چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

راپسودی


راپسودی Rhapsody اصطلاحی است با ریشه یونانی به معنای آوازی گسسته و ناپیوسته كه اساسا ً به عنوان شناسایی فانتزیهای آزاد با نهادی تقریبا ً رزمی, قهرمانی و یا ملی عرضه گردد

عنوانی (بی‌اشارتی به فرمی ویژه در موسیقی) در قرن ۱۹ و ۲۰ برای اثری با یك موومان مداوم كه معمولا‌ً با الهامی رمانتیك ارائه گردد و در نتیجه آهنگساز احتمالا‌ً تصور و تخیل خود را بر تمی شناخته‌شده از پیش متمركز كند.در یونان قرن ۱۸ آهنگی كه بر مبنای یك شعر رزمی تصنیف می‌شد و نهادی بدیهه‌گویی داشت. از این رو یك قطعه سازی آزادانه پدید می‌آمد.در قرن ۱۹ و پس از آن این اصطلاح به كمپوزسیونی با گام بزرگ اطلاق می‌شد كه در آن گاه عناصر گونه‌گونی از آواز فولكلوریك نشئت می‌گرفت.به سخن دیگر راپسودی در قرن ۱۹ و ۲۰ به كمپوزسیونی كوتاه و با فرمی آزاد كه حالت ویژه‌ای را عرضه كند، اطلاق می‌شد.راپسودی در اصل همانند یك فانتزی است. اما راپسودیهایی وجود دارند كه بر اساس یك ایده «ملی» تصنیف می‌شوند و با تمهای ریتمیك خود نهاد مردم یا كشوری را عرضه می‌دارند. همانند راپسودیهای لیست مجارستانی برای پیانو كه هر كدام با موومانی یك سارداس (Csardas) (رقص مجارستانی با بخشهای آهسته و تند) را تقلید می‌كند. راپسودیهای رومانی انسكو Enesco و راپسودی موریس راول به نام راپسودی اسپانیول بدین‌گونه تصنیف شده‌اند.

در دیگر كمپوزسیونها این عنوان به فرمی آزاد در موسیقی اطلاق می‌شود كه باید در این راستا از راپسودیهای برامس برای پیانو و راپسودی گرشوین Gershwin برای پیانو و اركستر نام برد.

راپسودیهای دیگر بر اساس یك آهنگ از موسیقی فولكلوریك و یا راپسودی راخمانیف كه بر اساس تمی از پاگانینی تصنیف شده است، یاد كرد.راپسودیهای دیگری نیز تصنیف شده‌اند كه به خاطر شاعرانه بودنشان از دیگر راپسودیها متمایز می‌شوند (راپسودی برامس برای تك‌نوازی آلتو، ك‍ُر مردان و اركستر بر اساس شعری از گوته)

راپسودی دلیوس به نام Brig fair یا «راپسودی انگلیسی» برای اركستر بر اساس یك آهنگ فولكلوریك (و همین‌طور راپسودیهای لالو، دورژاك، بارتوك و راف Raff درواقع راپسودی به كمپوزسیونی بی‌قاعده، بدون فرم كه از یك تم یا كلید یا تمپو بنا به اراده آهنگساز تصنیف می‌شود، اطلاق می‌گردد.به تعریفی دیگر راپسودی یك فانتزی است كه روی رقصها و ترانه‌های محلی یك كشور تصنیف می‌شود. یا آهنگی كه فرمی آزاد داشته باشد و بر اساس ترانه‌های محلی پرداخته آید.

راپسودیهای برجسته از آهنگسازانی چون بارتوك، برامس، دلیوس، دورژاك، انسكو، گرشوین، لیست راول و را‌خمانیف.

۱ـ راپسودیهای بلابارتوك Bartok, Bela آهنگساز مجارستانی (۱۹۴۵ ـ ۱۸۸۱)

راپسودیها برای ویولن و اركستر

بارتوك در ۱۹۲۸ دو راپسودی برای ویولن و اركستر تصنیف كرد كه در میان كمپوزسیونهای ملی او از گیرایی ویژه‌ای برخوردارند.

این دو راپسودی از راپسودی لیست كه متناوبا‌ً پاساژهای آهسته یا لاسان (Lassan) و پاساژهای تند گردبادی یا فریسكان (Friskan) را در خود جای می‌دهند، مایه می‌گیرند.

در پایان هر راپسودی، مواد و خمیر‌مایه اساس آن تكرار می‌شود و آزادانه بسط و گسترش پیدا می‌كند.

راپسودی شماره ۱ از راپسودی شماره ۲ توده‌پسندتر است. مواد فولكلوریك و رقصهای آن عنصری از شوخی و مزاح سرزنده‌ای را در خود دارد و راپسودی شماره ۲ از قدرتی زمینی و بنیادین برخوردار است.

۲ـ آلتو راپسودی از یوهانس برامس، Brahms,J آهنگساز آلمانی (۹۷ ـ ۱۹۳۳)

راپسودی برای آلتوی (Alto) سولو، ك‍ُر (آواز جمعی) و اركستر، اپوس ۵۳ كه در ۱۸۶۹ یعنی در دوران زندگی غمبار برامس تصنیف شده است.

وقتی برامس محبوبه خود یولی شومان (Julie schumann) را از دست داد و او را به ك‍ُنت مارمونتو (Count Marmonto) واگذاشت، تلخكامی او در Harzreis im winter اثر گوته تجلی كرد كه برای سه بند آن موسیقی نوشت و در نتیجه سه بخش از موسیقی راپسودی او را شكل داد: بخش اول برای تكنوازی آلتو و اركستر، و بخش سوم برای ك‍ُر مردان تصنیف شد.

رابرت هاون اسكوفر (R. Haven schuffer) می‌نویسد: «برامس در این قطعه شبانه غنی و فصیح در ما این حس را پدید می‌آورد كه در تاریكی غم‌آور زمستانی كوهستانها و در قلب غمزده یك جوان جای گرفته‌ایم ـ ابتدا برون‌گرایانه و پس آن‌گاه به پوكواندانته Poco andante (آندانته‌ای كوچك) راه می‌یابیم تا حالت مصیبت‌بار برامس را نشانمان دهد.

با هارمونیهای نرم بوقها و ورود ك‍ُر مقام موسیقی به گام ماژور سر می‌كشد، و آلتو آهنگ فراموش‌نشدنی و آسوده و اطمینان‌بخش خود را بالا می‌برد.به‌رغم درك این اثر عمیق، بیان پربار و قدرت احساس در توصیف و لطافت و زیبایی‌ِ بخش پایانی آن محفوظ می‌ماند.

۳ـ راپسودی رقص شماره ۱ از فردریك دلیوس Fredrick Delius آهنگساز انگلیسی‌ـ آلمانی (۱۹۳۴ ـ ۱۸۶۲)

دلیوس یك راپسودی رقص در سپتامبر ۱۹۰۹ تصنیف كرد كه در فستیوال موسیقی هرفورد (Herford) به رهبری خود آهنگساز به اجرا درآمد.

فیلیپ هسلتاین P. Hesline موسیقی‌شناس و آهنگساز انگلیسی (۱۹۳۰ ـ ۱۸۹۴) در تفسیر این اثر نوشت:

«پس از پرلودی آرام، تم رقص اصلی توسط اوبوا ارائه می‌شود، و به استثنای یك بخش میانی، كه با برگردانهای تم اصلی اشباع می‌گردد، تمامی اثر تكرارهایی است از یك ملودی با واریاسیونهای هارمونیك كه در لحن و كیفیت صدا و رنگها همواره تفاوت پیدا می‌كنند.

اوج این اثر دینامیك یا پ‍ُرتحرك نیست، اما با زوال و كاهش موسیقی خودنمایی می‌كند و یك متامورفسیس Meta Morphosis یا دگردیسی از تم رقص با تك‌نوازی ویولن در برابر دورنمایی از سازهای زهی، یك پاساژ توصیف‌ناپذیر كه شاید نیرومندترین و متعالی‌ترین لحظه در تمامی موسیقی دیلیوس باشد، جلوه‌گر می‌شود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید