دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
فوتبال فراتر از یک ورزش ساده است
انتخاب فیفا برای اینکه میزبانی جام جهانی ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ را به روسیه و قطر بسپارد باعث شده جشن بزرگ فوتبال در همه جای دنیا رخنه کرده و برگزار شود. این انتخابها نشان میدهد رقابتهای جام جهانی بیش از یک رشته ورزشی ساده است و حالا در تار و پود اجتماع هر ملتی نیز رخنه کند است. البته با توجه به کشورهایی که برای این دو دوره اعلام آمادگی کرده بودند کار برای فیفا به منظور انتخاب این دو کشور بینهایت دشوار بوده است. فقط کافی است به رقبای این دو کشور نگاهی بیندازیم تا این مساله را به خوبی دریابیم.
از انگلیس شروع کنیم که مهد فوتبال مدرن است و به خاطر تاثیرش بر این رشته و از همه مهمتر ورزشگاههای مدرن و البته تماشاگران دوآتشهاش همواره در دنیای فوتبال چهرهای شناختهشده است. در اسپانیا و پرتغال مجموعهای از ستارههای بزرگ دنیای فوتبال را میبینیم. این دو کشور زیرساختهای بسیار مناسبی دارند و با توجه به اشتیاقی که در بین فوتبالدوستان این دو کشور وجود دارد، طبیعتاً میتوانستند جام جهانی به یادماندنی را رقم بزنند. امریکا کشور شماره یک ورزش در دنیاست و با توجه به برگزاری فوقالعاده جام جهانی ۱۹۹۴ و البته مسائل بهینه تجاری در این کشور، میتوانست انتخاب بسیار مناسبی باشد. راجع به استرالیا هم باید چنین چیزی گفت؛ آنها ورزش را بینهایت جدی میگیرند و با تلفیقی از فرهنگهای مختلف دنیا طبیعتاً میتوانستند جام جهانی موفقی را تجربه کنند. هلند و بلژیک نیز چنان شبکه حمل و نقل بینظیری دارند که وقتی این موضوع با تجربه میزبانی آنها در هم آمیخته میشود گذشتن از نام این دو کشور نیز به خودی خود کار سادهای نخواهد بود.
● چرا روسیه و قطر
طبیعتاً راجع به این دو کشور نمیتوان خیلی سریع پاسخی روشن و مبرهن یافت و در واقع فیفا با انتخاب این دو به عنوان میزبان، بزرگترین ریسکها را به جان خرید. با این حال تصمیم فیفا مبنی بر اینکه جام جهانی را در سرزمینهای ناشناخته برگزار کند دال بر جسارت این نهاد است و این اتفاق در حالی میافتد که برگزاری جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقا نیز بیهول و هراس نبود. جام جهانی ۲۰۱۰ منتقدان زیادی به ویژه در امور امنیتی و نواقص لجستیکی داشت و فیفا از این حیث حسابی زیر فشار بود.
با این حال اگرچه جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی بهترین جام برگزارشده در تاریخ نبوده اما بدون تردید یکی از بینظیرترین تورنمنتهایی بوده که تا به حال دنیای فوتبال به خود دیده است؛ آن جام جشن فوتبالی تمامعیاری بود که با افتخارات، صحنههای دراماتیک و مسائل بشردوستانه در هم آمیخت. جام جهانی ۲۰۱۰ اگرچه جنبه هالیوودی کمی داشت و از لحاظ فنی نیز بحثبرانگیز بود اما آفریقای جنوبی نشان داد در میان تمام ورزشها تنها فوتبال است که میتواند همه مردم دنیا را با هم متحد سازد و حالا نوبت روسیه و قطر است که چنین چیزی را نشان دهند. آنها میتوانند و باید بتوانند از این فرصت نهایت استفاده را ببرند و نشان دهند فوتبال میتواند مشارکتهای اجتماعی و سیاسی بهینهای برای سیاره درهم و برهم ما به ارمغان بیاورد.
جام جهانی برای اولین بار در روسیه برگزار خواهد شد و این در حالی است که این کشور بسان کتاب نخواندهای است که همه چیز آن برای افرادی که خارج از روسیه زندگی میکنند، ناشناخته است. حالا این تورنمنت میتواند روسیه را به همه مردم دنیا معرفی کند. در این میان احساس میشود روسیه بین دنیای سنتی، جنگ سرد و مدرنیته گیر کرده است که شاید همین موضوع کمی کار را دشوار کند. در واقع این سندرم چالشی تاریخی است که عملاً گریبانگیر تمام کشورهاست و نمیتوان از روسیه به عنوان تنها کشور درگیر با این موضوعات نام برد. حالا با صمیمیت و همکاری که هرگز در این کشور دیده نشده، ورزش میتواند نقش کاتالیزوری را ایفا کند که روسیه برای برگزاری جام جهانی به آن نیاز دارد. البته اگر از لحاظ فوتبالی نیز به این موضوع نگاه کنیم، میبینیم که این جام جهانی میتواند دستاوردهای فوتبالی زیادی برای روسیه داشته باشد.
پیش از این نام روسیه را با نام اسطورههایی همچون «لو یاشین» میشناختیم و حالا بیصبرانه منتظر هستیم تا ببینیم روسیه پس از شوروی، چه جوانانی را برای پوشیدن پیراهن تیم ملیاش که قرار است در خاک خودش برگزار شود، پرورش میدهد. آندری آرشاوین کاپیتان فعلی روسها که در زمان برگزاری جام جهانی ۲۰۱۸، ۳۷ساله خواهد بود در این مورد میگوید: «روسیه در حال ساختن کشوری جدید برای نسل آیندهاش است.» این گفته چه در زمین فوتبال و چه در خارج از آن کاملاً مصداق دارد: فوتبال به این نیاز دارد تا آینده خودش را تعریف کند؛ این رشته میخواهد نشان دهد به عنوان تنها نقطه مشترک یک کشور میتواند ارزشهای زیادی برای جامعه به بار آورده، جامعه را به جلو رانده و موفقیتهای بارز اقتصادی و اجتماعی که اتفاقاً پایدار هم خواهند بود به وجود بیاورد.
حالا اگر با همین دید به قطر هم نگاه کنیم متوجه میشویم که انتخاب این کشور هم منطقی و از روی تعقل بوده است و نقش بیشائبه فوتبال در آسیا هم باید با موفقیت اعمال شود. آسیا که در حال حاضر بزرگترین بازار بالقوه جهانی است، میتواند با کمک فوتبال نواقص همیشگی به ویژه در عرصه اقتصادی را برطرف کند و از همه مهمتر اینکه فوتبال باید در آسیا موفق شود تا به جهانیان کمک کند تبعیضات فرهنگی مختلف را برچینند. اگر همه زیر سایه این ورزش با هم متحد شوند آیا مرز و محدودهای میماند که نتوان آن را از پیش رو برداشت؟ به این ترتیب برگزاری جام جهانی در خاورمیانه باصلابتترین اتفاقی است که میتواند از لحاظ فوتبالی و سیاسی در این منطقه رخ دهد. این ورزش میتواند سدها را بشکند و مردم را به همکاری بیشتر تشویق کند و همان طور که بارها و بارها در گذشته دیدهایم، میتواند شروعی برای دیالوگی واحد باشد که مردم را به سمت صلح، برادری و همبستگی سوق دهد. به این ترتیب در چنین منطقه حساس دنیا اغراق نیست اگر بگوییم فوتبال میتواند اولین مرحله، هر چند با تاثیر کم، به سمت صلح جهانی باشد.
● شانس روسیه و قطر
قطر با توجه به اینکه قرار است میزبان جام جهانی ۲۰۲۲ باشد، میتواند بازاری بسیار مناسب برای تجارت باشد. این کشور اگرچه سرزمینی کوچک است ولی در نقطهای از دنیا قرار گرفته که با پرواز از بزرگترین پایتختهای دنیا میتوان یکساعته به آنجا رسید و همین امر میتواند زمینه تجارت جهانی مناسب در این منطقه را به وجود بیاورد. در این میان اگرچه شرایط آب و هوایی قطر برای میزبانی در تابستان چندان خوب نیست و گرما کشنده خواهد بود اما این کشور با توجه به درآمد بینظیر، هر روز بیشتر به سمت تکنولوژی گام برمیدارد و چه بسا در این میان به راهحلهایی برسد که منجر به برگزاری جام جهانی در شرایط سخت آب و هوایی نیز شود.
راجع به روسیه هم باید گفت این کشور با توجه به مساحت زیادی که دارد، زمینه مساعدی برای ساخت و گسترش زیرساختها به ویژه از لحاظ جادهای دارد و به نظر میرسد قبل از شروع جام جهانی باید کارهای زیادی انجام دهد. اما همان طور که همه میدانیم این از زیباییهای هر جام جهانی است؛ چیزی که باعث میشود کشور مشکلات را برطرف کند و محدودیتها را بردارد. حالا که قرار است این تورنمنت در سرزمینهای جدید برگزار شود و چهرههای جدیدی به عالمیان معرفی کند، بیش از پیش مطمئن میشویم که این ورزش، ورزشی کاملاً چندفرهنگی است.
البته بعضیها میپرسند چرا روسیه و قطر باید به عنوان میزبان انتخاب شوند در حالی که هیچکدام از آنها در جامهای جهانی اخیر نبودهاند، این بحث در حالی مطرح میشود که آفریقای جنوبی به عنوان میزبان جام جهانی ۲۰۱۰ حتی پیش از شروع جام هم بازنده بود و با این حال تا دقایق آخر برای صعود از گروهش تلاش کرد. طرح این سوال کاملاً عجیب است چراکه در این میان نمونههای زیادی داشتهایم که توانسته موجب شگفتی شود. یونان در سال ۲۰۰۴ قهرمان جام ملتهای اروپا شد، اصلاً چرا راه دور برویم؛ چه کسی میتوانست حدس بزند اروگوئه تا مرحله نیمهنهایی جام جهانی ۲۰۱۰ پیش میرود؟ چه کسی حدس میزد که بلغارستان در جام جهانی ۱۹۹۴ تا نیمهنهایی پیش برود؟ و چه کسی فکر میکرد عراق قهرمان جام ملتهای آسیا در سال ۲۰۰۷ شود؟ این همان المانهایی است که باعث بیش از پیش جذاب شدن فوتبال در عرصه بینالمللی میشود.
جیان لوئیجی بیوتونی
رئیس و موسس سایت گل
ترجمه: سجاد فیروزی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست