یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

گزینه های آمریكا در برخورد با سوریه


گزینه های آمریكا در برخورد با سوریه

آیا شمارش معكوس برای سرنگونی بشار اسد آغاز شده است شاید این پرسش اكنون و قبل از نهایی شدن وعده همكاری سوریه با كمیته بین المللی تحقیق در مورد قتل حریری, كمی زود و تا حد زیادی خام و نپخته باشد اما نمی توان منكر آن شد كه در وضعیت كنونی, افكار عمومی جهان برای محتمل دانستن چنین امری به مراتب آماده تر از دست كم دوسال گذشته است چه عاملی باعث شده است كه سوریه بیش از گذشته در تنگنا قرار گیرد تبلیغات گسترده رسانه های غربی عزم جدی ایالات متحده در از میان برداشتن آخرین سنگر عربی ضداسرائیلی و یا اشتباهات راهبردی نظام حاكم بر سوریه اثبات هر كدام از این گمانه زنی ها بی شك استدلال خود را خواهد داشت

آیا شمارش معكوس برای سرنگونی بشار اسد آغاز شده است؟ شاید این پرسش اكنون و قبل از نهایی شدن وعده همكاری سوریه با كمیته بین المللی تحقیق در مورد قتل حریری، كمی زود و تا حد زیادی خام و نپخته باشد اما نمی توان منكر آن شد كه در وضعیت كنونی، افكار عمومی جهان برای محتمل دانستن چنین امری به مراتب آماده تر از دست كم دوسال گذشته است؟ چه عاملی باعث شده است كه سوریه بیش از گذشته در تنگنا قرار گیرد؟ تبلیغات گسترده رسانه های غربی؟ عزم جدی ایالات متحده در از میان برداشتن آخرین سنگر عربی ضداسرائیلی؟ و یا اشتباهات راهبردی نظام حاكم بر سوریه؟ اثبات هر كدام از این گمانه زنی ها بی شك استدلال خود را خواهد داشت اما روی كار آمدن رژیمی همسو با سیاست های خاورمیانه ای ایالات متحده در سوریه اگر چندان ساده و قریب الوقوع نباشد، دست كم انگیزه خوبی برای جهت دهی تحولات پیش آمده به سمت تحقق این مهم است. برای درك و تشریح سناریوهای احتمالی ایالات متحده برای تغییر و یا تمكین نظام حاكم بر سوریه پیش از هر چیز درك جایگاه سوریه و مشخص كردن نسبت و روابط آن با دیگر كشورهای منطقه ضرورت می یابد.

• فلسطین و سوریه

به نظر می رسد كه تاكید بر اعمال فشار بر سوریه از مجرای پرونده ترور حریری و نه بازگشایی آنچه آمریكا «مانع تراشی سوریه در روند صلح خاورمیانه» می نامید، بیشتر از آن روست كه تنها جبهه عربی مخالف اسرائیل به گونه ای در هم شكسته شود كه در چارچوب نزاع تاریخی عرب ها و اسرائیل معنا ندهد و موجب همدلی و همراهی آنان با سوریه و اتخاذ موضعی یكدست علیه ایالات متحده و اسرائیل نگردد. شكی نیست كه موضع مخالفت آمیز سوریه با روند صلح خاورمیانه و حمایت این كشور از گروه های جهادی فلسطین دلیل اصلی فشارهایی تلقی می شود كه اكنون ایالات متحده با مستمسك ساختن ترور حریری علیه سوریه اعمال می كند. بنابراین در برهه كنونی میزان همسویی یا مخالفت سوریه با روند تحولات مناطق اشغالی نقش بسیار مهمی در سرانجام پرونده ترور حریری خواهد داشت.

• لبنان و سوریه

سوریه همیشه نقش مهمی در لبنان داشته است و در عهد عثمانی منطقه ای كه امروزه لبنان نامیده می شود جزیی از اراضی اداری تحت فرمان دمشق بوده است. وقتی پس از جنگ جهانی اول دولت های جدیدی تاسیس شدند بسیاری از قوم گرایان عرب، لبنان را بخشی از سوریه می دانستند. حال آنكه میان دو كشور رابطه دیپلماتیكی برقرار نبود. در بحبوحه جنگ داخلی لبنان و بنا به دعوت سلیمان فرنجیه (۱۹۷۶) رئیس جمهور فقید لبنان نیروهای سوریه وارد لبنان شدند. در پیمان طائف كه میان گروه های لبنانی بسته و در آن بر سر پایان دادن به درگیری ها توافق شده بود، لبنان از سوریه به خاطر كمك به این كشور و اعزام نیرو به لبنان تشكر كرد. در خلال سالیان گذشته لبنانی ها كه از جنگ ویرانگر داخلی خسته شده بودند حاضر شدند كه برای حفظ امنیت و ثبات از استقلال خود چشم پوشی كنند و طبیعی بود به سوریه اجازه داده شود، براساس پیمان طائف هر جا كه قانون مداری در تعارض با حفظ امنیت و ثبات لبنان پس از جنگ قرار گرفت، قانون را قربانی حفظ امنیت كند. اینچنین بود كه تفسیر متن پیمان طائف - در فرازهایی كه در مورد حاكمیت لبنان بود - دستخوش تغییر شد و طی این سال ها حاكمیت این كشور به شدت نقض شد. در متن پیمان طائف آمده است: «بنا بر رابطه برادرانه ای كه لبنان را به سوریه مرتبط می كند، نیروهای سوریه برای تثبیت حاكمیت دولت لبنان طی دوره زمانی حداكثر دوسال نیروهای قانونی لبنان را یاری خواهند كرد. پس از امضای پیمان وفاق ملی، تشكیل حكومت وفاق ملی و اجرای اصلاحات مبتنی بر قانون اساسی، نیروهای سوریه به كار خود پایان خواهند داد.» زمانی كه دوره انتقالی دوساله سپری شد، دمشق از ترك لبنان سر باز زد. بهانه سوریه آن بود كه لبنان سیاست طایفه ای را كنار نگذاشته است. تداوم حضور سوریه در این مقطع نظر به نقش بازدارنده این حضور در فعالیت آزادانه گروه های فلسطینی البته با منافع ایالات متحده كاملاً همخوانی داشت، اما در سال های پس از ۱۱ سپتامبر اوضاع كاملاً فرق كرده بود و ایالات متحده حامی اصلی اجرای قطعنامه ۱۵۵۹ شورای امنیت شده بود. ترور رفیق حریری فرصت مناسبی بود كه ایالات متحده سوریه را وادار به خروج از لبنان كند، امری كه سرانجام عملی و اجرا شد و اینچنین بود كه بررسی ترور حریری بلافاصله به عنوان بخشی از پرونده مبارزه با تروریسم بر روی میز رئیس جمهور آمریكا قرار گرفت و مانند ترور وكیل لهستانی در ورشو كه خیلی زود به قیام مردمی لهستانی ها تبدیل شد و لهیب آتش آن به مسكو رسید، آتش شعله حوادث لبنان دامن دمشق را گرفته است. با اعلام گزارش مهلیس تردیدی باقی نمانده است كه نوك تیز پیكان تهدید های ایالات متحده متوجه سوریه است. این امر البته به یك باره اتفاق نیفتاده است و طی دوسال گذشته زنجیرهایی از تحولات مهم باعث به وجود آمدن وضعیت كنونی شده است كه این تحولات عبارتند از:

۱ - اشغال عراق توسط ایالات متحده و رویكرد سوریه به این مسئله كه چندان مورد رضایت ایالات متحده نبوده است.

۲ - تحولات اخیر لبنان و پیامدهای آن كه به خروج ارتش سوریه از این كشور منجر شد و نیز اعلام گزارش مهلیس مبنی بر دخالت داشتن مقامات سوری در ترور رفیق حریری.

۳ - غلبه روحیه نظامی گری در راهبرد منطقه ای ایالات متحده و تلاش محافظه كاران جدید برای استفاده از اهرم فشار علیه سوریه در جهت تامین منافع ایالات متحده و اسرائیل.

۴ - فروكش كردن انتفاضه الاقصی، توافق گروه های فلسطینی بر سر آتش بس، خروج اسرائیل از غزه و آغاز سلسله تلاش هایی برای مشاركت دادن حماس و نیروهای مقاومت در انتخابات و هدایت آنان به فاز سیاسی. مجموع این عوامل فشار مضاعفی را بر سوریه برای قبول صلح دائمی با اسرائیل وارد می كند.

۴ - برآورد نظامی ایالات متحده از سوریه به عنوان كشوری «ضعیف و شكننده» كه نسبت به كره شمالی و ایران هدفی آسان تلقی می شود. در این راستا «چارلز كراوتمر» طی مقاله ای در واشینگتن پست (۱ آوریل ۲۰۰۵) نوشت: «اگر سوریه، ایران، حزب الله، حماس و جهاد اسلامی را محورهای جدید شر بدانیم، سوریه یك جایزه (syria is the prize) و فشار آوردن به آن آسان است و با دگرگونی آن اوضاع بقیه هم به هم می ریزد. روبرت ساتلوف مدیر اجرایی مركز سیاست های خاورنزدیك موسسه واشینگتن نیز معتقد است كه نظام حاكم بر سوریه به شدت شكننده شده است و آمریكا باید از این فرصت پیش آمده بهره برداری كند.

• احتمالات پیش رو

نظر به شیوه عمل آتی ایالات متحده در قبال سوریه برای وادار كردن این كشور به همسویی با سیاست های منطقه ای خود چند احتمال را می توان در نظر گرفت كه عمده ترین آن عبارتند از:

۱ - تحریم و منزوی كردن

منزوی كردن كشورها و به حاشیه راندن آنان از متن روابط بین الملل سیاستی است كه ایالات متحده دست كم در دو دهه اخیر بیش از پیش از آن استفاده كرده است. نمود عینی موفقیت چنین سیاستی در جریان پرونده لاكربی و انزوای همه جانبه لیبی اتفاق افتاد امری كه سرانجام باعث شد معمر قذافی تسلیم خواست آمریكا شود. احتمال انتخاب این گزینه به عنوان سیاست راهبردی ایالات متحده علیه سوریه بیش از سایر گزینه ها است به ویژه كه اكنون ایالات متحده دو قطعنامه ۱۵۵۹و ۱۵۹۵شورای امنیت در مورد لبنان را نیز در دست دارد. این در حالی است كه امضای قانون «حساب كشی از سوریه» توسط رئیس جمهور آمریكا (دسامبر ۲۰۰۳) و اعلام گزارش مهلیس مبنی بر دخالت برخی مقامات سوری در ترور رفیق حریری نخست وزیر فقید لبنان فرصت بیشتری را در اختیار ایالات متحده می گذارد. در این راستا «نیكلاس بلندفورد» گزارشگر روزنامه «كریستین ساینس مونیتور» معتقد است كه لحن تندخویانه ای كه اخیراً ایالات متحده علیه سوریه به كار گرفته است تلاشی در جهت تكرار الگوی لیبی و تحریم و انزوای سیاسی - اقتصادی سوریه است، زیرا چنین شیوه ای سوریه را وامی دارد كه سیاست های خود را به شكل ریشه ای تغییر دهد. بلندفورد در این رابطه از «پروفسور جان لاندیس» متخصص امور خاورمیانه نقل می كند كه گفته است: «باید چنان گلوی سوری ها را بگیریم و چنان با خشونت تحت فشارشان بگذاریم كه عاقبت شوم سیاست هایشان را به چشم ببینند.» كریستوف در ادامه می نویسد: «اولین نشانه های این انزوای بین المللی زمانی مشخص شد كه بشار اسد سفر خود را به ایالات متحده برای شركت در مجمع عمومی سازمان ملل لغو كرد، چرا كه به اطلاع وی رسانیده بودند كه در آمریكا هیچ كس به وی خوشامد نخواهد گفت.» طرفداران اتخاذ این سیاست با مجازات سوریه یا اعطای امتیازهای محدود به این كشور در این مرحله مخالفند. «دانیل پیمن» طی مقاله ای (نیوزویك، ۴ اكتبر ۲۰۰۵) در این باره به نقل از منبعی كه نخواسته نامش فاش شود، می نویسد: «كاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریكا از طرفداران تحریم و انزوای سیاسی _اقتصادی سوریه است و معتقد است كه با اعلام گزارش مهلیس و مشخص شدن نقش سوریه در ترور حریری راهبرد منزوی كردن سوریه موثرتر از حمله نظامی است.»

۲ - سیاست چوب و هویج

اتخاذ چنین سیاستی از سوی ایالات متحده پیشینه ای دیرینه دارد. در این روش فشار و مجازات ها همزمان با پاره ای امتیازها ارائه و تلاش می شود كه با اعطای جزیی پاره ای امتیازها، عزم طرف مقابل در برابر فشارها دچار تزلزل و تردید شده و حالتی شكننده پیدا كند. «دنیس راس» هماهنگ كننده مسائل مربوط به صلح خاورمیانه طی مقاله ای تحلیلی (آوریل ۲۰۰۵) به مقامات كاخ سفید پیشنهاد می كند كه در قبال سوریه سیاست چوب و هویج را در پیش گیرد. وی معتقد است كه ایالات متحده باید به سوریه نشان دهد كه در صورت همراهی از مزایایی بهره مند خواهد شد اما به هیچ وجه نباید مشخص كند كه این مزایا دقیقاً چه چیزی خواهد بود و یا در صورت عدم همراهی سوریه دقیقاً چه مجازات هایی در انتظار این كشور خواهد بود. راس همچنین یادآور می شود كه استفاده از سیاست چوب و هویج در صورتی موفقیت آمیز است كه اروپا، آمریكا را در فشار آوردن به سوریه همراهی كند و با تمام اقدامات آتی ایالات متحده علیه سوریه موافق باشد. شایان ذكر است كه «فلنت لیورت» متخصص امور خاورمیانه ای موسسه تحقیقاتی سابان نیز در مورد ضرورت استفاده از سیاست چوب و هویج در قبال سوریه دیدگاه مشابهی دارد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.