جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

جهانی شدن یا جهانی سازی


جهانی شدن یا جهانی سازی

جهانی شدن چه ضرورتی تاریخی و خودجوش باشد و چه پروژه ای برنامه ریزی شده و تحمیلی, واقعیتی است كه پیش روی جهانیان قرار دارد و فرصت بازیگری در این میدان برروی همه جوامع باز است در این میدان هم فرصت فراوان است هم خطر

جهانی شدن پدیده نوظهوری نیست بلكه فرایندی است كه همگام با افزایش آگاهی انسان نسبت به خود و محیط طبیعی و اجتماعی، از آغاز تاریخ وجود داشته است. از جنگ جهانی دوم به بعد با رشد تجارت جهانی، افزایش تحرك سرمایه در سطح بین المللی، مهاجرت نیروی كار و كــاهش موانع تجاری براساس قراردادهای بین المللی، شكل دیگر و سرعت بیشتر پیدا كرد. در سالهای اخیر هم با سرعت فزاینده دانش و فناوری و فروپاشی ابرقدرت شرق و پایان دوران جنگ سرد، شتاب بی سابقه ای گرفته است.

رشد تجارت جهانی در سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۴ و فزونی چشمگیر آن بر رشد تولید جهانی، واحدهای تولیدی كشورها را به بخشی از شبكه جهانی تولید وتجارت تبدیل كرده است. در چنین اقتصادی نظام سرمایه داری برای تضمین فروش مازاد تولید خود به بازاری نیازمند است كه پیـــوسته درحال گسترش باشد و درنهایت گستره ای به وسعت تمام گیتی پیدا كند. دراین جریان، كشورهای توسعه یافته از برتری فناوری و از نفوذ خود در سازمانهای مالی بین المللی و شركتهای عظیم فراملیتی سودجسته و شیوه تولید، مناسبات تولیدی، چگونگی بهره برداری از امكانات و منابع در كشورهای جهان سوم را به سود خود سازمان دهی و جریان امور را به بستر منافع و مطامع خود هدایت می كنند. در این مقاله، بخشی از این ترفندها و بازیگریها موردبررسی قرار گرفته است.

● مقدمه

واژه GLOBALIZATION را گاهی به جهانی شدن و زمانی به جهانی سازی ترجمه می كنند. با نگرشی سطحی ممكن است این دو اصطلاح مترادف به نظر آیند، اما این دو ترجمه به لحاظ بار معنائی و واقعیت كاربردی و ابزاری كه منعكس می كنند با هم تفاوت دارند. در بـرگردان اول یعنی جهانی شدن، القای نوعی اراده و اختیــار مورد نظر است و می خواهد این پیام را به خواننده منتقل كند كه جهانی شدن، واقعیتی است ملموس و ضرورتی است گریزناپذیر كه هر جامعه اگر خواهان رفاه شهروندانش باشد، چاره ندارد جز اینكه خود را با این جریان نیرومند، ضروری و مفید به حال كشورها و به حال جامعه بشری، سازگار كند و باطیب خاطر و اراده آزاد به مقتضیات آن گردن نهد.

در برگردان دوم یعنی جهانی سازی، سعی بر این است كه به واقعیت دیگری اشاره شود و آن اینكه: جهانی سازی طرحی است كه توسط كشورهای ثروتمند و قدرتمند دنیا و در راس آنها آمریكا، تدوین شده و منظور از آن ادامه سلطه اقتصادی، سیاسی و نظامی بر دیگر كشورهای عالم است. آمریكا از مدتها قبل از فروپاشی شوروی، سودای رهبری دنیا و دستیابی بیشتر به منابع كشورهای دیگر به ویژه كشورهای جهان سوم را در سر داشته است.

ریچارد نیكسون رئیس جمهور سابق آمریكا در پی رسوایی واترگیت مجبور به استعفا شد. نیكسون پس از این حادثه مدتی انزوا پیشه كرد. در دوران انزوا و پس از آن حدود ۱۰ جلد كتاب نوشت و تجارب سالیان دراز تصدی پست های گوناگونش از جمله پست ریاست جمهوری را در اختیار هموطنانش و در معرض قضاوت و تفسیر جهانیان قرار داد. در یكی از این كتابها تحت عنوان فراسوی صلح یا برتر از صلح كه برخی صاحب نظران آن را وصیت نامه سیاسی نیكسون می نامند، دیدگاههای خود را در مورد اینكه آمریكا چگونه می تواند رهبری خود را بر جهان تحمیل كند آورده است.

● طبیعت سرمایه داری

سرمایه داری نظامی است گسترش طلب كه همه شیوه های تولید پیش از خود را نابود می كند. این سخن تكرار فشرده ای است از تاریخ بشر در دو سه قرن اخیر. اما واقعیت این است كه طی ۳۰ سال گذشته، كاركرد نظام سرمایه داری دستخوش تحولات بنیادی بوده است. از جمله این تحولات؛ تحمیل نیازهای كاذب بر شهروندان جوامع و گرفتارشدن آنها در گرداب مخوف مصارف لوكس و غیرضروری است. آلودگی محیط زیست و معضلات اجتماعی و اقتصادی فراوان دیگر از پیامدهای ظرفیت مازاد تولید و عدم تعادل طبیعی در بازار عرضه و تقاضای واقعی است.

رقابت در اقتصاد امروز موجب كاهش سود بنگاههای تولیدی شده و این موسسات برای برگشت سرمایه اولیه شان دچار مشكل هستند. نجات سرمایه این بنگاهها از خطر نابودی مستلـزم این است كه بـــــازار فروش فرآورده های شان از رشد كافی برخوردار باشد تا از طریق بهره گیری از حداكثر ظرفیت تولید، فرآورده های بیشتری روانه بازار و آن را به پول تبدیل كنند، بازار فروشی كه رشد چشمگیر داشته و به گونه ای مناسب جهانی شده باشد. در چنین بازاری اگرچه سود حاصل از قیمت فروش هر واحد تولید نسبتاً ناچیز است اما با فروش بیشتر، سود حاصل می تواند قابل توجه باشد. در این بازارها نه فقط رقابت بر سر قیمت اهمیت بیشتـری پیدا كرده بلكـه گونه های تـازه تری از رقابت پدید آمده است.

آمارهایی كه توسط موسسات پژوهشی صاحب نام منتشر می شود حكایت از آن دارد كه نه تنها در كشورهای جهان سوم،فقر و نداری روزافزون زندگی شهروندان را دچار مشكل كرده است بلكه در تمام كشورهای سرمایه داری صنعتی نیز، رشد نابرابری در توزیع درآمد و ثروت و گسترش فقر، زندگی اكثریت عظیمی از مردم را روز به روز سخت تر می كند. در چنین شرایطی شركتهای موفق و سازمانهای تولیدی كه بااستفاده از فناوری پیشرفته توانایی تولید قابل ملاحظه دارند، با محدودیت بازار فروش روبرو می شوند. این محدودیت را كاهش درآمد افراد طبقه متوسط از یك سو و حضور رقبای بسیار در بازار تولید از سوی دیگر، شدت می بخشد. رقابت در كاستن از هزینه تولید و كاهش قیمت، تولیدكنندگان را ناگزیر می كند تا هم در افزایش كیفیت و هم در كاهش قیمت، اقدامات موثر به عمل آورند تا بتوانند باكسب توان رقابتی و گسترش بازار فروش فرآورده ها و خدمات، موجبات ادامه فعالیت خود را فراهم آورند. با كاهش سودآوری، بازار سهام موسسات تولیدی مختل می شود و قیمت سهام تنزل می كند. قیمت سهام شركتها در اقتصاد امروز، یكی از عوامل ایجاد ثروت در اقتصاد سرمایه داری است. برخی بر این باورند كه میزان سود بنگاههای تولیدی به منزله خون است كه باید در رگهای نظام سرمایه داری جریان داشته باشد. به این آمارها توجه كنید:

در انگلستان پیش از سال ۱۹۷۹ ، از هر ۱۰ نفر یك نفر زیرخط فقر زندگی می كرده ولی بعد از پایان دوره نخست وزیری خانم مارگارت تاچر از هر ۴ نفر یك نفر و از هر ۳ كودك یك كودك با فقر دست به گریبان بوده است.

در آمریكا در طول حكومت رونالدریگان، درآمد یك درصد جمعیت كه از غنی ترین خانواده ها بودند ۵۰ درصد بیشتر شد اما درآمد واقعی ۸۰ درصد جمعیت كاهش یافت. ۱۰ درصد از فقیرترین خانواده های آمریكایی هم درآمدشان به میزان ۱۵ درصد كاهش پیدا كرد و از ۴۱۱۳ دلار در سال به ۳۵۰۴ دلار تنزل یافت. در فاصله ۱۹۸۷ و ۱۹۹۳ شمار كسانی كه درآمد روزانه شان از یك دلار كمتر بود در جهان ۱۰۰ میلیون نفر افزایش یافت و به یك میلیون و ۳۰۰ هزار نفر رسید. به طور كلی در ۱۰۰ كشور جهان، درآمد سرانه امروز كمتر از آن است كه ۱۵ سال پیش بوده است، به سخن دیگر، زندگی اقتصادی یك میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی از زندگی شان در سالهای پایانی قرن بیستم بهتر بوده است.

پس از تغییر شیوه تولید اقتصادی و دگرگونی نظام تولید از كشاورزی به نظام كارخانه ای و تولید صنعتی، مسئولیت گذران زندگی مردم به دولت محول شد و دولتها برای ایفای این مسئولیت از قدرت كافی برخوردار بودند. به همین انگیزه در این مرحله از تاریخ تحول سرمایه داری، دولت به دولت رفاه معروف شد. یكی از هدفهـای طراحان برنامـــه های جهانی سازی این است كه دولتها را در عرصه اقتصادی از قدرتی كه لازمه سامان دادن به زندگی مردم و توسعه رفاه است محروم كنند و فضا را برای فعالیت شركتهای فراملیتی هرچه بیشتر آماده سازند.

با پركردن خلاء قدرت دولتها توسط شركتهای فراملیتی، راه دسترسی به منابع كشورهای پیرامونی (جهـــان سومی) هموار می شود و این شركتها با سرمایه عظیمی كه در اختیار دارند هر محدودیتی را كه بخواهند بر نیروی كار این كشورها تحمیل می كنند بدون اینكه در زمینه هایی مانند اشتغال، رفاه اجتماعی، بهداشت محیط زیست، بهره وری از منابع و تلفیق مطلوب آن و اموری از این قبیل مسئولیتی برگردن بگیرند. در دنیای اقتصاد سرمایه داری، حتی یك نمونه نمی توان یافت كه كشوری بدون مسئولیت پذیری و قدرت دولت یعنی بر پایه رهنمودها و الگوهای نئولیبرالیستی كنونی، در نقطه ای از جهان توسعه یافته باشد.

منابع و ماخذ

۱ - افراخته، حسن. تاثیر جهانی شدن بر بخش روستایی (نمونه فیلیپین)، اطلاعات سیاسی - اقتصادی (مهر و آبان ۱۳۸۲). شماره ۱۹۴-۱۹۳، ص ص ۱۶۷-۱۶۰.

۲ - رشنو، نبی اله. (۱۳۸۲). ژئوپلتیك نخبگان، چاپ اول، تهران، نشر كویر. ص ص ۱۹۲-۱۷۷.

۳ - چامسكی، نوام. (۱۳۸۲)، بهره كشی از مردم - نئولیبرالیسم و نظم جهانی، مترجم حسن مرتضوی، چاپ دوم، تهران، نشر دیگر، تاریخ انتشار به زبان اصلی ۱۹۹۹.

۴ - سوئیزی، پل و دیگران (۱۳۸۰). جهانی شدن با كدام هدف؟ مترجم ناصر زرافشان، چاپ اول، تهران، نشر آگه.

۵ - سیف، احمد. جهانی كردن: واپسین مرحله امپریالیسم، اطلاعات سیاسی - اقتصادی. (مهر و آبان ۱۳۸۲) شماره ۱۹۴-۱۹۳، ص ص ۲۱-۸.

۶ - سیف، احمد. جهانی كردن و فرضیه چارلز داروین، اطلاعات سیاسی - اقتصادی، شماره ۲۰۲-۲۰۱ (خرداد و تیر ۱۳۸۳). ص ص ۱۵۷ - ۱۵۵.

۷ - قطمیری، محمدعلی. جهانی شدن اقتصاد عوامل، اثرات، واكنشهای بین المللی و راه حلها، اطلاعات سیاسی - اقتصادی (مهر وآبان ۱۳۸۲) شماره ۱۹۴ -۱۹۳. ص ص ۱۵۹ -۱۵۴.

۸ - كاظمی، علی اصغر. (۱۳۸۰). جهانی شدن فرهنگ و سیاست، چاپ اول، تهران، نشر قومس، ص ص، ۸۰ -۶۱.

۹ - لاین، دیوید. (۱۳۸۱). پسامدرنیته، مترجم محمدرضا تاجیك، چاپ اول، تهران، نشر بقعه. ص ص ۶۸ -۶۵.

۱۰ - FUKUYAMA, FRANCIS. THE END OF HISTORY AND THE LAST MAN. NEW YORK, THE FREE, PRESS, ۱۹۹۲.

۱۱ - HOLTON, J. ROBERT. GLOBALIZATION AND THE NATION - STATE. LONDON, MAC MILLAN PRESS LTD. ۱۹۹۸.

۱۲ - BOWEN H.B ET. AL., APPLIED INTERNATIONAL TRADE ANALYSIS, MAC MILLAN, ۱۹۹۸.

۱۳ - PARATIAN REJENDRA AND REYMOND TORRES, STUDIES OF SOCIAL DIMENTIONS OF GLOBALIZATION IN BANGELADESH, INTERNATIONAL LABOR OFFICE, GENEVA, ۲۰۰۱.

غلامرضا اسماعیلی: كارشناس ارشد مدیریت دولتی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.