جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

زن در شبكه اینترنت


زن در شبكه اینترنت

انقلاب اطلاعات و ارتباطات در حال شكل دهی مجدد جهان است و اینترنت در رأس این جریان قرار دارد تأثیرات چند جانبه و شگرف اینترنت بر زندگی انسانها مبهوت كننده است و علی رغم تلاش های انجام شده جهت تعیین ابعاد كاربردی و تأثیر گذار آن, همچنین جنبه هایی از آن نامعلوم مانده است

انقلاب اطلاعات و ارتباطات در حال شكل دهی مجدد جهان است و اینترنت در رأس این جریان قرار دارد. تأثیرات چند جانبه و شگرف اینترنت بر زندگی انسانها مبهوت كننده است و علی رغم تلاش های انجام شده جهت تعیین ابعاد كاربردی و تأثیر گذار آن، همچنین جنبه هایی از آن نامعلوم مانده است.

امروزه، اینترنت جایگاه ویژه ای در ساختار زندگی یافته است و كامپیوتر به عنوان یك وسیله اما با كاربردی متفاوت تر، متنوع تر و شخصی تر وارد فضای زندگی جوامع شده و عرصه زندگی اجتماعی را دچار تغییر و تحول كرده و روابط اجتماعی جدیدی با ویژگیهای نوین در جامعه حاكم می سازد.

دیگر اینترنت، ابزاری پیچیده نیست كه به وسیله دانشمندان استفاده شود بلكه شالود ه ای همه جا حاضر برای فعالیتهای روزمره عادی است.

در طول تاریخ تمدن بشری هرگز این حجم عظیم اطلاعات چنین ساده در دسترس این تعداد زیاد افراد نبوده است، آشكارترین نشانه این تغییر ازدیاد كامپیوترهای خانگی است كه برای جست و جوی اطلاعات موجود در اینترنت به كار می رود.

در چند سال اخیر كامپیوتر و اینترنت به تدریج تا حدی جای تلویزیون را گرفته است و احتمال می رود كه در آینده ای نزدیك نقشی عمده تر از تلویزیون را در زندگی جوامع و ارائه اطلاعات به ملتها ایفا كند.

ورود اینترنت به زندگی امروزی تحولات پایه ای را در زندگی مردم به وجود آورده است. كه برخی موارد اساسی و اصلی كاربرد اینترنت را می توان در موارد زیر دسته بندی كرد:

آموزش، ارتباطات، انتقال اطلاعات، سرگرمی، تجارت و...

با توجه به اینكه آموزش و فرهنگ از آن دسته حوزه هایی هستند كه معمولا، سریع تر از بقیه حوزه ها در معرض تغییرات جدید قرار می گیرند، در این فناوری نوین نیز عرضه و تقاضا در این زمینه بیشتر به چشم می خورد.

از سوی دیگر با توجه به اینكه این ابزار به دور از محدودیتهای رایج در ارتباطات حضوری، در دسترس می باشد، با ارائه آموزشهای مختلف، كاربران را با حقوق انسانی متعدد و با رویكردها و اهداف گوناگون آشنا كرده و در پی فرایند جهانی شدن، به گسترش نگرشهای جهانی و ایجاد درد مشترك، می پردازد، به این ترتیب خواسته های كاربران نیز شكل ویژه ای به خود گرفته و انتظارات نوینی را شكل داده است و اینها خود مبین وظیفه ما به عنوان مسلمانان ومدعیان مسلمانی است كه با توجه به اتكا به این ایدئولوژی و جهان بینی غنی كه در دسترس ما وجود دارد برای ارائه اطلاعات مورد نیاز به تشنگان و جویندگان راه حقیقت برخیزیم چرا كه، دیر زمانی است كه در گوشه و كنار جهان فریادهای عدالت طلبی و برابری حقوق انسانها و در پی آن، برابری حقوق زنان و مردان به گوش می رسد ومكاتب و نهضتهای مختلفی را شكل داده است، كه یكی از مهمترین و پرآوا زه ترین آنها در سالهای اخیر فمینیسم است كه جنبشی سازمان یافته برای دستیابی به حقوق زنان و یك ایدئولوژی برای دگرگونی جوامع است و هدف خود را نه تنها تحقق برابری حقوق زنان و مردان می داند، بلكه رؤیای دفع انواع تبعیض وستم نژادی را در سر می پروراند.

همه گرایشهایی كه زیر چتر گسترده این جنبش گرد آمده اند، بر این باورند كه: زنان با بی عدالتی و نابرابری روبرو شده اند و نیازمند یاری در جهت رفع این تبعیضها هستند، اما تحلیلهایی كه ارائه می دهند و برهمین پایه راهكارهایی كه پیشنهاد می دهند متفاوت است.

در دهه ۱۸۴۰. م، جنبش حقوق زنان در ایالات متحده امریكا ظهور كرد و به فعالیت در جهت تبیین جایگاه زن در جامعه امریكا پرداخت و دیری نپایید كه در پی آن جنبشهای مخلتفی از جمله جنبش فمینیسمهای لیبرال، ماركسیست، رادیكال، سوسیالیست، فرامدرن و... ظهور كردند كه هریك بر اساس دیدگاه طراحان آن در پی تعیین حقوق زنان و احقاق آن بوده و هستند در برخی از این نگرشهای تندروانه به مبارزه با مردان پرداخته شد و نقش همسری، مادری، فرزند پروری و... زیر سؤال رفت و نشانه های محدودیت در آزادیهای زنان نامیده شد ولی بعد از مدتی نگرش جدیدی ظهور كرد و در حالی كه رنگ و بویی حاكی از ندامت داشت به تغییر مكتب قبلی پرداخت و ایده هایی نوین را ابداع كرد.

اما علی رغم تمام تلاشهایی كه تا كنون انجام شده، شاهد موفقیتی كه مورد نظر طراحان این ایدئولوژیها باشد، نبوده ایم، نه به این معنا كه حركتی صورت نگرفته، بلكه بزرگترین دستاورد آنها كه طراحی و ارائه كنوانسیون حقوق زنان به كشورهای جهان است، خود حاوی نقاط ضعفی است كه نه تنها حقوق زنان را احقاق نمی كند بلكه تحت لوای برابری حقوق زن و مرد، چهره های متفاوت از زن ساخته و پرداخته و در حركتی ظالمانه، بدون داشتن چارچوبی قابل اتكا، زنان و به تبعیت از آنها، انسانیت را در مسیری كه خود از پایان آن بی اطلاع است سوق می دهد، كه اعتراض كشورهای اسلامی به این طرح (خصوصاً آنكه مراجع عظام در سال ۱۳۷۶ و۱۳۸۱ مكرراً تعارضات كنوانسیون با دیدگاه های اسلامی را متذكر شدند)، با مخالفت نسبت به آن، شاهدی بر این مدعاست كه آنها به تكیه گاهی كه قابل استمداد است دسترسی دارند. بنابراین كشورهای اسلامی نیز از تكاپو ننشسته و در پی بررسی و معرفی جایگاه زن در اسلام، اقدام به طراحی منشور حقوق زن در نظام اسلامی نموده اند. (احمدی۱۳۸۴،)

از آنجا كه دین اسلام دینی همه مكانی و همه زمانی است و از بدو ظهور خود به تأكید جایگاه ویژه ای برای زنان پرداخته، و تعیین جایگاه زن و حد و مرزهای انسانی زنان و مردان بر اساس این چارچوب منسجم فكری با مانعی مواجه نیست، گام مهم بعدی، معرفی این جایگاه معین، به افرادی است كه در پی كسب آن به جست و جو پرداخته اند.

بر طبق آنچه گفته شد دنیای امروز دنیای ارتباطات و تبادل اطلاعات است، در عصردیجیتال و فناوری كه افراد در منزل خود نشسته و با فشار كلیدهایی با شبكه های مختلف اطلاع رسانی مرتبط می شوند و پاسخ سؤالات خود را از اقصی نقاط جهان درمی یابند،- البته اگر پاسخ این سؤالات بدون غرض ورزی ارائه شده و از صحت كامل علمی و عینی برخوردار باشد- این فرایند اطلاع رسانی در مسیر اصلی خود قرار می گیرد و این در حالیست كه در پی رویكردهای ارائه شده گوناگون در زمینه حقوق و جایگاه زنان، ذهن افراد بشر در پی یافتن رویكرد و نگرشی است كه آزمون شده و تأیید دریافت كرده باشد و با زبانی ساده و رسا در اختیار آنها قرار گیرد. اما در بعد مسائل فرهنگی و با توجه به اهداف دیگر دولتها و ابرقدرتها نسبت به دین اسلام و ترس از عمومیت یافتن داده های رهگشای آن، وظیفه مسلمانان سنگین تر می شود و نیاز به بررسی راهكارهای اساسی در زمینه اطلاع رسانی و معرفی جایگاه زن در اسلام را تأیید می كند و از سویی عملكرد كامل اینترنت در امر اطلاع رسانی و توجه به محاسن آن، ما را بر آن می دارد تا با ارائه راهكارهایی جهت تعیین تأثیر اینترنت در معرفی جایگاه زن در اسلام به مسلمانان و سایر جهانیان به قدر نیاز خویش از این فناوری بهره مند شویم.

●جایگاه زن در اروپا در سیر تاریخ

در روم باستان زنان از حقوق اجتماعی برخوردار نبودند و از ارث نیز محروم بودند و پس از مرگ شوهر، مانند سایر اشیا به ورثه منتقل می شدند. رومیان با آنكه در قوانین و حقوق، پیشرفت كرده بودند، اما افكار عامه نسبت به زنان، متمایل به خشونت و سختگیری بود. در دموكراسی آتن، زنان با بردگان برابر بودند و حق رأی و مالكیت اقتصادی نداشتند. با سقوط امپراتور روم، فضای اجتماعی به تدریج تحت تأثیر آموزه های مسیحیت تلطیف شد. در قرنهای دهم و یازدهم میلادی، زنان آرام آرام وارد مسائل سیاسی، حكومتی و قضایی شدند. این دوره مقارن بود با ورود و نفوذ اسلام به اروپا، كه ره آورد عظیم این نفوذ، افزایش حرمت حقوق زن در جامعه و فرهنگ اروپا است. (تیموری، ۱۳۸۵)

در سده های سیزدهم و چهاردهم میلادی، ساختار اقتصادی و اجتماعی اروپا متحول شد و حقوق و حرمت زنان كاهش یافت. بیشترین دوران تهاجم به كرامت زن و حقوق مادی و معنوی او در غرب بعد از رنسانس بود. دورانی كه از آن به مرگ مدنی زن تعبیر شده است. اوج این تهاجمات در قرنهای پانزدهم و شانزدهم میلادی بود. در این دوران شاهد هستیم كه زنان خلاق در عرصه علم و هنر و ادبیات مجبورند تا آثارشان را به نامهای مردانه ارائه دهند. در قرنهای هفدهم و هجدهم میلادی كه با تشدید سكولاریزاسیون در اخلاق و فرهنگ، تمركز ثروت، مبادلات بردگان و فقیر شدن بخشی از بشریت همراه بود، شرافت انسان در اروپا، به میزان تولید كالا و پس اندازهای مادی او تنزل كرد. در این بین وضع زنان وخیم تر از مردان بود. تحولات رنسانس باعث خلق تفكرات الحادی و مادی، انسان مداری، فردگرایی و اومانیسم و... در اروپا شد و فرآیند این تحولات سبب خیزش زنان بود. (همان منبع)

كشورهایی كه از دایره پیشرفتهای علمی و تكنولوژیكی به دور مانده بودند متأثر از فریادهای سیاسی گشته با تغییرات متعددی مواجه شدند. اسلام و تاثرات آن نسل به نسل گشته و آثارمطلوب آن منتقل شد. جایگاه اولیه زن كه توسط اسلام تعیین گشته بود، در پی سوء استفاده و سوء تعبیرات روایان و مدعیان حكومتها متغیر و یا مخفی ماند، تا با رشد قدرتهای اسلامی و نیز گسترش فناوری و تكنولوژی و نیز تغییرات حكومتی و ظهور انقلاب اسلامی در ایران، مجددا به گردش در آمد.

●جایگاه زن در اسلام:

اگر انسان وارسته شد می تواند الگوی دیگر انسانها قرار گیرد. اگر مرد باشد الگوی مردم است نه مردان، واگر زن باشد باز الگوی مردم است نه زنان.

اسلام، زن را مانند مرد برخوردار از روح كامل انسانی و اراده و اختیار می داند و او را در مسیر تكامل كه هدف خلقت است می بیند و هر دو را در یك ردیف قرار داده و با خطاب یا ایّها النّاس و یا ایّها الّذین آمنوا مخاطب ساخته است. (آملی۱۳۸۰،)

قرآن كریم با این خطابش زن را كه در قعر ذلّت و پستی بود و از هرگونه حقوق فردی و اجتماعی خویش محروم بود، و به عنوان یك موجود ناقص كه فاقد روح و اراده و اختیار باشد معرّفی شد بود، به اوج عزّت و سرافرازی صعود داد و تاج افتخار كرّمنا بنی آدم را بر فرق او نهاد و او را همردیف با مرد انسان و خلیفهٔ اللّه فی الارض نامید.

قرآن كریم با این بیان بر تمام عقاید و باورهای جاهلی و ادیان تحریف شده كه زن را موجود وابسته و غیر مستقل ودر مرتبه پایین تر از مرد و طفیلی آن می دانستند بی اعتبار نموده و بر همه آنها خط بطلان كشید.

هر موجودی در جهان هستی جایگاه خاصی دارد كه معلول مرتبه وجودی وی و ویژگیهای خاص آن موجود می باشد. قوانین حاكم، ارزش وجودی، نحوه بهره دهی و بهره گیری، شیوه كار و حدود فعالیتهای یك موجود، وابسته به مرتبه وجودی و ویژگیهای خاص او و تعیین كننده جایگاه او در نظام هستی است. این مطلب را می توان به صورت قاعده ای كلی و سنتی تغییر ناپذیر تلقی كرد، به گونه ای كه خروج از این سنت و قاعده، افراط و غلو یا تفریط و خروج از حد تعادل است. (امین زاده۱۳۸۰،)

نسرین جعفری كادیجانی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.