناگون، هر یک بنا بر نگاه تخصصی و دیدگاه‌هایشان پاسخ خاص خود را به این پرسش می‌دهند، اما طبیعتا همه این پاسخ‌ها نمی‌تواند درست باشد؛ بنابراین، برای رسیدن به پاسخ درست، یک بار دیگر این پرسش را مطرح می‌کنیم: بزرگترین خطری که احمدی‌نژاد را تهدید می‌کند، چیست؟ و یا چه عاملی بیشترین آسیب را متوجه رئیس‌جمهور می‌کند؟

دکتر احمدی‌نژاد در سخنرانی خود در قم به این پرسش پاسخ داد و مافیاهای اقتصادی را بزرگترین دشمن دولت نهم دانست که در عرصه‌های گوناگون، مانع پیاده شدن برنامه‌های این دولت شده‌اند.

بدون وارد شدن به بررسی درست یا نادرست بودن این قضاوت و پرداختن به پرسش‌هایی چون: «آیا مافیاهای اقتصادی وجود خارجی دارند» یا «توهم آگاهانه در راستای متوجه ساختن مسئولیت مشکلات یا توهم ناآگاهانه هستند» و این‌که «آیا مافیاها در صورت وجود، لزوما در خارج از دولت و منتسب به مخالفان دولت هستند یا بخش‌هایی از آنها ریشه در دولت دارند» و پرسش‌هایی از این دست، فرض می‌کنیم که مافیاهای اقتصادی وجود خارجی دارند و وابسته به مخالفان دولت هستند. اما حتی در این صورت، آیا این مافیاها، بزرگترین خطری هستند که دولت نهم و احمدی‌نژاد را تهدید می‌کند؟

با توجه به ابعاد اقتصاد ایران، نقش و قدرت دولت در این اقتصاد، سیستم اطلاع‌رسانی در جامعه و ترکیب قوای سه‌گانه و دیگر نهادها به راحتی نمی‌توان به این پرسش پاسخ مثبت داد، چراکه با وجود دولتی بودن ۸۰ درصد اقتصاد کشور، رادیو و تلویزیون وابسته به حاکمیت، نهادهای منسوب به رهبری و حمایت صریح ایشان از دولت نهم و همچنین ترکیب دولت، مجلس، قوه قضائیه‌، نیروهای مسلح، شورای نگهبان و ... می‌توان مطمئن بود که حتی در صورت وجود یک مافیای اقتصادی، به اندازه کافی اهرم‌های قدرتمند در اختیار دولت قرار دارد که به راحتی تهدیدات این مافیا را خنثی کند.

پس اگر مافیاهای اقتصادی، بزرگترین تهدید دولت نهم نیستند، چه خطری احمدی‌نژاد را آسیب‌پذیر می‌کند؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها، تنها به برخی اقدامات رئیس‌جمهور در ده روز گذشته اشاره می‌کنیم:

۱) برکناری مصطفی پورمحمدی و داود دانش جعفری، وزرای کشور و اقتصاد دولت نهم که از نظر تحصیلات، تجربه، تخصص، اعتبار و مقبولیت، قطعا برجسته‌ترین وزرای کابینه به شمار می‌رفتند و از نظر عملکرد سه سال گذشته نیز در میان دیگر وزرای کابینه از کارنامه‌ای به مراتب ارزنده‌تر برخوردار بودند و همچنین این دو چهره دیدگاه‌های بسیار نزدیک به رهبر انقلاب داشتند و از معتمدان آیت‌الله خامنه‌ای در مسائل سیاسی، امنیتی و اقتصادی به شمار می‌رفتند، با اعلام چهره‌های جانشین این دو عضو کابینه، یعنی محمدرضا رحیمی و حسین صمصامی، روشن است که اختلاف فاحشی بین توانمندی‌های آنان به چشم می‌خورد.

۲) رئیس‌جمهور پس از اعلام طرح بزرگ اقتصادی دولت در سخنرانی نوروزی و نوآوری خواندن آن، قرار بود، یکشنبه گذشته آن را اعلام کند، اما پس از آن‌که تلویحا اظهار شد این طرح بزرگ حذف یارانه‌های کالاها و پرداخت مستقیم آن است، ناگهان سخنرانی رئیس‌جمهور لغو شد و دکتر احمدی‌نژاد، علت لغو سخنرانی را انجام کار کارشناسی روی آن اعلام کرد و مشخص شد طرحی که به عنوان نوآوری بزرگ اقتصادی مطرح شده است، هنوز قادر به پاسخگویی به پرسش‌های اولیه نیست.

۳) دکتر احمدی‌نژاد در قم با اعلام خبر پرداخت ۱۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار توسط یکی از بانک‌ها به شبکه مافیای مسکن، بخش عمده گرانی مسکن را متوجه این باند دانست. یک روز پس از سخنرانی رئیس‌جمهور و با فراخوان از مدیران بانکی کشور، مشخص شد که این خبر، صرفا سوءتفاهم ناشی از گزارش اشتباه اعداد توسط یکی از مشاوران رئیس‌جمهور بوده و اعتبارات صدها میلیارد تومانی سیستم بانکی، صرفا مختص شرکت‌های بزرگ دولتی است و حتی یک درصد این مبلغ نیز به شبکه یا باندی پرداخت نشده است که موجب گرانی مسکن شود.

۴) رئیس‌جمهور در ادامه سخنرانی خود در قم، یکی از مسئولان را به باج‌گیری پنج میلیارد دلاری از یکی از واردکنندگان سیگار متهم کرد، اما وزیر وقت اقتصاد در این‌باره گفت: «همه می‌دانند که در حال حاضر واردات سیگار در کشور کاملا آزاد است و هیچ امتیاز انحصاری به کسی داده نشده است. ۲۱ شرکت بزرگ و کوچک، بازار واردات رسمی سیگار ایران را در اختیار دارند و در سال ۱۳۸۶ حدود ۳۰۰ میلیون یورو واردات داشته‌اند. چطور ممکن است فردی برای گرفتن مجوز واردات سیگار که هیچ مانعی هم برای آن وجود ندارد، حاضر باشد پنج میلیارد حق حساب بدهد؟! این بحث منطقی به نظر نمی‌رسد!» این امر ناشی از شیطنت یکی از نمایندگان مجلس بوده که اطلاعات نادرستی در اختیار رئیس‌جمهور گذاشته است.

۵) دکتر احمدی‌نژاد، تنها دو روز پس از انتشار سیاست‌های پولی و بانکی کشور توسط بانک مرکزی که با استقبال کارشناسان روبه‌رو شده و پیش‌بینی می‌شد مشکلات اقتصادی کشور را کاهش دهد، به دلیل پافشاری یکی از وزرا، این سیاست‌ها را معلق کرد و برای بررسی و اصلاح، به کمیسیون اقتصادی دولت فرستاد.

۶) رئیس‌جمهور، همچنین پس از چاپ متن دو مصوبه مجلس در روزنامه رسمی که با وجود گذشت هفت ماه از تصویب آن و ضرورتا انتشار در روزنامه رسمی، در این روزنامه منتشر نشده بود و پس از استعلام رئیس مجلس از روزنامه رسمی برای چاپ در اختیار این مطبوعه قرار گرفت، در نامه شدیداللحنی به رئیس مجلس، وی را به نقض و زیر پای گذاردن قانون اساسی، دخالت در وظایف ریاست‌جمهوری، افترا به خود و ... متهم کرد.

۷) دکتر احمدی‌نژاد در بخشی از سخنرانی اخیر خود، پس از گذشت بیش از هفت سال از انتشار علنی اسامی کشته‌شدگان ۱۱ سپتامبر، اظهار کرد که نام این افراد نامعلوم بوده و تاکنون منتشر نشده و به صورت تلویحی در واقعیتی بودن حادثه ۱۱ سپتامبر تشکیک کرد که این اقدام موجب سوءاستفاده گسترده رسانه‌های خارجی به ویژه آمریکا علیه ایران شد و این رسانه‌ها با متصل کردن این تشکیک به انکار هولوکاست، سیاه‌نمایی گسترده‌ای علیه ایران با سوءاستفاده از حساسیت افکار عمومی آمریکا نسبت به حادثه ۱۱ سپتامبر در راستای بزرگنمایی خطر جمهوری اسلامی پرداختند.

قطعا افراد دیگر، می‌توانند این فهرست را که تنها مربوط به ده روز گذشته است، با موارد ریز و درشت دیگری تکمیل کنند، اما پرسش اینجاست: علت این اقدامات که شاید در شرایط طبیعی و فضای متعادل و آرام، شخص دکتر احمدی‌نژاد نیز با هیچ‌یک و یا دست‌کم بیشتر آنها موافق نبود، چیست؟

یکی از عوامل، فشارهای روحی و روانی شدیدی است که در هفته‌های اخیر به علت تشدید مشکلات اقتصادی، بحران‌های موجود در سیاست خارجی و چشم‌انداز آینده، موجبات نگرانی و تحت فشار قرار گرفتن رئیس‌جمهور را فراهم آورده و در کنار آن، می‌توان به ضعف مشاوران و نبود استراحت که بر اثر تراکم کاری پدید آمده نیز اشاره داشت، اما هیچ‌یک از این عوامل نمی‌تواند جبران‌کننده آسیب‌ها و فشارهایی باشد که بر اثر اقدامات مذکور به کشور و اعتبار رئیس‌جمهور وارد می‌شود.

به پرسش نخست بازمی‌گردیم؛ به نظر می‌رسد مهمترین خطری که در اوضاع کنونی، دکتر احمدی‌نژاد را تهدید می‌کند، تصمیمات شتابزده و ناشی از فشارهای عصبی باشد که بیشترین هزینه را نیز در مرحله نخست به وجهه و اعتبار ایشان و در مراحل بعد به جامعه وارد می‌کند.

شاید بهترین کار در این شرایط، کاستن از تراکم سخنرانی‌ها و فرصت بیشتر برای تأمل باشد، در کنار آن‌که تجدیدنظر در ترکیب مشاوران و استراحت به میزان کافی نیز در ایجاد شرایط مناسب و قرار گرفتن در جایگاهی مناسب برای دکتر احمدی‌نژاد کارساز است و در مقابل، بی‌توجهی به این تهدید و ادامه مسیری که در ده روز گذشته شاهد آن بودیم، می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری برای کشور و ایشان به همراه داشته باشد.