جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

به مردم اعتماد کنید


به مردم اعتماد کنید

آنچه در پی می آید کوتاه شده سخنانی است که بی نظیر بوتو نخست وزیر پیشین پاکستان روز جمعه گذشته در مرکز مطالعات استراتژیک لندن ایراد کرده است

● بی نظیر بوتو در مرکز بین المللی مطالعات استراتژیک

آنچه در پی می آید کوتاه شده سخنانی است که بی نظیر بوتو نخست وزیر پیشین پاکستان روز جمعه گذشته در مرکز مطالعات استراتژیک لندن ایراد کرده است. خانم بوتو که اینک سال ها است در خارج از پاکستان اقامت دارد با نگاهی ژرف به بررسی گرفتاری های کشورش پرداخته است.

پاکستان با بحران عمیقی روبه رو است و این بحران حدود پنجاه سال پیش و زمانی آغاز شد که ایوب خان اولین حاکم نظامی پاکستان در سال ۱۹۵۸ بر سر کار آمد. ۳۰ سال پیش یعنی در سال ۱۹۷۷ یک کودتای نظامی دیگر حکومتی دموکرات را فرو ریخت تا عمق این بحران بیشتر شود.

از آن زمان تاکنون چهار دیکتاتور نظامی بر پاکستان حکمرانی کردند که دو دیکتاتور آخر ژنرال ضیاالحق و ژنرال پرویز مشرف بودند.

این دو حکمران با اینکه ظاهراً مطابق رویه قانونی و براساس رای مردم اداره پاکستان را در دست داشتند، اما واقعیت این است که هر دو آنها با استفاده از کودتای نظامی و خرابکاری های سرویس های اطلاعاتی توانستند دولت های قبل از خود را سرنگون کنند. به همین دلیل و با وجود چنین دیکتاتوری هایی است که مردم پاکستان هیچ وقت نتوانستند روی آرامش را ببینند و دموکراسی واقعی در پاکستان محقق نشده است.

هر زمان و هر فردی هم که قصد نهادینه کردن دموکراسی در این کشور را داشته با کارشکنی های گسترده یی روبه رو شده تا جایی که یا مجبور به کناره گیری از قدرت شده یا در صورتی که مقاومت کرده دولتش را سرنگون کرده اند.

بحرانی که امروز در پاکستان شاهد آن هستیم ادامه همان بحران پنجاه سال گذشته است اما متاسفانه در سال های اخیر این بحران شدت بیشتری یافته و تا آنجا پیش رفته است که پاکستان امروز به یکی از اصلی ترین پایگاه های القاعده و دیگر گروه های تروریستی تبدیل شده است. این وضع نه تنها باعث آزار و ناراحتی مردم پاکستان شده بلکه وجهه این کشور را در کل دنیا هم خدشه دار کرده است.

مرز بین پاکستان و افغانستان هر روزه شاهد درگیری نیروهای طالبان و القاعده با نظامیان ناتو است و کمتر روزی بدون دادن تلفات در میان نظامیان ناتو به شب می رسد. پایگاه های بی شمار القاعده و طالبان در نقاط مختلف پاکستان از جمله اسلام آباد خطر بزرگی برای ۱۶۰ میلیون نفری است که در این کشور زندگی می کنند.

هفته گذشته چهار انفجار بزرگ در نقاط مختلف پاکستان رخ داد که در آخرین آنها ۱۸ نفر در اسلام آباد کشته شدند.

اگر اقدامات تروریستی ماه های اخیر در پاکستان را دوباره مرور کنیم متوجه خواهیم شد که این اقدامات در نقاطی از این کشور رخ می دهد که رژیم کمترین نفوذ و کمترین کنترل را در آنها دارد.

صادقانه باید گفت که آینده دموکراسی در جنوب آسیا وابستگی زیادی به رفتار و سیاست هایی دارد که جامعه بین الملل در قبال حکومت های دیکتاتوری این منطقه از جمله افغانستان و پاکستان در پیش می گیرد.

مهمترین حادثه یی که در هفته های اخیر در پاکستان رخ داد حادثه مسجد لعل بود که بیش از ۱۰۰ کشته برجا گذاشت. حوادثی که در این ارتباط و در هفته های اخیر رخ داد نتیجه مستقیم هشت سال دیکتاتوری نظامی در پاکستان است.

نظام های حکومتی مشابه حکومت پرویز مشرف که یک حاکم نظامی بر آن حکمرانی می کند بهترین خوراک برای گروه ها و افراد تندرو است تا اقدامات خشونت آمیز خود را زیر سایه چنین حکومت هایی انجام دهند. البته بسیاری از سیاستمداران غربی تصور می کنند که وجود رژیم هایی مثل رژیم های کنونی در افغانستان و پاکستان اجازه فعالیت به خشونت طلبان و افراطیون را نخواهد داد. حال امیدوارم اتفاقات پس از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ به آنها نشان دهد که چنین تفکری از پایه اشتباه بوده است.

اگر بخواهیم اوضاع امروز پاکستان را بهتر تحلیل کنیم باید ببینیم این کشور در چه وضعیتی بود و چه عوامل و اتفاقاتی باعث هست وضع این کشور به این گونه که است درآید. البته قبل از هر چیز باید گفت که تاریخ معاصر دو کشور افغانستان و پاکستان ارتباط تنگاتنگی با هم دارد و نمی توان این دو کشور را از هم جدا کرد.

حمله نظامی شوروی به افغانستان در دهه هفتاد میلادی همانطور که آثار منفی بر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی افغانستان گذاشت اثرات منفی خود را بر اوضاع پاکستان هم برجا گذاشت.

فراموش نکنیم که در پی همین حمله نظامی بود که برخی از کشورهای غربی خواستار آن شدند که پاکستان استقرار دموکراسی در کشورش را به تعویق بیندازد. همزمان کشورهای غربی که اتفاقات افغانستان پس از تهاجم شوروی را شاهد بودند قصد داشتند حمله شوروی به افغانستان را بهانه یی برای تحت فشار قرار دادن سران حکومت کمونیستی شوروی کنند. در واقع افغانستان زهری بود که به ظرف نوشیدنی شوروی سابق چکانده شد. البته غرب به اهداف کوتاه مدت خود در افغانستان دست یافت اما اهداف بلندمدت در این میان قربانی شدند.

سران غرب شاید تصور نمی کردند این اتفاقی که امروز در پاکستان و افغانستان در جریان است، بیفتد. سر برآوردن طالبان و القاعده چیزی بود که هیچ کدام از دولتمردان و سیاستمداران غربی تصورش را هم نمی کردند، اما چنین چیزی نتیجه مستقیم اقدامات و سیاست های آنها در قبال افغانستان و پاکستان است. بهترین راه خروج از وضعیت فعلی حداقل در پاکستان این است که دولتمردان به مردم پاکستان اعتماد کنند. مرد سرزمین من تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند حکومت های تندرو و دیکتاتور بر آن حکمرانی کنند.

آرش فرحزاد