چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
وابستگی با دلبستگی فرق دارد
شناسایی و تعریف رابطه عاطفی به هنجار یکی از بحثانگیزترین موضوعات روانی است و مفاهیمی همچون عشق، دلدادگی، محبت و علاقه، وابستگی و دلبستگی معمولا مترادف یا حتی به جای یکدیگر به کار میروند. دانشمندان علم روانشناسی در قرن گذشته تلاشهای گستردهای را در جهت تبیین این موضوعات انجام دادهاند. در این مجال مختصر هدف ما بررسی و شناخت این مفاهیم از منظر شاخهای از علم روانشناسی است که بر روابط اولیه در دوران کودکی بین فرزند و والد به عنوان عامل اساسی در ایجاد ارتباطهای بین فردی تا پایان عمر تأکید دارد...
بر پایه این نظریه شیوه برقراری رابطه نوزاد انسان با والدین به ویژه مادر – در آغاز از نوع وابستگی است – به این معنا که ارضای نیازهای جسمانی و عاطفی یکطرفه و نامحدود، محور ارتباط او با جهان خارج است. به تدریج و در طی سالهای بعد، در رشد به هنجار کودک این نوع ارتباط باید به شکلی پختهتر و به نوع اصطلاحاً دلبستگی تبدیل شود، یعنی ایجاد ارتباط همزمان با دارابودن احساس استقلال و امنیت فردی و همراه با رعایت مرزهای آزادی دوسویه – حال اگر در این مسیر رشد به دلایلی مثل محرومیت شدید از ارضای نیازهای وابستگی و یا افراط در تقویت وابستگی در کودک توسط والدین، اختلالی ایجاد شود به باقی ماندن مدل ارتباطی توأم با وابستگی در او منجر میشود که کم و بیش تا پایان زندگی میتواند ادامه پیدا کند – بر این اساس علاقمندیها و عاشق شدنها بر پایه وابستگی صورت میگیرند، یعنی فرد برای پرکردن خلاءهای عاطفی و ارضای نیازهای فردی به صورت خودخواهانه به کسی علاقهمند میشود. در این عشقها معمولاً عدم واقعبینی، شور و هیجان فراوان، ریتم تند رفتارها و اتفاقات مشهود هستند. آدمها در این وضعیت بیشتر نگران از دست دادن هستند تا شادمان از به دست آوردن و لذا تلاش زیادی برای حفظ کردن انجام میدهند و با هزینه مادی و معنوی نامعقول در تلاشاند که دیگری را به گونهای که میپسندند تغییر دهند و در این راه به خود فریبی دست میزنند زیرا توان مقابله با اضطراب تنها ماندن را ندارند و اکثر تعاملات آنها پس از مدتی از سر عادت صورت میگیرد. از سوی دیگر در دلبستگی، دوست داشتن توأم با واقعبینی است، یعنی خواستن دیگری با در نظر گرفتن تمام نقاط ضعف و قوت و در عین حال دارابودن ظرفیت از دست دادن – در این شیوه ارتباطی آدمها همدیگر را به صورت بیمارگونه محدود نمیکنند و به خاطر وجود فرد دیگر در زندگی خود احساس آرامش و تکامل میکنند. در یک کلام، تلاش فرد وابسته برای از دست ندادن کسی است که بدون او نمیتواند زندگی کند ولی انسان دلبسته به دنبال به دست آوردن کسی است که با او بتواند زندگی کند. شیوههای برقراری ارتباط با کودکان باید بر پایه ارضای متناسب نیازهای روانی باشد تا به عبور از وابستگی و دستیابی به دلبستگی منجر شود. عدم توسعه و تقویت شیوههای توأم با وابستگی تحت عناوینی همچون عشق و محبت به صورت فرهنگسازی صحیح در مورد شرح وظایف والدینی و زناشویی باید صورت بگیرد و در گام آخر انجام رواندرمانیهای فردی و زوج درمانی برای شناخت و تصحیح ارتباطهای بین فردی نامطلوب ضروری است.
دکتر علی ناظریآستانه/ روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست