چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
بازنمایی خانواده ایرانی در قاب گذشته
امروزه واژه «بازنمایی» در تحلیلها و مطالعات رسانهای به عنوان یکی از مفاهیم پرکاربرد بیش از گذشته مورد استفاده قرار میگیرد. بازنمایی براساس تعاریف، ابزاری است برای نمایش واقعیت که در رسانهها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. در واقع کارکرد اساسی رسانهها همان بازنمایی واقعیتهای جهان خارج برای مخاطبان است.
اگر با استفاده از این تعاریف بخواهیم به مقوله بازنمایی خانواده ایرانی در سریالهای تلویزیونی بپردازیم همواره با چند دسته بندی مواجه خواهیم شد. در این دستهبندی تعدادی از سریالها دقیقا خانوادههایی را به تصویر میکشند که در مناسبات درونی با قشر وسیعی از خانوادههایی که در اطراف خود با آنها مواجهیم، شباهت دارند. در دستهبندی دیگر به ضرورت درام و ظرفیتهای روایت با خانوادههای مساله داری طرف هستیم که با انواع و اقسام دردها و رنجها مواجهند. گاهی نیز بازنمایی خانواده برگرفته از نمادها و نشانههایی است که در گذشته و در نهاد خانوادههای سنتی و قدیمی ایرانی یافت میشده. از این نمونه بازنمایی میتوان به سریال تلویزیونی یه تیکه زمین اشاره کرد که از شبکه دوم در حال پخش است و همواره از جانب سازندگان آن مطرح شده که قصد دارند با این سریال چهره خانوادهای ایرانی را به تصویر بکشند.
یه تیکه زمین با دعوای حاجحیدر و آقاالتفات آغاز میشود، آنجا که حاجحیدر از سوی اتحادیه نانوایان، مغازه نانوایی التفات را به دلیل شکایتهای متعدد و تخلف پلمب میکند و التفات هم او را تهدید میکند انتقام سختی خواهد گرفت. مخاطب با این سکانس آغازین که قبل از تیتراژ اولین قسمت پخش شد به سرعت در جریان اختلاف این دونفر و ماجرای اصلی داستان - که تقابل حاجحیدر و التفات است - قرار میگیرد. بعد از تیتراژ اما نوبت به معرفی شخصیتها میرسد؛ خانواده حاجحیدر، آقاسید، یار همیشگی او و خاتون خواهر حاجحیدر که در روستای اجدادی خود یعنی سیاوشان زندگی میکند. آغاز داستان که به نوعی نشاندهنده کشمکش اصلی فیلمنامه است از همان ابتدا مخاطب را با این سوال مواجه میکند که التفات چگونه میخواهد از حاجحیدر ـ که معتمد محل هم است و همه اهالی برای او احترام خاصی قائلند ـ انتقام بگیرد. همین سوال که در ذهن مخاطب ایجاد شده او را وادار میکند تا داستان را دنبال کند و با دیگر شخصیتها هم آشنا شود.
نکته: نویسنده یک تکه زمین همان داستان قدیمی پدرسالار را در قالبی دیگر و با خرده داستانهایی متفاوت به نگارش درآورده است. با این تفاوت که مخاطب او ۲۰ سال است آن فضاهای سنتی درون خانواده را پشت سر گذاشته و به سختی میتواند با آن ارتباط برقرار کند
حاجحیدر و خانواده اش از جمله خانوادههای مردسالاری هستند که به خانواده گسترده اعتقاد دارند و دو پسرش نیز به پیشه و کسب و کار پدر روی آوردهاند و به نوعی ادامهدهنده راه او هستند. نمونه چنین خانوادهای را البته در سطحی وسیعتر در سریال پدرسالار دیده بودیم که حدود ۲۰ سال پیش توسط علیاکبر محلوجیان - یعنی نویسنده یه تیکه زمین - به نگارش درآمده بود. محلوجیان متاسفانه همان طور که سال گذشته مجموعه «فرات» را با داستانی مشابه کارهای قبلی خود - یعنی زیرتیغ و مثل هیچ کس - روانه آنتن شبکه دو کرد، امسال هم داستان قدیمی پدرسالار را در قالبی دیگر و با خرده داستانهایی متفاوت تحت عنوان یه تیکه زمین به نگارش درآورده است. با این تفاوت که مخاطب او ۲۰ سال است آن فضاهای سنتی درون خانواده را پشت سر گذاشته و هماکنون به سختی میتواند با چنین مناسباتی ارتباط برقرار کند. باید توجه داشته باشیم که حتی اگر بخواهیم خانوادهای را در یک اثر نمایشی به تصویر بکشیم که به نظر و عقیده ما خانوادهای ایدهآل و آرمانی است، باید برای همذاتپنداری مخاطب نیز اهمیتی قائل شویم. مخاطبی که ۲۰ سال پیش با مناسبات خانواده اسدالله خان ارتباط برقرار میکرد، هماکنون آنقدر تغییر کرده است که مناسبات خانواده حاجحیدر را باور نمیکند چرا که در دنیای واقعی اطراف خود چنین خانوادهای را نمیبیند.
استفاده از واژههایی نظیر آقاجون همچنین مناسبات بین نسلی به شکلی که در یه تیکه زمین شاهد آن هستیم امروزه آنقدر کمرنگ شده است که اگر نگوییم دیگر در اطراف خود آنها را نمیبینیم و نمیشنویم حداقل از کنش آدمهای همسن و سال فرزندان حاجحیدر هم سالهای سال است که دیگر دیده نمیشود. همچنین باز هم در این مجموعه همانند کارهای قبلی محلوجیان شاهد هستیم که یکی از فرزندان خانواده که اندکی راه خود را از مسیر اصلی خانواده خارج میکند بنیان این خانواده مستحکم را تا مرز نابودی میبرد. او بازیچه دست دشمن حاجحیدر یعنی التفات میشود و در مقابل پدر قرار میگیرد. (در شرایطی مشابه با پدرسالار)
یکی دیگر از اشکالاتی که علاوه بر نحوه بازنمایی خانواده و چگونگی مناسبات بین نسلی متوجه یه تیکه زمین میشود، بازی داریوش ارجمند در نقش حاجحیدر و همچنین عنایت بخشی در نقش آقاسید است. متاسفانه نقش حاجحیدر برای داریوش ارجمند نقش تازهای نیست و او مجدد در همان ظاهری که پیش از این در فیلمها و سریالهای قبلی داشته اجرای نقش کرده است و برای این نقش ویژگی تازهای را در بازی خود ارائه نداده. درست است شخصیتهایی که او بازی میکند آدمهای متفاوتی با ماجراها و زندگیهای متفاوت هستند، ولی نوع بازی او در اغلب این نقشها تفاوت بارزی با یکدیگر ندارند. عنایت بخشی را در همین شخصیت شبیه آقاسید بارها و بارها در مجموعههای تلویزیونی دیگر دیدهایم و حتی میتوان گفت بازی آتیلا پسیانی هم شباهتهای زیادی با کارهای قبلیاش دارد.
تلاش عوامل مجموعه یه تیکه زمین خصوصا مهدی کرمپور که برای بازنویسی چند باره فیلمنامه از خسرو نقیبی دعوت کرده تا به نحوی بتواند مناسبات بین نسلی و جنس روابط شخصیتها با یکدیگر را تعدیل کند، تا حدود زیادی قابل تقدیر است اما همین اتفاق در مجموعه فرات توسط مازیار میری (کارگردان) و امیر عربی (بازنویس فیلمنامه) یکبار دیگر هم تکرار شده بود و همانند یه تیکه زمین برآیند کلی اثر به دلیل همین نبود توجه به مناسبات روزمره مردم عادی نتوانست آن طور که باید با مخاطب ارتباط برقرار کند.
مبینا بنیاسدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست