چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
کاریکاتوری بر «روزی روزگاری»
۱ هنوز یاد و خاطرهاش باقی است. شخصیتهایش هنوز در خاطره جمعی مخاطبان تلویزیون و مردم ایران زنده و جاویدند چراکه آنقدر ملموس و قابل باور و جاندار بودند که هیچگونه نمیتوان آنها را از ذهنها زدود و پاک کرد.
اصلا حضور آن خسروی خوبان در آن سریال و انرژی و بازی باورپذیرش جانبخشی فراوانی به روزیروزگاری داد و رآکورد حسیاش موجب اثربخشی آن اثر بود. صدالبته موسیقی فرهاد فخرالدینی به طرز عجیبی بر اثر نشسته بود و روزی روزگاری را به کاری بیبدیل و یگانه در موضوع مورد ساخت رسانیده بود. از سویی دیگر امرالله احمدجو در آن اثر، تمرکزی یگانه در شخصیتپردازی، ساختار کلی قصه و متاثر از شناخت کافی و وافیاش از زندگی صحرانشینی و انرژی مضاعفی برای باورپذیری لازمه در مجموعه اجزای «روزی روزگاری» ایجاد کرده بود، طوریکه به باور همگان روزی روزگاری را به یکی از ماندگارترین آثار تلویزیون بعد از انقلاب تبدیل کرده بود.
البته متاثر از این اثر بیبدیل، تفنگ سرپر نیز توسط این هنرمند ۱۰سال پس از آن ساخته شد که به طرز عجیبی آببندی بود، هیچ شخصیت قابل درکی نداشت و به هیچوجه نتوانست توجه مخاطبان تلویزیون را به خود جلب کند؛ اثری که در ۴۰قسمت آن تسلط بیگانه را خاطرنشان کرده بود و از اقوام ایرانی ترس را به مخاطب انتقال میداد، فراز و فرود قصهاش به هیچوجه همذاتپنداری مخاطب را برانگیخته نمیکرد. پس از آن بود که امرالله احمدجو به این درک رسید که پس از این شکست کامل [تفنگ سرپر] نزد مخاطب، باید از محبوبیت فراوان سریال اولش «روزی روزگاری» استفاده کند و ادامه آن را بسازد. قرار بر این بوده که «پشت کوههای بلند» که با اسم اوسنه پادشاهــی تولید شد ادامه روزی روزگاری باشد؛ ادامهای که بر اثر شتاب همیشگی این گروه در تهیه و تولید آثاری که میسازد به لحاظ بودجه و زمانی که برای آن صرف شده است سریالی فاحش به حساب میآید اما کمتر از حتی سریالهای روتین توانسته است توجه مخاطبان تلویزیون را به خود جلب کند و این دلایل زیادی دارد.
۲ حتی برای هنرمندان بزرگ عرصه هنرهای نمایشی نیز خیلی آسان نیست؛ برای تکرار موفقیت یک اثر نمایشی که بسیار جدی بود و باورپذیری خاصی برای مخاطب داشته است، با تغییر رویکرد و ساختار روایی از جدی به طنز بتوان به موفقیتی درخور توجه دست یافت و این کاری است بسیار دشوار که در این عرصه شتابزده تولید آثار نمایشی در تلویزیون نمیتوان به آسودگی به آن دست یافت.
بهخصوص اینکه همراه این تغییر رویکرد لهجهای خاص به آن افزوده شده است که کمی برای رسانه سراسری و مخاطبان فراگیر آن ناآشناست چراکه به گفته احمدجو تلاش کرده عبارات، متلها، مثلهای محلی اصفهانی را زنده کند؛ مجموعه زبانی که حتی در اصفهان کنونی چندان قابل فهم نیست و احمدجو با این کار به دنبال آن بوده که این خردهزبانهای فولکلوریک محلی اصفهانی را زنده کند. از سویی دیگر نوع طراحی صحنه این اثر که به طرز عجیب غریبی خیلی بیش از حد شیک و حتی امروزی است باعث شده باورپذیری با سرعت نور از مخاطب دور شود و از همه مهمتر از آنجا که بازیگران مجموعه با این نیت که چون میخواهند طنز بازی کنند باید در ارایه حس و گفتار غلو کنند، این بازیهای غلوآمیز و خارج از کنترل باعث شد مخاطب از این اثر فرار کند و ندیدن را به تماشای آن ترجیح دهد.
۳ کمتر پیش آمده این گروه در آثاری که برای تلویزیون میسازد شتابزدگی در جریان تولید نداشته باشد و بیشتر از آنکه به تولید یک مجموعه تلویزیونی بپردازد آن مجموعه را اصطلاحا جمع کند و تنها یک اثر از این گروه تاکنون مشاهده شده است که در خور تامل بود [دوران سرکشی] و آنهم به دلیل انرژی فراوان فیلمنامهنویسی [علیرضا طالبزاده] و کارگردان آن [کمال تبریزی] بوده است و به جز این، در تمامی موارد به جای خلق یا تولید اثر به جمع کردن یک اثر پرداخته است و همه به نیکی میدانیم که تلاش یک گروه تهیه برای تولید یک اثر تفاوت ماهوی دارد با رویکرد آنها برای جمع کردن یک مجموعه در حین تولید یک اثر و در چنین رویکردی محوریت کاربر آن است که هرچه کمتر و کمهزینهتر بهتر و... . و اگر از این دیدگاه بخواهیم به پشت کوههای بلند بنگریم آن را فاقد شاخصههای لازم میبینیم.
۴ بــه عبارت دقیقتر امرالله احمدجو که یکی از بارزترین شاخصههای آثار تلویزیونیاش میزانس و دکوپاژ خاصش بوده است در این اثر، بازیگرانش همینطور باری به هر جهت جلو دوربین میایستند، سرگردانند و دیالوگها را به سطحیترین شکل ممکن بیان میکنند و در ارایه بازی مطلوب به شیوهای غلوآمیز عمل میکنند... .
و اینگونه احمدجو مخاطب خاص خود را که با روزی روزگاری آنها را کسب کرده بود از دست میدهد و از آنجا که با آن سریال سطح توقع مخاطبان را بالا برده است مخاطبش با چنین اثری راضی نمیشود.
۵ و اکنون امرالله احمدجو شبیه آن سینماگرانی است که روزگاری چند اثر خوب تولید کردهاند و هنوز در باد آن آثار خوابیده و فکر میکنند هرچه از ذهن آنها تراوش کند شاهکار است. حقیقت این است که پشت کوههای بلند کاریکاتوری بر روزی روزگاری است و باید آرزو کرد ای کاش ساخته نمیشد چراکه برای مخاطب سیما به ساخته شدنش نمیارزید و چیزی گیر مخاطب عام و خاص سیما از تماشای این سریال نمیآید.
راقم این سطور که از علاقهمندان قلم، نگاه و آثار احمدجوست، توصیه میکند احمدجو در خلوتی که خود میسازد به آن تمرکز مثالزدنیاش بازگردد و آثاری بنویسد که همچون روزی روزگاری توان لازمه را به لحاظ شخصیتپردازی، گرهافکنی، گرهگشایی ادبیات محاورهای و... داشته باشد و قدر جایگاه کاری خود را بیشتــــر از این بداند و راحت خود را خرج نکند چراکه در این اثر به شیـوه تئاتـــر لالهزاری و از همیــن گونه اصفهانیاش سعی در خنداندن مردم داشته اما به نظر میآید پتانسیل احمدجو در موضوعات جدی بیشتر باشد و الزام اینکه این اثر کمدی دربیاید سفارش بوده و به این کار نمیچسبد.
امیر فرضالهی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست