سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

نقش نفت در تصمیم سازی های سیاسی جهانی


نقش نفت در تصمیم سازی های سیاسی جهانی

اهمیت انرژی به ویژه نفت با آغاز انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم, بیش از پیش آشکار شد نفت توانایی های خود را در به کار اندازی دستگاه ها و کارخانه ها به خوبی نمایان ساخت

اهمیت انرژی به ویژه نفت با آغاز انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم، بیش از پیش آشکار شد. نفت توانایی‌های خود را در به کار اندازی دستگاه‌ها و کارخانه‌ها به خوبی نمایان ساخت. بدین ترتیب دولت‌های اروپایی جست‌وجوی این طلای سیاه را در خاک‌های خود آغاز کردند اما جز در دریای شمال و بخش‌های کوچکی از مناطق خود، این ماده ارزشمند را نیافتند؛ مسئله‌ای که باعث شد به جست‌وجوی نفت در آسیا و آفریقا بپردازند. بریتانیا در آن هنگام به عنوان قدرتمندترین کشور جهان، شرکت‌های نفتی خود را موظف کرد تا نفت را در کشورهای ایران، ‌امارات متحده عربی، شبه‌جزیره عربی، کویت، عراق و عربستان سعودی به عنوان مستعمره‌های خود جست‌وجو کنند. این‌گونه بود که با یافتن مقادیر زیادی از نفت، این مناطق به مهم‌ترین مناطق استراتژیست دنیا تبدیل شدند. بدین ترتیب صنعت نفت ارتباط مستقیمی با سیاست یافت و نفت مهم‌ترین عامل در اداره کشور تولید‌کننده آن شد.

به خاطر نفت، جنگ‌های بسیاری درگرفت که با کشف تکنولوژی همراه شد. این ماده ارزشمند به ماده‌ای تبدیل شد که تاثیر مستقیمی بر زندگی بشر به دلیل نیاز او در تمام جوانب زندگی خود به آن دارد. به همین دلیل مسئله نفت به مسئله تعیین‌کننده در سیاست‌های بین‌المللی تبدیل شد.

آمارها نشان می‌دهد که در جهان معاصر، نفت یکی از مهم‌ترین عواملی بود که بسیاری از تنش‌‌های جهانی همچون جنگ‌های اول و دوم جهانی، بر گرد آن شکل گرفتند. همچنین این ماده ارزشمند هدف رقابت‌ها و سیاست‌های هیمنه و احتکار در آنچه در ادبیات سیاسی با عنوان جنگ سرد میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق عنوان می‌شود، قرار گرفت. پژوهش‌ها نشان از آن است که نفت در تحولات پی در پی قرن گذشته، عامل اساسی در معادله‌های جهانی ایفا کرد. نشانه‌های این مسئله عبارتند از:

۱) نفت که شاهرگ بدون منازع تمدن صنعتی در دنیای معاصر است، نقش تقویت‌کننده مفصل‌های پیکر کشورهای بزرگ را ایفا کرد. بدین ترتیب نفت و عامل کنترل آن عامل مهم در استراتژی تک قطبی در سیاست‌های بین‌المللی شد.

۲) نفت به ابزار رقابت در صحنه رقابت‌های اروپایی و آسیایی تبدیل شد.

۳) به دلیل نبود فرصت برای یافتن جایگزینی برای مزایای نفت به ویژه برای قدرت‌های بزرگ، این ماده را به مهم‌ترین عامل کشمکش‌ در رقابت‌های میان قدرت‌های تاثیرگذار در مناطق نفت‌خیز تبدیل کرد. در خصوص جهان عرب در سال ۱۹۷۳ رابطه قوی میان سیاست و نفت به وضوح آشکار شد. در این سال کشورهای عربی صادرات نفت خود را به کشورهای حامی اسرائیل در جنگ ۱۹۷۳ قطع کردند که در آن هنگام قیمت نفت از بشکه‌ای ۲ دلار به بشکه‌ای ۱۰ دلار رسید. بدین ترتیب برای کشورهای غربی آشکار شد که کشورهای تولید‌کننده نفت این امکان را دارند تا با تحکم بر نفت و صادرات آن این توانایی را دارند که بدون اجازه شرکت‌های نفتی خارجی یا دولت‌های صاحب ثقل در نظام اقتصادی و سیاسی بین‌المللی، تصمیم‌های سیاسی خود را مستقلانه اتخاذ کنند. به‌رغم اختلاف نظر در باره استفاده از نفت به عنوان یک سلاح، اما همه اتفاق نظر دارند که این ماده ارزشمند نقش بزرگی را در شکل دهی به سیاست‌ها و تصمیم‌های بین‌المللی ایفا می‌کند. این‌گونه بود که آشکار شد نفت نقش بزرگی در تغییر سیاست‌های جهانی یا نقشه سیاسی جهان دارد. بالا یا پایین رفتن قیمت‌های نفت چیزی نیست جز نشانه‌ای از قدرت و ضعف سیاست‌ها در مناطق مختلف جهان. جنگ دوم خلیج‌فارس که با اشغال کویت و توسط عراق آغاز شد، جهان را از روزانه ۵/۴ میلیون بشکه نفت محروم کرد که بدین ترتیب قیمت آن به طرز بی‌سابقه‌ای افزایش یافت. با آغاز ریاست‌جمهوری بیل کلینتون بر ایالات متحده آمریکا و تغییر سیاست‌های این کشور اما قیمت‌های جهانی نفت به شکل چشمگیری کاهش یافت. این مسئله تاکیدی است بر اینکه قیمت‌های نفت بر سیاست‌ها در برخی کشورهای تولید‌کننده و مصرف‌کننده آن استوار است.

با این وجود نمی‌توان از این نکته چشم‌پوشی کرد که صنعت نفت از آغاز با علم و تکنولوژی ارتباط مستقیم یافت بدین معنی که کشورهایی که سفره‌های نفتی در آنها یافت می‌شوند، از نظر فنی قادر به استخراج، نگهداری و صادر کردن آن نبودند. استخراج نفت نیازمند تکنولوژی و ابزارهایی است که بسیاری از کشورهای نفت‌خیز آن‌را در اختیار ندارند و این مسئله، ملی کردن این صنعت را با شکست مواجه می‌‌سازد، به ویژه که بسیاری از کشورهای پیشرفته، در اثر تجربه خود در این خصوص، همچنان دستگاه‌های پیشرفته استکشاف، حفاری و ذخیره تولید می‌کنند که این روند را آسان، دقیق، کم‌هزینه و دارای صرفه اقتصادی می‌کنند.

تمام اینها باعث می‌شود بسیاری از کشورهای تولید‌کننده نفت، وابستگی ناگسستنی به کشورهای صنعتی داشته باشند. به علاوه اینها روند انبار و صادرات نفت نیازمند لوله‌های مخصوص و ماشین‌آلات غول‌پیکری است که اکثر کشورهای نفت‌خیز فاقد آن هستند. این مسئله باعث آن می‌شود که کشورهای نفت‌خیز همواره تابع و وابسته به کشورهای بزرگ و پیشرفته از لحاظ سیاسی و تکنولوژی باشند. به علاوه این اقتصاد کشورهای نفت‌خیز اقتصادی به دلیل وابستگی صرف به درآمدهای نفتی، ضعیف و بی‌پایه باقی می‌مانند. در این کشورها صنعت‌های دیگر همچون کشاورزی رشد نیافتند و حتی نتوانستند برای پایان دادن به این وابستگی، به کاوش علمی و فنی بپردازند تا قابلیت‌های توانا برای اداره تولید نفت به طور مستقل بسازند. بدین ترتیب نفت به عنوان تاثیرگذارترین بر تصمیم‌های سیاسی جهانی باقی ماند.