شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
«سر به مهر» اثری رهایی بخش نیست
«سر به مهر» قصه دختری است خجالتی و البته گرفتار در مشکلات که قادر نیست به دیگران بگوید نماز میخواند. این دختر البته در صحنه آخر فیلم با فرستادن یک اساماس به نامزد احتمالی خود میگوید که نماز میخواند...
در برخورد با این اثر، عمده منتقدان با تاکید بر شخصیت خجالتی این دختر به بحث در این خصوص پرداختهاند که این دختر چرا نمیتواند بگوید نماز میخواند و کوشیدهاند با ارائه تحلیلهای روانشناختی در خصوص تیپ شخصیتهای خجالتی نشان دهند که چرا این دختر قادر نیست به دیگران بگوید نماز میخواند.
برخلاف نقد و بررسیهای یادشده، معتقدم پرسش اصلی در برخورد با این فیلم، این نیست که چرا شخصیت اصلی آن از گفتن اینکه نماز میخواند خجالت میکشد. برعکس، پرسش اصلی در برخورد با این فیلم، این است که چرا شخصیت اصلی آن، در لحظه آخر به نماز خواندن خود «اعتراف» میکند.
به زبان لاکان، امر واپسزده در نهایت بازمیگردد و شخصیت اصلی فیلم را وادار به پذیرش قدرت عینیتیافته خود میکند که از قبل وجود دارد. مبنای نظری آنچه مدعی آن هستم، دو مفهوم «جامعهپذیری» و «امر نمادین» است.
بنا به نظریه جامعهپذیری، جامعه به منظور ورود به درون افراد و تبدیل آنها به انسان اجتماعی، راهی جز تبدیل خود به «امر نمادین» یا همان « جامعه در زبان» ندارد. به زبان دورکیم، آنچه ما را با جامعه آشنا میسازد و جامعه را در ما درونی میسازد، همان «واقعیت اجتماعی غیرمادی» یا «فرهنگ» است.
فرهنگ چیزی جز جامعه در قالب زبانی یا گفتمانی آن نیست. ما با درونیکردن فرهنگ، در واقع، جامعه را به درون خود میبریم و تبدیل به انسان اجتماعی میشویم؛ انسانی که مهمترین منبع مشروعیت کنشها و رفتار و افکار بعدی خود را همان فرهنگ درونیشده میداند.
در این حالت، ما میکوشیم خود را دائما با معیار فرهنگ موجود یا همان «امر نمادین» لاکان یا «ایده» فروید بسنجیم و از این منظر، مورد این قضاوت واقع شویم که آیا ما یک فرد اجتماعی نرمال هستیم یا اینکه از این دامنه پذیرفتنی، بیرون هستیم. بر این مبنا، یک فرد خجالتی، فردی است که از این دامنه بیرون افتاده و در واقع یک موجود «غیراجتماعی» است که رفتارهایی مخالف با نظم پذیرفتهشده و متداول و مرسوم و آشنای اجتماعی را در مقابل دیدگان ما قرار میدهد.
فرد خجالتی، فردی بیرون از جامعه است که رابطهاش با پدیدهای به نام «نماز» یک رابطه جدید است. او نمیتواند در قالب هنجارهای موجود با کنش مذهبی نماز خواندن رابطه برقرار کند. رابطه او با خدا نیز رابطهای متفاوت است. تا اینجا، ما با فردی روبرو هستیم که با ایجاد یک «تفاوت» در نظم موجود، نظم موجود را دچار شکاف میکند و با خلق یک شخصیت تازه، همه آنچه ما درباره شخصیتهای نرمال پدیرفتهایم، زیر سوال میبرد. شخصیت اصلی فیلم «سر به مهر» تا اینجای ماجرا یک شخصیت رهاییبخش است، زیرا با خلق یک «رخداد» تازه و مخفی نگه داشتن کنش مذهبی خود به یک رابطه کاملا خصوصی با خدا، توانسته در مقابل نظم موجود اقدام به یک کنش جدید کند. بر این مبنا، سیاست چیزی جز ایجاد شکاف در نظم موجود نیست. اثر اما در اینجا پایان نمییابد. شخصیت «سر به مهر» در آخرین لحظه فیلم، با اعتراف به دیگران در این خصوص که نماز میخواند، قدرت نظم اجتماعی موجود را میپذیرد و تبدیل به یک انسان اجتماعی معمولی و مورد قبول روانشناسان میشود.
خجالتی بودن شخصیت «سر به مهر» به این معنا بود که او در مقابل جامعه است و آغازگر یک صدا و نوای جدید رهایی بخش؛ اما او با اعتراف به قدرت جامعه و تبدیل شدن به یک شخصیت معمولی، امید مخاطب را در آشنا شدن با یک نماد جدید و متفاوت از بین میبرد.
مصطفی مهرآیین
جامعهشناس ، استاد دانشگاه
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران تهران انتخابات عراق دانشگاه تهران دولت مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم مجلس روز معلم رهبر انقلاب نیکا شاکرمی
سیل هواشناسی آتش سوزی شهرداری تهران سازمان هواشناسی باران هلال احمر قوه قضاییه پلیس معلم آموزش و پرورش فضای مجازی
تورم قیمت خودرو مسکن سهام عدالت قیمت طلا خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت سکه حقوق بازنشستگان ایران خودرو بانک مرکزی
مهران غفوریان ساواک موسیقی تلویزیون عمو پورنگ سریال سینمای ایران تبلیغات نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه جنگ غزه آمریکا روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان آتیلا حجازی لیگ برتر علی خطیر باشگاه استقلال بازی لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
اپل هوش مصنوعی خودروهای وارداتی گوگل ناسا عکاسی تلفن همراه مدیران خودرو
خواب طب سنتی کبد چرب فشار خون دیابت بیماری قلبی