چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
حوزه معلم اخلاق با سیاست سازگار نیست
۱) علم اخلاق به دو شاخه اخلاق نظری و عملی تقسیم می شود. طبیعتاً مباحث مطرح شده در اخلاق نظری یا فلسفه اخلاق که بیشتر پیرامون گزاره های اخلاقی، مفاد گزاره های اخلاقی و... است تناسبی با بحث اخلاق و معلم اخلاق در کابینه ندارد.
وقتی بحث اخلاق و علم اخلاق در کابینه مطرح می شود، منظور نوع رفتار و سیر و سلوک دولتمردان با مردم است. در این خصوص هم بهترین راهنما امیرالمومنین (ع) هستند. توصیه ها و تعابیری که ایشان به نمایندگان، قضات و استانداران شان کرده اند هنوز هم بهترین الگو و سرمشق برای دولتمردان ما است. مثلاً اینکه دولتمردان به مردم دروغ نگویند، با صدق و صفا با مردم رفتار کنند، آمار و ارقام دروغ ندهند، برای مردم شأن و منزلت قائل باشند، حکومت را مال مردم و برای مردم بدانند، خود را خادم مردم بدانند، مردم را معیار و اصل بدانند و در گفتار و رفتارشان منتی بر سر مردم نگذارند و بدانند که خدا این منت را بر آنها نهاده است که افتخار خدمتگزاری به مردم را به آنها داده است و نمونه هایی از این قبیل.
۲) من اصلاً ایده وجود معلم اخلاق در کابینه را قبول ندارم. اخلاق این نیست که ما کلاس اخلاق و جلسات اخلاق برای کابینه بگذاریم. وقتی صحبت از اخلاق و اخلاقیات می شود بیشتر جنبه های ظهور و بروز اخلاق مهم و مد نظر است. اینکه بگوییم این دولت جلسات اخلاق برای اعضای کابینه می گذارد و دولت های گذشته نمی گذاشته اند یا این ابتکار دولت جدید است و... اینها همه شعار است. اخلاق، سازندگی و مسائل عقیدتی و قلبی با شعار و تظاهر منافات دارد. اگر واقعاً مباحث اخلاقی در کابینه مطرح می شود، پس چرا ما نمودهای ظاهری آن را نمی بینیم یا کمتر می بینیم یا حتی برعکس می بینیم. به قول مولانا «از قضا سرکنگبین صفرا فزود / روغن بادام خشکی می فزود» اینکه مردم را به خس و خاشاک تعبیر کنیم یا در مقابل کوچک ترین نقد و انتقادی آنها را به ضدانقلاب و ضدولایت بودن متهم کنیم دور از اخلاق و منش اخلاقی است.
حالا ما در این دولت یا دولت های قبلی یک معلم اخلاق داشته باشیم یا دو تا، هر روز درس اخلاق بگذاریم یا نگذاریم... اینکه مساله ما نیست. اخلاق درسی نیست. اخلاق آن فضای باطنی است که بر رفتار و گفتار و عمل انسان ظهور و بروز می کند.
اگر اخلاق وجود دارد خب باید دیده شود. دائماً شعار دادن، یک معلم اخلاق را دو تا کردن، یک جلسه را دو جلسه کردن چاره کار نیست. دائماً مردم در عمل آنچه را باید به عنوان نماد اخلاق در کابینه باشد، نمی بینند طبیعی است که به اخلاق، معلم اخلاق و حتی روحانیون بدبین می شوند و این همان نتیجه معکوس است که می گویم.
۳) اخلاق را نباید پلکان و نردبان ترقی و رسیدن به موقعیت های سیاسی، اجتماعی قرار داد. این خود مصداق دور شدن از اخلاق است. روش علمی و مدرسین اخلاق هرگز این نبوده است. حتی در حوزه هم معمولاً مدرسین اخلاق از شأن و شئونات کذایی برخوردار نیستند و از آن دوری می کنند. حتی معلمان اخلاقی که از لحاظ علمی و اخلاقی بسیار وارسته و والا هستند وارد حوزه مرجعیت که یک حوزه مقدسی است، نمی شوند. مگر اینکه در اواخر عمر و آن هم تحت فشارهای دیگران مسوولیتی را بپذیرند مثل آیت الله بهجت که تحت فشارهای مردمی و عده یی از فضلا وارد صحنه مرجعیت شدند حتی در آن دوره هم از هیاهوها و جنجال ها دوری می کردند.
من نمی خواهم بگویم سیاست رودرروی اخلاق است، من نمی خواهم بگویم آنچه ماکیاولی در کتاب شهریار گفته «سیاستمداران ضداخلاق و دور از اخلاق هستند»، درست است. اما می گویم معلم اخلاق حوزه اش با سیاست سازگار نیست. می گویم پلکان قرار دادن اخلاق برای رسیدن به مناصب سیاسی با روش و سیره علمای اخلاق سازگار نیست. این، اخلاق را در خدمت حزب قرار دادن است. اخلاق امری فراجناحی است و هرگز نباید آن را در خدمت اهداف حزبی قرار داد. اخلاق به شأن انسانیت، نفس ناطقه و تهذیب نفس و روان انسان برمی گردد و اصلاً نباید آن را وارد حزب گرایی ها و دسته گرایی ها کرد. اما متاسفانه امروز اخلاق، دین و کلاً همه چیز تحت الشعاع حزب و گروه و جریانات سیاسی قرار گرفته است.
۴) بنابراین معتقدم مسائل اخلاقی امری فطری و ذاتی است. اینکه می گوییم دروغ بد است، راستگویی خوب است، امانتداری خوب است، تجاوز به حقوق دیگران بد است و... همه جزء فطریات است و به لحاظ نظری هم مشکلی ندارند. اما ضعف ما در عمل کردن به این نظریات و آرا است. مشکل عمل نکردن به اصول اخلاقی است و این ضعف هم برطرف نمی شود مگر اینکه آدم هایی بر سر کار باشند که ضعف اخلاقی مدیریتی، خانوادگی و... نداشته باشند و دروغ گفتن و تهمت زدن را روشی برای سرپوش گذاشتن بر خطاهایشان قرار ندهند.
باید بدانیم اخلاق شعار نیست که بگوییم فلان دولت بداخلاق بود و ما بااخلاقیم. باید بدانیم مردم اخلاق را خوب می فهمند، مردم اخلاق را خوب احساس می کنند. باید در عمل دولتی اخلاقی باشیم نه در شعار.
حجت الاسلام محمدصادق کاملان
عضو مجمع مدرسین حوزه علمیه قم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست