جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
عقلای قوم
تردید در نوشتن این یادداشت نه به دلیل تردید در محتوا که شک در میزان تاثیر و برداشتها و عواقب آن است. آیا کسی از آنانی که اصل و روی سخن با آنهاست این سخنان را میشنود و در ذائقه فکری خود مزه مزه میکند یا اینکه چون داروی تلخی به بهانههای گوناگون و اتهام سیاسی و سیاستزدگی و تکرار برچسبهای ناروا این یادداشت را به جایی پرتاب میکند که هیچ کس نخواند و نفهمد... گاهی به نظر میرسد با دوستان اصولگرا که همسنگران سابق در دوران مبارزه و جنگ و احیانا سازندگی بودهایم آنقدر فاصله گرفتهایم که هیچ فریادی را جز ناسزا نمیفهمند و هیچ سخنی را جز با کژاندیشی نمیشنوند و به همین دلیل است که بسیاری حرفها را سخت میتوان زد مبادا که طور دیگری برداشت کنند و سخن خاصیت خود را از دست بدهد یا وارونه اثر گذارد و این ماجرا یکی از آنهاست. داستان فاجعهای سیاسی که در تاریخ جمهوری اسلامی سابقه نداشته است؛
فاجعهای سیاسی که در یکی دو ماه گذشته رخ داد و دیروز فصلی از آن به پایان رسید و در هیچ یک از دولتها و مجالس قبل و بعد از انقلاب به این وضوح نمونه نداشته است و این کیف انگلیسی که یک روز نقد رویههای تاریخی گذشته بود و امروز شاید تحلیل دیگران از رفتارمان، آیا اینچنین فریبکارانه و از نزدیک و در صحن به کسی تحویل داده شده بود؟ اکنون که آب از آسیاب افتاده و استیضاح وزیر کشور با اکثریت قاطع رای آورده، خوب است کمی در فضای آرام و بدون اتهام به ماجرایی که گذشت، بیندیشیم. من شخصا نفهمیدم ذهنیت مصران در رسیدن رابطه مجلس و دولت به چنین فرجامی که یکی از تلخترین و عبرتآموزترین جلسات مجلس شورای اسلامی را به نمایش گذاشت و برای دولت نهم یکی از بدترین روزهای سیاسی را رقم زد بر مبنای چه تحلیلی شکل گرفته بود؟ با چه منطقی این مشاجره بیحاصل در فضای عمومی کشور و مجلس به راه انداختند که این بار نه بین اردوگاههای رقیب بلکه در اردوگاه اصولگرایان بود؟ جالب اینجاست بهانه مدیری که نزدیکترین و دلسوزترین دوستانش از او خواستند این ماجرا را مسالمتآمیز خاتمه دهد استناد به استخارهای بود که به اصطلاح «بد آمده بود» در حالی که همیشه مشورت حتی در فرهنگ مذهبی هم بر استخاره مقدم است.
این پافشاری کودکانه با وجود درک وضعیت روحی نمایندگان و آمار ناراضیان و برانگیختن آنها در حتی نوع حرف زدن وزیری که در حال استیضاح است و رئیسجمهوری که بر خلاف رویههای مرسوم یک روز قبل از استیضاح سخن میگوید به چه انگیزهای است؟ آیا باید تحلیلی را پذیرفت که معتقد است رئیسجمهور از آنرو که احساس میکند در انتخابات آینده زمینه اجتماعی کافی ندارد برای در دست گرفتن فضای انتخابات وزیر سابق کشور را تنها و رها به امان مجلس مخالف رها کرده است؟ به نظر میرسد حتی برای رسیدن به این منظور هم اگر رئیسجمهوری در همان نخستین روزهای شکلگیری این ماجرا بدون رسیدن کارزار به این رویارویی از نزدیک به تغییر وزیر کشور تن میداد بسیار سهلتر میتوانست وزیر ایدهآل خود را از گلدان رای نمایندگان بیرون آورد. آیا خود به خود به ذهن نمیآید که شاید در بقیه امور کشور هم از اینگونه بیتدبیریها و نابخردیهای قدرتگرایانه بینصیب نباشیم؟
در اینجا باید تاکید کرد که اصلاحطلبان از ابتدا اصولا موافق این ترکیب کابینه نبوده و نیستند و هرگز موافق این تغییرات گسترده بیسابقه در تاریخ دولتهای قبل و بعد از انقلاب از صدر مشروطیت تا امروز نبودهاند چراکه به هر حال علم اداره و مصلحت کشور با هر بینشی این همه تغییرات و ایجاد آشوب و به هم ریختگی به بهانههای واهی را در سازمان اداری مملکت نمیپذیرد و اصلاحطلبان برخلاف تبلیغات و شعارهایی که مدام میشنویم این رویهها را که در سالهای اخیر در دولت رایج شده خدمت به مردم نمیدانند چراکه نتیجه آن را هم در به باد رفتن این همه امکانات مادی و معنوی که در اختیار این دولت است و نمودهای آشکار آن میتوان به وضوح مشاهده کرد: نا بسامانی و فساد و به هم ریختگی حاصل از این همه آمدنها و رفتنها. با این همه از آنجا که گاه موضعگیری صریح یک جناح امتیاز مثبتی برای کسی یا کسانی میشود که اتفاقا بیشترین مخالفتها متوجه اوست، مصلحت در سکوت است.
امروز که ماجرای استیضاح به پایان رسیده و کشور یک مسئله پردامنه برای مسوولان و افکار عمومی را پشت سرگذاشته میتوان این پرسش را مطرح کرد که چرا نباید در آنجا که میتوان حرفهای مشترک برای اداره کشور بیان کرد نتوانیم «عقلای قوم» را جمع کنیم و مجلس را پایگاهی برای کمیسیون مشترک دو جناح (فراکسیون اقلیت و اکثریت) قرار دهیم و به عنوان دلسوزان مردم در این بحرانها و گرفتاریهایی که به ویژه حاصل مدیریت آشفتهساز این سالهای اخیر است راهی برای حل و فصل مسائل اساسی کشور بیابیم؟ امروز ما در زمینه مسائل داخلی، خارجی، اقتصادی، عمرانی و فرهنگی کشور دچار روندهای مشابهی هستیم که این هماندیشی ملی را بیش از گذشته الزامآور میکند. در اولین مجالس انقلاب این سنت حسنه و جمع شدن «عقلای قوم» برای حل و فصل مسائل آن روزهای جنگ سابقه اثرگذاری مثبتی داشت.
یقینا شمارش آرای دیروز نشان داد که رای اقلیت مجلس(شاید به استثنای چند نفر معدود که درصدشان سر جمع از اصولگرایان بسیار پایینتر بود)همراه اکثریت درباره این استیضاح چه بود. نتایج جلسه استیضاح نشان میدهد هنوز نقاط مشترک اصلاحطلبان و اصولگرایان در دلسوزی ملی برای گرفتاریهای کشور فراوان است و با توجه به این تجربههاست که باید صحنه را از حساسیتهای سیاسی افراطی و وحشت از واکنشهای عکسالعملی که تخریب مصالح ملی را به دنبال دارد، خالی کنیم و اجازه دهیم گفتمان تازهای شکل بگیرد. باور کنیم: «اصولی» مهمتر از این برای اصولگرایان و «اصلاح»ی مقدورتر از این برای اصلاحطلبان نیست!!
غلامحسین کرباسچی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست