جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

رسالت شیعه در جهانی سازی اندیشه انتظار


رسالت شیعه در جهانی سازی اندیشه انتظار

یکی از نکات مهم در راستای جهانی سازی, توجه به رسالت جهانی شیعه در جهانی سازی این اندیشه الهی است

یکی از نکات مهم در راستای جهانی سازی، توجه به رسالت جهانی شیعه در جهانی‌سازی این اندیشه الهی است. بدون شک، اندیشه شیعی، در جایگاه خاستگاه ایده مهدویت و ظهور، رسالت طرح و ترویج جهانی این اندیشه رهایی‌بخش را برعهده دارند و امروزه بیش از هر زمان دیگر، ضرورت بسط و گسترش اندیشه ظهور منجی موعود در جایگاه یک ایده جهانی و نجات‌بخش، احساس می‌شود.

این وظیفه در این عصر- باتوجه به عطش فزاینده افکار عمومی به یک اندیشه نجات‌بخش و آینده‌ساز ـ بیش از هر زمان دیگر، بردوش نخبگان فکری و اندیشه‌سازان متفکر شیعی، سنگینی می‌کند.

این بار مسؤولیت، ناشی از تغییر شرایط حاکم بر جامعه شیعی و تفاوت وضعیت امروز باگذشته است. در گذشته، موضوع انتظار ظهور و پایان یافتن غیبت حضرت مهدی علیه السلام، که از مختصات اندیشه شیعی است، بیشتر یک موضوع اعتقادی و باور مذهبی تلقی می‌شد که آثار امید‌بخش آن، جایگاه اعتقادی شیعه را تحکیم بخشیده و تا حد زیادی از آسیب پذیری آنان کاسته و شیعه را مقابل سیاست‌های حذفی و سرکوب‌گرایانه حکام جور در طول تاریخ، مقاوم نگه داشته بود. درگذشته، لزوم حفظ هویت مذهبی شیعه مقابل چالش‌ها و برخورد حذفی مذاهب دیگر و حکام وقت، جامعه شیعی را به رویکرد درون‌گرا و جدلی، سوق داده بود و این بینش اعتقادی، یعنی انتظار و چشم به راهی شیعه، همواره با یک منش سیاسی و اجتماعی همراه بوده. دیگران، شیعه را گروهی همیشه مخالف و ناسازگار با حُکّام و سلاطین وقت و نافی مشروعیت حکومت آنان، مطرح کرده بود.

هنگام ظهور نیز شیعیان و پیروان آن حضرت، در جایگاه پیشگامان نهضت جهانی امام مهدی علیه السلام بار سنگین اجرای دستورات امام مهدی علیه السلام را برعهده خواهند داشت

امروزه، با توجه به موقعیت جاافتاده و تأثیرات اعتقادی تفکر شیعی درجهان، وضعیت کاملاً تغییر کرده است. امروزه این باور در جامعه شیعی، از حالت اعتقاد ذهنی به یک رویکرد سیاسی ـ اجتماعی تبدیل شده است و جامعه شیعی بر این حقیقت اذعان دارند که می‌توانند در راستای تغییر وضعیت موجود و فراهم‌سازی شرایط جهانی برای ظهور مصلح موعود علیه السلام ، دارای نقش تأثیرگذار باشند؛ چه این‌که درچند دهه اخیر، این رویکرد مبارک، میان بسیاری از اندیشوران شیعی با توجه به مقتضیات شرایط فعلی، به خوبی مشهود بوه است.

جامعه شیعی، به دلیل این‌که رسالت تبیین و ترویج اندیشه انتظار و طرح حکومت جهانی مهدوی را برعهده دارند، باید خود در این عرصه پیشگام و آماده باشند. این آمادگی، مستلزم حضور تأثیرگذار شیعه در عرصه‌های فکری، فرهنگی و سیاسی نظامی است، تا بتواند در بسط و توسعه تفکر مهدویت درجهان، به رسالت خطیر و الهی خویش عمل نمایند.

به نظر می‌رسد، با توجه به شرایط مساعد نسبی موجود، جامعة شیعی می‌تواند با درک صحیح ضرورت‌ها از یک‌سو و نقش‌آفرینی و مدیریت تأثیرگذار در عرصة افکار جهانی ازسوی دیگر، شرایط مساعد کنونی را به یک فرصت تبدیل کند؛ سپس با تبیین جاذبه‌ها و ویژگی‌های ایدة مهدویت و نظریة حکومت عدل جهانی اسلام، در جایگاه عنوان تنها نظریة نجات‌بخش، زمینة فراگیری این اندیشة الهی را در جهان، فراهم سازند و با ارائه الگوی حکومتی نوینی، افق نگاه مردم دنیا را به ایدة مهدویت و ظهور، روشن کند.

این‌که در روایات، برنقش کلیدی شیعه در هنگام ظهور برای تحقق حکومت عدل جهانی، تأکید شده، برای آن است که جامعه شیعی، درعصرانتظار، رسالت زمینه‌سازی چنین حکومتی را بر عهده دارند؛ لذا هنگام ظهور نیز شیعیان و پیروان آن حضرت، در جایگاه پیشگامان نهضت جهانی امام مهدی علیه السلام بار سنگین اجرای دستورات امام مهدی علیه السلام را برعهده خواهند داشت.

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: هنگامی که قائم ما قیام کند خداوند بر توان شنیدن و دیدن شیعیان ما می‌افزاید؛ به‌ گونه‌ای که بین آنان و امامشان، واسطه و پیام رسانی نیست. امام، با آنان گفت‌وگو می‌کند و آنان، به امامشان می‌نگرند؛ در حالی ‌که او در مقر خود حضور دارد.[۱]

این روایت بر دستیابی شیعه به امکانات فوق العاده شنیداری و دیداری، در عصر ظهور دلالت دارد؛ نکت? قابل تأمل در این روایت این است که در آن، سخن از ارتباط تنگاتنگ و گفت‌وگو و تصمیم‌گیری امام زمان علیه السلام با شیعیان مطرح است، نه کسانی دیگر و این، حاکی از آن است که مسؤولیت‌های اصلی در تحقق حکومت مهدوی در عصرظهور نیز بر عهده شیعیان و زمینه‌سازان ظهور‌ است.

در جای دیگر نیزحضرت به ابوبصیر می‌فرماید:

«خوشا به حال شیعیان قائم ما که در غیبت او منتظر ظهور اویند و هنگام ظهورش نیز فرمانبر امام خود هستند».[۲]

از این روایات به خوبی استفاده می‌شود که میان شرایط عصر غیبت و انتظار، با شرایط ظهور، پیوند و هماهنگی وجود دارد. طبق این روایات، منتظران و زمینه سازان ظهور در عصر انتظار، وارثان عصر ظهورند.

این نوع روایات، بر رسالت سنگین شیعه در عصر انتظار تأکید دارد؛ زیرا همچنان‌که عصر ظهور، عصر اجرای احکام دینی و عملیاتی‌ شدن برنامه‌ها و اهداف وحیانی اسلام در تحقق جامعة توحیدی جهانی است، عصر انتظار نیز، عصر ایجاد استعداد و تمرین آمادگی جامعه شیعی و توسعه این آمادگی، برای ورود به عصر ظهور است. عصر انتظار، عصر تمهید و مقدمه‌چینی سلطنت و حاکمیت نظام مهدوی است.

در این عصر که عصر جهانی‌شدن است، طرح نظریة «حکومت واحد جهانی اسلام» در قالب «مهدویت»، با توجه به برتری و برجستگی‌های ذاتی آن، شاخص استوار و گزینة مطمئن و بی‌بدیلی است که می‌تواند انتظارات بشر در شرایط جهانی‌شدن و جهان‌گرایی را به بهترین شکل برآورد

در این عصر، مهم‌ترین مأموریت شیعیان و یاوران حضرت، پافشاری بر هویت دینی و مقابله با انحرافات و تأکید بر اجرای عدالت و ترویج و گسترش آن است؛ چنانکه در عصر ظهور، نیز، مأموریت اصلی یاران حضرت، پاکسازی جامعه از فتنه ظلم و جور و اجرای سیاست‌های عدالت‌محور امام علیه السلام است. حضرت، آنان را به شرق و غرب عالم اعزام می‌کند، تا عدالت و قسط را به اجرا بگذارند. «یارانش را به سراسر جهان اعزام می‌کند و با دستور به اجرای عدالت و نیکی، آنان را فرمانروایان کشورها قرار می‌دهد».[۳]

این نوع روایات، بر ضرورت نقش‌آفرینی شیعه در عصر انتظار برای فراهم کردن زمینه‌های ظهور تأکید دارد؛ از این نظر، رسالت شیعه، یک رسالت جهانی است؛ چون در پی دگرگونی جهانی است و انجام این رسالت خطیر، بدون حضور مؤثر در عرصه گفتمان جهانی و تأثیرگذاری جدی در نگرش‌های عمومی، میسر و ممکن نخواهد بود.

در این عصر که عصر جهانی‌شدن است، طرح نظریة «حکومت واحد جهانی اسلام» در قالب «مهدویت»، با توجه به برتری و برجستگی‌های ذاتی آن، شاخص استوار و گزینة مطمئن و بی‌بدیلی است که می‌تواند انتظارات بشر در شرایط جهانی‌شدن و جهان‌گرایی را به بهترین شکل برآورد.

پی نوشت ها:

۱- ان قائمنا اذا قام مدالله عزوجلّ لشیعتنافی اسماعهم وابصارهم حتی لایکون بینهم و بین القائم برید، یکلمهم فیسمعون وینظرون الیه وهوفی مکانه؛ کافی، ج۸، ص۲۴۱؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۶، معجم احادیث الامام المهدی، ج۴، ص ۵۷.

۲- «طوبی لشیعة قائمناالمنتظرین لظهوره فی غیبته والمطیعین له فی ظهوره»؛ شیخ صدوق، کمال الدین، همان، ص۳۵۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۴۹؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۵، ص۱۰۸.

۳- «یفرق المهدی اصحابه فی جمیع البلدان و یأمرهم بالعدل و الاحسان و یجعلهم حکامافی الآقالیم»؛ روزگار رهائی، ج۲، ص۶۳.